eitaa logo
راز دل با شهدا 🇮🇷
10هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
5.6هزار ویدیو
13 فایل
پیامبراکرم(ص): هر عمل نیکی، عملی نیکوتر از خود دارد مگر شهادت در راه خدا، که عملی نیکوتر از آن وجود ندارد تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/2912289073C486e9b0c39
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊 سراغ قبرشهیدهایی که زیاد زائرندارند بروید ؛ آنهاچیزهایی‌که می‌خواهند به صدنفربدهند را به یک نفر می‌دهند ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌷🕊 ‌گاهی، غَمی... چنان عظمت دارد که با خودم فکر میکنم چگونه آن را از سینه‌ ام بیرون بِکِشم و روی صفحه‌ کاغذ روانه کنم؟ بعضی احساسات ژرف در قلب آدمیزاد، شکل تازه‌ای دارند که هنوز برای شرح و بیانشان، کلمه ای خلق نشده است... درست شبیهِ غمِ عظیمِ نبودنِ علمدارِ انقلاب، حاج قاسم سلیمانی...!🕊 ‍‌ ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🔹یاد و خاطره شهید سید حمید میرافضلی که همراه شهید محمد ابراهیم همت به شهادت رسید و نام و یادی از او نیست گرامی باد 🔸شهید میرافضلی ترک موتور حاج ابراهیم همت نشسته بود به همراه این فرمانده دلیر در جزیره مجنون به شهادت رسید. درمورد شهادت این شهیدوالامقام نقل قول متفاوته بعضیا ۲۲ اسفندروسالروزشهادتش گفتن واینکه گفته شده همراه شهید همت به شهادت رسیده،سالروز شهادتش باید ۱۷ اسفندباشه. درهر صورت یادمیکنیم ازاین شهیدِسعید ان شاءالله که این شهیدعزیزهم مارویادکند ودستمان رابگیرد. أللَّھُمَ‌صَلِّ‌؏َلی‌مُحَمَّد‌وَآلِ‌مُحَمَّدوَ؏َـجِّلْ‌فَرَجھُمَ ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌷🕊   در سال ۱۳۴۵ در روستای شنبه بازار در شهرستان فومن در استان گیلان دیده به جهان گشود. او اگر چه از کودکی بازیگوش بود، اما مهربانیش زبانزد همگان بود، به دلیل شیرین زبانی و چابکی اش همه او را دوست می داشتند. تنها چیزی که همگان را متحیر می ساخت، نورانیت چهره او بود. او در سال ۱۳۶۰ به عضویت پایگاه بسیج مقاومت اباذر شنبه بازار درآمد و در فعالیت های سازمان هلال احمر شهرستان فومن هم نقش بسزایی داشت. در سال ۱۳۶۲ تصمیم گرفت پرنده دل را از قفس تن رها کرده و راهی جبهه شود. وی در طول جنگ دو بار مجروح شد و در آخرین مرتبه که به جبهه اعزام شد به برادر بزرگش گفته بود عید امسال منتظر من نباشید… من دیگر در منزل و در جمع شما نخواهم بود، حلالم کنید و از همگان برایم طلب حلالیت کنید.  او سر انجام در ۲۵ بهمن سال ۱۳۶۴ در سن ۱۹ سالگی در عملیات والفجر هشت گردان امام حسین(ع) لشکر ۲۵ کربلا به عنوان خط شکن در منطقه عملیاتی اروندکنار به دلیل اصابت گلوله و جراحات شدید از ناحیه پهلو، صورت و دست به جمع یاران کربلایی امام حسین(ع) پیوست و به شهادت رسید و در گلزار شهدای شنبه بازار فومن در جوار ۱۳ همرزم شهیدش به خاک سپرده شد. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
