راویگپ | Ravigap
•
دقیقا اونجا که میگه:
دلگیرم از همه الا خود حسین
دلـــم برات تنــگ شده حسیـــن 😭💔
💠 @shagerde_ostad
•
شاید خیلی از اولینها رو یادم نیاد؛
اما اولین باری که از هلیکوپتر بدم اومد رو
هیچ وقت یادم نمیره... ❤️🩹
💠 @shagerde_ostad
•
امروز ما و شما،
بر سر دوراهی حق و باطل قرار گرفتهایم؛
و آنکه به وجود آب اطمینان دارد،
تشنه نمیشود!..
| نهجالبلاغه، خطبه ۴
💠 @shagerde_ostad
راویگپ | Ravigap
• امروز ما و شما، بر سر دوراهی حق و باطل قرار گرفتهایم؛ و آنکه به وجود آب اطمینان دارد، تشنه نمیشو
•
🔰بسم الله الرحمن الرحیم ✨
▪️چند روزه ذهنم درگیر این خطبه امیرالمؤمنین شده؛
خیلی حرف مهمیهها!
اونجا که میفرماد:
«آنکه به وجود آب اطمینان دارد، تشنه نمیشود!»
▪️یه وقتهایی با خودمون میگیم چطوریه که رهبری با فلان فتنه، با فلان مصیبت، با فلان اتفاق، بازهم اینقدر محکم ایستادن و خم به ابرو نمیارن؟
چطوریه که بازهم محکم و استوار میگن پیروزی مال ماست، ما در مسیر قلهایم، خدا با ماست و...
▪️دلیلش دقیقا همین روایته!
حضرت آقا به وجود آب یقین دارن!
به ظهور امام زمان یقین دارن،
به «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا» یقین دارن،
به «نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ» یقین دارن،
به «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین» یقین دارن...
▪️ایشون یقین دارن که زمین به آسمون بره،
آسمون به زمین بیاد،
هرچقدر هم که بلا بباره و سخت بگذره،
وقتی خدا وعده داده که تهش پیروزی مال ماست، پس قطعا پیروزی مال ماست!
▪️ما هم اگه میترسیم،
اگه کم میاریم،
اگه زانوهامون میلرزه،
به خاطر اینه که
هنوز به وجود آب، یقین پیدا نکردیم!...
#شاگرد_استاد ✍
________
💠 اینجاازعلیبخوانیدوآلعلیعلیهمالسلام 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
📪 پیام جدید
سلام در رابطه با پیام آخر که خطبه مولا رو توضیح دادید واقعا نگاهم تغییر کرد من الان توی موقعیت حساسی بودم و واقعا نیاز داشتم به یک کمک بزرگ مولا رسوند و شما بازش کردید خیلی ممنونم
_______
#شاگرد_استاد
سلام علیکم ✨
الحمدلله
خداروشکر که براتون مفید بوده
ان شاءالله همیشه حاجت روا و در پناه امیرالمؤمنین باشید (که قطعا هستیم)
.
•
به اعتراض مسالمتآمیز دانشجویان و اساتید بهترین دانشگاهاشون به جنایات صهیونیستها، برچسب «یهودیستیزی» میزنن، به خاطرش اخراج میکنن، حبس میکنن؛
اما به آتش زدن کتابمقدس دو میلیارد مسلمون مجوز میدن، برای افراد هتاک محافظ میذارن و اسمش رو میذارن آزادی بیان!!
دنیا نیست که!
رسما سیرکه :)
#غرب_وحشی
💠 @shagerde_ostad
•
🔰درس مهم ابوذر!
🔹جناب ابوذر رو خیلی قبول داشت؛ میدونست ایشون از اصحاب نزدیک پیامبر بوده، پیامبر ایشون رو خیلی تحویل میگرفتن و خودشون علم و حکمت رو بهش یاد میدادن.
🔹یه روز برای ابوذر نامهای فرستاد و توی اون نامه نوشت: من رو یه نصیحتی بکنید که همیشه و همه جا به کارم بیاد.
🔹ابوذر تو جواب نامه نوشت:
«با اون کسی که بیشتر از همه دوستش داری، دشمنی و بدرفتاری نکن!»
🔹جواب نامه که به دستش رسید،
یک بار خوند،
دوبار خوند،
ده بار خوند!...
اما نمیفهمید منظور جناب ابوذر چیه؟!
🔹از یه طرف با خودش میگفت: یعنی چی؟ معلومه که آدم با عزیزترین کس خودش بد رفتاری نمیکنه، چه برسه به دشمنی! چرا ابوذر باید همچین چیزی واضحی رو برای من بنویسه؟
🔹از یه طرف هم فکر کرد: بابا کسی که برام نامه نوشته ابوذره! لقمان امته! حرف بیخود که نمیزنه! بذار دوباره براش نامه بنویسم و منظورش رو از خودش بپرسم.
دوباره سوالش رو توی یه نامه نوشت و برای جناب ابوذر فرستاد.
🔹ابوذر تو جواب نامه نوشت: «منظورم از کسی که بیشتر از همه دوستش داری، خود تویی! هر آدمی خودش رو بیشتر از هرکسی دوست داره؛ حواست باشه با خودت دشمنی نکنی؛ چون آدم هر گناه و اشتباهی که مرتکب میشه، آسیبش اول از همه دامن خودش رو میگیره!
#روایت_من
________
💠 اینجاازعلیبخوانیدوآلعلیعلیهمالسلام 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
•
سوالی که باقی میمونه اینه که:
این چه ولایت پذیریایه که هربار، رهنمود یا امری از جانب ولی رسید و خلاف نظر ما بود، بگیم ایشون رو مجبور کردن، ایشون به خاطر مصلحت اون حرف رو زدن، به خاطر جایگاهشون اون حرف رو زدن، نظر واقعی ایشون این نیست و...
تعریف ولایت پذیری دقیقا چیه؟
مال کجاست؟!
باید هربار بیان دست روی قرآن بذارن تا باورمون بشه؟!
#نظر_نامحبوب
💠 @shagerde_ostad
•
زِ مَـرگ واهِـمـــه داری اَگـَــر، تَصَـوُر کُن
که مُردهای تو و بالا سَرَت نِشَسته عَلی 💛
#فَمَن_یَمُت_یَرَنی
💠 @shagerde_ostad
•
🔰ماجرای پسری که ادعا میکرد فرزند یک دختر مجرده‼️
🔸داخل شهر میچرخید و فریاد میزد ای خدایی که بزرگترین داوری، بیـن من و مادرم داوری کن! عمر، پسر رو دید؛ پرسید: چی شده؟ چرا مادرت رو نفرین میکنی؟!
🔸جوون گفت: آخـه مادرم نُـه ماه من رو در شکمداشته، دوسال شیر داده، حالا که بزرگ شدم و چپ و راستم رو تشخیص میدم، بهم میگه از اینجا برو تو بچهی من نیستی‼️
🔸عمـر بـه زن نگاه کرد، گفت این جوون چی میگه؟ زن گفـت: به خدا قسم من این پسر رو نمیشناسم! اون دروغ میگه میخواد آبروی من رو ببره!
عمر پرسیـد: شاهد داری؟ زن گفـت: بله برادران همعشیرهام شهادت میدن که من تا حالا ازدواج نکردم!
🔸چهل نفر اومدن و شهادت دادن که این خانوم، دوشیزه است و هیچ وقت ازدواج نکرده.
عمر دستور داد جوون رو ببرن زندان تا اگه شهادت اونها درست بود به خاطر تهمت، شلاقش بزنن!
🔸جوون رو به سمت زندان میبردن که بیـن راه اميرالمؤمنيــن رو دید. فریـاد زد: «ای پسر عموی پیامبر! به من ظلم شده به دادم برس!»
و قضیـه رو برای حضرت تعریف کرد..
🔸اميرالمؤمنين دستور دادن: این پسر رو برگردونید پیش عمر. مأمورها که پسر رو برگردوندن، عمر گفت: چرا برگشتید؟
گفتن: علیبنابیطالب دستور داد برش گردونیم، شما هم به ما امر کرده بودید که از علی اطاعت کنیم.
🔸اميرالمؤمنيـن جلو اومدن و از عمـر اجـازه گرفتن تــا خودشون قضاوت کنن؛ عمر گفت:چطور میتونم اجازه ندم وقتی پیامبر درمورد شما فرمودن: علی از همه شما عالمتره؟ 💚
🔸اميرالمؤمنين به جوون فرمودن: حرفت رو بزن. جوون دوباره تمام ماجرا رو تعریف کرد؛ اميرالمؤمنين از زن پرسیدن: راسـت میگه؟ زن دوباره انکار کرد، و شاهدها دوباره شهادت دادن که پسر دروغ میگه!
🔸اميرالمؤمنين از زن پرسیدن: سرپرستی داری؟
زن گفت: برادران عشیرهام سرپرستی من رو به عهده دارن. اميرالمؤمنين به برادران زن فرمود: اجازه دارم درمورد خواهرتون حکم کنم؟ گفتن: البته! بفرمائید. 🙏
🔸اميرالمؤمنين فرمـود: من خداوند و حضــار رو شاهد میگیـرم که این زن رو به مهریه چهارصد درهم از اموال خودم، به عقد این پسر در بیارم. قنبر برو پولها رو بیار. پولها رو آوردن و اميرالمؤمنين به پسر دستور دادن این پولها رو به دامن همسرت بریز 💐
🔸 جوون پولها رو گرفت و ریخت توی دامن زن؛ یهو اون زن جیغ کشید و گفت: چیکار میکنید؟ میخواید منو به عقد پسر خودم در بیارین؟ بله این جوون پسر منه! برادرهام چندسال پیش من رو به عقد یه آدم ناجور درآوردن، من از اون مرد باردار شدم؛ بعدش هم که پسرم بزرگ شد، تهدیدم کردن و خواستن انکارشکنم!
🔸زن اینها رو گفت و دست پسرش رو گرفت و رفت..
عمر با دیدن این صحنه گفت:
اگه علی نبود عمر هلاک میشد‼️
📚 منابع:
_ فروع کافى، کتاب القضایا والاحکام، باب النوادر، حدیث 6
_ تهذیب ، باب الزیادات فى القضایا والاحکام ، حدیث 56
#روایت_من
#فضائل_امیرالمؤمنین
________
💠 اینجاازعلیبخوانیدوآلعلی﴿؏﴾ 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
•
🔰نعمت فراموشی، بالاتره از نعمت حفظ و یادآوری!
چرا که اگر نعمت فراموشی نبود،
_ هیچ داغدیدهای سختیها و مصیبتهاش رو از یاد نمیبرد،
_ هیچ حسرتی تموم نمیشد،
_ هیچ کینهای از بین نمیرفت،
_ انسان به خاطر دردهایی که به جانش نشسته، هیچ لذتی از نعمتهای دنیا نمیبرد،
_ و هیچ کس امیدی به بخشیده شدن نداشت...
_ صادق آل محمد فرمود..
| توحید مفضل
#سخن_دوست
💠 @shagerde_ostad
•
موج جهانی حمایت از مردم فلسطین و محکومیت جنایت صهیونیستها در رفح، از ۳۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر عبور کرد!!
#فاجعه_رفح 🖤
#فلسطین 🇵🇸
💠 @shagerde_ostad
•
⁉️ماجرای جنایت صهیونیستها در رفح چیه؟!
▪️احتمالا این چند روز شما هم اسم #رفح رو زیاد شنیدید؛
احتمالا شما هم میدونید اونجا جائیه که صهیونیستها دوباره دست به جنایت زدن و چندین زن و بچه رو قتل عام کردن؛
🔻اما شاید ندونید فرقش با دفعات پیش چیه که این همه سر و صدا شده؟!
▪️مختصر و مفیدش رو بخوام بهتون بگم
گذرگاه رفح، منطقهایه تو فلسطین، در نزدیکی مرز مصر، که کمکهای بشر دوستانه از طریق اون به مردم نوار غزه میرسه (البته اگه صهیونیستهای حرومی بذارن که چیزی بهشون برسه!)
▪️تو این منطقه، از طرف سازمانهای جهانی اردوگاهی برپا شده بود، تا فلسطینیهایی که به خاطر جنگ آواره شدن، اونجا پناهنده بشن و نقطه امنی باشه تا این غیرنظامیها از جنگ و بمباران در امان بمونن.
▪️رژیم اسرائیل هم اونجا رو به عنوان منطقه امن معرفی کرده بود و به غیر نظامیهای فلسطینی اطمینان داده بود که اگه میخوان در امان بمونن برن به اون منطقه!
🔻اما این سر و صداهایی که این روزها میشنوید به خاطر اینه که رژیم جلاد صهیونیستی، اون اردوگاه رو، اون به اصلاح منطقه امن رو، با بمبهای آتشزای ۱۰۰۰ کیلویی بمبارون کرده!
خیلیها در اثر انفجار به شهادت رسیدن و خیلیها هم داخل چادرهاشون زنده زنده سوختن...
و چقدر دست و دلم میلرزه که بخوام بگم اکثرشون زن و بچه بودن!!.. 🥀
#فاجعه_رفح 🖤
#فلسطین 🇵🇸
#نشر_با_شما
________
💠 اینجاازعلیبخوانیدوآلعلی﴿؏﴾ 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
•
🔰امیرالمؤمنین فرمود:
اگر با دشمنت پیمانی بستی، یا تعهد کردی
که به او پناه بدهـی، بر عهد خودت وفـا کن
و جان خودت را سپر عهـدی که بستــی قرار
بده! چراکه وفـای به عهـد تنهـا واجبـی است
که تمـام مردم جهـان، با همهی اختلافاتــی
کـه دارنــد، بـر آن اتفــاق نظــر دارنــد و حتــی
مشــرکــان زمـــان جاهـلـیــــت آن را مراعـــات
میکردنـد، چـرا که از عواقـب پیمان شکنــی
آگاه بودند!
| نهجالبلاغه، نامه ۵۳
#فضائل_امیرالمؤمنین
#انسانیت_مجسم
________
💠 اینجاازعلیبخوانیدوآلعلی﴿؏﴾ 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
•
🔴 جنازه مردی با لباس زنانه در محراب مسجد!
🔸عمر برای نماز صبح به مسجد رفت.
دید جنازه یه نفر بدون سر افتاده تو محراب مسجد!
نزدیک شدن تا جنازه رو جا به جا کنند،
دیدن جنازه مال یه مَرده که لباس زنانه به تن داشته!..
🔹دستور داد اميرالمؤمنين رو برای قضاوت خبر کنن.
🔸اميرالمؤمنين که اومدن و جنازه رو دیدن، فرمودن: جنازه رو دفن کنید؛ چند وقت دیگه همین جا یه نوزاد میذارن. اون موقع خبرم کنید.
🔹عمر گفت: تو از کجا میدونی؟
اميرالمؤمنين فرمودن: پیغمبر به من گفته بودن که همچین اتفاقی میافته.
🔸۹ ماه گذشت و یه روز مردم دیدن یه نوزاد داخل محرابه.
اميرالمؤمنين رو خبر کردن.
ایشون دستور دادن یه دایه برای نوزاد پیدا کنید و ۹ ماه بعد، در عید فطر، دایه رو بیارید پیش من.
🔹۹ ماه دیگه هم گذشت و روز عید دایه رو آوردن پیش اميرالمؤمنين.
حضرت به دایه فرمودن: بچه رو ببر به محل نماز عید و هر زنی که اومد پیشت، بچه رو بوسید و گفت: ای ستمدیده، فرزند زن ستمدیده، و ای فرزند مرد ستمگر؛
اون رو بگیر و بیارش پیش من.
🔸دایه بچه رو برد همونجا و چیزی نگذشت که دید یه زن از پشت سر صداش میکنه.
- خانوم! تو رو به حق رسول الله یه لحظه صبر کن.
🔹دایه توقف کرد. زن بهش رسید، بچه رو ازش گرفت؛ صورتش رو بوسید و گفت: ای مظلوم، فرزند مظلومه، و ای فرزند مرد ظالم. تو چقدر شبیه طفل مُردهی منی!
