#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
از حسن هرچه که در مرثیه کمتر سخن است
ام کلثوم غریب است چنانکه حسن است
غمش آنقدر بزرگ است که یک روضه ی آن
مثنوی گر بشود دفتر هفتاد من است
شیر دل می شود آن مرد که فرزند علی است
دختر فاطمه هر کس بشود شیر زن است
زینب دیگری از کرببلا رفت به شام
دختر دیگر زهراست که دور از وطن است
کربلا دید زنی را که قد افراشت و شد
مرثیه خوان حسینی که بدون کفن است
خیمه می سوزد و او حال عجیبی دارد
شاهد آتش در ، باخبر از سوختن است
شام بازار بدی دارد و گرز سخنش
هرکجا حرف کنیز آمده دندان شکن است
#محسن_ناصحی
@raziolhossein
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
دیار عشق و جنون پر ز آه مظلوم است
روایت غمشان صد کتاب منظوم است
هر آنچه کرببلا بر سر حسین آورد
حکایت دل پر خون ام کلثوم است
شریعه بسته شد و آب شد دگر نایاب
علی اصغر شش ماه از چه محکوم است
یکی فتاده به هامون ز خاک و خون غلطان
یکی اسیر و پریشان، ز یار محروم است
اگر چه زینب ثانی بود ولی او هم
همیشه در کنف ضل چهار معصوم است
نصیب زینب و تو شد فراغ و خون جگری
گواه صبر شما ذات حی قیوم است
تو دخت شیر خدایی تو شیر زن هستی
عناد با اسد اله چقدر مرسوم است
تو خطبه خواندی اگر در رثای مظلومان
کلام نافذ تو هم به گریه مختوم است
به شام و کوفه اسیران حقیر گردیدند
چقدر شام بلا نامبارک و شوم است
کسی که نسبت پیوند با حرامی داد
نفاق و دشمنی او همیشه معلوم است
نگشته بوته خاری هنوز لایق گل
نصیب هرزه فقط میوه های زقوم است
تو و سکینه به باب الصغیر سوریه اید
مزارتان حرم دوفقید مغموم است
تو عین صبر جمیلی تو زین اب هستی
که حسرت تو فقط بوسه ای ز حلقوم است
#جواد_کلهر
@raziolhossein
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
ياد تو ای تجّلی توحيد
عطرناب حضور آورده
نام پُرشورت ای خدا آئين
بردلم شوق و شورآورده
*ای كه ازسّرعشق آگاهی*
*نوری ازطورعصمت اللّهی*
اي كه آئينه ات پُراز نوراست
آينه دارپنج معصومی
دختر ماهِ ماه وخورشيدي
خواهرزينب ،ام كلثومی
*گوهربحر بوترابی تو*
*آفتابی ودرحجابی تو*
قدر تو اوج تاخدادارد
گرچـه مجهول مانده شوكت تو
می خروشد به روز رستاخيز
چشمه ی افتخار وعزّت تو
*مثل رنگين كمان خورشيدی*
*چشمه چشمه زُلال توحيدی*
همچو زينب درآستان شرف
دختر بانوی عفافی تو
مُحرم كعبه ی حيا شده ای
دور اين كعبه درطوافی تو
*سعی و زمزم حريم ايمانت*
*هاجروساره مات وحيرانت*
افترايی كه بسته اند به تو
جز دروغی به سير خلقت نيست
هرچه تاريخ را ورق زده ام
نـور را نسبتی به ظلمت نيست
*آن كه درحق توجفامی كرد*
*كاش ازفاطمه حيا مي كرد*
فصل فصل بهار زندگی ات
حاكی ازغُربت و غم و درداست
مثل زينب كه مادرغم هاست
اشك توگرم وآه توسرداست
*ای رسيده به عرش آوايت*
*بانوی غم ، فدای غم هايت*
درمدينه كنار قبر رسول
شاهدمـاجرای خانه شدی
همچولاله به موج آتش ودود
داغدار گُل وجوانه شدی
*آن كه غم در زمانه ديدتویی*
*خواهرمحسن شهيد تویی*
چه شبي بودآن شب دردی
كه تو را درد و داغ افسردند
همره داغ مادرت ماندی
جسم او را به نيمه شب بردند
*آسمان رفت و بر زمين چه گذشت*
*برتوو زينب حزين چه گذشت*
اف برآن مردمی كه ازغفلت
سنگ برنخل پُرشكوفه زدند
درشب قدر قدرنشناسان
تيغ كين برعلي به كوفه زدند
*تابه گوش توقدقتُل آمد*
*ناله ی تو برون ز دل آمد*
درمدينه چگونه پرپرديد
چشم توياس باغ حيدر را
ديدی ای پاره ی وجود علی
پاره هاي دل برادر را
*باز چشم توخون نگرشده بود*
*دلت ازپيش پاره ترشده بود*
آه بانو ببخش شعرم باز
چه سفرنامه ی غمی شده است
سخن ازكعبه ی وجودآمد
آه چشمم چه زمزمی شده است
*دل غمگين وچشم خون پالا*
*برده دل رابه سوي كرب وبلا*
كربلابود و صحنه ی ايثار
روز عاشوربود وغوغا بود
لحظه ی غرق شور رستاخيز
ملكوت عروج گل ها بود
*دامن آسمان زخون ترشد*
*همه گل های باغ پرپر شد*
آه وقتی به قتلگاه گُل
شاهدجسم بی سرش بودی
همره زينب و رباب آن جا
توتسّلای دخترش بودی
*بين دردو مصيبت واحساس*
*تازيانه چه كردبا گل ياس*
ای كه باخطبه ای شرار انگيز
كوفه وشام را تكان دادی
با كلامی به روشنایی نور
راه توحيد را نشان دادی
*گاه برنی نگاه مي كردی*
*آسمان را پُر آه می كردی*
بعداز آن درمدينه وهمه جا
ازحسين غريب می گفتی
ياد قرآن بر سر نيزه
ذكرشيب الخظيب می گفتی
*كم نشدلحظه ای غم ومحنت*
*شمع گشتی وآب شدبدنت*
بعد كرب وبلا به گلشن وحی
بی گل و بی جوانه ماندی تو
عاقبت از فراق جان دادی
رفتی و جاودانه ماندی تو
*بی خزان مانده تا ابد باغت*
*سوخت جـان «وفایی»از داغت*
#سیدهاشم_وفایی
@raziolhossein
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
اگـر چه حـال و هـوایـم ز اشـک معـلوم است
خدا گواست که شیعه همیشه مظلوم است
بـه صـبـح و شـام بـگـویـیـم یـکـصـدو ده بـار
عـدوی حـضـرت حـیدر به مرگ محکوم است
زدیــم فــالــی و قــرعــه بــه نـام او افــتــاد
دوبــاره کـار دل مـا بـه دسـت خـانـوم است
ثــنــا و حــمـد و سـتـایـش نـثـار بــانــویــی
که درشکوه وبزرگی ست گرچه مغموم است
الا کـه بــنــده نـوازیــت ارثــی از مــولاســت
همیشه عـادت تـو مـرحـمت به محروم است
تـویـی سـتـاره دوم به آســمــان عـلـی
بـدون مِـهـر تـو هـر دل ز نـور مـحروم است
بـه شـام و کـوفـه تـاریک خطبه خواندن تو
تـمـامـی از جـلـوات امـام مـعـصـوم است
کـسـی کـه نـسـبت پیوند گل به خار دهد
سـزای ایـن عـمـلـش مـیـوه هـای زقّوم است
رواسـت شـیـعـه بـرایـت حـسینیه سازد
فدای نام تو بانو که ام کلثوم است
چه می شودکه قبول ازظفرکنی این شعر
صله زدست کریمان همیشه مرسوم است
#حامد_ظفر
@raziolhossein
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
در کـودکـــیّ اش دیـــد بابا از نفـــس افتــاد
حیدر زمین تا خــورد زهرا از نفــس افتـاد
«لا»از نفـــس افتـــاد،«اِلّا»از نفـــس افتـاد
مفهــــوم «إلّااللّه»آن جا از نفــــس افـــتاد
دنبال زینب می دویـــد از خیمه تا گـــودال
در زیر پایش خــــاک حتّی از نفــس افتـاد
قطعه به قطعه ،دید اذان در ازدحــام تیـر
مثـــل مــــؤذن إرباً اربا از نفــس افتــــاد
ممسوس فی ذات خــدا ،مجنـــون بابا شــد
این گونه گفت از عشق ولیلا از نفـس افتاد
رخت اسارت را به تـــن می کرد وقتــی کـه
در بیــن تــن ها ، مــــرد تنها از نفــس افتــاد
تا نوحه خوان شد نوح و آدم دم زد از نامش
از شـــدّت گـــریــــه مسیحا از نفـــس افتـــاد
ماه از نفـــس افتــــاد، وللّه از نفـــس افتــاد
نفــــس علــی و فاطمـــه تا از نفـــس افتــاد
#سیدحسین_سقازاده
@raziolhossein
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
چه جان های که بر لب دیده ای تو
چه غم ها در دل شب دیده ای تو
به غیر از روضه ی جانسوز گودال...
هر آنچه دیده زینب، دیده ای تو
#سیدمجتبی_شجاع
@raziolhossein
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
عاشقان را غمِ سر نیست که سر ناچیزست
داغ این رنگ به سیمای جگر ناچیزست
تیر این راه بر آیینه نشستن دارد
سینه تا هست و دلی هست سپر ناچیزست
ذرّه را جذبهی خورشید قمر خواهد کرد
در بقا، نیستی ذره مگر ناچیزست؟
سر خورشید به نیزهست بزرگ است خبر
راه بستند ولی پیش خبر ناچیزست
بادیه بادیه آواره شدن چیزی نیست
تا برادر همه جا هست، سفر ناچیزست
راوی قصّهی دردست سخن کوتاه است
بار این داغ گران، کفّه اگر ناچیزست
او چه کردهست که از سنگ عرق میریزد
پیش اکسیر دمش قیمت زر ناچیزست
رد شدن از دل این شام بسی طولانیست
گرچه با بودن خورشید و قمر ناچیزست
#مجید_لشکری
@raziolhossein
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
ام کلثومم و صد داغ به پیکر دیدم
از همان کودکی ام داغ مکرر دیدم
طفل بودم که ز خانه پدرم را بردند
ریسمان دور سر فاتح خیبر دیدم
مادرم حامله بود و پسرش را کشتند
میخ را دوخته با سینه ی مادر دیدم
پدرم در دل محراب دو تا شد فرقش
جای یک ضربه ی شمشیر روی سر دیدم
بعد بابا وسط طشت ز ظلم جعده
پاره های جگر و خون برادر دیدم
هر چه را دیده دو چشم تر من از طفلی
بخدا کرب و بلا چند برابر دیدم
ارباً اربا شدن ماه حرم کشت مرا
مثل تسبیح تن پاره ی اکبر دیدم
چه بگویم که چه دیدم که سه شعبه تیری
گیر کرده به گلوی علی اصغر دیدم
سخت تر از همه نحر گلوی آقا بود
نیزه را در وسط گودی حنجر دیدم
#محمود_اسدی_شائق
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
گلوی هجر فشردم که داده آزارم
فراق یار چه کرده است با دل زارم
سلام صبح امیدم، سلام مطلع فجر
هنوز منتظر صبح روز دیدارم
برای من که گدایم جهان نمی ارزد
اگر ز دامن لطف تو دست بردارم
به اینکه آبرویم ریخته نگاه نکن
نگاه کن چقدر بی پناه و ناچارم
گره به کار من افتاده است بازش کن
مرا ز خانهء خود رد نکن گرفتارم
کسی نبودم و قدر و بها به من دادی
کسی نبوده بجز فاطمه خریدارم
تمام نوکریم را به روضه مدیونم
تمام زندگیم را به تو بدهکارم
صدای خواهر زینب می آید از کوفه
دوباره سینه زن خواهر علمدارم
هنوز گریه کن کوچه های شام و یهود
هنوز مضطر راه شلوغ بازارم
#رضا_دین_پرور
@raziolhossein
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
اسیر و زخمی و غمدیده سرشار از تالم تو!
به روی کودکان در اوج غمگینی تبسم تو!
رباعی ساخت در اوج بلاغت حضرت زهرا
برای این رباعی چیست مصراع چهارم، تو!
تو هم چون خواهرت محبوس زندان همان حاکم
عزیزِ بین مردم او، غریبِ بین مردم تو!
غریبی مثل مولایم علی بعد از رسول الله
سلام ما به تو آه ای سلام بی علیکم تو!
سلام ما به تو ای مهر پشت مهربان پنهان
سلام ما به تو ای برف ساکت دختر باران
سلام ما به غم وقتی که همراه شما باشد
به صحرایی که با آل محمد آشنا باشد
نمیدانیم و در این جهل ما تاریخ محکوم است
تو زینب بودهای یا خواهر تو امکلثوم است؟
ستیغ خطبهات دارد گواهی میدهد مارا
کلامی این چنین از کیست غیر از دختر زهرا
الا ای شعرهایت مطلع مرثیهخوانیها!
