#حضرت_معصومه_مدح
ما را خدای حضرت معصومه
خوانده گدای حضرت معصومه
شاعر شدیم تا بنویسیم از
مدحوثنای حضرت معصومه
انگار روی عرش خدا هستیم
زیر لوای حضرت معصومه
قم شورهزار بود و گلستان شد
از خاک پای حضرت معصومه
عمری به او کریمه لقب دادهست
جود و سخای حضرت معصومه
هر مشکلی که داشتهام حل شد
با یک دعای حضرت معصومه
وا میکند هزارگره، دستِ
مشکلگشای حضرت معصومه
در زندگی غریب نشد هرکس
شد آشنای حضرت معصومه
معصومهی امامرضا بانوست
مولا، رضای حضرت معصومه
مثل حریم شاه خراسان است
صحنوسرای حضرت معصومه
" مَن زارَها بِقُم فَلَهُالجَنَّه "
این شد بهای حضرت معصومه
یکبار آمده حرم و یکعمر
شد مبتلای حضرت معصومه
در این حرم طلا شده مسهامان
با کیمیای حضرت معصومه
درمان دردهای دوعالم شد
دارالشفای حضرت معصومه
شکر خدا ضریح دلم بودهست
یکعمر جای حضرت معصومه
عالم گدای حاتم طایی بود
حاتم گدای حضرت معصومه
ناقابل است هدیهی من، اما
جانم فدای حضرت معصومه
#
دلهای ما حسینیهی اشک است
روز عزای حضرت معصومه
چندین گریز ذهن مرا برده
در روضههای حضرت معصومه
در روضه مثل حالوهوای ماست
حالوهوای حضرت معصومه
تا شاموکوفه رفته دلم هربار
از ماجرای حضرت معصومه
#مجتبی_خرسندی
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_شهادت
در آخرين دَم مَحرمي دور و برش نيست
جز سايه ي پيك اجل روي سرش نيست
ميراث دار گريه هاي مادر است و
دريا حريف رودِ چشمان ترش نيست
با اينكه مسمومه ست بانوي كريمه
طشت پر از خون در كنار بسترش نيست
هرچند كه تاليّةُ الزّهراست ، صد شُكر
بازو و پهلويش شبيه مادرش نيست
مثل رقيّه دختر شاه است امّا
چشم كسي دنبال برق زيورش نيست
شُكر خدا خطهاي سُرخ ردّ سيلي
برصورت از برگ گُل نازك ترش نيست
هر چند كه تنهاست اين بانو در اين شهر
دلواپس حفظ حريم معجرش نيست
چون اهل قم اهل ادب هستند، آني
زنجير دور دست سائل پرورش نيست
روز عزايش گرچه در قم هست محشر
روزي شبيه روز جدّ بي سرش نيست
از غصّه قلبش آب شد چون ديد زينب
عمّامه و پيراهن و انگشترش نيست
بوسيد رگهاي گلويش را كه مي ديد
يك جاي سالم در تمام پيكرش نيست
سوگند بر آيات فجر و سوره ي كهف
قرآن ناطق ، بر سر نِي منبرش نيست
#محمد_قاسمی
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_شهادت
آمدم ديدن دلدار پيمبر كه نشد
هدفم بود طواف گل حيدر كه نشد
از مدينه شده ام راهي ايران شايد
برسم محضر پرنور برادر كه نشد
سختي راه خريدار شدم با جان تا
خواهرش باشم و در منصب مادر كه نشد
نشد آري نشد اما نشنيدم دشنام
با اسارت،غم من چند برابر كه نشد
من فقط از غم هجران رضا سوخته ام
پيش من بر سر ني راس مطهر كه نشد
من نرفتم سربازار،نديدم آزار
گل من در وسط معركه پرپر كه نشد
عمه ام رفت به زحمت دم گودال بلا
رفت تا شمر لعين بگذرد از سر كه نشد
زخم بر زخم فقط در بدن بي سر ديد
خواهرش خواست زند بوسه به پيكر كه نشد...
