eitaa logo
رضیع الحسین (نوحه)
3.1هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
6 فایل
جهت دسترسی و استفاده از اشعار مذهبی به کانال شعرمذهبی رضیع الحسین علیه السلام بپیوندید @raziolhossein @raziolhossein تبلیغات و تبادل ❌❗
مشاهده در ایتا
دانلود
فاوف لنا الکیل آخر قصه م رو مث حرش کن فاوف لناالکیل تو این بد و خوب تصورش کن فاوف لناالکیل دستای خالی منو پرش کن شکرا لله که شدم گدای خونه زاد ابی عبدالله شکر لله که کمش برای من زیاده  ابی عبدالله شکرا لله می گذره شبای قدر به یاد ابی عبدالله کاش باشه روزیه ما ، کربلا و تصدق علینا ، کربلا بند دوم بازم شب قدره فقط ارادت بنویس برامون بازم شب قدره یه کم لیاقت بنویس برامون بازم شب قدره یه سال  زیارت بنویس برامون روزیه خوب اینه که بیاره مارو تقدیر ، در این خونه روزیه خوب اینه که همه بشیم نمک گیر ، در این خونه روزیه خوب اینه که جوون بیایم ،بشیم پیر در این خونه بهترین آرزوهاست کربلا بهترین جای دنیاست کربلا @raziolhossein1
داره قرار از  دله عقیله میره ایشالا خیمه هایی که زدی آتیش نگیره ایشالا هیچکس ، غصه ی یار نگیره ایشالا هیچ پای برهنه ای به خار نگیره ایشالا عصر دهم ذبح نکنن برادرمو ایشالا عصر دهم به هم نریزن این حرمو ایشالا عصر دهم نریزن اشک مادرمو‌    عزیز زهرا حرمت ، حرم بمونه تا به ابد تو خیام ، بیدار نشه کسی با لگد بند دوم عباس که اومد،    بهش بگو علمدار برا دل رباب ، یه چند تا مشک ، اضافه بردار کمون به دستی ، یه کمی اون طرف تر نگاشو دوخته به سپیدیه گلوی اصغر  ایشالا عصر دهم عمود خیمه دست نخوره ایشالا عصر دهم کسی سر تو رو نبُره ایشالا عصر دهم شمر نیست اونی که دستِ پره  ، عزیز زینب عزیزم ، دلشوره داره خواهر تو می میرم ، رو نیزه ها بره سر تو @raziolhossein1
برس که باید کفنمو ببندی این اولین شهیده که ، میفته از بلندی برای مردا چه سخته  سر به زیری ولی چشای مسلمت هنوز نخورده تیری خدا به خیر کنه و کسی نیفته از روی زین خدا به خیر کنه و بی دست کسی نیفته زمین خدا به خیر کنه و   دلم خوشه فقط به همین ، ایشالا خیره الهی ، از اینجا آه کشیده نری به حرم ، از علقمه ، خمیده نری بند دوم رمق ندارم آخه نفس بریدم سلام آخرم رو  با   لبای پاره میدم لب تشنه بودم برا من آب آوردن  دلم گرفت همینکه اسمی از شراب آوردن بی سر دعا می کنم روزت رو نیزه ها نشه طی بی سر دعا می کنم‌ اشک تو در نیاد روی نی بی سر دعا می کنم زینب نره به مجلس می ، خدا نیاره الهی ، سرت با سنگ تکون نخوره الهی ، لب تو خیزرون نخوره @raziolhossein1
دلم بهم گفت که تو میای به زودی  چه بوسه ها برات فرستادم رو نیزه بودی به کام تلخم یه کم عسل می خواستم دیدم که دخترا بابا دارن ، بغل می خواستم کبوده صورت من از دست زجر که بی ادبه کبوده صورت من نوازشت رو می طلبه  ... کبوده صورت من نبوسیدی منو عجبه ... ای بابا اومدی ، داره تموم میشه نفسام می بینی ، مزارمه خرابه ی شام بند دو دم غروبه گلایه هام به چوبه دیدم با خیزرون یزید روی لبت می کوبه یه شب نبوده که راحتم بزارن شده بابا بخوای ، سر بریده شو بیارن... مردیم و زنده شدیم بستن اسیرا رو با طناب مردیم و زنده شدیم آوردنت  تو بزم شراب مردیم و زنده شدیم اذیت شدیم نه مثل رباب  ... غمام زیاده زدنت، بهونه ،  دخترت رو گرفت زدنت، رباب دوید سرت رو گرفت بند سه تنت رو خاکه ولی سرت رو داری فدات بشم،  چقد هوای دخترت رو داری خدا به ماها تو رو دوباره داده کم اومدی ولی همین کم از سرم زیاده انگشتر تو که رفت انگشت دستتم بریدن انگشتر تو که رفت گوشواره از گوشم کشیدن انگشتر تو که رفت یه روز خوش چشام ندیدن ...