eitaa logo
کانال مذهبی راز قرآن
81.3هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
12.4هزار ویدیو
30 فایل
جهت رزرو تبلیغات تعرفه 👇 https://eitaa.com/joinchat/2613314037C39e1ac75c8 ❌ کپی پست برای اعضای کانال مجاز است.به شرط صلوات بر محمد و ال محمد و دعا برای ظهور اقا امام زمان عج. تبلیغاترایگان نداریم هزینه ارتفاع کانال بشدت بالاست.
مشاهده در ایتا
دانلود
(هرروز یک داستان از زندگی پیامبران علیه السلام از آدم تا خاتم) 💢 اعتراف زلیخا از آن روز هر زنی یوسف را می دید، دلباخته او می شد و باعث دلتنگی و آزار یوسف می گردید. در این حال زلیخا اظهار خرسندی کرد، گویا غم او برطرف گشته لذا رو به زنان مصر کرد و گفت؛ «این همان یوسفی است که در موردش مرا سرزنش می کردید، آری من از او کام خواستم ولی او خود را نگه داشت و اگر آنچه را به او دستور می دهم، نکند قطعاً زندانی خواهد شد و حتما از خوار شدگان خواهد شد.» آری این همان است، شما که داستان مرا نقل مجالس خود کرده اید اینک اعصاب لرزان و دستهای خون آلود خود را بنگرید و در حالی است که فقط یک رهگذر او را دیده اید، پس بی مورد من را ملامت نکنید. او در خانه من تربیت شد و در مقابل چشمان من رشد کرد و در همه حال با او بوده ام پس چگونه ممکن است شیفته او نشوم. من خود را با تمام وجود و آنچه زیبایی که در خود داشتم بر او عرضه کردم ولی یوسف کمترین تمایلی به من نشان نداد. از شما چه پنهان که، من خویشتن را بر یوسف عرضه داشتم، دل به او باختم ولی یوسف امتناع ورزید و از من صرف نظر کرد و روی گرداند. او قلب مرا اسیر خود ساخته و شب را برای من طولانی و خواب را از چشم من ربوده است. اکنون که در نزد مردم رسوا گشتم. باید یوسف کام مرا برآورد و اگر مخالفت کرد او را به زندان می افکنم. زنان اشراف با دیدن زیبایی یوسف و شنیدن سوز دل زلیخا، جهت دلسوزی و یا خودشیرینی زلیخا حق دادند و نزد یوسف رفتند. یکی از آنان گفت؛ ای یوسف، این همه ناز و تعزز چیست؟ مگر تو در سینه قلبی نداری که تسلیم این زن دلداده گردد؟ دیگری گفت؛ از زیبایی زلیخا که بگذری، مگر قدرت و عزت این زن را نمی بینی؟ مگر نمی دانی که اگر خواهش او را پاسخ دهی همه چیز در این قصر در اختیار تو خواهد بود؟ سومی گفت؛ اگر نیاز به جمال او نداری و طمعی به مال و مقام او نداری، آیا از تهدید به زندان او وحشت نداری؟ بهتر است که از لجاجت خود دست برداری تا از زیبایی و ثروت او که آرزوی هر جوان است، برخوردار و از شر زندان و شکنجه نیز رها گردی. 💢 یوسف در آرزوی زندان زنان با این سخنان دل یوسف را تسخیر و هوای نفس او را تحریک نمودند، ولی یوسف بین نوید و تهدید مضطرب بود، تا آنجا که ترسید وسوسه شیطان، جمال حقیقت را از نظرش پوشیده دارد. پس به درگاه خدا توسل جست و به درگاه او ناله کرد تا فکر پلید زنان در او کارگر نیفتد. پس یوسف گفت؛ «پروردگارا! زندان برای من دوست داشتنی تر است از آنچه مرا به آن می خوانند و اگر نیرنگ آنان را از من دور نکنی به سوی آنان باز خواهم گرایید و از جمله نادانان خواهم بود.» یوسف از همه بلاها و دامها که برای او گستردند و تهمتهای ناروایی که به او نسبت دادند با عزت نفس و دامن پاک بیرون آمد. هنگامی که زلیخا بارها و بارها بی اعتنایی و دوری یوسف را از خود مشاهده کرد، همسرش را به وسیله مکر و حیله مجبور کرد تا او را به زندان بیاندازد. 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•