#محسن_صرامی
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_شهادت
از جگر سوختگان آه شرربار ببین
خیز از طوس و بیا حال مرا زار ببین
کاش میشد که دل سیر تماشات کنم
یار گمگشته! تو برگردی و پیدات کنم
چقدَر کوه و کمر را پی تو آمده ام
به تمنای رُخت ناله ی هجران زدم
چندماه است که آوارگی اقبال من است
چادر خاکی من شاهد احوال من است
منِ معصومه کجا رنج بیابان گردی؟!
کاش یکبار به این خسته نظر میکردی
خبری باد صبا از تو نیاورد آخر
دست تقدیر مرا راهی قم کرد آخر
پیِ تکریمِ منِ پرده نشینِ بدحال
سربه زیر آمده بودند همه استقبال
سر هر کوچه که رفتیم سلامم کردند
مثل پروانه همه دور و برم میگردند
دور بودم همه جا از نظر بیگانه
خانه ام خانه ی نور است نه یک ویرانه
گریه کردیم ولی حین مناجات فقط
کوچه رفتیم ولی کوچه سادات فقط
کاش بودی که ببینی چقدر تب کردم
من در این شهر فقط گریه به زینب کردم
کاش میشد بنویسند دروغ است دروغ
رفتن عمه ما بر سر بازار شلوغ
چه کسی داشت گمان از سر ایوان بلند..
عده ای بی سر و پا سنگ به زینب بزنند!
فکر کن دور نوامیس خدا معرکه بود
فکر کن چادر ناموس خدا دست که بود؟!
#سیدپوریا_هاشمی
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_شهادت
#حضرت_معصومه_مدح
مشهد بُوَد برادر و قم هست خواهرش
اما چه خواهری که جدا از برادرش
دردانه خواهری که به دریایِ معرفت
شد غرقِ در مقام رضا پای تا سرش
در وصف آن سلاله ی عصمت همین بس است
خوانند پاره ی تن موسی بن جعفرش
دارالسلام خانه ی آن خانمی است که
محضِ سلام آمده جبریل محضرش
بانوی قم که با سخن "اِشفَعی لَنا"
خواندند آب و آینه خاتون محشرش
حوا به وصف پاکی او خواند مریمش
هاجر به شرح عصمت او خواند کوثرش
گفتم به دل زیارت زهرا کجا کنم ؟
گفتا برو به جنّت قم نزد دخترش
ای اهل قم ستاره بچینید از آسمان
تا لحظه ی ورود بریزید بر سرش
ای کاروان که محمل آیینه میبری
ای وای اگر غبار نشیند به معجرش
خون جای اشک میچکد از چشم کائنات
سخت است این مصیبت و سخت است باورش
زندانِ غم بود دلش از ماتمِ پدر
زنجیر غم به پا بود از مرگِ مادرش
داغ جدایی از پدر او را شهید کرد
شد ماجرای هجر رضا داغ دیگرش
این داغ دیده خواهر والا مقام را
بُردند دو امام به قبر مطهرش
بسیار ناله کرد و فراوان گریست او
دیگر ندید آتش و خون دیده ی ترش
گریم به خواهری که روی خاکهای گرم
می دید بی کفن تن پاک برادرش
گریم به خواهری که ملائک گریستند
وقتی ز بی کسی زده بر سینه و سرش
خواهر به روی تَلّ و برادر به زیر پا
زد دست و پا برادر و خواهر برابرش
می دید مادر آمده بوسد گلوی او
می دید خون چکد ، ز کف شمرو خنجرش
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_مدح
#حضرت_معصومه_شهادت
ای بـه قـم آفتـــاب قلـب جهـان
دخـت مـــوسی سـلالـۀ قــــرآن
عمه و دخت و خواهر سه امام
مـــــادر کـــــل عــــالـم امکــــان
تــو بــه چشـــم ائمـه زهـــرایی
بعـد زهـرا بـه قدر و عزت و شان
زینـــب دوم بنــــــی الــــــزهـــرا
عمـــۀ چــــــار حجــــت یـــــزدان
هـــم وجـــودت کـــریمـۀ عتــرت
هـــــم ولایـــت حقیـقت ایمــــان
فیـض فیضیـه از کــرامت تـوست
شهـر قـم از تو گشته مهد امان
حـــــــرم یـــــــازده ولــــی خـدا
حــرم تــوست ای سپهــر مکـان
