eitaa logo
رازِدِل 🫂
15.6هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
2.8هزار ویدیو
2 فایل
اینجا همه چی واقعیت داره💯 سرگذشت زندگی مخاطبان کانال اینجا گذاشته میشه رازدل تو اینجا بگو تا هم کمک بگیری هم آروم بشی🥰 @setaraaaam اصلا هرچی دل تنگت میخواد بگو🥰💗 ❣️برای تبلیغات خصوصی به اینجا مراجعه کنید👇 https://eitaa.com/tabligat_poro
مشاهده در ایتا
دانلود
👌"همدیگر‌ را بفهمید!!!" 💕 فرض کنید همسر شما کمی زود از کوره در میره و این ویژگی شخصیتی ایشون هست، با همچین فردی نباید تو شرایط بحث و دعوا دهن به دهن گذاشت چون اینکار فقط و فقط باعث تشدید تنش میشه. 💕 سکوت و گفتن جمله «حق با شماست!» میتونه بهترین تصمیم یک زن یا مرد با سیاست باشه که در شرایط بحرانی همسرشو آروم می‌کنه. اما این نکته رو در نظر بگیرید که حتماً وقتی حال هر دوتون خوب هست، در مورد اون موضوع با هم حرف بزنید... ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
رازِدِل 🫂
#سهیلا🌷 سلام و علیک کردم و احوالپرسی، با کلی مقدمه چینی گفت : لطف میکنی آدرستونو بدی برادر من العان
🌷 سوار ماشینش شدیمو و راه افتاد سمت خوابگاه که بهش آدرس دادم، تو راه کلی حرف زد از خودش که سرپرستار بخشه و درآمد خوبی داره، یبار پارسال نامزد کرد که اونم متاسفانه بعدش فهمید خانوم کس دیگه ای رو دوست داره و خانوادش بزور داده بودنش بمن،! منم به خانوادش گفتم زنی که دوستم نداشته باشه رو نمیخوام چون هیچ اهمیتی بمن نمی‌داد برای همین جدا شدیم، بعدم گفت اگه بخواین آدرس و شماره تلفن شم میدم که خودتون باهااش حرف بزنید، واقعا مونده بودم اینقد چقد سریع پیش میرفت.. از منم چند تا سوال پرسید که جواب دادم، گفت شام بریم رستوران و بیشتر باهم آشنا بشیم🥰🔥 ولی من گفتم نه نمیتونم خوابگاه اجازه نمیده و از سرم باز کردمش😒 فرداش خواهرش زنگ زدو گفت خوب عزیزم نظرت چیه منم گفتم فعلاذمیخوام درس بخونمو نظری ندارم، نمیدونم چرا ذوق کردو گفت چقدر عالی اتفاقا داداش منم خیلی ازت خوشش اومده، تو هم کار خوبی میکنی از العان بهش رو نمیدی، به مرد جماعت هر چی رو ندی بهتره 😁😅 لبخندی زدمو لزش خوشم اومد زن خونگرمی بود، خداحافظی کردمو قطع کردیم! بعد ازون هر ازگاهی باهم میرفتیم بیرون اونم انقد که اون همش اصرار میکردو هر دفعه میدیدمش پرانرژی و خوشحال تر بود. دو ماه بعدش خواهرم عروسی کرد، برای عروسیش بابام پول کم آورد چون هرچی داشت براش جهاز خرید البته به اضافه وام ازدواج منم دست دست نکردمو رفتم طلاهارو به فروختمو دادم بهش، اولش ناراحت شد ولی بعد ازم تشکر کردو گفت دمت گرم دخترم👊 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
