eitaa logo
راز دل با شهدا 🇮🇷
10هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
5.6هزار ویدیو
13 فایل
پیامبراکرم(ص): هر عمل نیکی، عملی نیکوتر از خود دارد مگر شهادت در راه خدا، که عملی نیکوتر از آن وجود ندارد تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/2912289073C486e9b0c39
مشاهده در ایتا
دانلود
-گفتم:به نظرت کیا شهید میشن؟ گفت:کسایی که اسراف میکنن گفتم: اسراف تو چی؟ گفت: تو دوست داشتن خدا . . . - شهید مصطفی‌ صدرزاده🌷🍃 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 نوحه «مهدی رسولی» درپی شهادت سردار زاهدی و دیگر شهدا🌷🍃 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨🎬به مناسبت سالروز تولد فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)، حاج احمد متوسلیان🌹 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌷15 فروردین؛ سالروز عملیات غرور آفرین اچ 3 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
⚫️پیکر مطهر شهید حاج رحیمی در قطعه۲۴ بهشت زهرا آرام می‌گیرد 🔹پیکر مطهر سردار شهید محمد هادی حاج رحیمی معاون سردار شهید محمدرضا زاهدی که دو روز پیش توسط رژیم صهیونیستی در سوریه به شهادت رسیدند، در قطعه ۲۴ گلزار شهدای بهشت زهرای تهران به خاک سپرده می‌شود. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🔻مراسم تشییع شهدا در حرم حضرت رقیه (س) 🔹پیکر هفت مستشار نظامی ایران که در حمله رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، شهید شدند، امروز در حرم مطهر حضرت زینب(س) تشییع می‌شود. 🔹مراسم تشییع پیکر این شهدا در ایران جمعه همزمان با روز قدس برگزار می‌شود. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌷 🌷 (۴ / ۱) !!! 🌷تازه یادمان افتاده بود که بعد از یک ماه حبس درون سوله، اجازه داده‌اند در فضای باز بنشینیم. در حقیقت، ذهن‌ها مشغول جستجو بود تا نحوه‌ی ذوق کردن را یادمان بیاورد که صدای خشن نگهبان، گروه ما را سرِ جایش میخکوب کرد. ـ فکر کنم می‌گه جلوتر نریم. ـ مگه چقدر از سوله فاصله گرفتیم؟ همش دو متر نمی‌شه. رضا دستم را گرفت و لنگان لنگان به طرف دیوار کشاند. بدن لختش، خراش‌های زیادی برداشت بود. البته، کمتر کسی پیدا می‌شد که بالاتنه‌ی سالمی داشته باشد. خوابیدن روی زمین سفت و خشن و ناهموار و جابجا شدن‌های زیاد، بدن‌ها را زخم کرده بود. 🌷تعدادی کاملاً لخت بودند و آن روز، ته سوله، با تکه‌ای از لباس‌های پاره و کثیفی که معلوم نبود مال کدام شهید است، عورت‌هایشان را پوشانده بودند. شرم‌شان پیش ما ریخته بود و از عراقی‌ها خجالت می‌کشیدند. دیدن محیط بیرون، کاملاً برایمان تازگی داشت. آن روز بود که فهمیدیم کنار سوله‌ی ما، دو سوله‌ی دیگر هم هست که یک اندازه‌اند. در فاصله‌ای بسیار کم، سه سوله‌ی کوچک‌تر هم قرار داشت که آن‌ها هم مملو از اسرا بود. خارج از سوله‌ها، تعدادی تانک و نفربر دیده می‌شد که نشان می‌داد محل اسارت ما، باید پادگان و یا تعمیرگاه تانک باشد. رضا دستش را زیر بغلم فرو کرده بود و شانه به شانه، همراهم می‌آمد. «پات چطوره؟» 🌷دو، سه روزی بود نگاهش نکرده بودم. می‌ترسیدم دست به شلوارم بزنم. در اثر عرق زیاد و گرد و خاک، شوره زده و مثل چوب خشک شده بود. با خونابه و چرکی هم که از زخم بیرون می‌زد، به پایم چسبیده بود و اگر آن را می‌کندم، از محل زخم، خون جاری می‌شد. یاد روز اول خدمت و تابلوی «کارخانه‌ی آدم‌سازی» افتادم. آن روزها دوست داشتم بعد از تغییراتی که در پادگان می‌پذیرم، مثل آدم‌های آهنی، عروسکی راه بروم و با قدرت، مشت به دیوار بکوبم. شاید تا آن روز تغییری در ما رخ داده بود، اما با به اسارت درآمدن، قرار بود بخش دیگری از توانایی‌های ما در بوته‌ی آزمایش قرار گیرد. «خیلی می‌خاره. جرأت نمی‌کنم دست بهش بزنم.» 🌷مجبورم کرد کنار دیوار بنشینم. آرام پارگی شلوارم را از هم باز کرد. از ترس درد، سرم را عقب بردم و به دیوار چسباندم. منتظر سوزش زخم، بوی گند تندی توی دماغ خورد. وقتی رضا چشم‌های گشادش را به صورتم دوخت و به زخم پایم اشاره کرد، ترسیدم. ـ زخمت کرم گذاشته. ـ کرم؟! چی چی می‌گی؟ باورم نمی‌شد. طی آن مدت، اجساد شهدا را دیده بودم که بعد از چند روز، کرم‌ها اطرافش می‌لولیدند. اما فکر نمی‌کردم زخم بدن آدم زنده هم کرم بگذارد. شاید علت خارش بیش از حد و قلقلک‌های زیادش، مال همین کرم‌ها بود. به سختی از جا بلند شدم و با سرعت به طرف سوله رفتم. نگهبان که از حرکت غیرمنتظره‌ام جا خورد، روبرویم گلنگدن کشید! ترسیدم و.... .... ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
یک شب که تعدادی از خلبان ها مشغول خوردن شام بودند، صحبت از جنگ شد یکی میگفت: من به خاطر حقوقی که به ما میدهند میجنگم، یکی دیگر میگفت: من به خاطر بنی صدر میجنگم. یکی میگفت من به خاطر خودم میجنگم و دیگری گفت من به خاطر ایران می جنگم. شهید کشوری گفت: من همه این ها را قبول ندارم تنها چند تا را قبول دارم و گفت: من به خاطر خدا می جنگم ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اولین واکنش فرزند شهید زاهدی به شهادت پدرش ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
| 📖 ″برشی از خاطرات″ | شهید احمد کشوری ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
مردی که توسط مار بلعیده شد😳 بعد از رسیدن نیروهای امنیتی و برسی این اتفاق توسط جانور شناسان، به چیز عجیب برخورد کردن و...🤯 اگه دلشو داری بیا ببین😱👇👊 https://eitaa.com/joinchat/2515665589Cf65a684428 https://eitaa.com/joinchat/2515665589Cf65a684428 کــلیــپ پــسـت آخـــر سنـجـاقـه‼️❌☝️
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
مدرسه هوش مصنوعی با افتخار برگزار میکند : 💢اسینت ، جاسوسی از عمق نت 🔹دوره جامع آموزش مهارت اسینت برای همه (سطح ۱ ) آموزش تشخیص ، گرداوری ، تحلیل و حله مسئله با ابزارهای سایبری 🔻آموزش حفظ حریم خصوصی ، پدافند غیر عامل و مهندسی اجتماعی در زیست عصر کلان داده 🔺 🌐با محوریت کتب بازل افسر پیشکسوت CIA,MOSAD و ابزارهای سئو DEVELOPER.COMPANY https://eitaa.com/joinchat/3606315315Cb9b992d2fa
📸 تشییع پیکر شهدای حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق در حرم مطهر حضرت زینب سلام الله علیها با حضور مردم و مقامات سوری ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
●خستگی نداشت. می گفت من حاضرم تو کوه با همتون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدین، بعدی ادامه بده… اینقدر بدن آماده ای داشت که تو جبهه گذاشتنش بیسیم چی. بیسیم چی (شهید) پور احمد… ●اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود. به این اصل خیلی اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاری رو برای خود خدا بکنی، خودش عزیزت می کنه. آخرش هم همین خصلتش باعث شد تا عکس شهادتش اینطور معروف بشه. ●هر کار می کرد، برا خدا می کرد؛ اصلاً براش مهم نبود کسی خبردار می شه یا نه! عجیب نسبت به بچه های یتیم هم حساس بود، کمک به یتیمان هیچوقت فراموشش نمی شد… ●یه بار که تو منطقه حسابی از بچه ها کار کشیده بود و به قول معروف عرقشون رو در آورده بود، جمعشون کرد و بهشون گفت: “نکنه فکر کنین که فلانی ما رو آموزش می ده، من خاک پاهای شماهام. من خیلی کوچیکتر از شماهام… اگه تکلیف نبود هرگز این کار رو نمی کردم….” ولی دلش رضا نداده بود و با گریه از همه خواست که دراز بکشن. همه تعجب کرده بودن که می خواد چیکار کنه. همه که خوابیدن اومد پایین پای تک تک بچه ها و دست می کشید به کف پوتین بچه ها و خاکش رو می مالید رو پیشانیش…. می گفت: من خاک پای شماهام …. 