آن روز آقای حسینی قول داد که از طریق سپاه و بسیج دنبال زینب بگردد. در سال‌های اول جنگ بنزین کوپنی بود و خیلی سخت گیر می آمد. امام جمعه به آقای روستا کوپن بنزین داد تا ما بتوانیم به راحتی به جاهای مختلف سر بزنیم و دنبال دخترم بگردیم. قبل از هر کاری به خانه برگشتم می‌دانستم که مادرم و شهرام و شهلا منتظر و نگران هستند آنها هم مثل من از شنیدن خبرهای جدید نگران تر از قبل شدند. مادر پدرم ذکر یا حسین یا زینب یا علی از دهانش نمی‌افتاد نظر مشکل گشا کرد هرچه اصرار می کرد که کبری یه استکان چای بخور یه تیکه نون دهنت بزار رنگت مثل گچ سفید شده. قبول نمی کردم. حس می‌کردم طنابی دور گردنم به سختی پیچیده شده است حتی صدا و ناله هم به زور خارج می‌شد. شهرام هم سوار ماشین آقای روستا شد و برای جستجو با ما آمد. نمی دانستم به کجا باید سر بزنم روز دوم عید بود و همه جا تعطیل. به بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها و دوباره به پزشکی قانونی و پایگاه بسیج سر زدیم. وقتی هوا روشن بود کمتر می ترسیدم انگار حضور خورشید در آسمان دلگرمم می کرد اما به محض این که هوا تاریک می شد افکار ترسناک از همه طرف به من هجوم می‌آورد. شب دوم از راه رسید و خانواده من همچنان در سکوت و انتظار و ترس دست و پا می زدند تازه فهمیدم که درد گم کردن عزیز چقدر سخت است. گمشده من معلوم نبود که کجاست. نمی‌توانستم بنشینم یا بخوابم به هر طرف نگاه می‌کردم سایه زینب را می‌دیدم. همیشه جانماز و چادر نمازش داخل اتاق رو به قبله پهن بود در اتاقی که فرش نداشت و سردترین اتاق خانه ما بود و هیچکس در آن اتاق نمی‌خوابید و از آنجا استفاده نمی کرد. آنجا بهترین مکان برای نمازهای طولانی زینب بود روی سجاده زینب افتادم از همان خدایی که زینب عاشقش بود با التماس و گریه خواستم که زینب را تنها نگذارد. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
💔 تیر مستقیم توپ بدن حجت را برده بود و تنها سر و دستش مانده و از سینه به پائین چیزی نمانده بود تازه آرزوی حجت یادم آمد... می گفت: «خدایا! برای حجت گلوله توپی بفرست، گلوله کلاش برای حجت افت داره...» همین مانده از پیکر را داخل یک جعبه مهمات گذاشتیم و راهی شدیم ..... ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
‍ 🌷تربیت🌷 مهدی حسن قمی از کوچکترین دوستان ابراهیم می‌گفت: تربیت کردن ابراهیم به صورتی غیر مستقیم بود. مثلا هربار که با هم بودیم و یک فقیر می دید، پول را به من میداد تا به فقیر بدهم. اینطوری خودش گرفتار ریا نمی‌شد و به ما هم درس برخورد با فقیر می داد. 🌭ابراهیم به ساندویچ الویه علاقه داشت. اما هرجایی نمی رفت. یک ساندویچ فروشی در ۱۷شهریور بود که به فروشنده اش آقاشیخ می گفتند. یعنی آدم مقدس و مسجدی بود. ✳️ابراهیم همیشه پیش او می‌رفت. می دانست توی الویه؛ کالباس نمی ریزد و فقط از مرغ استفاده می‌کند. ابراهیم سوسیس و همبرگر و... هرگز استفاده نکرد. ✅اینگونه به ما درس تربیتی میداد که هرچیزی نخوریم و هرجایی برای غذا نرویم. می‌دانست که این فروشنده به حلال و حرام خیلی دقت دارد. چرا که قرآن دستور می‌دهد که انسان به غذایی که می‌خورد توجه داشته باشد. 💐برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم۲ ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🤲دعای روز دوم ماه مبارک رمضان🤲 بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ قَرّبْنی فیهِ الى مَرْضاتِکَ و جَنّبْنی فیهِ مِن سَخَطِکَ و نَقماتِکَ و وفّقْنی فیهِ لقراءةِ آیاتِکَ برحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین. پروردگارا! در این روز پربرکت مرا به رضایت و خوشنودی خویش نزدیک کن و از خشم و عذاب خود برهان. به من لیاقتی عطا کن تا خاضعانه تسلیم تو شوم و تو را از هرچه به اندیشه‌ام درآید بزرگ‌تر دانم. خدایا! در این ماه توفیق تلاوت قرآن را بر من ارزانی دار تا چشمم به درخشش آیاتت منور شده، قلبم با هدایت کتابت تسکین یابد. به حق رحمتت. ای رحم‌کننده‌ترین رحم‌کنندگان! آمین! ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
