کتاب بسیار خواندنی" رای حلال"دکتر مجتبی رحماندوست نماینده مردم تهران در دوره نهم مجلس شورای اسلامی یکشنبه۹۱/۱۲/۱۳ سوال از روسای سازمان های زیر نظر رهبری ساعت هفت صبح در جلسه هیأت امنای بنیاد عفاف و حجاب در مجمع جهانی اهل بیت شرکت می کنم در این جلسه از آقایان محمد نبی حبیبی و محمد حسن رحیمیان می خواهم نظر آقا را برای این که آیا مجلس اختیار سؤال از رئیس سازمان صدا و سیما را دارد و اختیار عزل رده های دوم و سوم مدیریت صدا و سیما در صورت منفی بودن رأی مجلس و کارت زرد به رئیس صدا و سیما (عزل معاون، رئیس شبکه، مدیر کل استان و ...) استمزاج کنند، آقای رحیمیان می گوید که آقا حتما موافق است، می گویم استمزاج کنید، نگاه کلیشه ای در این قضیه این گونه است که عرصه صدا و سیما در حیطه رهبری است، این گونه دخالت ها در حیطه اختیارات رهبری است!! در حالی که در اصل ۱۷۵ قانون اساسی صرفا عزل و نصب رئیس سازمان صدا و سیما بر عهده رهبری است و ذیل همان بند نحوه نظارت، سیاست گذاری و اداره صدا و سیما را بر عهده قانون(مجلس) گذاشته است و بنده کار خلاف ولایت انجام نمی دهم، به آقای حبیبی هم می گویم لازم است تشکلی جدید از استخوان داران اصلی انقلاب اسلامی برای تداوم راه آقای عسکر اولادی در راستای شکستن انسداد سیاسی و اجتماعی و کلیشه ایِ فعلی و حاکمیت کلیشه ای مداحان ایجاد شود. https://eitaa.com/rayehalal

داستان نماینده شدن من در دوره نهم مجلس امسال زندگی من ورق خورد فصلی خورد و فصل جدیدی در آن پیدا شد، وارد عرصه نمایندگی مجلس شدم، عرصه ای که هیچ وقت به فکرش نبودم برایش کار نکرده و وسوسه نشده بودم، و تلاشی در راهش نکرده بودم چون با مشاور رئیس جمهور بودن قابل جمع نبود، تنها در آغاز انقلاب ظاهرا در سال 58 کسانی دنبال راه انداختن من برای کاندیداتوریِ مجلس اول بودند از جمله مرحوم حجت الاسلام آقای علیرضا رازینی بود که جزوه معرفی من را خودش تهیه و نگارش کرد و عکس زد و آماده انتشار کرد در هر حال آن سال من وارد دور رقابت نشدم اصلا ثبت نام نکردم و طبعا نماینده هم نشدم، در طول 13 سالی که مشاور رئیس جمهور در امور ایثارگران بودم از کارم راضی بودم به نظر خودم خدمت می کردم سفره ای گشوده بودیم در امر خدمت به خیلی ها به ویژه به ایثارگران لذا هیچگاه وسوسه نشدم که از آن سمت استعفا دهم و برای کاندیداتوری مجلس ثبت نام کنم تا سال ۸۹ که رئیس جمهور ۱۴ مشاورش را برکنار کرد و من افتخار داشتم که رتبه اول و در صدر این لیست باشم، گرچه آقای زریبافان به اظهار خودش از آقای احمدی نژاد اجازه گرفت و برای من حکم مشاور عالی رئیس بنیاد را زد و اختیار اداره شورای مشاوران وزرا در امور ایثارگران را به من داد و شدم رئیس شورای مشاوران وزرا در امور ایثارگران! اما این کارها همراه با دست باز برای حضور مؤثر در کشور نبود و من را اقناع نکرد و بهتر است بگویم این ها اصلا کار نبود لذا پیشنهاد دوستان را برای کاندیداتوری برای مجلس بعد از چندین دور گفتگو و فکر و بررسی قابل قبول یافتم و ثبت نام کردم، تلقی ام قبل از ثبت نام این بود که من چون ساکن تهران نیستم شرط اعلام کاندیداتوری برای تهران را ندارم و رد خواهم شد و رفع تکلیف خواهد شد و خوشحال بودم که شرط اولیه نمایندگی در تهران را ندارم و موضوع منتفی می شود که متوجه شدم این شرط وجود ندارد، بعد ها که قرار شد وارد شوم همه به من گفتند که در تهران بدون لیست پیروزی ممکن نیست و من اصلا امادگی نداشتم اسم کاندیدای شکست خورده روی من بماند گفتم اگر بعد از ثبت نام، در لیست اصولگرایان جای نگرفتم، قبل از انتخابات انصراف می دهم که آن هم نشد جبهه متحد اصولگرایان نام من را در لیست خود جای داد. اگر چه لیست هایی مانند جبهه پایداری در صدر لیست ها و لیست های کم اهمیت تری مانند جبهه ایستادگی مرا در لیست خود جایی ندادند ، اما لیست جبهه متحد اصولگرایان خودش به تنهایی وزن مهمی داشت لذا با وجود اسمم در این لیست وارد عرصه رقابت انتخاباتی شدم . در طول یک هفته مجاز بودن تبلیغات قبل از انتخابات مورخ ۹۰/۱۲/۱۲ و یک هفته قبل از انتخابات مرحله دوم در تاریخ ۹۱/۲/۱۵و طبعا یکی دو هفته پیشتر از هر یک از دو مرحله رسمی فوق، کلی این طرف و آن طرف رفتم سخنرانی کردم تلاش و فعالیت کردم در مساجد و دانشگاه ها، مجامع و غیره حضور پیدا کردم و وقتی وارد کار شده بودم دیگر کار را جدی گرفتم و قبول نداشتم که صرفا و خشک و خالی توکل کنم به خداوند، و تحرک نداشته باشم خصوصا انتخابات ۹۱/۲/۱۵وسط کلاس های درس در قم بود اما با تاکسی تلفنی از قم به تهران می آمدم در یک مسجد حضور پیدا می کردم، دیداری با مردم تازه می کردم و برای تدریس درس دانشگاه به قم باز می گشتم و حتی برای کاشت دو دندان ایمپلنت در انتهای سمت چپ فک پایین در قم کلی تردد کردم بعضی از شبها را در دور اول در خانه خواهرم می ماندم و عمده شب های دور دوم را در واحد مستقلی از منزل همکار قدیمی ام آقای اسدالله راد کریم در بزرگراه رسالت اقامت کردم، و عیال هم خیلی خیلی کمک کرد مخصوصا در دور دوم، همه بچه هایم هم کمک کردند و چندین روز کار و زندگی خود را تعطیل کردند و به کار تبلیغات پرداختند بسیاری از دوستان و همکاران هم به کار من دل دادند و کمک فراوان کردند تعدادی از خواهر ها و برادرها هم کمک کردند، حاج محمد اخوی به علت اشتغال در محیط نظامی محذوریت داشت، از کمک نسبی و غیر مستقیم برادر بزرگتر هم برخوردار بودم و شهرت نام او در کتب درسی به کمک من آمد هرچند خیلی تلاش کردم که من را به جای او نگیرند و رأی حرام نخورم خود او هم در اطلاعیه ای نوشت من برادرم نیستم، در هر حال حجم کمک غیر مستقیم او به کار من بسیار زیاد بود. وقتی اسم من در لیست جبهه متحد اصولگرایان قرار گرفت، مدیریت این جبهه از من طلب پول کرد که در امر تبلیغات گروهیِ لیست جبهه متحد، هزینه شود و من گفتم ندارم و کمک نکردم. کل هزینه انتخابات من حدود نه میلیون تومان شد.   آقای محمد عبدی هم با در اختیار گذاشتن دفتر کارش به عنوان دفتر اصلی ستاد من در هر دو دوره و مسئولیتش به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی من در دور اول و آقای غلامرضا یاوند عباسی به عنوان رئیس ستاد انتخاباتیِ من در دور دوم خیلی مؤثر بودند آقای شریفی گچسارانی هم در دو دوره کمک خوبی در جلسات سخنرانی ام خصوصا در مساجد

