#من_میترا_نیستم 🍓
#قسمت_پنجاه_و_هشت
روز سوم مهران از آبادان آمد شهلا به باباش زنگ زده و او هم به مهران خبر داده بود مهران و باباش در کنج پذیرایی ماتم زده به دیوار تکیه داده بودند.
مهران از اول جنگ با ماندن زینب در آبادان مخالفت کرد به خیال خودش میخواست از خواهر کوچکش محافظت کند. کاری کند که او را از توپ و ترکش خمپاره دو نگه دارد. خواهرش در یک محیط امن بزرگ شود آینده ای روشن داشته باشد.
مهران مظلومانه سکوت کرده بود اما بابای مهربان همه چیز را از چشم من میدید من هیچ وقت جلوی بچهها را نگرفته بودم بعد از انقلاب همیشه آنها را تشویق کرده بودم که به مملکت و امام خدمت کنند.
به زینب خیلی اعتماد داشتم و میدانستم که هر جا برود و هر کاری بکند فقط برای رضایت خداست.
بابای بچه ها هرگز راضی نبود که این همه درگیر خطر شوند. او یک زندگی آرام و بی دغدغه میخواست برایش پیشرفت تحصیلی بچه ها از همه چیز مهمتر بود.
پدر بچه ها سالها در پالایشگاه کارگری کرده بود کار در آب و هوای طاقت فرسای آبادان کار آسانی نیست. او آرزو داشت بچه ها حسابی درس بخوانند به تحصیلات بالا برسند و کارگر نشوند و زندگی راحت تری داشته باشند.
ولی من بیشتر از درس به دین و ایمان بچه ها اهمیت میدادم و نماز خواندن شان و به عشق آنها به اهل بیت و امام حسین ع
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
هم دانشگاه می رفت هم کار میکرد توی يک شرکت تأسيساتی،اوايل کارش بود که گفت برای مأموريت بايد برم خرم آباد...خبر آوردند دست گير شده،با دو نفر ديگر اعلاميه پخش ميکردند.
آن دوتا زن و بچه داشتند.
احمد همه چيز را گردن گرفته بود تا آن ها را خلاص کند.
جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🤲دعای روز سوم ماه مبارک رمضان🤲
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ
وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ
وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ
بِجُودِکَ یَا أجْوَدَ الْأجْوَدِینَ
خدایا روزی کن مرا در آنروز هوش و خود آگاهی را
و دور بدار در آن روز از نادانی و گمراهی
و قـرار بـده مرا بـهره و فایده از هر چیزی که فرود آوردی در آن
به بخشش خودت ای بخشنده ترین بخشندگان
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
سردار شهید عبدالحسین برونسی
🌹سهم خانواده من
🌹همسر شهید: يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقتها هنوز كوی طلاب مینشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد #گرم. فصل #تابستان بود و عرق همينطور شُرشُر از سرو رويمان میريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی از دوستهای عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد میخواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجبتر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچههای شما اينجا خيلي بيشتر گرما میخورند.
🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما #كولر هم تقسيم میكند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه میگويد. خندهای كرد و گفت: اين حرفها چيه شما میزنيد؟ رفيقش گفت: جدی میگويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زنها! الان خانم ما باورش میشود و فكر میكند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. میدانستم كاری كه نبايد بكند، نمیكند. از اتاق آمدم بيرون.
🌹 بعد از شهادتش، همان رفيقش میگفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: میشود آن خانوادهای كه شهيد دادند، آن #مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را میتوانند تحمل كنند.
📚منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
هدایت شده از گسترده تبلیغاتی سبحان📢
💯سه ختم معجزه گر از آیت الکرسی 👌
با ختم این سه آیه معجزه گر میتونی در عرض سه روز به خواسته هات برسی 😍
رسیدن به حاجات بزرگ مشکلات سنگین
رسیدن به روزی فراوان و برکت وارد زندگی شدن
گشایش محبت عمق در زندگی
معجزات آیت الکرسی این سوره چه کارهایی که نمیکند 😳👇🏻
😍http://eitaa.com/joinchat/1867382803C75dfd5079d
هدایت شده از ⛔️ خبر سِری|khabar_seri
#توسل_به_حضرت_ام_البنین
برای حاجات صعب العلاجی که امیدی به براورده شدن ان نیست به طریق زیربه حضرت ام البنین توسل کنید .
http://eitaa.com/joinchat/1867382803C75dfd5079d
🌺دریافت انواع دعا 👆👆
#ویژه_امشب
«رسالت تکمیـل نشده شهیـد»
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید احمد کاظمی:
ما راهی به جز اینکه یک شهید زنده در این عصر باشیم ، نداریم .
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
🌱شهید همت :
امام عزیز و ولی فقیه
دستور فرموده الی بیت المقدس
باید تا بیت المقدس جنگید ؛
پس ما میجنگیم و باید بجنگیم
و تا ظهور آقا امام زمان (عج)
چارهای جز انتخاب این راه نداریم..
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
جاے شهید برونسی خالی ڪه😔
میگفت:
اگر میدانستم با مرگ من، يک دختر در دامان حجاب مےرود، حاضربودم هزاران بار بميرم تا هزاران دختر در دامان حجاب بروند.
#شهیدعبدالحسین_برونسی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
💢 #دلاور_مرد_سوادکوهی_لشکر_پایتخت
.
▪️سردار شهید قلی اکبری لفوری ،تو تهران گلگیر سازی میکرد و امرار معاش ، سال پنجاه ازدواج کرد و حاصل این ازدواج پنج فرزند شد.سال ۱۳۵۹ وارد سپاه شد و راهی جبهه ها.سه بار تا زمان شهادت مجروح شد.سرانجام پس از ۴۸ ماه حضور مداوم در جبهه، در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ در جریان عملیات بدر در حالی كه فرماندهی گردان انصار از لشكر حضرت رسول(ص) را بر عهده داشت، در منطقه عملیاتی شرق دجله در جزیره مجنون به شهادت رسید.پیكر پاك او مدتی در منطقه عملیاتی باقی ماند و سرانجام در سال 1374 پس از كشف و تشییع، در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
.
📩قسمتی از وصیت نامه ی #شهید :
من مدعي هستم كه راه امام حسين (ع) را دنبال ميكنم به همين نيّت تقاضا ميكنم كه در موقع شهادت سر و دست در بدن نداشته باشم.
.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا