eitaa logo
رضیع الحسین (نوحه)
3.1هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
6 فایل
جهت دسترسی و استفاده از اشعار مذهبی به کانال شعرمذهبی رضیع الحسین علیه السلام بپیوندید @raziolhossein @raziolhossein تبلیغات و تبادل ❌❗
مشاهده در ایتا
دانلود
یه شب توی خواب میدیدم تو آغوش تو خوابیدم ناز منو می کشیدی  روی تورو می بوسیدم لالایی می خوندی برام  سرم رو شونه تو بود چشام خواب گرفته بود  بهشتُ انگار می دیدم اما یه دفه درد به پهلوهام نشست تو خواب بودم بابا که اون مردک پست مهلت نداد حتی چشامو واکنم زد بی هوای یه طوری که پرم شکست انقد دویدم توی صحرا که بریدم هی زجر کشیدم منو هی زجر کشیدم از درد دیگه خوابی به دیده هام ندیدم بابا حسینم حسینم حسینم موی سپیدمو ببین  ، قدخمیدمو ببین چین افتاده رو پیشونیم زجر کشیدمو ببین نه گوشواره دارم بابا  نه چادر نه زیوری حتی دیگه تار میبینم  زخمای دیدمو ببین اما هنوز تو ویرونه منتظرم    حتما میایی لحظه های آخرم بابا اگه نمردم از این همه زجر میخوام تو اغوشت از این دنیا برم سر روی خاک به یاد پاهات که میزارم میگم که روشن میشه با تو شب تارم مردمم می بینن که منم خدایی دارم بابا حسینم حسینم حسینم @raziolhossein1
بابا، خبر داری، دیگه چشمام ، نمی بینه بابا، خبرداری،که دست زجر سنگینه بابا ، خبر داری، چقد حال ، دلم زاره کنج خرابه راه میرم دستم،به دیواره کجا بودی وقتی دست منو می بستن آه و واویلا کجا بودی وقتی سر منو شکستن آه و واویلا روی سجادهٔ تو خواب بودم شمرواردشد/بابا مُردم پریدم من،یه جوری زد که باصورت/زمین خوردم حسین جانم «حسین جانم۴ ما هر دوتامون صورتامون غرقه درخونه گیسوی ما هر دو پر از خاکه ، پریشونه ما هردوتامون از بلندی بر زمین خوردیم ما هردوتامون روی خاکا با جبین خوردیم تواز رو نیزه باسنگِ زنای شامی افتادی بابا برات بمیرم بین اون همه حرامی افتادی بابا حرامی دید دستام داره می لرزه/ زمینم زد به کتفم ساربان زد با تَهِ نیزه / زمینم زد حسین جانم «حسین جانم۴ بابا خبر داری کجا رفتم چیا دیدم بابا خبر داری که روی خاک خوابیدم بابا خبر داری لباس پاره می پوشم بابا خبر داری که خون می ریزه از گوشم اومدن برا تماشا ، نبودی بابا خیلی دلم سوخت بازار برده فروشا ، نبودی بابا خیلی دلم سوخت مارو جای غلاما و کنیز روم جا دادن/زبونم لال به هم می گفتن اینها خارجی زادَن/زبونم لال حسین جانم «حسین جانم۴ @raziolhossein1
سلام بابا خرابه با تو شده کربلام بابا منم رقیه من کجا و شام بابا آخر نشد که بغلت بیام بابا سلام بابا شبیه زهرا شده سر تا پام بابا ببین دیگه نمیبینه چشام بابا چیزی دیگه نمونده از موهام بابا رمق نداشت جسمم کتک خوردم به خاطر اسمم کتک خوردم چه مهمونی چه صورت زخمی و روی گلگونی نگو میخوای بری پیشم نمی‌مونی خبر دارم که رفتی نیزه گردونی چه مهمونی عجب موهای خاکی و پریشونی تو هم شبیه من نداری دندونی چطور منو میبوسی با لب خونی جون منو رو لبم آورده این دندونای خیزرون خورده @raziolhossein1
مسافرم سلام          که آخر اومدی  پس بدنت کجاست  که با سر اومدی کنج ویرونه شدی مهمونم ممنونم من خودم روضه برات میخونم از رو نیزه افتادی میدونم  واای نرو بابا پیشِ مادرت هنوز تازه است خونِ حنجرت اباالمظلوم ابتا حسین ببین قدم خمید    شبیه مادرت نمیبینه چشام   پیر شده دخترت جای تازیانه رو بازومه  پهلومه کم شده موهای من معلومه مثل تو رقیه ام مظلومه زدن بابا منو زود به زود چشام تاره پیکرم کبود اباالمظلوم ابتا حسین رو میگیرم ازت         شبیه عمه هام که جای دست زجر   مونده پای چشام منو توی رفت و آمد میزد بد میزد جای هرکی که نمیزد،میزد با همون کینه بی حد،میزد  واای همه دردام شد فراموشم بابا وقتی پاره شد گوشم @raziolhossein1