📎بیسیمچی‌گردان انصار لشگر۲۷محمدرسول‌الله ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
🌱شهیدمجتبی‌عالم‌کار: ای ملت مبارز و مسلمان! دعای فرج را زیاد بخوانید زیرا که امام زمان(عج) خودش فرموده این دعا را بسیار دوست دارم. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
▪️شهید سیدمحمّد حسینی بهشتی: ما که در شب های قدر قرآن به دست یا به سر می گیریم و بعد از نام خدا، اسماء مقدسه پیغمبر و اهل بیتش را بر زبان می آوریم و به این ترتیب روی و دل به سوی خدا می کنیم؛ معنایش این است که ما با تسلیم در عمل به قرآن و اطاعت از پیغمبر و خاندان او به سوی خدا می رویم از او مدد می خواهیم هدایت می طلبیم و او را سپاس می گذاریم و اگر قدر و لیاقتش را داشته باشیم دلمان را با خدا مأنوس می کنیم .. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی
◼️اِنَّـا لِـلَّٰـهِ وَ إِنَّـا إِلَـيْـهِ رَاجِـعُـونَ◼️ 😔⚫️بـا نـهـایـت تـاسـف هـنـرمـنـد مـحـبـوب کـشـورمـون...😔😔😔 ...🥺😢دنـیـای بـی رحـم😭😭😭 🖊شـرح کـامـل😞👇 https://eitaa.com/joinchat/1213726825C637fe317dc 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
🖤اِنَّـا لِـلَّٰـهِ وَ إِنَّـا إِلَـيْـهِ رَاجِـعُـونَ🖤 😔بـازهـم عـزادار شـدیـم...😔🏴 ◾️درگـذشـت نـاگـهـانـی هـنـرمـنـد مـحـبـوب کـشـورمـون😢🥺عـلـت فـوت🖇👇 https://eitaa.com/joinchat/1213726825C637fe317dc ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🔸بچه ی روستا بود.متولد ۱۳۳۶ ولشکلای ساری.اسمش علی اکبر بود.علی اکبر درویشی.کودک بود که پدرش و از دست داد‌.روزها در یک رفوگری قالی کار می‌کرد و شب ها درس میخواند.سال ۱۳۵۵ رفت خدمت اهواز.سال ۵۸ هم رسما به عضویت سپاه در اومد و مسئوليت اسلحه خانه سپاه را به عهده گرفت.همان سال ازدواج کرد.در نخستين مأموريت در شهرهای مهاباد، سقز و اروميه برای سرکوبی ضد انقلابيون به فعاليت پرداخت. فرماندهی گروه مزبور را دکتر مصطفی چمران به عهده داشت. . ▪️بعد از آن به مدت يک هفته به همراه شهيد تورانی به عنوان يکی از محافظان شهید رجايی رئيس جمهور وقت مشغول بود. در اوايل نيمه دوم سال 1360 به منطقة جنوب کشور اعزام شد.تنها فرزندش حسين در سال 1360 به دنيا آمد.۵ تير 1361 بار ديگر به اهواز رفت و فرماندهی يکی از گردانهای تيپ کربلا را به عهده گرفت. در عمليات رمضان در منطقه شلمچه نامه ای نوشت و روی سينه دوست شهيدش گذاشت و سپس به برادر خانم خود گفت : «من در اين عمليات دو الی سه روز ديگر شهيد می شوم.» سرانجام طبق پيش بينی، علی اکبر در 23 تير ماه 1361 که مصادف با روز بيست و سوم ماه مبارک رمضان بود در حالی که فرماندهی یک گردان از نيروهای تيپ کربلا را به عهده داشت در شلمچه به شهادت رسيد. . 📩 وصیت شهید: خدایا خیلی من می ترسم از آن روزی که نکند که این جان من مورد تائیدات واقع نشود این خیلی ترس دارد خیلی گرفتاری دارد امیدوارم تمام برادران برایم دعا کنید که مورد تائید خداوند بزرگ بشوم من خیلی گناه کرده ام . ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا @darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی