#امام_حسین
#عاشورا
#عصر_عاشورا
با چشم اشک بار علیکنّ بالفرار
با قلب داغ دار علیکنّ بالفرار
وقتی کمان حرمله شلاق دست شد
پنهان و آشکار علیکنّ بالفرار
جان هم رسیده گرچه به لب هایتان ولی
با حال احتضار علیکنّ بالفرار
در ساحل فرات علمدار کربلا
شد چون علم ندار ، علیکنّ بالفرار
راه عبور ، معبر غارت گران شده
از گوشه و کنار علیکنّ بالفرار
دیدید مثل ابر بهار اشک ریختیم
آتش نشد مهار علیکنّ بالفرار
از من به لاله های حرم عمه جان بگو
حتی به روی خار... علیکنّ بالفرار
با این که مشکل است و همه بانوان ما...
...هستند با وقار علیکنّ بالفرار
حتما به دختران حرم گوشزد کنید
تا هست گوشوار علیکنّ بالفرار
دقت کنید گم نشود هیچ کودکی
امشب در این دیار علیکنّ بالفرار
با چکمه ها به سوی حرم روی اسب خویش
تا شمر شد سوار علیکنّ بالفرار
با این که از مصائب این دشت پر بلا
لا یمکن الفرار... علیکنّ بالفرار
#مصطفی_متولی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#حضرت_زهرا_وداع
#فاطمیه
نه اینکه نشد اشک چشمم دوایت
خودت خواستی مرگ باشد شفایت
فدای صدای سلام نمازت
چرا در نمیآید امشب صدایت
غریبی نکن با غریب مدینه
منم، فاطمه! یار درد آشنایت
چه دنیای تلخی است دنیای بیتو
برای منِ بیکس و بچههایت
به آتش زدی تا بمیری برایم
عزیزم الهی بمیرم برایت
بببین حال آشفتهام را که زینب
تسلّی به من میدهد در عزایت
برو گرچه شرمندهام تا قیامت
از اینکه نشد جانم آخر فدایت
برای من و این یتیمان دعا کن
اگرچه شکسته است دست دعایت
برای دل من که باید ببینم
از این پس در این خانه خالیست جایت
#مصطفی_متولی
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
تا در حریم امن ولا پا گذاشتهست
پا جای پای حضرت زهرا گذاشتهست
رنگ خدا بگیرد از او نور هر سحر
چادر نماز فاطمه را سر کند اگر
عطری شبیه یاس پراکنده میکند
مانند فاطمه به علی خنده میکند
ما که بیانمان به مقامش نمیرسد
حتی گمانمان به مقامش نمیرسد
تنها شنیدهایم که او همسر علیست
یا بهتر اینکه فاطمۀ دیگر علیست
آن لحظههای سمت خدا پرکشیدنش
از بچههای فاطمه، مادر شنیدنش
از لحظههای خاطرهانگیز خلقت است
زیباترین تصور عشق از محبت است
ماه علی به نافلههای شب است، او
سنگ صبور درد دل زینب است، او
از بس که نام فاطمه نزدش مقام داشت
خیلی زیاد پیش حسن احترام داشت
آمد کنیز حضرت حبلالمتین شود
زهرا اراده کرد که امّالبنین شود
از آسمان کرامت دستش فراتر است
گنجینۀ منوّرۀ چار گوهر است
یاقوت و درّ و گوهر و الماسآفرین
صد آفرین به حضرت عبّاسآفرین
عباس آفرید، چه شیری عجب یلی
آیینۀ ابهت مردانۀ علی
آنکه توجّه همه را جلب میکند
با یک نگاه معجزه در قلب میکند
آن ماورای حد تصّور شهامتش
آن که شکسته پشت حسین از شهادتش
#مصطفی_متولی
@raziolhossein
#امام_حسین
#اسارت
#شام #مجلس_یزید
وقتی رسید قافله در مجلس یزید
بالا گرفت قائله در مجلس یزید
اشک سر بریده در آمد که پا گذاشت
زینب میان سلسله در مجلس یزید
زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای
با پای پر ز آبله در مجلس یزید
داغ رباب تازه شد آن لحظه ای که دید
بالا نشسته حرمله در مجلس یزید
با کینه ای به قدمت تاریخ، کفر داشت
با دین سر مقابله در مجلس یزید
دف ها به روی دست، و کِل می کشید مست
مطرب میان هلهله در مجلس یزید
بزم شراب بود و چه کردند پای تشت
رقاصه ها پِیِ صِله در مجلس یزید
ای وای، بین جام شراب و سر امام
چندان نبود فاصله در مجلس یزید
بالا که رفت چوب، سه ساله بلند شد
صبرش نداشت حوصله در مجلس یزید
شد اشک چشم، بغض و بدل کرد این چنین
آتش فشان به زلزله در مجلس یزید
صحبت که از خرید و فروش کنیز شد
افتاد باز ولوله در مجلس یزید
خون خورد زینب و جگرش پاره پاره شد
از دست إبن آکله در مجلس یزید
#مصطفی_متولی
@raziolhossein
#امام_حسین
#اسارت
#شام #مجلس_یزید
وقتی رسید قافله در مجلس یزید
بالا گرفت قائله در مجلس یزید
اشک سر بریده در آمد که پا گذاشت
زینب میان سلسله در مجلس یزید
زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای
با پای پر ز آبله در مجلس یزید
داغ رباب تازه شد آن لحظه ای که دید
بالا نشسته حرمله در مجلس یزید
با کینه ای به قدمت تاریخ، کفر داشت
با دین سر مقابله در مجلس یزید
دف ها به روی دست، و کِل می کشید مست
مطرب میان هلهله در مجلس یزید
بزم شراب بود و چه کردند پای تشت
رقاصه ها پِیِ صِله در مجلس یزید
ای وای، بین جام شراب و سر امام
چندان نبود فاصله در مجلس یزید
بالا که رفت چوب، سه ساله بلند شد
صبرش نداشت حوصله در مجلس یزید
شد اشک چشم، بغض و بدل کرد این چنین
آتش فشان به زلزله در مجلس یزید
صحبت که از خرید و فروش کنیز شد
افتاد باز ولوله در مجلس یزید
خون خورد زینب و جگرش پاره پاره شد
از دست إبن آکله در مجلس یزید
#مصطفی_متولی
@raziolhossein