سلام ممنون بابت کانال خوبتون😘 چند روز پیش واکسن هجده ماهگی پسرم زده بودم از چند وقت قبلش هم خواب درستی نداشتم بخاطر شب بیداری های این وروجک شب اولی ک واکسن زده بودیم پسرم نزدیک دو سه ساعت فقط شیر خورد تا خوابش برد حالا نصف شب از زبون همسرم : منو بیدار کردی ک پاشو بچه گریه می‌کنه شیرش بده😒 بهت گفتم عزیزم بخواب داری خواب میبینی 😅 گفتی نه پاشو بچه گناه داره شیرش بده مسخرشو درآوردی اه بلند شو بعدم قهر کردی گرفتی خوابیدی😄😄😄 حالا قیافه من بعد شنیدن این موضوع😳😂😂😂خو خسته بودم ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
  هیچوقت تو یه زندگی زن و شوهری، یه طرف قضیه همیشه نیست! این واقعا که یکی بگه من هیچ مشکلی ندارم،تو برو خودتو درست کن.. مگه میشه همچین چیزی! مگه ماها علیه السلام به دنیا اومدیم که بدون هیچ خطایی باشیم🤔 بعد از اینکه مشکل ایجاد شده و بحثی هم با همسرتون کردید موقعی که آروم شدین واقعا فکر کنید عقل و منطق رو بیارید رو کار. خودتون نتونستید به نتیجه ای برسید با یه آدم درست و منطقی صحبت کنید مثل یه مشاور با خاله خان باجی و عمه درمانی و به دوستم گفتم، اونم به من حق داد و این جور چیزا حل که نمیشه بدتر هم میشه 👈وقتی شما سهمتون رو در ایجاد مشکل پیدا کردید به همسرتون بگید. نترسید، پررو نمیشه شاید همسرتون چیزی نگه اون لحظه ولی مطمئن باشید اونم سهم خودش رو میپذیره و بعد به مرور مشکل حل میشه ،البته همیشه میگم نوع دیالوگ و ادبیاتی که به کار میبریم خیلی تاثیر میزاره مثلا خانم متوجه اشتباهش شده به شوهرش میگه ❌اینجوری نگیم😕:« من اینجا اشتباه کردم،درسته ولی تو چی.یکم مرد باش غیرت داشته باش، منطقی باش، اقرار کن که تو هم اشتباه داری»😑 ✅اینجوری بگیم😍:« عزیزم الان که دارم فکر میکنم، متوجه شدم تو این جای قضیه تند رفتم. ولی سعی میکنم که دیگه این اشتباه ازم سر نزنه» اینجاست که به همسرتون وارد میشه مردها به خاطر ذات وجودیشون شاید به زبون نیارن ولی باشید همیشه تو فکرش هستند دنبال اعتراف گرفتن از شوهرتون نباشید ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
سلام یه بار رفته بودم راهیان نور بعد چون هوا خیلی گرم بود به اصرار ما برای هممون بستنی خریدن بستنیش هم خیلی بد مزه یا بهتر بگم مزه شیر خشک میداد و همینطور بی مزه بود من هم کنار دختر خاله ام نشسته بودم و اصلا حواسم به بقیه که تو اتوبوس بودن نبود و بلند گفتم اه اه حالم بد شد انگار شیر خشک آب ریختن گذاشته‌اند یخ شده کردن تو ظرف هنوز میخواستم ادامه بدم و چیزا دیگه‌ای بگم که دختر خاله ام زد به دستم منم یه نگاه به بقیه و مسئولی که بستنی خریده بود کردم دیدم دارن بد بد نگاه می کنند آبرروووم رفت البته چیزی به روم نیاوردن مخصوصا مسئولش اما فکر کنم تو دلش گفت که هم بهتر که براتون نمی خریدم من که حسابی خجالت کشیدم الان که دارم فکرش می کنم خودم میکشم❤️ ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼يه عصر قشنگ 🥮يــه دل خـــوش 🌼یــه جمع صـمـیـمی 🥮آرزوى‌ من بــراى شمــا 🌼عصرآخر هفتـه تون‌ 🥮دلپذیر و شیرین
هدایت شده از تبلیغات♥️راز دل♥️حریم♥️بانوجان♥️
