eitaa logo
راویگپ | Ravigap
324 دنبال‌کننده
272 عکس
155 ویدیو
7 فایل
﷽ 🇵🇸🇮🇷🇱🇧 ما مؤمنانِ ذكـرُ علـیٍ عبادتیم 💚🕊️ لینک ناشناس: https://daigo.ir/secret/434196413 کانال اصلی : @Ravidin
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ▪️می‌گفت: وارد مدینه که شدم، چشمم به یه جوونی افتاد که از شدت زیبایی‌اش ماتم برد! از یه نفر پرسیدم: این آقا کیه؟! جواب داد: حسن؛ پسر علی بن ابی طالب. ▪️من به علی، به خاطر داشتن همچین پسری حسودی‌ام شد؛ رفتم جلو گفتم: تو پسر ابوطالبی؟! فرمود: نه من نوه ایشونم. جلوی چشمش دوبار خودش و پدرش رو نفرین کردم! ▪️حسن بن علی، منتظر موند تا حرفام تموم بشه؛ بعد یه طوری که انگار هیچی نشنیده بود بهم گفت: _ به نظر میاد اینجا غریبید؛ اگه خواستید اسبتون رو عوض کنید یا هروقت هرچیزی نیاز داشتید حتما روی کمک من حساب کنید. ▪️از خجالت وا رفتم! دیگه روم نشد تو صورت کسی نگاه کنم چه برسه به جواب، یا حتی یه تشکر خشک و خالی!... ▪️درحالی که قلبم فریاد میزد تا حالا هیچ کسی رو به اندازه این آدم دوست نداشته، قدم‌هام رو تند کردم و با سرعت از اونجا دور شدم!... | میزان الحکمه، ج ۱، ص ۳۲۸ ♨️ به روایتِ راویدین 👇 https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ سلام چطورید؟! ‌
• دیشب داشتیم از خیابون مرحوم واعظ طبسی می‌رفتیم سمت حرم، که دیدیم یکی از موکب‌ها حالت گیم نت طور، بازی کامپیوتری (ایرانی) گذاشتن برای نوجوون‌ها! این طوری بود که باید از چندتا مرحلهٔ روخوانی قرآن، حفظ یه سوره کوچولو، تدبر در قرآن و غیره، چهارتا کارت امتیاز به دست می‌آوردن، بعد با اون کارت‌ها می‌تونستن بازی کنن. خییییییلی موکب متفاوت و جذابی بود! خییییییلی خوشمان آمد! خییییییلی آفرین به خادمینش! خییییییلی تنشون سلامت 💚 💠 @Ravidin | راویدین
• یه صحنهٔ دیگه هم که خیلی برام جالب بود این بود که تو مسیر حرم، یهو دیدیم سه نفر با شمشیر و لباس عربی ایستادن بالا سرمون! به همراهم گفتم اینا مجسمه‌ان دیگه نه؟! یهو یکی‌شون پلک زد! داد زدیم یا اباالفضل واقعیه 😂 ظاهراً کاربرد اونا هم این بود که باید ازشون می‌پرسیدیم جریان شما چیه؟ بعد اون بزرگواران یه قسمت از تاریخ رو با نمایششون روایت می‌کردن. که چون عجله داشتیم متاسفانه از این بخش فقط سکته‌اش به ما رسید :) 💠 @Ravidin | راویدین
‌ خلاصه که موکب‌های امسال مشهد خیلی خلاقانه بودن؛ خواستم خسته نباشید بگم به خادمینشون و از رفقایی که مشهد تشریف دارن دعوت کنم که برن و استفاده کنن 🌱 💠 @Ravidin | راویدین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• طرف فقیر بود؛ همچین سر و وضع تمیز و مرتبی نداشت. اومد بین اصحاب و نشست کنار یه آدم پولدار و اتو کشیده! پولداره از ظاهر فقیر بدش اومد و خودش رو کنار کشید؛ تا پیغمبر این حرکت رو دیدن، رو به اون آدم ثروتمند فرمودن: _ چی شد؟ ترسیدی چیزی از فقر این بنده خدا به تو بچسبه؟! گفت: نه یا رسول الله! _ ترسیدی چیزی از ثروت تو به این بنده خدا بچسبه؟! + نه یا رسول الله!! _ ترسیدی لباس‌هات کثیف بشن؟! + نه یا رسول الله!!! _ پس چرا اینطوری خودت رو کنار کشیدی؟! + اشتباه کردم! شرمنده ام! برای جبرانش حاضرم نصف ثروت خودم رو به ایشون ببخشم تا من رو حلال کنه. مرد فقیر گفت: ولی من حاضر نیستم قبول کنم! چون می‌ترسم یه روزی من هم مثل این آقا مغرور بشم و با یه برادر مسلمون خودم همچین رفتار متکبرانه‌ای داشته باشم!... ♨️ به روایتِ راویدین 👇 https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
راویگپ | Ravigap
• طرف فقیر بود؛ همچین سر و وضع تمیز و مرتبی نداشت. اومد بین اصحاب و نشست کنار یه آدم پولدار و اتو کش
📪 پیام جدید https://eitaa.com/ravidin/1411 سلام علیکم بزرگوار اجرتون با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها خیلی قشنگ بود من افغانستانی هستم و ممنونم از شما بزرگوار با این روایت قشنگ متأسفانه جریانی که امروز ها مارو تحت فشار قرار می‌دهد و باعث آزار و اذیت می‌شود و توهین هایی که میشود اشاره ای قشنگ کردید سپاسگزارم __ سلام علیکم و رحمت الله ✨ خیلی خیلی خوش اومدین به کانال خودتون 🌱 سلامت باشید ان شاءالله؛ متاسفانه همون طور که خودتون زیاد دیدید یه عده هستن که مثل عصر جاهلیت گرفتار نژاد پرستی‌ان؛ همون پدیده‌ای که امروز غرب پز مبارزه باهاش رو میده، درحالی که پیغمبر ما ۱۴۰۰ سال قبل علم مبارزه باهاش رو بلند کردن! امروز که این توئیت رو دیدم داشتم فکر می‌کردم اتفاقا اگه خدا بخواد محبت اهل بیت رو از یه گروه قبول کنه قطعا امثال همین مردم پاکستان و افغانستان هستن؛ چون دارن از تکفیری‌ها می‌خورن، از هندوها می‌خورن، از بودایی‌ها می‌خورن، حتی از شیعیان نژاد پرستِ مدعی هم می‌خورن، اما باز پای محبت اهل بیت ایستادن!... اجرتون با خود حضرت زهرا ان شاءالله ‌
• 🔸گفتم: می‌دونی لیلة‌المبیت چه شبیه؟ 🔸گفت: آره؛ شبی که اميرالمؤمنين، به جای پیغمبر خوابید، تا جون ایشون رو نجات بده. 🔸گفتم: نه! لیلة‌المبیت شبیه که، تا اون شب عده کمی ایمان آورده بودن، از اون عده کم هم، خیلی‌هاشون به طمع جانشینی و پست و مقام دور و اطراف پیغمبر می‌چرخیدن، منتشر فرصت می‌گشتن! شبی که مسلمون‌ها می‌دونستن اگه با موفقیت صبح بشه، اگه پاشون به مدینه برسه، تمام اون سختی‌ها، شکنجه‌ها، فقر و مصیبت‌ها، تمومه؛ دیگه می‌تونن حکومت خودشون رو تشکیل بدن، می‌تونن به آرامش برسن.. لیلة‌المبیت، شبی بود که همه مسلمون‌ها در آرزوی صبح فردای اون بودن، یه جورایی براشون، فردای ظهور محسوب می‌شد!.. اما اميرالمؤمنين، تو چنین شب بزرگ و سرنوشت سازی، تمام اون رؤیاها رو، تمام اون آرزوها رو، امید دیدار صبح ظهور رو، پست و مقام آینده رو، مال و ثروت رو، همه رو گذاشت کنار، تو جایگاهی قرار گرفت که مطمئن بود کشته می‌شه! اما گفت: عمر و جوونی و آرزو و دلِ خوش و هرچی دارم و ندارم فدای سر اسلام و رسول خدا 🌱 _________ ♨️ به روایتِ راویدین 👇 https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