بود ستادهای متعددی هم به کمک دوستان زده شد، البته خیلی ها هم حرف زدند و خبری هم از عمل نشد، خیلی ها هم اقبال کردند و من استقبال نکردم، سعی شد من را به بالای شهر بکشند و ستاد اصلی ام را در نیاوران مستقر کنند استقبال نکردم پولی حیف و میل نکردم ستادم و دفترم محل خوردن و خوش گذراندن نشد هر که به دفتر من راه یافت دید که خبری نیست حتی در حداقل ناهار هم دریغ کردم و خودم برای خودم از خانه ناهار آوردم و در حد ضرورت برای یکی دو راننده و یکی دو نفر ضروری از کسی پذیرایی نشد، از خرج هایی خود داری کردم که به تعبیر برخی از دوروبری ها دیگر از آنها نباید کم می گذاشتم و الا انتخاب نشدنم قطعی بود، اما خرج نکردم و آماده شدم که انتخاب نشوم چون نمایندگی چیزی بر من نمی افزود و آش دهن سوزی نبود که برایش حرص بزنم، حتی در روزهای آخر تبلیغات مجاز دور دوم خودم رسما اعلام کردم که انتخاب شدنم منتفی است تا برای اطرافیان قابل تحمل باشد اما؛ عَرَفْتُ اللهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الهِمَم و خلاصه اعلام شد که انتخاب شده ام ظاهرا نفر بیستم، کار جمعیت دفاع از مردم فلسطین را به آقای آیت اللهی دادم از دانشگاه مأموریت تمام وقت به مجلس گرفتم و تدریس را صفر کردم عضویتم در فرهنگستان هنر از اول هم عقیم بود و جز اسمی خشک و خالی هیچ کاری نداشت و سالبه به انتفای موضوع بود، فکر نمی کنم تا آخر هم مفید بشود. یک کار مهم می ماند و آن ادامه یا عدم ادامه سکونت در قم بود از هفتم خرداد ۹۱ تا هفتم تیر ۹۱در طول یک ماه نمایندگی کار مجلس را بسیار سنگین یافتم با لزوم حضور در مجلس در برخی ساعات اولیه صبح مثلا ساعت ۷ صبح، و بعضا تا دیر وقت شب، لذا غیر از یک ماه اول نمایندگی که با حفظ سکونت در قم و شب ماندن های متناوب من در قم یا در هتل هویزه یا منازل دیگران، خلاصه اوایل تابستان ۹۱ به تهران اسباب کشی کردم و در خیابان علایی نزدیک مجلس ساکن شدم، این منزل را با پولِ امانتی پرداختی مجلس، یکصد میلیون تومان به عنوان رهن برای مدت دو سال اجاره کردم آپارتمانی در طبقه سوم یک ساختمان ۵ طبقه با داشتن آسانسور و سه خوابه و زیربنای حدودا ۱۵۰ متر مربع و مناسب اما با دو عیب بزرگ؛ اطراف ساختمان همه در دست تخریب و بازسازی بود و پرسر و صدا و حتی تا نیمه شب صداهای تیر آهن خالی کردن و انواع مزاحمت های دیگر از این دست، و سگ همسایه که سگ پیری است و روز و شب نمی شناسد و پارس می کند. منزل مسکونی خودم را در قم به آقای دکتر حسن زارعی متین دادم که در حال خانه سازی است. فرزندم آقا محمد حسین هم واحد خود را در این سال تخلیه کرده و در منزلی استیجاری در خیابان صدوق ساکن شده و آقای کیانی و خانمش پدر و مادر شهید و سن بالای پیری در این مجموعه تنها ماندند که خدا را خوش نمی آید. در سال ۹۱ مدت ۲۵ سال تردد به تهران و کار در تهران و سکونت در قم  پایان یافت، در سال های اولیه اشتغال در تهران هر روز صبح از قم به تهران عزیمت می کردم و شب بر می گشتم، در سالهای میانی به تناسب کار، میزان حضور در تهران کم و زیاد می شد، در سال های اخیر هفته ای سه روز را در تهران بودم و اقامت یک شبه ای در تهران داشتم و مدتی را در خانه ها و اکثرا منزل آقا جان و یا بعضا در منزل خواهر ها و برادرها می خوابیدم یا در منازل دوستان می ماندم، در سال های آخرتر در اتاق کارم در ریاست جمهوری دفتر مشاور رئیس جمهور در امور ایثارگران می ماندم که با تغییر دفتر کار از خیابان نوفل لوشاتو به خیابان پاستور این امکان منتفی شد و در دوسه سال اخیر شب های دوشنبه در جمعیتِ دفاع از ملت فلسطین واقع در میدان سلماس می خوابیدم یک تخت سربازی و پتو در گوشه اتاق کار روزانه و در معرض دید همه آنهایی که صبح تا عصر در اتاق کارم رفت و آمد داشتند، و دستشویی بسیار ناجور و اغلب کفِ آن آبِ جمع شده مانند حوض و با دستشویی سیار و آلوده و خیلی خیلی خیلی سخت. https://eitaa.com/rayehalal

