•
•صَلَیاللهُعَلَیْکیَاأَباعَبدِالله
بدنم نقش زمین است میا کوفه حسیــن
خواهشمسلمتایناستمیاکوفهحسین 💔
#محرم
💠 @shagerde_ostad
•
▪️وارد مسجد شد و با درموندگی به مردم نگاه میکرد. چشمش افتاد به مسلم بن عوسجه. شنیده بود این مرد برای حسین بن علی بیعت جمع میکنه. رفت سراغ مسلم و گفت:«سلام برادر. من از اهالی شامم...» نتونست جلوی گریهاش رو بگیره. بلند بلند گریه میکرد!..
▪️مسلم بن عوسجه گفت:«چی شده برادر مشکلی داری؟» مرد شامی گفت:«من از شیعیان آقام علی بـن ابی طالبم؛ ثروت زیادی دارم! شنیدم دارن برای مولامون حسین بیعت جمع میکنن؛اومدم تا هم بیعت کنم، هم این سه هزار درهم رو بدم به نماینده امام تا باهاشون سپاهش رو جمع کنه و پدر این ابن زیاد ملعون رو در بیاره! اما من هرچی میگردم جناب مسلم بن عقیل رو پیدا نمیکنم!» و دوباره شروع کرد به گریه کردن!
▪️مسلم بن عوسجه، خیلی خوشحال شد. گفت: «ایشون به خاطر تهدید ابن زیاد مخفی شدن. من میتونم تو رو ببرم پیش ایشون فقط باید بهم قول بدی که این راز بین خودمون بمونه و درمورد مخفیگاه سفیر امام با هیچ کس صحبت نکنی!» مرد شامی قول داد و قسم خورد که با هیچ کس در این مورد حرفی نزنه.
▪️مرد شامی رو بردن به خونهی هانی؛ با مسلم بن عقیل دیدار کرد و تمام سه هزار درهم رو تحویل جناب مسلم داد. بعد از اون روز، مرد شامی شد یکی از افراد معتمد و همیشه حـاضر در جلسات مخفی شیعیان. همیشه کنار مسلم بن عقیل بود و نظرش برای همه محترم..
▪️مدتی گذشت و هانی بن عروه به دستور ابن زیاد احضار شد. ابن زیاد بهش گفت:
«حالا دیگه علیه ما با فرستاده حسین متحد میشی و نقشه قتل ما رو میکشی؟»
هانی یه لحظه جا خورد که ابن زیاد چطوری از همچین چیزی خبر داره؟ اما خودش رو جمع و جور کرد و گفت: «نمیدونم راجع به چی حرف میزنی؟ فرستـاده حسین به من چه ربطی داره؟ من چرا باید بخوام تورو بکشم؟!»
▪️ابن زیاد با پوزخند گفت: آها! که خبر نداری! مَعقَل بیا داخل!
معقل گفت: بله یا امیـر، و وارد شـد. هانی با دیدن معقل خشکش زد! معقل، غلام ابن زیاد، همون مرد شامی بود که اون همه پول برای کمک به قیام آورد و تمام مدت تو جلسات سری خودشون راهش داده بودن!..
▪️ابن زیاد با کمک گزارشهای معقل، هانی رو به شهادت رسوند تا به مردم بفهمونه ما به هانی که این همه نفوذ و قدرت داشت هم رحم نکردیم شما که جای خود دارین! در نهایت مردم از ترس جونشون جناب مسلم بن عقیل رو تنها گذاشتن و باعث شهادت ایشون شدن..
📚 منابع:
- ارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص ۴۸_۴۵
- تاریخ طبری، ج ۵، ص ۳۶۵_۳۵۹
- الکامل، ج ۴، ص ۲۸ و ۴۰
#روایت_من
#محرم
________
💠 شاگردِ استاد (؏) بشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
•
همیشه برام سوال بود:
چطوری اباعبدالله، روز عاشورا جلوی لشکر کوفه میایستن و خطاب به همشون میفرمان: «شماها شکمهاتون از حرام پر شده که امروز حرف من رو نمیفهمید»؟!
امام معصوم که نعوذ بالله تهمت نمیزنه!
دروغ نمیگه!..
چجوری میشه بنا به قولی دوازده هزار مسلمون همه از دَم حرومخور باشن؟!
جوابش رو #حجت_الاسلام_کاشانی تو #سخنرانی امشب میدن.