همش 18سال سنم بود که مجبور شدم از دست نامادریم فرار کنم و ازدواج کنم. عروس یه شبه ای شدم که شوهرم به طرز عجیبی صبح عروسی مُرد... چند ماهی گذشته بود متوجه شدم باردارم... برای اینکه کسی از ازدواج من خبر نداشت مجبور شدم زن صاحب کارم بشم اونم زن غیابیش به شرط اینکه بچه مو‌ قبول کنه و براش پدری کنه... یه روز وقتی داشتم خونه رو جمع و جور میکردم در خونه رو زدن و با بیحالی در و باز کردم اما با دیدن کسی که روبه روم بود از حال رفتم...😱👇🔥 https://eitaa.com/joinchat/3434545184Cd37640be33 سرگذشت عجیب زندگیم☝️😢
هدایت شده از تبلیغات♥️راز دل♥️حریم♥️بانوجان♥️
پیام دوست صمیمی شوهرم بود و توو دبی کار میکرد و هر موقع میومد خونه ما به شوهرم میگفت حیف نیست عمرت توو ایران تلف کنی،بلند شو بیا دبی خودم کاراتو درست میکنم خانومتم می‌ره توو یه شرکتی حسابدار میشه پول پارو کنید،منم میگفتم پیام راست میگه و حسابی عشق دبی داشتم...تا اینکه یه روز بلیط دوبی گرفتیمو سوار هواپیما و چند ساعت بعد دبی بودیم.تا از گیت خروجی رد شدیم و وارد محوطه فرودگاه شدیم پیام رو با یه عرب توو یه لندکروز شاسی بلند دیدیم که منتظر ما بودن.بین راه پیام گفت ابو جاسم مدیر یه هلدینگ بین المللیه و امشب مهمون ابو جاسمیم،چند کیلومتری که از فرودگاه دور شدیم وارد ویلا که چه عرض کنم قصر ابو جاسم شدیم و پیام و شوهرم رفتن دور بر ویلا رو ببین که ابو جاسم نزدیک من شد و با لهجه عربیش گفت:خانوم ایرانی از این به بععد شما باید...❌🔥😭 https://eitaa.com/joinchat/3622174875Cc80785f9e5 سرگذشت واقعی اعضا☝️🥺❤️‍🩹
سلام من خیلی بچه بودم اذاوج کردم سیزده ساله ام بود که باردار شدم بعد سرتون در نیارم ی بار بچه داشت گریه میکرد مامانم من بیدار کرد گفت بلند شو پسرت گریه میکن بعدمن بلند شدم ب جای این که سینه ام بزارم دهنش نگو سر ته گرفت بودم من هی میگه خدا این چرا دهنش باز نمیکن بخور مامانم داد زد بچه مرد گفتم نمیخور بابا گفت چشم هات باز کن پاشو داری شیر میدی🙈🙈🙈🙈🤣🤣🤣 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃 خانوما قرار شد شوهرمونو کنترل نکنیم⛔️ مثلا وقتی بیرون بود هی تندتند زنگ نزنیم بگیم کجایی؟، کجایی؟... ولی یه وقتایی که واقعا لازم بود ازش بپرسیم "کجایی" میتونیم واسه تنوع اینجوری عنوان کنیم سوالمونو😊😉 💟آن که بی باده کند جان مرا مست کجاست؟ یا 💟آن جان جهان کجاست آخر؟ ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══
پارسال داداشم که ۴ سالش بود دوست نداشت بره ارایشگاه ....مامانمم ابتکار به خرج داد با ماشین اصلاح افتاد به جون داداشم😳 هی اینورو زد هی اونورو زد دید نه بدتر شد بهتر نشد تازه اون بین منم یه دستی میبردم تو کار😁😇 انقدر افتضاح شد که اخر خودش گفت :زشتم کردین منو ببرین ارایشگاه😭 بابامم تا اومد دید داشت سکته میزد که الحمد الله به خیر گذشت🤯😁 تا یه مدت هرکی میدید میگفت چی ارایشگاه بدی بردینش 😯دیگه نبرینش اون ارایشگاه 😒ماهم میگفتیم چشم😜😜 ══❈═₪❅💕❅₪═❈══ https://eitaa.com/raz_del ══❈═₪❅💕❅₪═❈══