دلم بهم گفت که تو میای به زودی  چه بوسه ها برات فرستادم رو نیزه بودی به کام تلخم یه کم عسل می خواستم دیدم که دخترا بابا دارن ، بغل می خواستم کبوده صورت من از دست زجر که بی ادبه کبوده صورت من نوازشت رو می طلبه  ... کبوده صورت من نبوسیدی منو عجبه ... ای بابا اومدی ، داره تموم میشه نفسام می بینی ، مزارمه خرابه ی شام بند دو دم غروبه گلایه هام به چوبه دیدم با خیزرون یزید روی لبت می کوبه یه شب نبوده که راحتم بزارن شده بابا بخوای ، سر بریده شو بیارن... مردیم و زنده شدیم بستن اسیرا رو با طناب مردیم و زنده شدیم آوردنت  تو بزم شراب مردیم و زنده شدیم اذیت شدیم نه مثل رباب  ... غمام زیاده زدنت، بهونه ،  دخترت رو گرفت زدنت، رباب دوید سرت رو گرفت بند سه تنت رو خاکه ولی سرت رو داری فدات بشم،  چقد هوای دخترت رو داری خدا به ماها تو رو دوباره داده کم اومدی ولی همین کم از سرم زیاده انگشتر تو که رفت انگشت دستتم بریدن انگشتر تو که رفت گوشواره از گوشم کشیدن انگشتر تو که رفت یه روز خوش چشام ندیدن ...قربون دستت نفسم ، دست توئه اجازه ی من رسیدی ، به تشییع جنازه ی من @raziolhossein1
منو از تو جدا کرده ای خدا مرگش بده خولی عجب شری به پا کرده تا خودش خسته شده واسه کتک شمر رو صدا کرده بابا جونم منو راحت نمیذاره / همش میگه با فریاد / چرا پیشت نمیاد/ اگه بابات دوست داره منو راحت نمی‌ذاره/ امون از تازیونه‌اش/ اینم بابا نشونش/ ببین بازوم ورم داره بابا جونم ____ یه شب راحت نخوابیدم این شبا تا صبح از درد لگدهاشون می‌نالیدم لحظه‌ای بابا اگه خوابم می‌برد خوابت رو می‌دیدم تو خوابم داداش اکبر بود / تو بودی و رباب انگار/ تو چشماش اشک شوق بود و/ رو دستاش علی اصغر بود تو خوابم داداش اکبر بود /ولی با ضربه‌های شمر / پریدم از خواب و گفتم / اگه می‌مردی بهتر بود باباجونم @raziolhossein1
یه وقتی اومدی که من نایی ندارم ببخش که اسباب پذیرایی ندارم غصه سرم ریخته ببخش وضعم به هم ریخته ببخش بعد اتیش خیمه ها موهام یه کم ریخته ببخش قافله شهر شام رفت-میون ازدهام رفت با گل سر باباجون-چندتا النگوهام رفت از این و اون سرت رو دست به دس گرفتم از نیزه ها اخر بابامو پس گرفتم تموم کن اینجا سفرو حالا که اومدی نرو از تو موهات پاک می کنم با معجرم خاکسترو نه راستی معجری نیست-یک تیکه روسری نیست از استینای پاره-معجر بهتری نیست تموم راهو اومدم پای پیاده روی تنم جای کبودیا زیاده با کیا بودم روبرو چیزایی دیدم که نگو محله یهودیا خداروشکرنبود عمو همونکه راه اب بست-دستمو‌با طناب بست سر علی رو،رو نی-جلو چش رباب بست @raziolhossein1
امشب مگه مهمون نداری درهمی سامون نداری من خیزرون خوردم عزیزم تو چی شده دندون نداری غصه خوردی مثل شمع آب شدی اضطراب کشیدی بی‌تاب شدی هر دفعه چشات می‌خواست خواب بره داد زدن سر تو بد خواب شدی چه موهایی سفید کردی یه روزه با آتیش دلت عالم میسوزه لباست پاره شد غصت نباشه میگم عمه برات چادر بدوزه سعی کن از خاک باباتو برداری برگشتم من امشب بابا داری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دورو بر ما ازدحامه،رو سرم آتیش بامه گوشواره‌های یادگاری،تو گوش دخترای شامه بَده طفلی دست به دیوار بره پابرهنه بین انظار بره بده واسه ی یه پرده نشین با لباس پاره بازار بره زجر که آرزو رو از من گرفت گل سر نه مورو از من گرفت نمیدونم چراسیلی که زد سراغ عمو رو از من گرفت می‌بردم اسمتو سیلی می‌خوردم میزد اما باز اسمت رو میبردم سه ساله کشتنش زحمت نمیخواست نمیزد باز من از دوریت می‌مردم چهل منزل دست قاتل بودی برگشتی حیف ای کاش کامل بودی @raziolhossein1