💐🌕 🌕 ❇️ زیارت امام موسی کاظم،امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام در روز چهارشنبه. 💠عرض ارادت به ساحت مقدس چهار امام معصوم علیهم السلام در روز زیارتی شان. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌷🕊 ماجرای شگفت انگیز شهید اهل : .....ناگهان جوان زیبا رو و نورانی كه نشانی سبز بر گردن داشت را دیدم كه بر بالینم ایستاده و می گفت: علی جان نگران نباش تو شفا پیدا كردی در كمال صحت و سلامتی زندگی خواهی كرد از او سوال كردم شما كیستید ؟ با مهربانی پاسخ داد من سید جواد موسوی هستم ... و برای شفایت آمده ام اما هنگامی كه چشمهایم را باز كردم در كنارم نبود او مرا شفا داد مادر »   ماجرا از آنجا شروع شد که فیلم شفا دیدن کودکی که به بیماری لا علاجی مبتلا شده بود در شهرهای استان گیلان پخش شد و به سرعت این خبر در همه جا پیچید. علی بر تخت اتاق عمل آرام گرفته بود و او تنها پسر خانواده بود كه بر اثر سانحه تصادف پس از عملی سخت پزشكان از سلامتی وی قطع امیدكرده بودند او ساكن قزوین بود و خانواده اش پس از صحبت با یكی از پرستاران اتاق عمل از زنده ماندن وی نا امید شده و قرار بود پس از پزشك قانونی ... اما... اما ساعتی چند نگذشت كه پرستاری با تعجب فریاد زد آقای دكتر بیاید مریض به هوش آمد . چند پزشك همراه پرستاران داخل اتاق شدند با تعجب به او اكسیژن وصل كرده و یقین حاصل كردند كه او تا لحظاتی پیش نفس نمی كشید و ... علی را به بخش منتقل كردند پس از دقایقی چشم باز كرد گویا می خواهد سخنی بگوید اطرافیان به او سفارش می كنند آرام باشد ولی او نمی تواند و زبان به سخن گفتن باز می كند و رو به مادر می گوید :« مادر جان وقتی از هوش رفتم حس كردم روحم قصد جدا شدن از بدنم دارد . بسیار پریشان و مضطرب شدم كه ناگهان جوان زیبا رو و نورانی كه نشانی سبز بر گردن داشت را دیدم كه بر بالینم ایستاده و می گفت: علی جان نگران نباش و من از دردم و پریشانیم با او می گفتم و مرا دلداری داده و می گفت علی جان نگران نباش تو شفا پیدا كردی در كمال صحت و سلامتی زندگی خواهی كرد از او سوال كردم شما كیستید ؟ با مهربانی پاسخ داد من سید جواد موسوی هستم ... و برای شفایت آمده ام اما هنگامی كه چشمهایم را باز كردم در كنارم نبود او مرا شفا داد مادر » پس از ترخیص علی از بیمارستان وی همراه خانواده اش با زحمات فراوان آدرس محل این شهید را یافته و برای قدردانی از مقام والای این شهید به منزل ایشان و مزار شهید حاضر شدند و پس از آن واقعه هر سال در مراسم یاد بود شهید حضور دارند . از آنجا كه سید جواد به مقام والای معنویت و عرفان دست یافته و فرزند صالح حضرت زهرا (س) نیز بود و مگر نه اینكه « ولا تحسن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیای ربهم یرزقون » . از این رو هر دلی كه از سر ، درد به درگاهش روی آورد نا امید نخواهد