🔰هویت پیکر مطهر شهید غلامعلی فرامرزی دادنجانی از کوار پس از 35 سال مشخص شد.
🔻دو ماه پیش از تعدادی خانواده شهدای جاوید الاثر برای تشخیص هویت و شناسایی شهدای مفقود الاثر، نمونه خون گرفته شد و به آزمایشگاه ژنتیک تهران فرستاده شد و با انجام آزمایش DNA هویت سه شهید گمنام شناسایی شد.
🔻یکی از این شهدا شهید غلامعلی فرامرزی دادنجانی فرزند ابراهیم اهل شهرستان کوار می باشد که از طریق آزمایش DNA خواهر و برادر هویت این شهید مشخص شده است.
🔻پیکر مطهر شهید غلامعلی فرامرزی دادنجانی در تاریخ ۲۵ مرداد سال ۹۳ همزمان با ایام شهادت امام صادق (ع) در استان اصفهان دفن شده است.
🔻بسیجی شهیدغلامعلی فرامرزی دادنجانی اهل کوار ۱۸ ساله در تاریخ چهارم تیر ماه سال ۶۷ در تک دشمن درجزیره مجنون به شهادت رسید.
#راست_قامتان_مجنون
🔴ویژهبرنامه «روایت زن ایرانی»
🔸یادبود شهیده طیبهسادات موسوی زمانی؛ اولین شهید زن انقلاب در کرمانشاه
💢با حضور:
♦️خانم فهیمه فداکار
🔸دکتری تخصصی مشاوره؛ پویشگر فعال اجتماعی
♦️خانم طاهره غفوری
🔸فعال خدمت رسانی و مبارزه مردمی با شیوع کرونا
♦️خانم طاهره لباف
🔸پزشک زنان و کمک در تولد بیش از ۲۲هزار کودک
♦️خانم فاطمه خطیب
🔸فعال بینالملل در حوزه کودکان جنگزده و مجری طرح تبسم
🛑و خانواده معظم شهیدان مدافع امنیت، مدافعان حرم و هستهای
💢همراه با اجرای:
🔸نقالی توسط مرشد محمدرضا معجونی
🔸گروه سرود «بنات الحیدر»
💢و با رونمایی از کتابهای:
🔸«ماکسیم بر بام»؛ قیام گوهرشاد به روایت شاهدان عینی
🔸«منم یه مادرم»؛ روایتهایی از سبک تربیتی والدین شهدا
🔸«هدیهای باشد برای تو»؛ خاطرات مردم کاشان از پشتیبانی جنگ
🔸«خیرالنساء»؛ طرحی از یک زندگی به روایت بانو خیرالنساء صدخَروی
💢شنبه؛ 17دی ساعت 18
💢سینمافلسطین؛ سالن 1
🔰 سیزدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار
✅ @AmmarFest
انجمن راویان فجر فارس(NGO)
🔴ویژهبرنامه «روایت زن ایرانی» 🔸یادبود شهیده طیبهسادات موسوی زمانی؛ اولین شهید زن انقلاب در کرمانشا
همراه با رونمایی کتاب منم یه مادرم
روایتی از ماداران
اولین طلبه شهید مدافع حرم استان فارس محمد مسرور
شهید هسته ای شهید مصطفی احمدی روشن
شهید مدافع امنیت شهید محمد حسین حدادیان
انجمن راویان فجر فارس(NGO)
🚩 یافاطمه الزهرا سلام الله علیها🚩 خاکهای نرم کوشک _ ١۴ شهید عبدالحسین برونسی تالیف :سعید عاکف حکم ا
🚩یافاطمه الزهرا سلام الله علیها🚩
خاکهای نرم کوشک _ ١۵
شهید عبدالحسین برونسی
تالیف :سعید عاکف
قرعه کشی
راوی: سید کاظم حسینی
جریان خلق کرد و حمله به شهر پاوه تازه پیش آمده بود. همان روزها ی اول، می خواستند نیروها را به کردستان اعزام کنند. میان بچه های عملیات سپاه، شور و هیجان زیادی بود. هیچ کس صحبت از ماندن نمیکرد. همه مصمم به رفتن بودند. روی لبهای بچه ها خنده بود. ولی ناراحتی از وقتی شروع شد که رستمی فرمانده وقت سپاه مشهد به بچه ها گفت: متاسفانه ما ۲۵ نفر بیشتر سهمیه نداریم !.
با شنیدن این حرف حال بچه ها دگرگون شد و همه را غم فرا گرفت. همه می خواستند بروند. قرار شد بچه ها بین خودشان در خصوص ۲۵ نفر توافق کنند و خودشان آنها را معرفی کنند. لاکن این هم به جایی نرسید. دست آخر، آقای رستمی گفت: ما خودمان ۲۵ نفر را با قرعه کشی تعیین می کنیم.
ابتدا اسم بچه ها را نوشتند. در داخل سالن من کنار عبدالحسین نشسته بودم. خودم امیدی نداشتم که انتخاب شوم. در همان موقع صدای گریه ای مرا به خود آورد. برگشتم، دیدم عبدالحسین صورتش خیس شده بود. پرسیدم: چرا گریه می کنی؟.
با صدای آهسته گفت : میترسم اسم من در نیاید و توفیق جنگیدن با ضد انقلاب نصیبم نشود!.
در صورت عبدالحسین عشق و اخلاص زیادی مشاهده میشد. گفتم: بالاخره اصل کار نیت است. باید نیت انسان درست باشد چون خدا خودش شاهد قضیه می باشد.
گفت: این درست است چون الاعمال به النیات. ولی اینکه خداوند به آدم توفیق بدهد که در چنین کاری شرکت کنیم چیز دیگری است. از جنگ بدر گفت و ادامه داد : تا تاریخ است و تا این دنیا است آنهایی که در جنگ بدر بودند با آنهایی که نبودند فرق دارند. چه بسا بعضی ها دوست داشتند توی جنگ باشند. ولی توفیق پیدا نکردند. حالا شاید در آن لحظه در مدینه نبودند یا مریض بودند یا هرچه که بوده؛ اما نمی خواستند خلاف دستور پیامبر صلی الله علیه و آله عمل کنند.
به صورت من نگاهی کرد با سوز دل گفت: توی قیامت وقتی بدریون را صدا می کنند، دیگر شامل آنهایی که در جنگ بدر نبودند نمیشود. فقط آنهایی جلو می روند که در جنگ بدر شرکت داشتند و علیه کفار شمشیر زدند.
با آن بینش و با آن سطح فکر، عبدالحسین حق هم داشت که گریه کند. من حرف های او را شنیدم و به حال خودم افسوس بسیار خوردم.
وقتی همه اسم ها را نوشتند و قرعه کشی انجام شد، اسم عبدالحسین در بین ۲۵ نفر بود و من هم جزو کسانی بودم که توفیق حضور در کردستان را پیدا نکردم.
سی و پنج روز بعد همه برگشتند. ما هم با بچه های عملیات به پیشواز آنها رفتیم. قرار نبود که پیشواز از آنها عمومی باشد. لاکن مردم کم کم جریان را فهمیدند و خیابان تهران هر لحظه شلوغ تر میشد. با ازدحام جمعیت جلو رفتن مشکل شد. به هر زحمتی بود خودمان را به صحن امام رساندیم. دیگر جای سوزن انداختن نبود. یکباره دیدم عبدالحسین رفت در جایگاه سخنرانی. کلاه آهنی هنوز سرش بود. با لباس سبز سپاه. بچه های صدا و سیما هم برای فیلمبرداری آمده بودند.
عبدالحسین شروع به سخنرانی کرد. حرف هایش بیشتر از قرآن و احادیث بود و خیلی مسلط همه آن احادیث را به جریان کردستان ربط میداد. مردم خیره او شده بودند و خیلی عالی توانست مردم را جذب کند. اوضاع کردستان را خوب توضیح داد. از خیانت بعضی ها پرده برداشت و در آخر کار، مردم را به رفتن به کردستان تشویق کرد.
تقریباً ۲۰ دقیقه صحبت هایش طول کشید. و جالب این بود که آقای هاشمی نژاد و چند تا دیگر از علما هم در میان جمعیت بودند..
ادامه دارد...