الا ای مهربان در کثرت نامهربانیها!
چرا مارا به بغضی ناگهانی میبرد تاریخ
و نامت را کنار آن فلانی میبرد تاریخ
معاذالله! وصل نور با ظلمت؟ چه میگویند؟
ببین پشت سر دخت علی ملت چه میگویند؟
چه جای شکوه از بعضی روایت ها که میبینم
مگر یکعده در تاریخ جز تهمت چه میگویند؟
بگو آن را که میگویید نسبت داشت با مولا
به او اولاد پیغمبر به جز لعنت چه میگویند؟
چه پرسم بعد از این از عامّه وقتی که میبینم
میان شیعیان یک عده بیغیرت چه میگویند
چه نسبت داشت کلثوم علی با قاتل زهرا
چه نسبت بود کفر محض را با زینب صغری
توحش را چه نسبت با حریر فاطمی اصلاً
چه نسبت زادهی صحاک را با زادهی گلشن
ببخشا شیعیانت را اگر کم گفتهاند از تو
فقط گهگاه در ماه محرم گفتهاند از تو
تو خود در سایهی خورشید زینب مستتر بودی
نبودیم اهل کشف امّا تو هم از اهل سر بودی
مرا بشناس من کوهم که نزد تو حقیر آمد
منم آن ابر پر باران که در بابالصغیر آمد
به قربان برادر خواهرت، بانو مرا دریاب!
فدای خاک پای مادرت، بانو مرا دریاب!
اگر شعر مرا دیدند از حسن کلام توست
که پای شعر شیعی تا ابد امضای نام توست
#سیدمحمدحسین_حسینی
@raziolhossein
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟
از مجلس اوست شیعه محروم چرا؟
زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟
پنهان شده نام امّ کلثوم چرا؟
#قاسم_صرافان
@raziolhossein
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#رباعی
شام از نفس گرم تو محروم نشد
آثار تو تازه ماند و معدوم نشد
تو دختر بانوی خلافت شکنی!
یک شام حریف ام کلثوم نشد
#مهدی_محمدتقی
@raziolhossein
۲۷جمادی الثانی سالروز شهادت حضرت #حضرت_سلطانعلی_بن_امام_محمدباقر علیه السلام در اردهال
#حضرت_سلطانعلی
عطر حضور داشت نفس های آخرش
آغوش جان گشود جنان در برابرش
تنگ غروب "درهء ازناوه " شوق وصل
پیچید شور نعرهء الله اکبرش
سلطانعلی ادامهء خط حسین بود
در این مسیر خون خدا بود رهبرش
جان داد یک قبیلهء عاشق به پای او
در غربتی عجیب که سخت است باورش
کرب و بلای دیگر شیعه شد اردهال
یک باغبان و این همه گلهای پرپرش
حُسن ختام بهتر از این می شود مگر ؟
در سجده بود کز تن او شد جدا سرش
در جمعه ای که جلوهء شور و شعور بود
پیچیده شد به قالی اندوه پیکرش
جان ها فدای غربت جدش که بارها
سیلی زدند بعد شهادت به دخترش
اشک "کمیل" اگر که نمیشد روان ز چشم
میسوخت در شرارهء اندوه دفترش...
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
#حضرت_سلطانعلی_ابن_امام_باقر
#حضرت_سلطانعلی
#مشهد_اردهال
حریم حضرت سلطانعلی صفا دارد
نسیم تربت او عطر کربلا دارد
به پایبوسش اگر با نیاز روی آری
خدا به خاطر او حاجتت روا دارد
گشوده بر قدم زائران خود آغوش
چقدر عاشق دیدار آشنا دارد
ز آستان ملک پاسبان تو مولا
کجا روم که دلم کار با شما دارد
حدیث غربت تو در دل زمان جاری است
هنوز جلوه به قالی و چوب ها دارد
به اشک دیده بشوییم گرد قالی را
که هر چه دارد از آن قطعه بوریا دارد
بسان چشمه ی فین عاشقانه می گرییم
حساب گریه ی ما را فقط خدا دارد
به کربلای علی ابن باقر از سر درد
"کمیل" نای دلم شور نینوا دارد
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
#حضرت_سلطانعلی_ابن_امام_باقر
#حضرت_سلطانعلی
#مشهد_اردهال
سلام اي سيد وسلطان دلها
درود اي عشق تو مهمان دلها
سلام اي سبز پوش دشت اشراق
به پابوست ملك پيوسته مشتاق
زلال چشمه سار كوثري تو
علي ابن امام باقري تو
حديث عشق را فصل الخطابي
گل صدبرگ عصمت وگلابي
فروغ پنجمين مهر كمالي
صفاي سرزمين اردهالي
به باغ آرزوي ما بهاري
حريم نور را آيينه داری
سخاوت آبرومند عطايت
شجاعت بوسه زد بر خاك پايت
قيامت امتداد كربلا بود
كه خونت جوشش خون خدا بود
شهادت وامدار خون پاكت
بهشت از عاشقان سينه چاكت
گل توحيد شد خون جبينت
فداي آن نماز آخرينت
شكسته خاطريم از ماتم تو
چه سنگين است انبوه غم تو
غمت ياﺩ آور داغ حسين است
كه جاري اشك زهرا از دوعين است
دهد بوي مدينه مشهد تو
دلم شمع مزار و مرقد تو
جلاي مهر ﺑﺮ آیينه ام زن
مدال نوكري بر سينه ام زن
نگاه خواهشم سوي تو باشد
« كميل » از جان ثناگوي تو باشد
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
#حضرت_سلطانعلی_ابن_امام_باقر
#حضرت_سلطانعلی
#مشهد_اردهال
سفره ی نذری مادر بازهم برکت گرفت
نامت آمد جبرییل از زایران سبقت گرفت
هرکسی از یک طریقی آمدوحاجت گرفت
قالی کاشان به پایت بوسه زد قیمت گرفت
خوب فهمیدی که عشق مردم ایران علی ست
این همه راه آمدی گفتی فقط سلطان علی ست
عشق از نور علی نوری مجدد آفرید
ازهمان دم که علی ابن محمد آفرید
مستی ماراخدا اینگونه بی حد آفرید
حال مارا دید درایران دومشهد آفرید
ازسرایران الهی کم نگردد سایه ات
خوش به حال هرکسی که می شود هم سایه ات
خوب بابایت برایت ماجرا را گفته بود
داغ هارا دیده بود و روضه هاراگفته بود
داغ سرهایی که شد از تن جدا را گفته بود
باتو حتما ماجرای بوریاراگفته بود
آمدی تامثل جد تشنه ات پرپرشوی
دورازشهرخودت باشی و بی لشکر شوی
.
.
.
یاحسینی گفت و آنجا روضه را از سر گرفت
تشنه بود و جام را از چشمه ی کوثر گرفت
آنقدر کرب و بلا شد تا مدینه پر گرفت
طبق رسم هاشمیون روضه ی مادر گرفت
درنگاهم این پسر یک فرق دارد با پدر
آه در اینجا حرم دارد پسر اما پدر.
#مجید_تال
@raziolhossein
#حضرت_سلطانعلی_ابن_امام_باقر
#حضرت_سلطانعلی
#مشهد_اردهال
در سجده ی حضور سرش چون بریده شد
زیباترین حماسه ی عشق آفریده شد
فریاد و شور و رزم و عطش چون حسین داشت
سلطانعلی شهید مرام و عقیده شد
اندوه او تداعی داغ محرم است
پشت فلک دوباره ز ماتم خمیده شد
یک دشت در برابر او پرپر از خزان
او باغبان این همه گلهای چیده شد
تا شد دلش هوایی دیدار روی دوست
بر قامتش لباس شهادت بریده شد
جریان گرفت در رگ خشکیده ی زمین
خون خدا ز حنجر سرخش چکیده شد
خورشید سر بریده بر آمد ز کوهسار
در گوش شب پیام رسان سپیده شد
در آن غروب تا که غریبانه پر کشید
خطی ز خون به صفحه ی صحرا کشیده شد
آغوش جان گشود به رویش بهشت قرب
آوای" ارجعی" ز ملائک شنیده شد
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
#حضرت_سلطانعلی_ابن_امام_باقر
#حضرت_سلطانعلی
#مشهد_اردهال
تا سجده برد ملت آزاده به خاک
تن شسته به خون و آبرو داده به خاک
سلطان علی از نسل امام باقر
در مشهد اردهال افتاده به خاک
......
نسبت به امام باقرش داده خدا
فخریه ز نسل طاهرش داده خدا
مانند زیارت حسین است ، آری
اجری که برای زائرش داده خدا
.....
این گل که گلاب از او ببوید تاحشر
خضرازحرمش حیات جوید تاحشر
داغی که ز یاران شهیدش به دل است
چون لاله ز تربتش بروید تاحشر
#سیدمحمد_رستگار
@raziolhossein
#حضرت_سلطانعلی_ابن_امام_باقر
#حضرت_سلطانعلی
#مشهد_اردهال
تشنهی خونین بدن ، کشتهی در اردهال
آه از آن ساعتی ، که میزدی بال بال
زائر تو زائرِ... ، کشتهی در کربلاست
زان که شبیه حسین ، سر از تن تو جداست
بوی حسین شهید ، در حرمت میوَزَد
گر که همه جان دهیم ، در غم تو میسِزَد
قتلِگَهَت روضهی ، بازِ شه کربلاست
یاد تنی بی کفن ، روی لبم این نواست:
......
(آه از آن ساعتی ، که با دل چاک چاک
نهادی ای تشنه لب ، صورت خود روی خاک
تنت به سوز و گداز ، لبت به راز و نیاز
سوی خیامِ حرم ، دو چشم تو مانده باز
آمده از خیمه گه ، خواهر غم دیده ات
دید که شمر از جفا ، نشسته بر سینه ات
گفت بده مهلتی ، تا برسم در برش
برادرم تشنه است ، مبر سر از پیکرش)
#محمدعلی_انصاری
@raziolhossein
#حضرت_سلطانعلی_ابن_امام_باقر
#حضرت_سلطانعلی
#مشهد_اردهال
السلام ای در جمالت نور وجه ذوالجلال
ای غریب اردهال
السلام ای شاهزاده، حجت الّهی خِصال
ای غریب اردهال
آه و واویلا جدا کردند سر از پیکرت
مثل جد اطهرت
از چه دانستند نامردانه خونت را حلال؟
ای غریب اردهال
درهجوم تیرو نیزه ازنفس افتادی و...
ازفرس افتادی و...
بر زمین خوردی شبیه طائر بشکسته بال
ای غریب اردهال
مثل شهزاده علی اکبر شدی صد پاره تن
زیر تیغ اهرمن
مثل جدت بین مقتل حرمتت شد پایمال
ای غریب اردهال
مثــل جدت بی رمــق افتــــــــاده ای در قتلگاه
بی معین و بی پناه
خوب شد خواهر نبود وقتی تو می رفتی زحال
ای غریب اردهال
خواهری از خیمه تا مقتل صدا می زد حسین
دست و پا می زد حسین
زیر خنجـــــر نالـــهی واغربتــــا می زد حسین
دست و پا می زد حسین
#محمدعلی_قاسمی
@raziolhossein
#حضرت_سلطانعلی_ابن_امام_باقر
#حضرت_سلطانعلی
#مشهد_اردهال
حرمت جنت اعلاست خدا می داند
مشهدت باغ تماشاست خدا می داند
از غلامی درت صاحب منصب شده ام
هر که شد نوکرت آقاست خدا می داند
دامنت را ندهم تا به قیامت از دست
محشر لطف تو بر پاست خدا می داند
مرقد و صحن و سرایت چه صفایی دارد
هرچه نور است در اینجاست خدا می داند
نبرم پیش کسی غیر شما شکوه ز درد
چشمت اعجاز مسیحاست خدا می داند
هر شب جمعه که پابوس شما می آئیم
کربلا در نظر ماست خدا می داند
روضه های تو زند شعله به سامان دلم
در غمت دیده چو دریاست خدا می داند
آنچه در مدح شما گفته و خوانده است (کمیل)
مَثَل قطره و دریاست خدا می داند
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
🏴به مناسبت رحلت جناب امامزاده #سید_محمد_بن_علی_الهادی علیهماالسّلام (۲۹جمادی الثّانیه)؛ ايشان عموی بزرگوار مولایمان حضرت امام زمان عجّلاللهتعالیفرجه و مدفون در سامرا هستند
#حضرت_سید_محمد
#سید_محمد
ای قلم! در خویش جاری کن مرا
بر وفای عهد، یاری کن مرا
آمده وقت ادای نذر من
مزرعه، دفتر؛ مضامین، بذر من
با وضوی اشک و غسلِ در سبو
«هر چه میخواهد دل تنگت، بگو»
السّلام ای میر والا احتشام!
حضرت سیّد محمّد! السّلام!
ای محمّد نام! اباجعفر لقب!
بر رسول و خاندانش منتسب
از تبار حیدر و زهراستی
روشنای سامرایی، راستی
حُسن صورت از حسن داری ولی
حُسن سیرت از حسین بن علی
ای گل بُستان زین العابدین!
وی به باغ علم باقر، خوشهچین!
رنگ صدق صادق و گفتار تو
عطر کظم کاظم و رفتار تو
ای علی موسی الرّضا را پور راد!
وی جواد بن جواد بن جواد!
آفرین بر این همه پیوند پاک!
هم به هادی، هم به تو فرزند پاک!
بر تو زیبنده، سریر سروری
مثل عبّاسی، برای عسکری
شیعه باید با وضو خوانَد تو را
حضرت صاحب، عمو خوانَد تو را
خلق در اوج کرامت داندت
لایق شأن امامت داندت
داده حق بر بارگاهت، امتیاز
قبلهی حاجاتی و باب نیاز
دوست تنها نه ز تو دردش دوا
بلکه دشمن هم شود حاجتروا
از «زلال» فیض، جامی ده مرا
بار دیگر قسمتم کن سامرا
#علیاصغر_مؤمننیا_زلال
@raziolhossein
#حضرت_سید_محمد
#سید_محمد
بین راه سامرا خورشید پیدا میشود
آسمان درهاش روی زائران وا میشود
یک حیاط کوچک و یک گنبد فیروزه ای
روستا با این حرم عرش معلی میشود
هرقبیله اختلافاتش به پایان میرسد
تا گدای آستان قدس اقا میشود
قاضی مردم خود سبع دجیل است و یقین
با قسم بر نام او حل معما میشود
دست رد اینجا ندیده هیچکس! چیزی بخواه
برگه حاجات خیلی زود امضا میشود
چه فلج ها که دراینجا روی پا می ایستند
چه مریضی ها که با لطفش مداوا میشود
ما گرفتاریم اما هیچ جای غصه نیست
حضرت سید محمد شافع ما میشود
آنقدر بالاست شانش که امام عسکری
در عزای رفتن او قامتش تا میشود
رفت از دنیا ولی پیراهنش غارت نشد
پای داغش روضه گودال افشا میشود
نه کسی با پا به پهلویش لگد زد چند بار
نه کسی با خنجری از سینه اش پا میشود..
#سیدپوریا_هاشمی
@raziolhossein
#حضرت_سید_محمد
#سید_محمد
حریم حضرت سید محمد است اینجا
بهشت اهل دل از فیض سرمد است اینجا
دلی که زنده شد اینجا دگر نمی میرد
که روضه ای زِ بهشت مخلّد است اینجا
اگر که باز کنی چشم دل عیان بینی
که از ملائکه پر رفت و آمد است اینجا
اگر که زائر این آستانه ای زنهار
که حرمت حرمش بس مؤکد است اینجا
مباد حرمت این آستان شکسته شود
که هر گناه عذابش مشدّد است اینجا
کسی اگر که تهی دست آمده بد نیست
ولیک دست تهی رفتنش بد است اینجا
زِ هر قبیله به این قبله روی می آرند
که در میان قبائل زبان زد است اینجا
هر اختلاف که دارند از او مدد گیرند
هنوز داوری اش زیب مسند است اینجا
به هر که می نگری بهرش آورد نذری
کسی نگفته که نذر کسی رد است اینجا
مطاف کعبه بود،چون امام هادی را
بزرگ مرقد فرزند ارشد است اینجا
براستی زِ شرافت بر آسمان بالد
سری که خم شده در پای مرقد است اینجا
جلوتر از پدر ماجدش زِ دنیا رفت
کسی که نزد برادر بس امجد است اینجا
امام عسکری از غم کند گریبان چاک
به ماتمش که غم و داغ بی حد است اینجا
علی به زائر او التفات ها دارد
بلی به لطف یدالله مؤیَّد است اینجا
سخن زیاد بود«رستگار» لب بربند
حریم حضرت سیّد محمّد است اینجا
#سیدمحمد_رستگار
@raziolhossein