گوش بدید خیلی جالبه 👌
ان شاءالله ساعت ۲۰:۰۰
@shagerde_ostad | شاگرد استاد بشید
Kashani-13940723-Nafahmi-ThaqalainSite.mp3
10.58M
🎙نفهمیِ عمدی (بررسی مردم کوفه)
جلسه دوم
• فرق قصه با عبرت چیست؟ 1:20
• تعلقی که جانباز عاشورا را مقابل امام سجاد قرار داد! 7:31
• بدبختی با تعلق مثبت! (تعلق به مستحبات) 9:28
• پیش پرداخت پول خون اباعبدالله 19:49
• سیستم تقسیم بندی عجیب یارانه مردم کوفه 20:41
• عریف، ناظر بر اموال و اعمال مردم! 22:03
• هجده هزار بیعت با مسلم بن عقیل، چگونه یک شبه به «هیچ» رسید؟! 24:44
• جریان آن «حرامخواری» که اباعبدالله به مردم مسلمان کوفه نسبت دادند چه بود؟! 27:00
#سخنرانی
#حجت_الاسلام_کاشانی
∞ شاگرد استاد بشید 👇
💠 @shagerde_ostad
c8a882070f899ba8f8e1bc639cfc700b.mp3
23.77M
روضه شب دوم #محرم
با نوای حاج مهدی رسولی
@shagerde_ostad
enc_17140598202574747376065.mp3
1.72M
مداحی این رسم دنیا نیست
با نوای کربلایی #حسین_ستوده
@shagerde_ostad
•
•صَلَیاللهُعَلَیْکیَاأَباعَبدِالله
پیغمبر اکرم (ص) فرمود:
إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَینِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً!
برای شهادت حسین علیهالسلام، چنان داغی در قلبهای مؤمنین است که هرگز سرد نخواهد شد!... 🖤🥀
| مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 10، ص 318
#محرم
💠 @shagerde_ostad
•
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی
شبیه کشتی نوحی، نه! مهربان تر از اویی
که حرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی
چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود
حسین فاطمه! میگفتم اشتباه گرفتی
من آمدم که تو را با سپاه و تیر بگیرم
مرا به تیر نگاهی تو بی سپاه گرفتی
بگو چرا نشوم آب که دست یخزدهام را
دویدی و نرسیده به خیمهگاه گرفتی
چنان تبسم گرمی نشاندهای به لبانت
که از دل نگرانم مجال آه گرفتی
رسید زخم سرم تا به دستمال سفیدت
تو شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی
| قاسم صرافان
پ.ن: تابلوی «مرا دریاب ارباب» اثر استاد #حسن_روح_الامین
#محرم
#حر_بن_یزید_ریاحی
________
💠 شاگرد استاد ﴿؏﴾ بشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
Bikalam-37-www.ziaossalehin.ir-navae-hossein.mp3
12.26M
•
پیشنهاد میکنم روایت جناب حر
رو همراه با گوش دادن به این
نوا بخونید.. 🥀
•
•
▪️صدای اباعبدالله بلند شد:
آیا فریادرسی هست که به فریاد ما برسه؟ آیا کسی هست که شر این قوم رو از حرم رسول الله دور کنه؟
▪️حر تنش لرزید! چشمهاش پر از اشک شد.. اشکهاش رو پاک کرد، یه نفس عمیق کشید، رفت جلوی عمر سعد و گفت:
عمر تو واقعا میخوای با این خانواده
بجنگی؟!
عمر گفت: بله که میجنگم! اونم یه جنگی که کمترین اتفاقش قطع شدن سرها و دستها باشه!
▪️حر گفت: خب حسین میگه یا طبق دعوتمون بذاریم وارد کوفه بشه یا بذاریم بره یه جای دیگه! چرا یکی از پیشنهادهاش رو قبول نمیکنی؟
عمر سعد گفت: اگه دست من بود قبول
میکردم، ولی ابن زیاد کوتاه نمیاد.
▪️حر سوار اسبش شد و یکم از سپاه فاصله گرفت؛ بالاخره تصمیمش رو گرفته بود؛ یکی از سربازهای عمر سعد رو سر راهش دید. نخواست از همون جا درگیر بشه؛ باید اول خیالش راحت میشد که امام حلالش کرده.. به اون سرباز گفت برو به اسبت آب بده تشنه است. سرباز با تردید به حر نگاه کرد، یه چشمی گفت و رفت.
▪️حر اسبش رو حرکت داد به سمت سپاه امام حسین؛ یه نفر به اسم مهاجر، حر
رو دید. گفت: حر کجا میری؟ میخوای به حسین حمله کنی؟
حر سرش رو انداخت پایین و هیچی نگفت! مهاجر گفت: حر این چه قیافهایه؟ چرا رنگ و روت پریده؟ چرا شبیه کسایی که مرض رعشه دارن میلرزی؟ به خدا اگه به من میگفتن شجاع ترین مردان عرب رو اسم ببر یکیشون تو بودی. حالا چت شده؟
▪️حر گفت: خودم رو بین بهشت و جهنم مخیر میبینم، ولی خدا میدونه اگه
تیکه تیکهام کنن و آتیشم بزنن انتخابم چیزی جز بهشت نیست! ضربهای به اسب زد و با سرعت رفت سمت سپاه امام حسین!
