eitaa logo
راویدین | ravidin
378 دنبال‌کننده
243 عکس
130 ویدیو
7 فایل
﷽ 🇵🇸🇮🇷🇱🇧 به ما یاد دادن: _ هرچقدر ازتون برمیاد انجام بدید، هرچقدر ازش بر بیاد جبران می‌کنه 🌱 📍 راویِ دین به زبان ساده ﴿وقفِ امیرالمؤمنینِ قلبم🫀﴾ 📪ناشناس: https://daigo.ir/secret/434196413 🤝حرفامون: @ham_shagerdi 🛍️محصولاتمون: @ir_borhan
مشاهده در ایتا
دانلود
خیبر خیبر یا صهیون جیش محمد قادمون 🇮🇷🇵🇸 •
دوستان شروع انتقام با مدافعان ماست، سوخت موشک‌هاشون دعای من و شما! برای پیروزی جبهه حق دعا کنید خیلی دعا کنید 🙏 💠 @shagerde_ostad
• 🔰 مرحبا لشگر حزب‌الله! 🔸 کار جنگ سخت شده بود؛ دوتا سپاه برای فتح قلعه رفته بودن اما هردو شکست خوردن و دست از پا درازتر برگشتن! 🔹بعد از اون دو شکست، پیامبر فرمودن فردا علم رو به دست کسی میدم که خدا و رسولش رو‌ دوست داره و خدا و رسولش هم اون رو دوست دارن؛ کسی که هرگز از میدون جنگ فرار نمی‌کنه و ان شاءالله خداوند به دست اون پیروزی رو نصیب ما می‌کنه! 🔸همه منتظر بودن که ببینن اون آدم کیه؟ هرکس توی دلش خدا خدا می‌کردن که این افتخار نصیبش بشه. 🔹روز موعود، پیامبر رفتن سراغ امیرالمؤمنین که تا اون روز چشم درد شدیدی داشتن و نمی‌تونستن به میدون برن. پیامبر، دست روی چشم‌های امیرالمومنین گذاشتن و برای ایشون دعا کردن. بلافاصله درد برطرف شد و علم رو به دست حضرت دادن. 🔸امیرالمومنین راهی میدون جنگ شدن؛ کلی از سپاه دشمن رو تار و مار کردن و خودشون رو به نزدیکی قلعه خیبر رسوندن. 🔹وقتی پای حضرت به نزدیکی قلعه باز شد، مرحب، قهرمان مشهور یهود به جنگ ایشون اومد! همه با خودشون گفتن دیگه کار علی تمومه! علی هرچقدر هم مبارز خوبی باشه، حریف یکی مثل مرحب نمیشه!! 🔸صدای رجز مرحب، بلند شد: _ من مرحبم که اهالی خیبر به خوبی من رو می‌شناسن؛ من قهرمانی‌ام که قدرت شمشیرش، برق از سر همه پرونده! 🔹امیرالمؤمنین، بدون ذره‌ای ترس و نگرانی، با صدایی حتی بلندتر و محکم‌تر از مرحب فرمودن: _ من کسی‌ام که مادرش اسمش رو حیدر (به معنای شیر) گذاشته! من از شیران شجاع میدون جنگم؛ برام مهم نیست بقیه تو‌ رو به چی می‌شناسن! من توانایی امثال تو رو با شمشیرم می‌سنجم و مستقیم می‌فرستمتون به جهنم! 🔸جنگ بین مرحب و امیرالمؤمنین شروع شد؛ همه با اضطراب منتظر نتیجهٔ جنگ بودن؛ نفس‌ها تو سینه حبس شده بود. یکی مرحب می‌زد، یکی امیرالمؤمنین! 🔹تا این که تو یه فرصت مناسب، امیرالمؤمنین چنان ضربه‌ای به سر پهلوان مدعی یهود زدن که کلاه خودش نصف شد و شمشیر تا دندون‌هاش فرو رفت! 🔸یهود، موانع دفاعی زیاد و سنگینی برای محافظت از قلعه گذاشته بود؛ هزینه‌های عجیبی برای امنیت قلعه‌اش کرده بود! اما اون روز دری که در حالت عادی ده مرد جنگی هم به سختی تکونش میدادن، امیرالمؤمنین به اذن و اراده خدا، به تنهایی از جا کندن و کار خیبر رو تمام کردن. _________ 📚 منابع: الارشاد، ج ۱، ص ۱۲۶ الخصال، ج ۲، ص ۵۶۱ المسترشد، ص ۵۹ کشف الغمه، ج ۱، ص ۲۱۴ 💠 @shagerde_ostad
• برای اولین بار از ۱۵ مهر، آسمون غزه خالی از موشک‌های اسرائیلی شده! امشب رو راحت بخواب غزه... امشب رو در پناه سپاه حیدری 🇵🇸💚 💠 @shagerde_ostad