از صدا و سیما می خواهم که شب یلدا فقرا و تنگدستان را نچزانند.محرومان ولی نعمتان ما هستند،این قدر به تبلیغ پسته،بادام،انار،هندوانه و آجیل در شب یلدا دست نزنید،بلکه به صله رحم و دیدار خانواده و تعریف خاطرات و مولوی و حافظ بپردازید. بخشی از نطق اضطراری دکتر مجتبی رحماندوست نماینده مردم تهران،شمیرانات،ری،اسلامشهر و پردیس در دوره نهم مجلس شورای اسلامی صفحه ۸۴۴ کتاب رای حلال لطفا به کانال رای حلال بپیوندید https://eitaa.com/rayehalal

زنگ تفریح ✨شعرخوانی با لهجه شیرین مشهدی شعرخوانی برای امام رضا(ع) از زبان بچه مشهدی که حس و حال حسینیه رو عوض کرد https://eitaa.com/rayehalal

کتاب مجموعه شعر "گل لبخند" شاعر؛مجتبی رحماندوست "غنچه نرگس" صد حیف که بال و پر ندارم از وادی دل خبر ندارم افسوس دلم زغصه خون است فریادرس دلم جنون است ای کاش که روزها شود شب سوزم همه شب در آتش تب یک لحظه به حال من نظر کن تا شهر خیال من سفر کن تا کی من و دل به بند صیاد؟ مپسند که دشمنم شود شاد من مانده ام و قفس نشینی در عرش خدا تو،من زمینی مپسند بسوزد این دل تنگ بازی نکن!این دل است نی سنگ ترسم که عنان ز کف دهم باز افشا بر ناکسان کنم راز یک دم چه شود که رخ نمایی اندوه ز خاطرم زدایی ای غنچه نرگس،ای شقایق هستی به تو خیره،بر تو عاشق عمری ست دلم شده هوایی جان می دهم ارکنارم آیی https://eitaa.com/rayehalal

کتاب"مبادی نویسنده: دکتر مجتبی رحماندوست انتشارات: خورشید باران این کتاب برای آموزش صرف و نحو به دانشجویان و طلاب نگاشته شده است. https://eitaa.com/rayehalal

کتاب "سفرنامه حج" نویسنده: دکتر مجتبی رحماندوست انتشارات: قدیانی این کتاب،سفرنامه حج است که مجتبی رحماندوست آن را با قلم روان،ساده و ساختار داستانی محکم نوشته است. https://eitaa.com/rayehalal

کتاب بسیار خواندنی "رای حلال" دکتر مجتبی رحماندوست نماینده مردم تهران در دوره نهم مجلس،هشتم آبان۹۱(جنگ روسای قوا!) لطفا به کانال رای حلال بپیوندید🌷 https://eitaa.com/rayehalal