صلوات
🔰 ✍ #دستنوشتہ_شـهید:
مـادرم اگر خواستي گريه كنـى بروشـريك #غــم_حضرت_ام_البنـين باش اوكه پـس ازواقعـه #ڪربلا گفت ديگر مرا مادر پسران نخوانيد چون ديگر پسرے نداشت وتوهم ديگر پسر ندارى 😭
وچه خوب وجه اشتــراكى داريد..
آرے مــادرم هروقت دلت گرفــت وياد فرزند افتادے برو درمـجلس #فــرزند زهــرا(س) شــرڪت كـن ڪه زهـرا داغ بســيارديده و دلے پر درد وجانكـاه ازپهلوے شكسته دارد.
اما مادرم دوست دارم در عزايم همچون مادر وهــب كه ســر فرزندش را بسو ى دشمن پرتاب كرد وگفت چيزى را كه درراه خــدا دادم پس نمى گــيرم تو نيــز چون او مقــاوم و استــوار در مقابل منافقيــن وآنهايـى كه ممكــن است بيايند و با سخــنان نيـشدار دل تو را بدرد بياورند با صــبر و بردبارى خود ايستادگے كنى ....
🌹🍃🌹🍃
#شهــید سید محمد شعاعے
#شـهداےفارس
انجمن راویان فجر فارس(NGO)
در آذر 1359، پس از شكست بیش از دو گردان از نیروهای عراقی در جنوب سوسنگرد به وسیله سربازان اسلام، یك گروهان از برادران سپاه اهواز جهت محافظت و پدافند شهر هویزه، از سوسنگرد به آن شهر اعزام شدند. افراد این گروهان، پس از رسیدن به منطقه و استقرار، عهده دار حفاظت از جنوب تا جنوب غربی شهر هویزه شدند.
نیروهای عراقی در این منطقه متشكل از واحدهای تانك از نوع «تی – 62»، «تی -55»، موشك های زمین به زمین و امكانات نظامی پیشرفته و بیش از 6 هزار نفر پیاده بودند. ولی همین نیروهای اندك مدافع شهر، از كمترین امكانات دفاعی هم بی بهره بودند.
بود، كه دو گردان از نیروهای سپاه و عده ای هم از نیروهای جنگ های نامنظم (شهید چمران) نیروهای ارتش را یاری می دادند. از جمله هدف های این عملیات، پاكسازی شمال و جنوب كرخه كور از وجود نیروهای متجاوز ارتش عراق و آزاد سازی پادگان حمید و منطقه ی جفیر بود. نتایج عملیات در این روز موفقیت آمیز بود. اما هنوز عقبه های اصلی دشمن در پادگان حمید و سه راهی جفیر آسیب ندیده بود. رزمندگان اسلام، پس از تصرف مرزهای كرخه و حاج بدر، قصد پیشروی به سوی پادگان حمید را داشتند. اما بنا به دلایلی، مانند نرسیدن مهمات، قرار بر این شد كه ادامه ی عملیات در 16 دی ماه انجام شود.
شانزدهم دی 1359، برادران سپاه در جلو تانك های ارتش مستقر شده و منتظر دریافت رمز حمله بودند، كه رفت و آمد تانك های دشمن زیاد شد و پس از آن، هواپیماهای دشمن جهت بمباران ظاهر شدند. از طرف دیگر نیروهای اسلام زیر آتش توپخانه، كاتیوشا و خمپاره قرار گرفتند. با شناخت دقیقی كه عراقی ها از منطقه داشتند، موجب شهادت عده ای از رزمندگان اسلام گردید. لشكر 9 مكانیزه ارتش عراق دست به عملیات زده بود و چون نیروهای خودی انتظار این حمله را نداشتند، فرماندهی دستور عقب نشینی به طول 500 متر را به صورت تاكتیكی صادر كرد. این دستور باعث شد كه تانك ها عقب نشینی كنند و عراقی ها با این تصور كه نیروهای اسلام شكست خورده و فرار كرده اند، وارد منطقه شدند.