و فرمود: روز انتقامِ مظلوم از ظالم، سخت‌تر از روزی‌است که به مظلوم گذشت! (حکمت ۲۳۳) 💠 @shagerde_ostad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد از مدت‌ها، مردم فلسطین از سر شادی، تکبیر سر دادن، نه از خبر شهادت عزیزانشون!... هزار الحمدلله 🇮🇷🇵🇸 💠 @shagerde_ostad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• 🔰به مناسبت ۵ شوال، سالروز ورود جناب مسلم به کوفه! 🔹مردمی که تو دوران ظلم و خفقان معاویه زندگی کرده بودن، مردمی که به خوبی نالایق‌ترین فرد عالم برای خلافت مسلمین، یعنی یزید بن معاویه رو می‌شناختن، دنبال یه روزنهٔ امید می‌گشتن که خودشون رو از حکومت یه جوون عیاش، خونریز و بی دین نجات بدن. 🔸تا این که به گوششون رسید حسین بن علی، حاضر به بیعت با یزید نشده، به خاطر ناامنی مدینه، خونه و زندگی‌اش رو رها کرده و با خانواده‌اش راهی مکه شده! 🔹اهالی کوفه فورا جمع شدن خونه سلیمان بن صُرَد تا برای دعوت امام به کوفه با هم مشورت کنن. 🔸سلیمان گفت: خوب فکرهاتون رو بکنید! اگه واقعا می‌دونید که حسین رو یاری می‌کنید دعوتش کنید، و الا اگه یه درصد هم قراره پشتش رو خالی کنید، همین الان بیخیال بشید و بیخودی جون حسین رو به خطر نندازید! 🔹درنهایت تصمیم بر این شد که نامه بنویسن و امام رو به کوفه دعوت کنن. 🔸امام، اولش سکوت کرده بودن و هیچ جوابی به نامه‌ها نمی‌دادن؛ تا این که از حجم زیاد نامه‌ها، معلوم شد دوازده هزار نفر، آمادهٔ حضور امام در کوفه شدن. 🔹اباعبدالله برای این که ببینن مردم کوفه صادقانه ایشون رو می‌خوان، یا این که دوباره از سر جو یه حرفی زدن و بعد یه مدت خیانت می‌کنن، برای شجاع‌ترین پسرِ عقیل، یعنی جناب مسلم نامه نوشتن و ایشون رو به عنوان سفیر خودشون رو راهی کوفه کردن... 💠 @shagerde_ostad
• 🔴 📍 🔹 دو اجتماع بزرگ مردمی در حمایت از عملیات وعده‌صادق 🇵🇸🇮🇷 📆 یکشنبه ۲۶ فروردین ساعت ۱۷ 🕌حرم مطهر رضوی، صحن قدس ....... ✅ یکشنبه ۲۶ فروردین ساعت ۲۰ 🕌میدان بیت المقدس 💠 @shagerde_ostad
• 🔻برنامه اینه: اونقدر از کلمات «حمله» و «تجاوز» استفاده می‌کنن، تا دنیا که هیچ! خودمون هم یادمون بره ضربه اول رو اونها زدن، و ما «انتقام» گرفتیم! 💠 @shagerde_ostad
• _ عمروعاص چطوری برای فریب افکار عمومی از قرآن‌های روی نیزه استفاده کرد؟ + این طوری: 💠 @shagerde_ostad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• 🔰 🔹پیامبر بعد از دفن یکی از اصحاب، داشتن با حساسیت خاصی قبرش رو محکم می‌کردن؛ پرسیدن: این همه حساسیت برای چیه؟ یه قبره دیگه دو روز دیگه خراب میشه! پیامبر فرمودن: خودم اینها رو می‌دونم، اما خدا دوست داره وقتی بنده‌اش کاری رو به عهده می‌گیره، اون رو درست و محکم و بی‌نقص انجام بده! 📚 منبع: مفاتیح الحیاة، ص ۱۷۴ 💠 @shagerde_ostad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• 🔸واکنش جالب پاکبان بعد از شنیدن خبر حمله به اسرائیل :)🌱 _ خدایا سایه آقا رو از سر ما کم نکن❤️ 💠 @shagerde_ostad
• اون صله رحمی که باعث بشه رابطه‌ات با همسرت به مشکل بخوره، اگه حروم نباشه، واجب هم نیست! 💠 @shagerde_ostad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سلام احوالتون؟ ✋ هستین یه جریانی رو براتون تعریف کنم؟ .
۱. چند وقتی بود که قرار بود یه کاری رو شروع کنم؛ خیلی سر در گم بودم! نمی‌دونستم از کجا باید شروع کرد؟ راه چیه؟ چاه چیه؟ اصلا کار درستی هست؟ نیست؟ خلاصه یه مدت اون کار رو متوقف کردم تا خوب فکر کنم... .
۲. امروز اومدم یه سلسله سخنرانی جدید رو شروع کنم. هندزفری گذاشتم، صوت رو پلی کردم و مشغول کارم شدم. هنوز پنج دقیقه از صوت نگذشته بود که دیدم سخنران دقیقا داره درمورد جواب سوال من صحبت می‌کنه‼️ .
۳. با خوشحالی صوت اول رو تموم کردم، اومدم صوت دوم رو شروع کنم، دیدم این اصلا اون سخنرانی‌ای که من می‌خواستم گوش بدم نیست‼️ دستم خورده بود به یه صوت دیگه و اشتباهی یه صوت دیگه رو پلی کرده بودم! (بماند که چقدر اشک شوق ریختم و این حرف‌ها...) .
۴. حقیقتا این مسئله اونقدر برام مهم بود که اگه میگفتن بین چند میلیارد پول و جواب سوالت یکی رو انتخاب کن، من دومی رو انتخاب می‌کردم. اصلا یه ذوق عجیبی داشتم حس می‌کردم بچه‌های بالا بهم تقلب رسوندن 😅 .