گشت و همین است سر عشق ... و این گونه است كه اگر چه شانزده سال از وداع خونینش می گذرد اما هر ساله بیش از صدها نفر جمعیت در مراسم بزرگداشت این شهید و الا مقام از سراسر گیلان و حتی خارج از استان حضور پیدا می كنند و اهالی روستای شنبه بازار نیز روز شماری می كنند برای فرا رسیدن روز مراسم این شهید و چند روز قبل نذورات خویش اعم از نقدی و غیر نقدی را جهت برپایی مراسم سید جواددرمسجدومنزل شهید هدیه می كنند. أللَّھُمَ‌صَلِّ‌؏َلی‌مُحَمَّد‌وَآلِ‌مُحَمَّدوَ؏َـجِّلْ‌فَرَجھُمَ ╭┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌷🕊 عرض ادب واحترام شهیدوالامقام رایکی از اهالی به مامعرفی کردند. کرامات این شهیدعزیززیاده مردم خوب استان گیلان ارادت خاصی به این شهیدوالامقام دارند. پیکرپاک این شهیددر گلزار شهدای شنبه بازار فومن در جوار ۱۳ همرزم شهیدش به خاک سپرده شد. یکی دیگرازهمراهان ماکه امروز این شهیدرادرکانال دیدند پیام‌ دادند وازارادت مردم استان گیلان به این شهیدبرامون گفتند. وازاینکه درکل سال مزارشهیدموسوی زائرزیادداره. ان شاءالله هرکس گذرش افتادحتما به زیارت این شهیدعزیزبره و برای همه ی اهالی کانال امامزادگان عشق دعاکنه. امیدواریم شهیدسیدجوادموسوی به اعضای کانال عنایت ویژه داشته باشند. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
« نماز، محکم ترين رشته ي الفت بين بندگان و خداست، و واي برآن کسي که از اين پيوند جداست، و حيات و زندگيش از نور اين عبادت پربها، بي بهره است. - نماز، واقعيتي است که خداوند مهربان از باب عشق و محبت از انسان خواسته است، نماز نوراني ترين حکم در شبستان حيات بندگان شايسته الهي است. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
💌 ای خدا! من باید از نظر علم از همه برتر باشم تا مبادا که دشمنان از این راه مرا طعنه زنند. باید به آن سنگدلانی که به بهانه علم به مردم فخر می‌فروشند ثابت کنم که خاک پای من نخواهند شد. باید همه آن تیره‌دلان مغرور متکبر را به زانو در آورم انگاه خود خاضع ترین فرد روی زمین باشم. شهید مصطفی چمران ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
📚 ماه در ها  بعد از ۴۸ ساعت درگیرے با دشمن نیمہ شب به اردوگاه رسیدیم ... مقداری آب و یڪ جعبه خرما باقے مانده بود ، فرمانده بچه های گردان را به خط ڪرد و گفت : برادرانے ڪہ خیلی گرسنه هستند از این خرما بخورنـد و آنهایے کہ می ‌توانند، تا فـردا صـبح تحمل ڪنند. جعبہ خرمـا بیـن بچـه ها دست به دست چرخیـد تا به فرمانــده رسید... فرمانـده بہ جعبـه خرمـا نگاه ڪرد، خرماهـا دست نخورده بود ،بچـه ها تنـها با آب قمقمه هایشان افطار ڪرده بودنـد ماه رمضان بود... تیرماه شصت و یڪ... ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درس تواضع و سادگی از شهید ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 📃✏️ 🌷گفت حاجی قسمت می دم به حضرت زینب(س)مخالفت نکن بزارمن برم. حاجی من مال اینجانیستم.من اونجا راحتم،گفتم برو دوره مربیگری بعد،گفت حاجی من دوست دارم برم منطقه،دیدم حسین واقعابند نیست رو زمین.بعد از برگشت ازمنطقه روحیاتش خیلی تغییر کرده بود ویه وقت های بهش نگاه می کردم،می دیدم توخودشه و ذهنش با خودش درگیره،باخودش کلنجارمیره. راستش افرادزیادی روواسطه کرده بود که رضایت بدم دوباره بره ماموریت و من همش مخالفت می کردم،حتی از فرماندهی زنگ زدن گفتن منطقه اعلام نیازحسین رو فرستادن که من بازاجازه ندادم.