مـــدح تـــو ای ملیکـــۀ هستـی
وصـــف تــــــو ای یگـــــانـۀ دوران
نـه تـوان بـا هـزار دسـت نوشت
نــه تـــوان گفت بــــا هــزار زبـان
صحـن تـو مسجـد الرسول همه
حـــرم امـن تــوست کعبــۀ جـان
پـــدر و مـــــــادرم بـــــه قـربانت
نـه، همــه جـــان عــالمت قربان
کــــوثـر کــــوثـر رســـــول خـــدا
عصــمـت عصــمـت الله منّــــــان
قـــم جـــلال مدینـــه پیــدا کـرد
تـــا نهـــــادی قــدم بـه دیـدۀ آن
گشــت روز ورود تـــــــو در قـــم
روز عیــــد کــــرامت و احســــان
روز عیــد نـــــــزول رحمــت هـــا
روز عفــــو و عنــــایـت و غفـــران
اهـــل قـــم از بـــرای استقبــال
همـه بـا دستـه گـل شدند روان
مــرد و زن دور محملـت گشتنـد
اشــک شوق همـه ز دیـده روان
قـم دل از گلشن بهشت گرفت
محملت بس که گشت گل باران
همـه گفتنـد فــاطمه در حشــر
پــای بنهــــاده ای گنـــه کــاران
حــرمت شیعیـــان قـم ز تـو کرد
ستــم اهــــل شــــام را جبــران
کاش زینب به قم سفر می کرد
تــا نمی دیــد آن همـــه طغیــان
اهــل قــم کـی بـــرند مهمان را
گـه بـه بـــزم شـراب و گه زندان
جــای تــو بیـت مـــوسی خـزرج
جــای زینـب بـــه گـوشۀ ویـــران
دور تــو عـــالمان فقــه و اصــول
دور او ابن سعد و شمر و سنان
دور تو دسته های گل در دست
دور او سنـگ بـــود و زخــم زبان
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_شهادت
خبر از معطلی ات بر سر بازار نبود
خبر از هلهله و خنده اشرار نبود
بود یک شهر همه دست ادب بر سینه
دور تا دور شما دشمن بسیار نبود
چقدر نقل به روی سرتان پاشیدند
خبری از نی و ساز و کفِ حضار نبود
دور آن محمل پوشیده کسی پرسه نزد
بانوی ما وسط کوچه گرفتار نبود
هر که آمد به برت بر تو خوش آمد می گفت
یک نفر در صدد محنت و آزار نبود
شد به هر کوی و محل مقدمتان گل باران
سنگ در دست کسی عازم دیدار نبود
با خودش هیچ کسی چکمه وشلاق نداشت
از کبودی به روی پیکرت آثار نبود
شکر حق در بر چشمان شما ای بانو
بر روی نیزه اعدا سر دلدار نبود
#اسماعیل_روستایی
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
در این روزگاری که دل بیقرار است
گدای کریمه شدن افتخار است
ثواب زیارت برایم نوشتند
خودم نه، دلم سوی تو رهسپار است
دوباره حرم قسمتم نه نشد - آه
چقدر این دل بینوا بد بیار است
چنان گنبدت جلوه دارد که انگار
حریم تو در آسمانها مدار است
کسی که قدم میزند در حیاطت
روی فرش بال ملائک سوار است
نگاهت مرا از غریبی در آورد
ببین خنده روی لبم آشکار است
همین هم نشان از کرم خانه دارد
گدا زادهای با شما همجوار است
کریمه! کرم کن گدای خودت را
گدایی که در ماتمت سوگوار است
چکید اشک تو بر زمین، بعد از آن بود
که از ساوه تا قم درخت انار است
دلم خون شده از غم ماجرایت
دلت تنگ بوده برای رضایت
#محمدحسن_بیاتلو
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
عنوان این حدیث که از صادق و رضاست
بر دوستان آل علــــی مایه ی رجاست
فرموده اند آن دو امـــام بزرگــــــــوار
ای شیعه شهر قم حــرم اهلبیت مــــاست
#کلامی_زنجانی
@raziolhossein
#حضرت_معصومه_دودمه
عصمت تو نور زهرا را نمایان میکند
حضرت معصومه
خواهر سلطان درعالم کار سلطان میکند
حضرت معصومه
#قاسم_نعمتی
@raziolhossein
.
عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست
شب زیارت مخصوص سیدالشهداست
🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷
وعلی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل
والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
وعلی اولادالحسین
وعلی اصحاب الحسین
لبیک یاحسین
🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸
هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان
ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات
.
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
از بس حسین بخشش بسیار می کند
لطفش مرا همیشه بدهکار می کند
این اشک های قیمتی روضه های او
خیلی برای عاقبتم کار می کند
دستش درست انکه دلم را به دست عشق
در این جهان دین زده دیندار می کند
او دلبرانه بین من و هر چه غیر خود
با دست های عاطفه دیوار می کند
با دانه های اشک که خون نامه های ماست
ما را چه عاشقانه وفادار می کند
خاکش مسیح بود و چه زیبا دل مرا
دوری کربلاش گرفتار می کند
#حسن_کردی
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#قتلگاه #روز_یازدهم
آه ، ای بی کفنِ کرببلا وایحسین
تنت اینجاست سرت رفته کجا وایحسین
خاک عالم به سرم خاک نکردند تو را
خاک آلود تنت گشته رها وایحسین
آنقدر دور تو شمشیر و سنان ریخته است
شده گودال تو چون کوه منا وایحسین
پدرت از زرهِ قیمتی عَمْر گذشت
از لباست نگذشتند چرا وایحسین
چادر سوخته ای دارم اگر بگذارند
میکشم بر تن تو جای عبا وایحسین
روز جمعه نه ، تو را روز دوشنبه کشتند
قاتل مادرمان کشت تو را وایحسین
هرکجا مادر تو بوسه زده نیزه زدند
جایی یک بوسه نداری به خدا وایحسین
قطعه قطعه شدی و بعد از آن ذبح شدی
قتلِ صبرت به خدا کُشت مرا وایحسین
تو کریمی غم انگشتریت را نخورم
بگو انگشت تو افتاده کجا وایحسین
من که یک عمر فقط با تو سفر می رفتم
حال با شمر روم شام بلا وایحسین
کعب نی میخورم اما چه کنم این نامرد؟
بین مردم نبرد اسم مرا وایحسین
روی نی حرف بزن ، آیه بخوان ، کاری کن
نشود خواهرت انگشتنما وایحسین
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
احساس میکنم که شبیه کبوترم
هرگز به غیر بامتو جایی نمیپرم
از لحظهای که پای بساط تو آمدم
مشمول لطف دائم زهرای اطهرم
حتی حبیب هم به دلم غبطه میخورَد
هرجا میان روضهی تو فیض میبرم
بالای عرش میرسم از بین روضهها
آندم که در عزای تو پایین منبرم
هرگز ملائکه به مقامم نمیرسند
وقتی که در حسینیه پای سماورم
هیات، محل تربیت خانوادههاست
سینهزدم کنار پدر، با برادرم
گریهکن مجالس روضهست مادرت
جاروکش مجالس روضهست مادرم
جاماندم از زیارت ششگوشه یاحسین
این غصه را کجا ببرم؟ خاک بر سرم
شبهای جمعه فاطمه مهمان کربلاست
آید صدای نالهی بیبی بیحرم:
از فرط غصه موی سر من سفید شد
لبتشنه و گرسنه حسینم شهید شد
#محمد_زوار
@raziolhossein
#مناجات
#امام_حسین_علیه_السلام
گدای نیمه شب آمد گدا پذیر کجاست
کسی که رحم کند بر منِ حقیر کجاست
دگر به هیچ کجا بند نیست دستانم..
نشسته ام دم این خانه،دستگیر کجاست
دوباره ریزه خور سفره ی کمیلم من
نگاه مرحمت حضرت امیر کجاست
فدای دست کریمی که هرشب جمعه..
میان عرش صدا میزند فقیر کجاست؟!
شبیه طفل که گم میشود هراسانم
فرار میکنم از آن و این، مجیر کجاست؟!
جوانیم به بطالت گذشت شرمندم
پناه گریه ی این شرمسار پیر کجاست
.
فدای نام شهیدی که حضرت سجاد..
زمان دفن تنش گفت که حصیر کجاست
#سیدپوریا_هاشمی
@raziolhossein
. بسمالله الرحمن الرحیم
هذا_یوم_الجمعه
و هو یومک المتوقع فیه ظهورک
دعای سلامتی حضرت فراموش نشود
اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّك الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن
ِ
صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ
السَّاعَة وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً
وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ
اَرْضَكَ طَوْعاً ًوَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا
.
جهت سلامتی و تعجیل در فرج
۵صلوات به حضرت زهرا و حضرت خدیجه
هدیه بفرمایید
اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
🌴اللهمعجللولیکالفرج🌴
#امام_زمان_مناجات
#هذا_یوم_الجمعه
#دوبیتی
ای کاش که منجی بشر برمی گشت
اینبار ستاره ی سحر برمی گشت
ای کاش که این جمعه عزیز زهرا
با سیصد و سیزده نفر برمی گشت
#اسماعیل_شبرنگ
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
جان عالم بر لب آمد ای خدا مهدی نیامد
دیده پر خون شد جدا و دل جدا مهدی نیامد
هر چه گفتم یابن طاها یابن یاسین یابن احمد
العجل یابن علی المرتضی مهدی نیامد
هر چه گفتم یا مغیث الشّیعه نشنیدم جوابی
هر چه گفتم یا معزّالاولیا مهدی نیامد
دین ما ایمان ما امّید ما هستی عالم
صاحب ما و ولی عصر ما مهدی نیامد
ذکر ما امن یجیب است و به مضطرّ حقیقی
من دعا کردم ولی روح دعا مهدی نیامد
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
قرار بود زمستان شود بهار چه شد
قرار بود به سر آید انتظار چه شد
مدینه منتظر فارس الحجاز بُوَد
قرار بود رسد از ره آن سوار چه شد
قرار بود که یک صبح جمعه بوسه زند
به مقدمش حجر و رکن و مستجار چه شد
قرار بود تنِ قاتلان زهرا را
کند ز خاک برون و کشد به دار چه شد
به دربِ سوخته چشمی هنوز دوخته است
نشسته آمدنت را به انتظار.. چه شد
اگر چنین گله از ما کنی، روا باشد:
که ادعا بگذارید، اضطرار چه شد؟
بیا تو روضه بخوان و بگو در آن «روزی
که شد به نیزه سرِ آن بزرگوار» چه شد
به چشمِ زینب کبری، غبار، پرده فکند
بیا بگو که چو بنشست آن غبار چه شد
بیا «هَوَيْتَ إِلَى الْأَرْض» را تو معنا کن
تنی که بود در آن، تیرِ بیشمار چه شد؟
کسی به خیمه نیاورد نعش عبدالله
میان معرکه در اوج گیر و دار چه شد
همه شنیده، تو دیدی ـ فدای چشم ترت ـ
که ده سوار چه کردند و شهسوار چه شد
جماعتی که بُوَد فرششان پرِ جبریل
چو پابرهنه دویدند روی خار چه شد
طنین العطش از قتلگاه میآمد
به خیمهگاه رسید آب خوشگوار.. چه شد
برای جایزه چون شد جدا سر شهدا
در آن میانه تو دانی که شیرخوار چه شد
چو کرد قافله آهنگ کوفه - واویلا -
چو خواست عصمت صغری شود سوار چه شد
به سمت راست، جسد را نهند در دل قبر
بگو تنی که نمیماند برقرار چه شد
شنیدهام دخلت زینبٌ علی ابن زیاد
به طعنه گفت که آن عزت و وقار چه شد
چو دید شه ز روی نی: ز بی کسی با شمر
کند تکلم ناموس کردگار چه شد
کنار تربت شه چون رسید خواهر زار
چو خواست آب بریزد بر آن مزار چه شد
سؤال آخر خود با اشاره می پرسم
میان قتلگه احکامِ احتضار چه شد
#رحیق
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#هذا_یوم_الجمعه
#دوبیتی
ای ناله ی یار دلغمین مهدی جان
آرامش دلهای حزین مهدی جان
در هر سحرجمعه تو را می خوانیم
یابن النجباءالاکرمین مهدی جان
#ابوذر_رئیس_میرزایی
@raziolhossein
.
عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست
شب زیارت مخصوص سیدالشهداست
🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷
وعلی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل
والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
وعلی اولادالحسین
وعلی اصحاب الحسین
لبیک یاحسین
🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸
هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان
ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات
.
#امام_حسین_مناجات
دلا چه در پی لذّاتِ پنج روزه حیاتی
دَع الدعابةُ و ابکِ الحُسین بِالعبراتِ
بلا ندیدهای و نپندارمَت ز اهل نجاتی
سَلِ المَصانعَ رَکباً تَهیمُ فی الفَلَواتِ
تو قدرِ آب چه دانی که در کنارِ فراتی
شهید دشت بلا، دل کشد به سویِ تو ما را
دریغ و درد که بُگداخت آرزویِ تو ما را
به از بهشتِ برین است خاکِ کوی تو ما را
نه پنج روزه حیات است عشقِ روی تو ما را
وَجَدتَ رائِحَةَ الوُدِّ اِن شَمَمتَ رُفاتی
کسی نبُرده ملالَت ندیدم و نشنیدم
دل تُهی ز خیالت ندیدم و نشنیدم
ز انبیا به خصالَت ندیدم و نشنیدم
من ادمی به کمالت ندیدم و نشنیدم
اگر گِلی به حقیقت عجین آب حیاتی
چو شه نهاد به عزم جهاد روی به دشمن
گرفت زینب زارَش به عجز گوشهٔ دامن
که ای تو جانِ گرامی، جدا مشو ز برِ من
شبم به روی تو روز است و دیدهام به تو روشن
و اِن هَجَرتَ سَواءٌ عَشیَّتی و غَداتی
دل از وفای تو ای یارِ همسفر نگرفتم
به شام رفتم و از کربلا نظر نگرفتم
به هیچ کس نرسیدم کز او خبر نگرفتم
اگر چه دور بماندم امید برنگرفتم
مضی الزَمانُ و قلبی یقولُ اَنَّکَ آتی
به هر طریق بُوَد، جان به جستجوی تو باشد
به هر حدیث بُود، لب به گفتگوی تو باشد
به شام میروم و دل در آرزوی تو باشد
شبان تیره امیدم به صبح روی تو باشد
و قَد تُفَتَّشُ عَینُ الحیوةِ فی الظُّلُماتِ
ز بزم یار فکندم فلک به منزل دشمن
کشید دهرِ دغا اخرم به محفل دشمن
سر برهنه به پا داشت در مقابل دشمن
ز چشم دوست فتادم به کامهٔ دل دشمن
اَحبَّتی هَجَرونی کَما تَشاءُ عُداتی
شها وصال کمین بنده است و ثناگو
گرفته مدح تو بر کف، بر آستان تواش رو
نعوذ بالله اگر روی درکشی از او
اخافُ مِنکَ و اَرجوا و اَستَغیثُ و اَدنو
که هم کمند بلایی و هم کلید نجاتی
عجب ز سوز وصال و شَغَب که در تو نگیرد
عحب ز آه وی ای تشنه لب که در تو نگیرد
ز سوز روز وی و آه شب که در تو نگیرد
فراقنامهٔ سعدی عحب که در تو نگیرد
و اِن شَکَوتُ اِلی الطَّیرِ نُحنَ فی الوُکَناتِ
#وصال_شیرازی
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
روز را شب می کنم با درد بی بال و پری
هیچ دردی نیست از این درد ، درد بد تری
ماجرای من شده مانند مرد یخ فروش
آب دارد می شود عمر و ندارم مشتری
نیمه ی شب از خیابان ها سراغم را بگیر
روزگار عاشقی یعنی همین در به دری
گریه هایم را بگیرى زیر گریه میزنم
هر چه را دارم بگیر از من بده چشم ترى
کربلایم دیر دارد میشود کاری بکن
بی کسی ام را نکن با دوری ات یادآوری