▪️به نزدیکی سپاه اباعبدالله که رسید سپرش رو آورد پایین، دستاش رو گذاشت روی سرش؛ و سلام کرد.
▪️یاران امام راه رو براش باز کردن تا جلو بیاد. بعضیها میگن به نشانه شرمندگی پوتین هاش رو از گردنش آویزون کرده بود..
▪️با سر پایین و چشمهای خیسش اومد پیش امام حسین؛ گفت آقا من همونیام که راه شما رو بستم... من بودم که باعث شدم خانواده شما بترسن.. من بودم که شمارو آوردم تو این بیابون خشک و بیآب... من باعث این عطش امروز شما شدم...
آقا من فکر نمیکردم کار به اینجا بکشه!.. فکر میکردم اینا وقتی پیشنهادهای شمارو بشنون بالاخره یه کدوم رو قبول میکنن!
من فقط با اینا اومده بودم که فکر نکنن دیگه ازشون اطاعت نمیکنم... به خدا اگه میدونستم کار به اینجا میکشه هیچ وقت
باهاشون همکاری نمیکردم! حالا اومدم با جون دادن برای شما توبه کنم. این توبهی من قبوله ارباب؟ 😭💔
▪️اباعبدالله فرمودن: توبهات قبوله حر. بیا یکم اینجا پیش ما بشین. حر روش نشد بیاد تو حرم و با بچههای اباعبدالله رو به رو بشه.. گفت آقاجان اگه رخصت بدین برم به میدون. اباعبدالله فرمودن هرکاری که میخوای انجام بده؛ خدا تو رو رحمت کنه که مثل اسمت آزادهای..
#محرم
#روایت_من
________
💠 شاگرد استاد ﴿؏﴾ بشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
•
و سلام خدا بر آنان که،
چراغ روضههامان روشن است
به خون دلِشان.. 🖤
#اصحاب_الحسین
💠 @shagerde_ostad
Kashani-13940724-Nafahmi-ThaqalainSite.mp3
13.25M
🎙نفهمی عمدی (بررسی مردم کوفه)
جلسه سوم
• نفهمیِ عمدی عبیدالله بن عباس 2:29
•زبیر از عرش تا فرش 12:28
•اقرار گرفتن امیرالمؤمنین از شاهدان غدیر 23:51
• انکار غدیر توسط یک روحانی سکولار شیعه! 26:40
•عاقبت نفهمی عمدی، قتل پسر پیامبر قربة الی الله! 30:57
#سخنرانی
#حجت_الاسلام_کاشانی
∞ شاگرد استاد (؏) بشید 👇
@shagerde_ostad
Rasooli.Shab03Moharam99.01.rashedoon.ir.mp3
26.43M
روضه شب سوم محرم
بانوای حاج #مهدی_رسولی
@shagerde_ostad
enc_16944460144557086531163.mp3
5.78M
مداحی شب سوم محرم
کربلایی #حسین_ستوده
@shagerde_ostad
•
🔸زمانی که اباعبدالله علَم قیام علیه
خلیفه نامشروعِ وقت، یزید بن معاویه
برداشتنـــد، عدهای به ظاهـــر مصلحــت
اندیش گفتند:
🔹آقاجان دنیای سیاست کثیف است
و بی رحـم! شما را با سیاســـت چه کار؟
شما هم شبیه باقی آقازادهها بنشینید
گوشـهای، جانماز آب بکشیـد و مردم را
موعظهکنید؛ مردمهم به چشم قدیس
نگاهتان میکنند و هی قربانصدقهتان
میروند!
🔸اما امام حسینی که امروز بعضیها
گلو پاره میکنند که ارتباطی بهسیاست
ندارد و بردن نـــام حسیـــــن در محافـــل
سیاســـی ســوء استفـــاده اســـت از نــام
معصوم، اینطور زدند زیر کاسه کوزهی
جماعت بزدلِ راحت طلب:
💠مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ
اللهِ، ناکِثاً لِعَهْدِ اللهِ، مُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ
اللهِ، یَعْمَلُ فِی عِبادِاللهِ بِالاِثْمِ وَ الْعُدْوانِ
فَلَمْ یُغَیِّرْ عَلَیْهِبِفِعْل، وَ لاَ قَوْل، کانَ حَقّاً
عَلَى اللهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ.
🟢هرکس حاکم ستمگری را ببیند، که
حرام خدا را حلالشمرده، پیمان الهیرا
شکستــه، با سنت رسـول خدا مخالفــت
ورزیده و در میان بندگـان خدا به ستـــم
رفتار میکنـــد، و او با زبان و رفتـارش به
مخالفت برنخیزد، سزاوار اسـت خداونــد
او را در جایگاه همان حاکــم ستمگــر در
دوزخ بیندازد❗️...
#عین_دیانت
#شاگرد_استاد ✍
________
💠 شاگرد استاد ﴿؏﴾ بشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
•
من نمیتوانم سوگواری برای امام حسین را درک کنم مگر آنکه بتواند قهرمانانی را تربیت کند؛ کسانی را تربیت کند که در برابر ستمگر بایستند و دربرابر حاکم ستمگر سخن حق را بگویند. این است معنای حسین و معنای عزاداری برای امام حسین.
📚 #سفر_شهادت
👤 #امام_موسی_صدر
💠 @shagerde_ostad
•
▪️ایستاد رو به روی سپاه کوفه و گفت:
_ اهل کوفه! آیا پیشنهادهایی که حسین بن علی به شما داده، اونقدر کافی نبوده که باعث بشه به خاطر خدا دست از جنگیدن باهاش بردارید؟!
▪️جواب دادن:
_ ما کارهای نیستیم حر! به عمر سعد بگو.
▪️حر، با عمر صحبت کرد اما باز هم همون جواب دفعات قبل رو گرفت:
_ من چارهای جز جنگیدن با حسین ندارم؛ اگه راه دیگهای داشتم، همون رو انتخاب میکردم. این درخواست ابن زیاده و من چارهای جز اطاعت ندارم.
▪️جناب حر با ناراحتی رو به سپاه کوفه کرد و فرمود:
_ مادرتون به عزاتون بشینه! شما این بندهٔ صالح خدا رو دعوت کردید و بهش گفتید کمکت میکنیم، با دشمنانت میجنگیم؛ اما حالا که به خاطر دعوت شماها اومده اینجا، نه تنها کمکش نمیکنید، که حتی خودتون هم برای جنگ باهاش شمشیر کشیدید؟؟!
شما جانش رو به دست خودتون گرفتید، محاصرهاش کردید، مانع رفتنش به یکی از سرزمینهای پهناور خدا شدید و کاری کردید که مثل یه اسیر نه بتونه کاری به نفع خودش انجام بده، نه بتونه ضرری رو از خودش دور کنه! شما آب فراتی که هر کافر و مرتدی ازش میخوره، و حیوانات توش غلت میزنن رو برای حسین و بچههاش حروم کردید!! چه امانت دار بدی بودید برای رسول الله! چه ظلمی کردید به بچههای رسول الله!! خدا در روز تشنگی محشر شماها رو سیراب نکنه!
▪️بعد از این سخنرانی، جناب حر، از اباعبدالله اجازه گرفت تا همون طور که اولین نفر جلوی روی ایشون ایستاده بود، اولین نفر هم برای دفاع از ایشون به میدون جنگ بره.
▪️در نهایت بعد از چند بار به میدان رفتن و به درک واصل کردن حدود ۴۰ نفر از سپاهیان عمر سعد، ناجوانمردانه مورد محاصره دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید..
#محرم
#حر_بن_یزید_ریاحی
________
💠 شاگرد استاد ﴿؏﴾ بشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
Kashani-13940725-Nafahmi-ThaqalainSite.mp3
14.29M
🎙نفهمیِ عمدی (بررسی مردم کوفه)
جلسه چهارم
•کوفه شبیه شام نبود! 1:17
•چه چیزی باعث شد که مردم علی رغم محبت و اعتقادشان جلوی اباعبدالله ایستادند و سالها بعد در کنار توابین و مختار برای اباعبدالله جنگیدند و کشته شدند؟ 2:46
•تعلق داشتن به چه معناست؟! 4:19
•دومین عامل بدبختی مردم کوفه: تهاجم فرهنگی گسترده از زمان خلیفه دوم! 7:09
_ نژاد، تبدیل شد به عامل برتری 7:52
_ میزان ثروت هرفرد ارزش او را تعیین میکرد! 9:09
•نتیجهٔ این تغییر ارزشها: 11:10
•کسی که حرامزادهٔ بنی امیه بودن را به فرزند پدر خودش بودن، ترجیح داد! 23:30
• در جامعهای که ارزشها جا به جا شود، خوبها هم اشتباه میروند! 26:31
#سخنرانی
#حامد_کاشانی
∞ شاگرد استاد ﴿؏﴾ بشید 👇
💠 @shagerde_ostad