کتاب بسیار خواندنی" رای حلال"دکتر مجتبی رحماندوست نماینده مردم تهران در دوره نهم مجلس شورای اسلامی دوشنبه مورخ ۹۲/۱/۲۶ بعد از اینکه احمدی نژاد مرا عزل کرد... آقای یاوند عباسی همکار دفترم دیروز جلسه ای دو ساعت و نیمه با آقای زریبافان در محل بنیاد شهید داشت، او به آقای عباسی گفته بود که آقای دهقان مخالف این بود که رئیس جمهور مشاور امور ایثارگران داشته باشد، اما من به این مسأله معتقد بودم و دفاع می کردم، در دفتر رئیس جمهور که بودم کسانی برای او سوسه می آمدند اما من دفاع می کردم، به توصیه من بود که احمدی نژاد برای او حکم زد، بعد از عزلش هم از آقای احمدی نژاد دلیلش را پرسیدم گفت من این گونه صلاح دیدم، خلاف عرف بود که من برای آقای رحماندوست حکم بزنم اما این کار را کردم و شماتت همکارانم در بنیاد را به جان خریدم، تفویض ریاست شورای مشاوران وزرا در امور ایثارگران هم خلاف عرف بود اما زدم در جلسات هم او را در جای ریاست می نشاندم، و با نظر مخالفش برای طرح یا موردی، مخالفت نمی کردم، برای مجلس رفتن هم با من مشورت کرد انتظار داشتم دوستی اش بیشتر شود. https://eitaa.com/rayehalal

کتاب بسیار خواندنی" رای حلال"دکتر مجتبی رحماندوست نماینده مردم تهران در دوره نهم مجلس شورای اسلامی جمعه ۹۲/۱/۲۳ راه اندازی صندوق خیریّه یا زهرا(س)برای کمک به معیشت مراجعین شام منزل خواهرم منصوره میهمان هستیم، میهمانان هم برادر خواهر ها و مادر و نزدیکان آمده اند میهمانی خوبی است، و طبعا طبق معمول سالهای اخیر، مقداد در خانه می ماند. صبح جمعه ساعت ۱۰ تا ۱۲ اولین جلسه هیأت مؤسس صندوق خیریه یا زهرا(س) در حسینیه شهید امیر وفایی در منزل آقا ی حاج اسماعیل وفایی تشکیل و آقای اسماعیل وفایی به عنوان مدیر عامل انتخاب می شود و آقای ناصر پیرجلیلی هم می شود دبیر. این روزها در مجلس نامه های زیادی حاکی از فقر و ناداری و ناتوانی از حل مشکلات به دستم می رسد خیلی ها فکر می کنند اگر به نماینده مجلس نامه بنویسند مشکلشان حل می شود، نه می توانستم به همه آنها کمک کنم و نه می توانستم همه را نادیده بگیرم. صندوق یا زهرا(س) راه اندازی می شود تا توسط محققین این صندوق خیریه نویسندگان نامه ها مورد شناسایی قرار بگیرند و از منزلشان بازدید صورت بگیرد و محق بودن یا مستحق نبودنشان مشخص شود تا سره از ناسره جدا گردد و به مواردی که مستحق هستند، رسیدگی شود. https://eitaa.com/rayehalal

کتاب بسیار خواندنی" رای حلال"دکتر مجتبی رحماندوست نماینده مردم تهران در دوره نهم مجلس شورای اسلامی دوشنبه ۹۲/۱/۱۲ از پاسخ های استاندار قانع نشدم صبح جلسه یکی دو ساعته با آقای حجازی استاندار خوزستان دارم و از وضعیت لم یزرع بودن بسیاری از زمین هایی که در این سفر از کنار آنها عبور کردیم، گلایه می کنم، او توضیحات مفصلی از کارهای انجام شده خود می دهد او می گوید شورای حفاظت از اراضی در قوه قضائیه هم با هدف درستی راه افتاد اما حالا شده مانع، گرچه جلوگیری از زمین خواری کرد اما یک درصد به هدف خورده و ۹۹ درصد مانع شده است، می گویم زمین را به بومی ها بدهید، به تعاونی ها بدهید، شورای تعیین مصلحت که به چه کسی زمین بدهید داشته باشید، از پاسخ هایش قانع نشدم و به صراحت می گویم قانع نشدم و می پرسم آیا این سخنان خودتان را قانع می کند و قرار می شود از طریق مجلس پیگیر قوانین دست و پاگیر شوم او هم اقدامات انقلابی جدیدی را انجام دهد ان شاء الله. https://eitaa.com/rayehalal