در این ضد حمله ی سنگین دشمن كه نیروهای ایرانی مجبور به عقب نشینی شدند، بیش از یكصد تن از برادران پاسدار، جهاد و دانشجویان پیرو خط امام از جمله حسین علم الهدی مفقود الاثر و شهید شدند. در پی این حادثه نیروهای دشمن در تاریخ 18 دی 1359، هویزه را اشغال كردند و پس از آن فرمانده ی نیروهای عراقی (خلیل الدوری) دستور داد تعدادی از مردم بی گناه، را دست بسته در یك گودال قرار داده و به شهادت برسانند و سپس عراقی ها تمام شهر را با دینامیت و بلدوزر نابود كردند. بدین ترتیب 1800 واحد مسكونی و تجاری و سه مسجد و دو حسینیه و شهر به تپه ای خاك مبدل شد.
زندگی نامه ی شهید علم الهدی
شهید علم الهدی پیشگام دانشجویان پیرو خط امام بود كه در هویزه حماسه آفریدند و تا آخرین نفس در مقابل دشمن متجاوز ایستادند و خون پاك خویش را نثار كردند.
سید محمد حسین، فرزند آیت الله حاج سید مرتضی، در هشتم مهر 1337، در اهواز چشم به جهان گشود. از آن جا كه فرزند یك خانواده ی مذهبی و روحانی بود، از همان كودكی علاقه ی وافری به علوم دینی، به ویژه تلاوت قرآن مجید داشت، تا جایی كه با گذشت زمانی كوتاه این توانایی را به دست آورد كه به تدریس قرآن كریم بپردازد. شور انقلابی و مذهبی وی سبب شد تا از 14 سالگی پا به عرصه ی فعالیت های سیاسی بگذارد.
فعالیت های شهید در زمینه ی توسعه ی امور فرهنگی، مذهبی و سیاسی تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت. تشكیل گروه موحدین با عده ای از دوستان، شروع مبارزه ی مسلحانه علیه رژیم طاغوت، تكثیر و پخش اعلامیه های امام قدس سره، ایجاد هماهنگی و وحدت بین حوزه و دانشگاه و شركت در ترور مستشار امریكایی (پل گریم)، بالاترین مقام شركت نفت در اهواز كه سبب ایجاد وحشت بیشتر در دل رژیم و حامیان آن و در نتیجه تداوم اعتصاب در شركت نفت اهواز شد، از جمله فعالیت های شهید علم الهدی در دوران قبل از پیروزی بود.
بعد از پیروزی نیز علم الهدی منشأ فعالیت های مختلفی بود كه تأسیس بسیج، مجاهدت در جهاد سازندگی تأسیس سپاه هویزه و شركت در تسخیر لانه ی جاسوسی امریكا همراه با سایر دانشجویان پیرو خط امام از جمله این مجاهدت ها می باشد. شهید كه دانشجوی سال دوم دانشگاه مشهد در رشته ی تاریخ بود، با شروع جنگ تحمیلی همراه با گروهی از دانشجویان و نیروهای بسیجی، به سوی جبهه های دفاع حق علیه باطل شتافت و در حالی كه در حلقه محاصره دشمن در هویزه به اتفاق هم رزمان خود گرفتار شده بود، تا آخرین قطره ی خون به دفاع از ایران اسلامی پرداخت و به دیدار پروردگارش نایل آمد.
Https://eitaa.com/raviyanfarss
انجمن راویان فجر فارس
انجمن راویان فجر فارس(NGO)
🚩یافاطمه الزهرا سلام الله علیها🚩 خاکهای نرم کوشک _ ١۵ شهید عبدالحسین برونسی تالیف :سعید عاکف قرعه کش
🚩 یافاطمه الزهرا سلام الله علیها🚩
خاکهای نرم کوشک _ ١۶
شهید عبدالحسین برونسی
تالیف :سعید عاکف
حربه ضد انقلاب
راوی: حجت الاسلام محمدرضا رضایی
یک روز، خاطره ای از کردستان برایم تعریف کرد. گفت: در سنندج سر پست نگهبانی ایستاده بودم. هوای اطراف را درست و حسابی زیر نظر داشتم. یک دفعه دیدم از روبرو سر و کله یک دختر کرد پیدا شد که مستقیم به طرف من می آمد. روسری سرش نبود و وضع مناسبی هم نداشت. محلش نگذاشتم تا شاید راهش را برگرداند برود. ولی نرفت!. همچنان به طرف من می آمد تا کاملاً نزدیک من رسید. من به او نگاه نمی کردم، ولی شش دانگ حواسم را جمع کرده بودم که نکند دست از پا خطا کند. با تمام وجود دوست داشتم هر چه زودتر گورش را گم کند. چند لحظه گذشت، هنوز آنجا ایستاده بود. یک آن او را نگاه کردم .صورتش پر از آرایش بود. انگار که انتظار همین نگاه من را می کشید. به من چشمکی زد و بعد هم یک لبخند. صورتم را برگرداندم به طرفی دیگر؛ با صدای بلند گفتم برو دنبال کارت!.
نرفت! همانجا ایستاد. کارش را خوب بلد بود. یک بار دیگر حرفم را تکرار کردم باز هم نرفت. این بار سریع گلن گدن را کشیدم و با چشم غره اخطار دادم که برو گمشو وگرنه سوراخ سوراخت می کنم!.
رنگ از صورتش پرید. ناگهان برگشت و با سرعت پا به فرار گذاشت.
لازم به توضیح است که: گروههای ضد انقلاب در کردستان از راه های مختلفی می خواستند در صف آهنین رزمندگان اسلام نفوذ کنند، از جمله همین مورد. آن دختر یکی از دختران زیبای کردستان بود که ضد انقلاب برای رسیدن به مقاصد پلیدشان، اینگونه آنها را به یوغ می کشیدند..
ادامه دارد....
صلوات
انجمن راویان فجر فارس(NGO)
ستاره های شهر ، روایت هفتم با عنوان شاهدان، روایت شهدای دیار شلمچه در عملیات های کربلای چهار ، پنج و هشت به میزبانی شهرستان گراش برگزار شد. .
ستاره های شهر که توسط کنگره سرداران و ۱۵۰۰۰ هزار شهید استان فارس و انجمن راویان فجر فارس طرح ریزی میگردد ، مختص موضوعات و سوژه های ناب ایثار و جهاد فارس به زبان هنر است.
روایت شاهدان با توجه به چند سوژه ی ناب از شهدای گراش در عملیات های کربلای چهار و پنج و هشت ، با میزبانی حوزه مقاومت شهید بهادری شهرستان گراش در دانشکده علوم پزشکی امام جعفر صادق علیه السلام ، باحضور آحاد مردم گراش برگزار گردید.
روایت های هنری از شهدای ده تن ، شهدای شلمچه ، نجات حاج قاسم و عروج شهید سلیمانی ، اجراهای شاخصی بود که در قالب رادیو تئاتر بصورت زنده توسط سه تیم چند رسانه ای حنین ، پاییز و شهید بهادری به روی صحنه رفت.
پادکست های رادیویی با نویسندگی خانم فاطمه ابراهیمی از راویان فجر فارس و تدوین برادر فرزاد رجاییان که با بازی خانم زهرا غفاری و آقایان مهدی پورشمسی ، جواد حسن نژاد ، فرزاد رجاییان و محمد شکوهی به زیبایی به نمایش گذاشته شد که متفاوت بودن این یادواره شهدا را به تصویر کشید.
تکریم مادران و همسران شهدا و خانواده شهدای دفاع مقدس ، منا و همچنین پرواز ۷۵۲ از دیگر برنامه های این مراسم بود.
از نکته خاص و منحصر به فرد این اقدام فرهنگی ، هنری ، میتوان به این موضوع اشاره کرد که تصاویر تمام شهدا بهمراه دو طرح انتزاعی با عناوین ، شهدای ۱۰ تن و نرگس زار درآتش به دستان هنرمند ارزشی ، خانم فاطمه مسرور از راویان فجر فارس ، نقاشی شده بود.
اجرای گروه سرود راویان آفتاب نیز یکی دیگر از برنامه های ستاره شهر بود.
روایت هفتم که با اجرای آقای داوود دهقان از راویان فجرفارس ، در ساعت ۲۰ ، پنج شنبه ۱۵ دی ماه آغاز شد با مداحی حاج رسول افشار در شب وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها به کار خود پایان داد.
@raviyanfarss