‌ عهدنامه مالک اشتر واقعا گنجینهٔ عجیب و غریبیه!... مثلا یه چیزی که خیلی توجه من رو جلب کرد اینه که امیرالمؤمنین، اول از همه، از حقوق خود خدا شروع می‌کنن، بعدش میان سراغ طبقات مردم؛ قاضی‌ها، فرمانده لشکر، سپاهیان، صنعتگران، تولید کننده‌ها و.... تا این که میرسن به اون پایین‌ترها؛ می فرمان تو جامعه یه عده از مردم هستن که به خاطر شدت فقر و طبقه پایین اجتماعی‌شون، همه به چشم حقارت نگاهشون می‌کنن! کسی بهشون توجهی نداره!.. حضرت به مالک دستور میدن حواست به این گروه بیشتر از بقیه باشه! حتی باز فقرا رو تقسیم بندی می‌کنن که یه عده نیازشون در این حده، گروه بعدی بیشتره، گروه بعدی بیشتره و... یه عده‌شون میان نیازشون رو مطرح می‌کنن، یه عده صورتشون رو با سیلی سرخ نگه می‌دارن؛ حکومت باید اوضاع همه اینها رو زیر نظر داشته باشه و از فلان راه‌ها ملزومات زندگی‌شون رو فراهم کنه! یعنی بعضا حقوق یه افرادی رو نام می‌برن و شدیدا تأکید می‌کنن به رسیدگی به اونها، که شاید من و شما حتی اگه کنارشون راه بریم هم اونها رو نبینیم! خیلی عجیبه خیلی!... کاش اینو می‌فهمیدیم که چقدررر این دنیا به یک امیرالمؤمنینِ دیگه نیاز داره... ❤️‍🩹 🫀 💠 @Ravidin | راویدین
‌ زمستان سال ۱۳۷۶ بود، کلاس دوم راهنمایی بودم، در مدرسه‌ای که مدیر به‌ اصطلاح خوش‌فکری داشت‌ که در اواسط سال تحصیلی اومده بودن بر اساس نمره‌ی امتحانات، انضباط و کارنامه‌ی شبانه‌ای هر شب که توسط والدین پر می‌شد (که در اون مثلاً ساعت خواب بعد از ساعت ۹ تخلف محسوب می‌شد) به دانش‌آموز درجه و رتبه می‌دادند، به این صورت که دانش‌آموز عالی و درس‌خون و پسر خوب می‌شد (ساعی) دانش‌آموزی که مستعد بود و محتاج به تلاشی بیش‌تر می‌شد (کوشا) و زباله‌های مدرسه هم می‌شدند (غافل) پس چی شد؟ به‌ ترتیب شأنیت: ساعی، کوشا، غافل. پس از تعیین سطح توسط شورای مدرسه شما کارت خودت رو باید به جلوی لباست با سنجاق وصل می‌کردی و اگر جوری قرار می‌گرفت که دیده نمی‌شد تخلف محسوب می‌شد، مثل پلاک ماشین، حالا شما حساب کنید نوجوونی که عرض شونش ۴۵ سانته یک کارت پرس‌شده‌ی مثلا ً ۱۸ سانتی رو روی سینه‌ش که سطح و شأن اجتماعی‌ش رو نشون می‌داد باید نگه میداشت. من توی درجه‌بندی توی دسته‌ی (غافل) قرار گرفتم. روزهای اول خیلی باهاش کلنجار رفتم تا دیده نشه، مثلاً پشت کارت غافل  کارت دانش‌آموزی‌م رو می‌ذاشتم و می‌چرخوندمش به سمت کارت دانش‌آموزی‌ تا کم‌تر آبروریزی بشه که اینجا هم با برخورد خشن ناظم مواجه می‌شدم که چرا کارتت پیدا نیست. ادامه... 👇 💠 @Ravidin | راویدین