یا ولی الله ، کارم لنگ گوشه چشم توست
رب نمی بخشد مرا تا از گناهم نگذری
نوجوان بودم شدم دیوانه ی کویت حسین
...آه از آن ساعتی که... روضه های کوثری
**
تازه میگردد برایم روضه ی عصر دهم
چشم من هربار می افتد به معجر، روسری
پیش چشم مادرت پیش نگاه خواهرت
حنجرت را پاره پاره کرد آخر خنجری
مثل نعلی که کمی از پیکرت را کند و برد
برد همراه خودش انگشت را انگشتری
بچه هاى فاطمه از قافله جا مانده اند
ساربان آهسته تر، داری مگر سر مى برى؟
#یا_مظلوم
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
هرکسی که خویشتن را مستمندش میکند
گر زمین خورده ست آقایم بلندش میکند
تلخ کامی های دنیا را چو قندش میکند
از جهان آزاد و بر این خانه بندش میکند
خوشبحال آنکه جزء سائلان این در است
خوشبحال آنکه از این سفره برکت میبرد
بُخل هم از این کرمخانه سخاوت میبرد
هرکسی که آمده از سفره راحت میبرد
شاه اینجا هدیه ها را سوی رعیت میبرد
این سخاوتمندی از ارثیه های مادر است
بد به حال آنکه در قلبش محبت نیست نیست
بین او با صاحبِ خانه رفاقت نیست نیست
کار دنیا راحت و عقبا که راحت نیست نیست
با حسین بن علی ترس از قیامت نیست نیست
صبح محشر کار دست بچه های حیدر است
هرکه پرسد اعتبارت را، بگو داده حسین
خوشبحال آنکه عشقش را به او داده حسین
خوب و بد درهم خریده آبرو داده حسین
جان به قربانش که فرصت به عدو داده حسین
گر نباشد او خدا،قطعا خدا را مظهر است
یک شب جمعه شد و قلب همه دنیا گرفت
هر ملک یک گوشه از شش گوشه اش مأوا گرفت
روضه با حال عجیبی در حریمش پا گرفت
قلب عالم سوخت تا این نغمه را زهرا گرفت
اهل عالم این حسین من غریب مادر است
خواهرش از روی تل شاه شهیدان را که دید
ناله های آب آب شاه عطشان را که دید
رد نعل اسبها بر جسم عریان را که دید
چکمه های شمر بر آن جسم بی جان را که دید
گفت شرمت باد که او زینت پیغمبر است
آسمان نیلی شد و مهتاب میریزد زمین
مثل تسبیحی که در محراب میریزد زمین
آیه آیه پیکر ارباب میریزد زمین
نانجیبی پیش چشمش آب میریزد زمین
طعنه و زخم زبان از زخم پیکر بدتر است
یکنفر عمامه،یک تن پیروهن را میکشید
آن طرف تر یک نفر خلخال زن را میکشید
یک نفر با زورِ نیزه هی بدن را میکشید
نانجیبی گیسوی ارباب من را میکشید
این وسط هم ساربان در فکر یک انگشتر است
پاره پاره پیکر بی جان به روی خاک ریخت
آیه آیه سوره ی قرآن به روی خاک ریخت
کفر زد با خنجر و ایمان به روی خاک ریخت
هی سنان زد با سنان دندان به روی خاک ریخت
شاه زیر نیزه ها چشمش به سمت خواهر است
وای ده تا اسب حالا وارد گودال شد
با چهل تا نعل جسم شاه دبن پامال شد
وای زینب وقت غارت کردن اموال شد
زینبش بر سرزنان بالای تل بی حال شد
روضه خوان بس کن که قلب مادر او مضطر است
#سیدحسین_صمدی
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
کربلایت به خدا قبله ی دلهاست حسین
شب جمعه حرمت محشر کبراست حسین
«مادرت» آمده با ذکرِ «بُنَیَّ قَتَلوکْ»
عطر سیب حرمت جلوه ی زهراست حسین
#وحید_کتابی
@raziolhossein