قربون دستت نفسم ، دست توئه اجازه ی من رسیدی ، به تشییع جنازه ی من @raziolhossein1
میگن که تنهاست ، شده تو خیمه گریون حسین غریب شده بچه فرستاده به میدون دلت گرفته ست ، یه خرده هم خمیدی غصه برات بسه ، تو داغ اکبرو چشیدی بزار برن نبینن اونایی رو که دور منن بزار برن نبینن تو کوچه ها منو می زنن  بزار برن نبینن گوشواره از گوشا می کَنن ، غمات زیادن یکی ام  ، تو کوچه راه مادر و بست یکی زد ، حسن همونجا بود که شکست بند دو زدن یه روضه ست ، نزدنت یه روضه ست بچه های منو بغل گرفتنت یه روضه ست رو سینه ی تو ، مونده یه زخم کاری پسرت اونقده ریز بود  نشد،  تو دست بیاری موندم تو خیمه حسین تا سر به زیر نیای به حرم موندم تو خیمه حسین   من هم شکسته شد کمرم موندم تو خیمه حسین از غصه ی تو با خبرم  ، از زینب فدای ، دله  از من غریب تر تو چیزی نیست، قربونی های خواهر تو @raziolhossein1
عموی مایی هوای مارو داری نشده تا حالا ،بین ما دوتا ، فرق بزاری زره نداره ؟ کوچیکه پیکرش نه ؟! چرا قاسم می تونه جنگ کنه ، برادرش نه ! میخوام که تو بغلت از تن جدا بشه سر من میخوام که تو بغلت مثل علی ت شه پیکر من میخوام که تو بغلت سر شه  دمای آخر من تشنه لب، دریای خون کجا و تنت ؟ می دونن ، غریب شدی  زیاد زدنت بند دو رسیدم از راه ، ولی تو‌داری میری من اومدم برات سپر بشم نفس بگیری آب فراتو ، روی لب تو بستن نیزه رو وقتی که تو سینه ی تو بود شکستن نفس نفس می زنی نشسته شمر رو‌ سینه چرا ... نفس نفس می زنی قرآن که جاش نبود زیر پا ... نفس نفس می زنی جز زخم ازت نمونده به جا ... واسه تو ، دستای کوچیکم سپره کاش کسی ، لباس کهنه ت و  نبره @raziolhossein1
خواستم بمونی ولی خودت نزاشتی پیش بابات حسن به روم نیار،  زره نداشتی علی زره داشت خرد شده مثل شیشه تو که بدون جوشنی ، ببین تنت چی میشه ولی تو ریز نشدی کشیده تر شده تن تو ولی تو ریز نشدی زحمت نداره بردن تو ولی تو ریز نشدی فرق داره نیزه خوردن تو   عزیز خیمه زدنت ، توام به خون نشسته شدی زدنت  ، یه استخون شکسته شدی ... بند دو ای شاخ شمشاد برات رمق نزاشتن با خون روسرت ،  روی موهات حنا گذاشتن غریت همینه آره همینه تقدیر تو رو با سنگ ازم گرفتنت باباتو با تیر تقدیر نوشته برات خونی بگیرمت به بغل تقدیر نوشته برات رو نی بری به ماه عسل تقدیر نوشته برات شکسته جون بدی به اجل   عزیز خیمه روی خاک ، مثل عسل شده بدنت قربون ، نفس نفس نفس زدنت @raziolhossein1
تیر منتظر بود ولی چه می دونستی دلت می خواست بگی که تشنمه نمی تونستی قضیه داره که تو رو انتخاب کرد شیش ماهه کشتنو یکی دیگه تو کوچه باب کرد شیش ماهه ای رو زدن روز ولادتش نشده شیش ماهه ای رو زدن گهواره قسمتش نشده شیش ماهه ای رو زدن هیچ جایی صحبتش نشده ... واویلا کشته شد ، محل نداد کسی بهشم بی هوا ، لگد زدن به مادرشم بند دو لبای تشنه ت غصه ی بی حساب خورد تا روی دست گرفتمت چشات به نهر آب خورد کمون داراشون دل مارو سوزوندن تیره بزرگتر از تو رو ، به حلق تو نشوندن اشک خجالت من از خون روی حنجرته اشک خجالت من از حجم کوچیک سرته اشک خجالت من از انتظار مادرته ... واویلا پسرم ، قلب پدر مزار توئه پسرم ، داداشتم کنار توئه بند سه بگو دروغه تو بی خبر نرفتی تا حالا تو بدون مادرت سفر نرفتی برای اینکه نشی بیدار می خونم بقیه ی لالایی مو سر مزار می خونم یه سالتم نشده ازم گرفتنت پسرم یه سالتم نشده سر مزارتن یه حرم یه سالتم نشده چه خاکی ریخته شد به سرم  واویلا پسرم ، آروم بخواب مواظبتم روی نی ، سرت بره مراقبتم @raziolhossein1
دیدم پر از خون بسته به موی اسبی دیدم داری زمین می ریزی وقتی روی اسبی گرما شدید بود با یه سلام لبات سوخت خدافظی نکرده کشتنت ، دلم برات سوخت زهراییه غم تو دیدن که سد شدی زدنت زهرا ییه غم تو از کوچه رد شدی زدنت  زهرا ییه غم تو روخاک... لگد شدی .... زدنت  واویلا عزیزم ، چند بار صدات زدم ولی ولی تو ، یکبار بابا صدام نزدی تنت به بابا رسیده اربا اربا چیزی برای من نموند از اون جوون رعنا  برات بگم از بدن پاره پاره هر کی میره یه تیکشو تو دست برام میاره جمع شد چه جمع شدنی ! تیکه به تیکه بود جگرم جمع شد چه جمع شدنی! دست خورده شد چقد ثمرم جمع شد چه جمع شدنی !  اینقد که ریز نبودم پسرم   واویلا این علی ، رفت و نموند برای حسین رو زمین ، صد تیکه شد  عصای حسین @raziolhossein1
از روی خاکا پاشو حسین رسیده داداشتو ندیده بودی با قد خمیده شکوهت اعجاز شده قیامتی باز برای کشتنت اومد چهار هزار تیر انداز  از مشک پاره شده خجالت حرم می ریزه از مشک پاره شده اشکای مادرم  می ریزه از مشک پاره شده آواره  رو سرم می ریزه تن تو ،  غرق به خون برابر من تن تو ، پا خورده قبل پیکر من بند دو‌ نوای آهت به مادرم رسیده یه دست شکسته گریه کرد واسه یه دست بریده نشد که بیشتر کنار تو بمونم دلم تو خیمه بود نشد برات نماز بخونم  رفتی با رفتن تو خندید سنان به قد خمم رفتی با رفتن تو گوشواره جمع شد از حرمم رفتی با رفتن تو داداش که نه ، یه کوه غمم   !  برادر من رفتی و ، هنوز تو سر به دار منی رفتی و ، رو نیزه هم کنار منی بند سه تو رو نی هم که باشی همنشینی ایشالا روی نیزه زینبو اسیر نبینی ایشالا تو شام‌ دیگه بهت نخندن سرتو رو با معجر حرم به نی نبندن ایشالا که سر تو کنار نهر آب نبرن ایشالا که سر تو مقابل رباب نبرن ایشالا که سر تو به مجلس شراب نبرن  ، برادر من سر تو ، تو شام می بینه غم یه سره سر تو ، ایشالا که  خرابه نره @raziolhossein1
درده برام کنج بی کسی بشینی آسمونی چند صباحی رو زمینی دریا دلی کمو منو هم می بینی دوتا گلم آرزو دارن که برات کاری کنن خونی بریزن زیر پات دق می کنم اسیری برن خواهرات بزار برن زینب رو اسیر نبینن ... سه ساله دختربچه ت رو پیر نبینن تن تو رو ، رو کهنه حصیر نبینن ... سخته دارن اکبرو درهم می بینن ... پیش علی ت خودشونو کم می بینن ... چند شبه که تو چش تو غم می بینن... دلواپسه مادرشونن یه سره کاش نبینن خیمه ازت بی خبره شمر اومده مارو اسارت  ببره  .... بزارن بی سر شن غمت نباشه ... نزار ببینن داره تنت می پاشه ... فدات بشن بهتر زینب از خداشه @raziolhossein1