🔸وقتی زن خواست بچه رو به دایه برگردونه و بره، دایه دستشو گرفت و گفت تا با من نیای پیش علیبنابیطالب نمیذارم بری!
🔹هرچی زن التماسش کرد، دایه بیخیال نشد.
... دستشو گرفت و به زور بردش پیش اميرالمؤمنين.
🔸اميرالمؤمنين خطاب به زن فرمودن:
تو میگی یا من بگم؟
زن گفت: خودم میگم..
🔹من دختر عامر بن سعد خزرجیام. پدرم در یکی از جنگها در رکاب پیغمبر شهید شد. مادرم هم زمان خلافت ابوبکر از دنیا رفت و من تنها موندم.
کارم شده بود این که هرروز بشینم با زنهای همسایه صحبت کنم و وقت بگذرونم.
🔸یه روز که با همسایهها مشغول صحبت بودیم، یه پیرزن اومد پیش ما و یکی یکی اسمهامون رو پرسید، بین سوال و جوابهاش فهمید که من مجردم و پدر و مادرم فوت شدن..
🔹اون پیرزن بهم گفت میخوای من همخونهات بشم تا از این تنهایی در بیای؟ منم که از خدام بود تو خونه یه هم صحبت داشته باشم قبول کردم.
🔸اون پیرزن اومد و همش عبادت میکرد، کم میخورد، کم میخوابید.
یه روز بهم گفت تو دختر خیلی زیبایی هستی من میترسم تو رو تو خونه تنها بذارم. میخوای بگم دخترم هم بیاد پیش ما زندگی کنه تا وقتایی که من نبودم کنارت باشه؟
منم با خوشحالی گفتم آره حتما! چرا که نه؟
🔹پیرزن رفت و با دخترش برگشت.
دیدم دخترش همون دم در ایستاده و نمیاد داخل.
گفتم چرا نمیاد داخل؟ پیرزن گفت: به خاطر زیبایی تو ماتش برده!
🔸خندیدم رفتم پیش دختر، سرشو بوسیدم و روبندش رو برداشتم... یهو دیدم زیر روبند یه مرد مسته!...
و اتفاقی که نباید میافتاد، افتاد...
🔹اون مرد از شدت مستی بیهوش شد.. گوشه لباسش یه چاقو داشت. اونقدر عصبی و وحشت زده بودم که با چاقوی خودش سرش رو بریدم و آوردم انداختمش تو مسجد.
🔸من از اون مرد باردار شدم. وقتی بچه به دنیا اومد میخواستم اونم بکشم ولی دلم نیومد. برای همین آوردم گذاشتمش اینجا. این ماجرای من بود پسر عموی رسولالله.
🔹عمر گفت: من شهادت میدم که پیغمبر فرمودن: من شهر علمم و علی درِ اون شهره. و همچنین فرمود: علی حرفی جز حق نمیزنه. بگو یاعلی؛ قضاوت با تو.
🔸اميرالمؤمنين فرمود:
مقتول دیهای نداره؛ چون مرتکب گناه بزرگی شده.
این زن هم نباید حد بخوره، چون مجبور به اون گناه شده،
اما اون پیرزن پلید باید به خاطر این جنایت بزرگ سنگسار بشه.
پیرزن دستگیر و حکمش اجرا شد، و نوزاد هم به آغوش به مادرش برگشت.
| قضاوتهای امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام، محمدتقی شوشتری، فصل ۴۹، بخش دوم
#قضاوت_های_اميرالمؤمنين
#روایت_من
________
💠 اینجاازعلیبخوانیدوآلعلی(؏) 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
•
امیرالمؤمنین میفرماد:
وقتی که دوتا کار برای من پیش میاومد و
هردوش مـورد رضـای خـدا بود مهـمترینــش
رو انتخاب میکردم و اگه اهمیت هر دو کار
به یک اندازه بود، کاری رو انتخـاب میکـردم
کـه برام سنگینتر و سختتر بود!
| ارشادمفید، ج۲، ص۱۴۲
#سخن_دوست
#امیرالمؤمنینِ_قلبم 🫀
________
💠 اینجاازعلیبخوانیدوآلعلی(؏) 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6