جناب آقای مهدی ظهیری مسئول محترم بسیج سازندگی ناحیه سپاه دلیجان فقدان درگذشت پدر خانم گرامیتان را تسلیت عرض میکنم . خانم ابراهیمی فرمانده پایگاه مقاومت بسیج حضرت فاطمه سلام علیها راوه

آغاز جدول گذاری خیابان شهید زین الدین ۱۴۰۱/۹/۵ دهیاری وشورای اسلامی روستای راوه

تعویض عکس تابلو شهدای روستا واقع در میدان ورودی وتعویض عکس آقای علیزاده واقع در بلوار ورودی روستا وتعویض تابلو ساختمان دهیاری دهیاری وشورای اسلامی روستای راوه ۱۴۰۱/۹/۵

یک شعر هزاران خاطره در این روزهای واپسین فصل پائیز شعری که سال 89 سرودم تقدیم به همه دوستان عزیز پاییز توی فصل پاییز رمز عبور من صدای خش خش برگ هاست رقص باد میون شاخه ها ترانه عاشقی پایان هق هق دردهاست رنگین کمون رنگه برگای پاییز خداحافظ یک رنگی پاییز فصل رنگ هاست نوازش گوش من صدای خشش خش برگ قشنگ ترین ترانه گوشنواز گوش هاست آسمون آبی پنهان بین ابر خوشی ما صدای غرش ابرهاست قطره های بارون نم زده به زمین آب جاری ست این ترنم شاخه هاست ریزش برگ فتادن بر زمین زیبایی پاییز به همین برگ هاست                               شعر از مجتبی عسگری پاییز 89  @RaweHCity کانال خبری راوه نیوز

🌱هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید🌱 🔹امام جواد (ع): ملاقات و دیدار با دوستان، سبب صفای دل، نورانیت آن و شکوفایی عقل خواهد شد؛ گر‌ چه در مدت زمانی کوتاه انجام پذیرد. #صبح_نو ⏳امروز یکشنبه ۶ آذر ماه ۱۴۰۱ ۲ جمادی الاول ۱۴۴۴ ۲۷ نوامبر ۲۰۲۲ @AkhbareFori

❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃 مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا کریمخان را ملاقات کند. سربازان مانع ورودش می شوند. خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مرد را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به خان، وی دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند. مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد: «چه شده است چنین ناله و فریاد می کنی؟» مرد با درشتی می گوید: «دزد همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم!» خان می پرسد: «وقتی اموالت به سرقت می رفت تو کجا بودی؟» مرد می گوید: «من خوابیده بودم!» خان می گوید: «خوب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟» مرد در این لحظه آن چنان پاسخی می دهد که استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادی خواهان می شود. مرد می گوید: «من خوابیده بودم، چون فکر می کردم تو بیداری!» خان بزرگ زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران کنند و در آخر می گوید: «این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم.» 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 داستانگ

انالله و اناالیه راجعون                               اخوان محترم رفیعی جناب آقایان رضا ،عبدالله و  سعید رفیعی ، درگذشت پدر  گرامیتان؛    را خدمت شما ،خانواده  محترم و دامادهای گرامیتان، خاندان مصاب  تسلیت عرض نموده،علو درجات عالیه در بهشت برین برای آن عزیز سفر کرده و صبر و سلامتی را برای شما وسایر بازماندگان از درگاه ایزد منان خواهان و خواستاریم. ما را در غم خود شریک بدانید از  طرف خانواده ای مرحوم غلام عباس رفیعی

اهدا خون اهدا زندگی

🎬 #برش_دیدار | وَ لا‌ تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین* *سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی ۱۳۹؛ «و اگر مؤمنید، سستى مکنید و غمگین مشوید، که شما برترید.» 🌱@yaghaamalmohammad

♦️در مجلس تصویب شد/ کارگران ساختمانی بیمه می‌شوند 🔹نمایندگان مجلس، سازمان تامین اجتماعی را مکلف کردند تا کارگران دارای پروانه مهارت فنی شاغل مستقیم در امر احداث و یا افزایش زیربنای ساختمان، تجدیدبنا، تعمیرات اساسی و یا تخریب آنها را بیمه کند. 🔹نمایندگان گزارش شور دوم کمیسیون اجتماعی در مورد طرح اصلاح قانون بیمه کارگران ساختمانی را بررسی کرده و در نهایت آن را به تصویب رساندند./ایسنا @rawehcity

اگر ۱۰۰ مورچه سیاه و ۱۰۰ مورچه قرمز را در یک شیشه بریزید، هیچ اتفاقی نمی‌‌افتد 🔹اما اگر شیشه را تکان دهید، مورچه‌ها شروع به کشتن یکدیگر می‌کنند. 🔹مورچه‌‌های قرمز معتقدند سیاه دشمن است، در حالی که سیاهان معتقدند قرمز دشمن است. 🔹اما دشمن واقعی کسی است که شیشه را تکان داده است. 🔹در جامعه ما هم همینطور است. قبل از شروع مبارزه با یکدیگر، باید از خود بپرسیم: چه کسی شیشه را تکان داد؟ @AkhbareFori