تنها بودی سرنیزه ها می زدنت دیر اومدم‌ چیزی نموند از بدنت داره تو رو بغل می گیره حسنت بس که تورو غریب گیر آوردن عمو‌ از رو تنت لباساتو بردن عمو حتی وحوش غصه برات خوردن عمو ... هزار تا زخم رو خاک تنت می کارن باید واسه تشییعت حصیر بیارن میخوام ببوسم روتو اگه بزارن بارونی از نیزه روی پیکرته ... کار تمومه نفسای آخرته ... آه می کشی خنجری رو حنجرته شمر اومده ببره سرت رو عمو هی می کشه خنجرشو  زیر گلو نیزه مدام بدنتو کرد زیر و رو چطوری جرأت کرد موتو  دس بگیره نزاشت گلوت چند لحظه نفس بگیره سرت رو می سپارم عمه پس بگیره @raziolhossein1
رفتی همه اینو‌ بدونن که یلی لفظ اومدی حالا شبیه عسلی ... مثل حسن جون میدی و تو بغلی ... گفتی عمو یل تو جوشن نمی خواد چی شده که نفس تو در نمیاد ... دیدی عمو چه کاری سنگ دست تو داد ... پاهات داره رو خاکا کشیده میشه ... صدای استخونات شنیده میشه ... تو تشییعت باباته که دیده میشه از بدنت داره میره جون حسن دست حسین پر شده از خون حسن قبل عموت تو شدی مهمون حسن سنگا شدن نقل دومادی  رو سرت بی کسی ریخت از بدن بی سپرت قد کشیدی خالیه جای پدرت ... یتیم گیرت آوردن دل بابات سوخت ... تو حسرت یک بوسه بودی،  لبات سوخت چشات هنوز باز بود، آی دلم برات سوخت ... @raziolhossein1
نه کفنی نه سری روی بدنی تشنه بخواب حالا که رو دست منی ... حیف که درست نشد دست و پا بزنی ... جون دادنت مصیبت قافله شد بچه زدن ... برای چی هلهله شد کشتن تو افتخار حرمله شد ... یه قطره آب می خواستی زبون نداشتی جوابی غیر از تیرِ کمون نداشتی برای جون دادن حتی جون نداشتی .... داد می زدم سر پسرم رو نبَر راستی علی از سر نیزه چه خبر ؟ بچه مگه بی مادرش میره سفر ... بند نمیشه ... به نی سر طفل رباب حالا باید سر و ببندن با طناب کاشکی نیاد سر تو به بزم شراب سرت رو بالا بردن آخه تو ماهی به مادر پیرت کن رو نی نگاهی زمین نیفتی بیشتر از این الهی @raziolhossein1
تن عریان تو پوشونده گرد و غبار زیارت کردن سینت رو ده تا سوار نمیزارن تو گودال تا کنار تو بیام زیر پای مرکب رفتی پیش چشام حرمت عرش شکست وقتی که روی سینت نشست دلواپس جون دادی کاشکی شمر قبل از کشتن چشمت رو میبست دیر رسید خواهرت بوسید از رگ های حنجرت به خورشید آسمون سپرد کمتر بتابه رو پیکرت روبرو بودی با تیغ صدتا سپاه دست پر میرفت حتی شمر از قتلگاه تو رو برگردوندن ذبحت راحت نبود تو که جون دادی کاش لااقل تشنت نبود خیلی خالیه جات دق کردن تو صحرا بچه هات تو رو توو حصیر کهنه ای جمعت کردن بمیرم برات دریای در خروش گریه کردن واسه تو وحوش از بازار شام یه پیرهن واسه تو میفرستم بپوش @raziolhossein1
امشب مگه مهمون نداری درهمی سامون نداری من خیزرون خوردم عزیزم تو چی شده دندون نداری غصه خوردی مثل شمع آب شدی اضطراب کشیدی بی‌تاب شدی هر دفعه چشات می‌خواست خواب بره داد زدن سر تو بد خواب شدی چه موهایی سفید کردی یه روزه با آتیش دلت عالم میسوزه لباست پاره شد غصت نباشه میگم عمه برات چادر بدوزه سعی کن از خاک باباتو برداری برگشتم من امشب بابا داری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دورو بر ما ازدحامه،رو سرم آتیش بامه گوشواره‌های یادگاری،تو گوش دخترای شامه بَده طفلی دست به دیوار بره پابرهنه بین انظار بره بده واسه ی یه پرده نشین با لباس پاره بازار بره زجر که آرزو رو از من گرفت گل سر نه مورو از من گرفت نمیدونم چراسیلی که زد سراغ عمو رو از من گرفت می‌بردم اسمتو سیلی می‌خوردم میزد اما باز اسمت رو میبردم سه ساله کشتنش زحمت نمیخواست نمیزد باز من از دوریت می‌مردم چهل منزل دست قاتل بودی برگشتی حیف ای کاش کامل بودی @raziolhossein1
گفتم نیا مغیره ها حیا ندارن گفتم نیا دآغتو رو دلم میزارن اومدی حیف که خسته دیدمت آینه ی من،  شکسته  دیدمت سرو علی، نشسته دیدمت   آه زخمیه دستای نامردی تو مردم تا  به خونه برگردی تو بند دوم به کی بگم گرفته بغض راه گلومو با یه غلاف از من گرفتن آرزومو شعله زده ، آتیش به جون من   حرف دله،  من و تو و حسن پیش یه مرد ، زنو نمی زنن    آه برگشتی به خونه اما نیلی دق دادن علی رو با یه سیلی @raziolhossein1
زبان حال امیرالمومنین علیه السلام با صدیقه طاهره سلام الله علیها  داره دل جوون تو یک دنیا آرزو درد و دلاتو این دم آخر بهم بگو حتی رمق نداری که از من بگیری رو  از این شکستنت ، جونم بدم کمه زخم تومرهمی نداشت ای مرهم همه ای زخمیه  غلاف،  کارم کشید به آه درده بگن که زهرا رو زد یه غلام سیاه دستای یه حوریه مگه چقد تاب داره یکی نگفت ای قنفذ ، زدن هم آداب داره شرمنده ی چشات شده این صورت کبود اگه تو بستر افتادم تقصیر من نبود شرمنده ام دل می کنم از خونه ی تو زود گریه نکن علی ، به گریه هام بخند من سر به زیر شدم که تو باشه سرت بلند شرمنده ام اگه اشک تو آتیشه آقا سر غسل تنم ،موهات سپید میشه میگم به پیغمبر که توو کوچه تنها بودی با دستای بسته ت هم پناه زهرا بودی @raziolhossein1
زبان حال مولا دلخوریم از روزگار،  آتیش زدن رویای مارو‌ همسر از همسر خجالت می کشه دنیای مارو خونه ی خوشبختی مون حالا شده ویرونه ی ما پای نامحرم نباید وا می شد تو خونه ی ما تو افتادی ولی بازم برام  سپر بودی می بردنم تو زیر در بودی نمی تونستی از جا پاشی تو افتادی چطوری دوره کردنم دیدی طنابو دور گردنم دیدی نمی تونستی اما  پاشی یه دل از من ،  یه دست از تو چه پهلویی شکست از تو ... بند دوم از زبان حضرت زهرا (سلام الله علیها) فکر نمی کردم یه روز اینقد زیاد شه غربت من ببینم داره می ریزه اشک تو رو صورت من گریه داری ؟ گریه کردن که به یه مولا نمیاد سرتو پایین بیار ، دستم دیگه بالا نمیاد دارم میرم لاله ها عمرشون به دنیا نیست تو دنیا دیگه جای زهرا نیست  گریه واسه عمر کمم کن  حلالم کن نود روزه که زحمتت دادم کبود شده تو خونه ت افتادم یه کم دیگه تحملم کن جوون بودم حالا پیرم حلالم کن،  دارم میرم @raziolhossein1
از ما گذشت وقتی شکسته گوشواره از ما گذشت خدا برا کسی نیاره وقتی می رفت ، قدش رشیده بود وقتی اومد ، ولی خمیده بود چادرشو رو خاک کشیده بود...  آه تو سینه یه بغض بی حد داریم ... از کوچه خاطره ی بد داریم ... یکی زدی ولی اومد صدای چندتا من جون دادم دستای تو نرفته بالا با زدنت سیاهی رفت چشاش  برگ گلم  ، ضرر داره براش بسه نزن ، آخه می مونه جاش   آه راه میره  با چشمایی که تاره این سیلی تقاص سختی داره @raziolhossein1