چون معتقد بودم باید بچه ها با فاصله زمانی خاصی برن منطقه[سوریه] ولی حسین من رو تو یه شرایط خاصی قرارداد،واقعانتونستم بهش بگم نه، وقتی قسمم داد،یه جورایی شل شدم و دل من لرزید،حس خوبی نداشتم، احساس کردم خیلی آسمانی شده.😔 🌹بعداکه رفت منطقه،خبردارشدیم، اول مجروح شده بعدحدودبیست وچهار ساعت مفقودشده بود،بعدپیکرش روطی مراحلی پیداکردن ومشخص شد شهیدشده.🕊😭 ✏️راوی:فرمانده شهید 🥀 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 همیشه اشک‌هایش را با چادر من پاک می‌کرد 🔹همسر شهید مدافع حرم "محمد جعفر حسینی" خاطره‌ای را نقل می‌کند از آخرین روزهای زندگی با شهید، خاطره‌ای که او را به یاد شب‌های روضه می‌اندازد، شب‌هایی که اشک‌هایش را با چادر او پاک می‌کرد. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
البته سرتاسر زندگی من با مهدی لحظه به لحظه خاطره است ولی خاطره مهمی که حالادرذهن من خطور می‌کند آن‌را بیان می‌کنم. ایشان در ارتباط با بیت‌المال خیلی حساس بودند ما در زمانی که در اهواز بودیم مسئولیت اداره خانه به من محول شده بود یک روزقراربود بچه‌های لشکر به عنوان مهمان به خانه ما بیایدمن از آنجا که فرصت نکرده بودم نان تهیه کنم به مهدی گفتم که وقتی عصر می‌آییدنان هم تهیه کنید مهدی که هم‌ طبق معمول عصرها دیربه خانه می‌آمدند -بنابه شرایط کاری- از آنجا که نانوایی‌ها بسته بودند نتوانسته بودنان تهیه کند زنگ زدندکه از لشکر نان بیاورندالبته از امکانات لشکر هیچ وقت استفاده نمی‌کردند ولی چون مجبور بودیم این کار را کردند. نان را که آوردند مهدی پنج، شش تا برداشت و آورد بالا با تأکید گفت که تو حق نداری از این نان استفاده کنی چون که این‌ها را مردم برای رزمندگان اسلام ارسال کرده‌اند و چون تو رزمنده نیستی پس حق خوردن از این نان‌ها را نداری. من هم مجبور شدم از خرده نان‌هایی که قبلاً در سفر مانده بود استفاده کردم. البته این مراعات ایشان را می‌رساند نسبت به بیت‌المال والا خدای ناکرده سوء برداشت نشود ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🎀🎊🎀🎊🎀🎊🎀🎊🎀🎊🎀 😍شوخی های شهید محمودرضا گاهی با اهلش به‌قدری شوخ بود که تا سر کار گذاشتن وحشتناک طرف پیش می‌رفت، من به‌عنوان برادرش هیچ‌وقت طرف شوخی او قرار نگرفتم.❌ این از چیزهایی است که هنوز هم یادآوری‌اش مرا شرمنده می‌کند.😔 محمودرضا ادب بسیار زیادی با بزرگتر داشت و حق ادب را ادا می‌کرد.👌😊 با هم زیاد می‌خندیدیم. خیلی پیش می‌آمد که چیزی از اتفاقات کارش یا مسائل روزمره یا حتی سر کار گذاشتن دوستانش تعریف می‌کرد و می‌خندیدیم اما هیچ‌وقت نشد من طرف شوخی کوچکی از او قرار بگیرم. ✍بنقل از برادر شهید ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌱 شهیدی که ۷ روز مهمان امام رضا(ع)شد 🔹️ مامانش بهش گفته بود: حسن! دست این دختر مردم رو بگیر ، یه تُک پا ببرش مشهد؛ گناه داره. ◇ گفته بود: مامان! دلم برای امام رضا"ع" یه ذره شده، ولی نمیتونم برم، باید برم جبهه... ◇ رفت جبهه، شهید شد؛ ◇ رفتن جنازه رو بیارن قم، دفن کنن، بهشون گفتن: ببخشید، جنازه گم شده، هفت روزه رفته مشهد! ◇ شهید حسن ترابیان به روایت حاج حسین یکتا شهید🕊🌹 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍🏼 فرازی زیبا از وصیتنامه سردار سرتیپ 🔰... برادر..! یاد داشته باش ، اگر مى خواهى راه حسین (علیه‌السلام) را ادامه دهى ، از حالا باید کفن بپوشى تا ظهور حضرت مهدى ( عجل‌الله) و تا نابودى کامل کفر جهانى این جنگ ادامه دارد و خواهد داشت...  ♦️شیرمرد زنجانی ، فرمانده خاکی و بی ادعای جبهه ها ، سردار سرتیپ شهيد میرزاعلی رستمخانی از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز استان زنجان در دوران دفاع مقدس بود که اسفند ماه ۱۳۶۳ در عملیات بدر ، منطقه عملیاتی شرق دجله عراق در کسوت فرمانده تیپ اول لشگر ۳۱ عاشورا به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد.🕊 🌺هدیه به ارواح طیبه همه شهدافاتحه وصلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَـــرَج ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای این شهید را همه مسئولین باید بشنوند 🌹روایتی از شهیدی که حتی چای شیرین به پدرش نداد چون شکر اندازه بچه‌های گردان نبود... ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
نابغه گمنام سپاه پاسداران سردار شهید ابراهیم جعفرزاده از فرماندهان قدیمی لشکر۱۴ امام‌حسین از فرماندهان طرح و عملیات قرارگاه حضرت خاتم الانبیا (ص) اولین فرمانده گردان زرهی سپاه اصفهان فرمانده نیروی زرهی قرارگاه نصر فرمانده تیپ ۲۱ رمضان فرمانده تیپ ۲۸ صفر فرمانده اسطوره‌ای تیپ ۱۸ الغدیر 🔹 اینها تنها گوشه‌ای از سمت‌ها و مسئولیت‌های شهید جعفرزاده بود. ابر فرمانده‌ای که هر زمان در عملیات‌ها خبرش می‌آمد که به خط آمده است، نیروهایش روحیه‌ای دوچندان می‌گرفتند و خط را می‌شکستند. 🔹 در آخرین عملیات هم که "بدر" بود و فرماندهی تیپ ۱۸ الغدیر را به‌ عهده داشت، وقتی دید کار گِره خورده است، خودش جلو آمد و آرپی‌جی بدست گرفت و به خط زد و براثر اصابت ترکش به سر به درجه شهادت نائل آمد. 🔹 قبل از خودش دو برادرش به نام‌های حبیب و عبدالله جعفرزاده و شوهر خواهرش شهید محمدعلی زمانی نیز به شهادت رسیدند. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپی از تصاویر شهید عباس کریمی، فرمانده لشکر 27 محمدرسول‌الله(ص) و بخشی از سخنرانی او در جمع رزمندگان ⏳ تولد: ۱ اردیبهشت ١٣٣٦ 🌷 شهادت: ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ - عملیات بدر، در کنار دجله و بر اثر اصابت ترکش به سر ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🔴 نماز شب سوم‌ ماه رمضان برای نجات از آتش جهنم 🔵 پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: 🟡 هر کس در شب سوم ماه رمضان ده رکعت نماز بخواند در هر رکعت حمد یک بار و سوره توحید پنجاه بار، منادی از طرف خداوند عز وجل ندا می دهد که ای فلان بن فلان، خداوند تو را از آتش جهنم نجات بخشید و درهای آسمان را برای تو باز گردانید و هر کس این شب را احیا بدارد، خداوند او را می آمرزد. 📚 وسائل الشیعه ج ۵ ص ۱۸۶ 🟢 چه خوب است که این نماز پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فداه هـدیه کنیم. ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ @khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم @razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا