eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.1هزار دنبال‌کننده
520 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای عموی حضرت خورشید ، ای فرزند ماه ای برای آخرین پیغمبرِ حق ، تکیه گاه ... بهترین یار و ملازم ، بهترین پشت و پناه ذوب در دین خدا گردیدی از آغازِ راه عطر اَکملت لکم با تار و پودت شد عجین نوش جانت باد آغوشِ امیرالمؤمنین ... وارث کعبه تو هستی سید بطحا تویی ابن ساقی و ابا ساقی تویی ، سقا تویی ما سراپا تشنه ایم و حضرت دریا تویی صاحب نورِ علیِ عالیِ اعلا تویی ... ای که هردم می‌چکد از هردمت جوشن کبیر دستگیر عالمی پس دست ما را هم بگیر لحظه ای که بوی باران ابابیل آمده از فراز آسمان ها سیل سجیل آمده یا سپاه ابرهه با لشگر فیل آمده... یا زمانی که به کوهِ نور ، جبریل آمده شاهدِ اعجاز و اسرارِ نبوت بوده ای بر سرِ سجاده های وحی دعوت بوده ای لحظه ای که کعبه آغوش خودش را باز کرد یاعلی گفت و مسیری تازه را آغاز کرد... جعفر طیار با عشق علی پرواز کرد تا فلک این ذکر زیبا را طنین انداز کرد نسل در نسل تو با شور شهادت زنده است با رشادت های تو دین خدا پاینده است رسم تو دلدادگی بود اسم تو عبد مناف در شب موی محمد می نمودی اعتکاف یار غارش بودی و با دشمنانش در مصاف سال ها گِردِ رسول الله بودی در طواف کعبه ی حاجات تو چشم رسول الله بود دیده ی حق بین تو تفسیرِ لا اکراه بود... غرق بودی در شکوه قل هوالله احد مست بودی دائم از صهبای الله الصمد معنی نورٌ عَلی نور همسر بنت اسد از ازل نور علی با توست تا شام ابد پس بخوان در هر سحر با حضرت پروردگار لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار غربتِ شعبِ ابیطالب پریشانت نکرد تندبادِ حادثه درگیر طوفانت نکرد ای پدر ، این ناگواری ها پشیمانت نکرد تو مسلمان بوده ای احمد مسلمانت نکرد بی‌گمان مشمول لطف حضرت صاحب شده است هر که مجنون علی بن ابیطالب شده است ... @raziolhossein
نام تو به روی لب مکرر دارد در دل غم داغ تو پیمبر دارد یک لحظه به ایمان شما شک نکند هر کس که به دل ولای حیدر دارد @raziolhossein
دردی پدر کشید و فراقی پسر کشید داغی پسر کشید و کفن بر پدر کشید گرچه یتیم بود پیمبر ، در این عزا از هرکه بود  درد ،  علی بیشتر کشید چشمش که بست حضرت عمران اهل بیت مولا به روی گونه او چشم تر کشید چل سال هی به گرد پیمبر طواف کرد چل سال روی سینه خود یک سپر کشید تا داشت جان برای نبی سینه چاک کرد تا داشت سر برای خدا دردسر کشید تا مرتضی به دوش پیمبر شود خلیل یک عمر منتظر روی دوشش تبر کشید در شِعبِ او سه سال پیمبر پناه داشت با هرچه داشت، او همه را زیر پر کشید مادر ، عروس ، همسر او فاطمه شدند با عشق ، نام  فاطمه‌ها را به زر کشید شیر آورد زنی که خودش  شیررزاده است  از اوست  نعره  شیرِخدا در خطر کشید شعرش حماسه بود علی را رجز به رزم عزمش بلند و جام بلا را به سر کشید تیغی بجای خویش و یکی هم بجای او  گر مرتضی به معرکه تیغ دوسر کشید او شد کفیل و ارث  شد از او سقایتش عباس اگر لباس کفیلی به بر کشید داغ پدر کشید علی و زمین نخورد داغی که  خورد بر جگرش  پشت در کشید آخر مدینه دید علی مو سفید شد وقتی که  وای فاطمه را از جگر کشید @raziolhossein
کسی از شعر ، از توصیف از اندیشه آن سوتر کسی از دیگران برتر کسی دیگرتر از دیگر   کسی بشکوه ، همچو بوقبیس و صور و نور است او نفس گیر است وصف نام او صعب العبور است او   به جا مانده است در دوران هزاران رمز و راز از او سخن گفته است در لفافه تاریخ حجاز از او   به تکلیف ازل باید برون از وزن و از قالب تمام عمر بنویسم ابوطالب ابوطالب   ابوطالب که آرامش گرفت آرام از لحنش نمک گیر است دنیا تا ابد از سفره پهنش   برای زنگیان لبخندهایش حکم آزادی است کلید کعبه دور گردنش میراث اجدادی است   بخوان او را که طعم واژه هایش چون رطب باشد قلم در دست او چون رقص شمشیر عرب باشد   زمین نشناختش در آسمان پیچیده آوازش بخوان او را بخوان ابیات لامیه است اعجازش   دلش مانند آتش زیر خاکستر حرارت داشت که پنهان بر سر سجاده با توحید خلوت داشت   چه توحیدی که در اندیشه انسان نمی گنجد که ایمانش درون کفه میزان نمی گنجد   به قرآن از صمیم قلب بر این باورم مردم اگر ایمان او کفر است من هم کافرم مردم در آن دوران که دوران گرم انکار محمد بود ابوطالب به تنهایی هوادار محمد بود   به توصیف وجودش این سخن از مصطفی کافیست که در شعب ابوطالب ، ابوطالب مرا کافیست   زمینی نیست آغوشش پر از رمز و پر ازراز است چه دستی دارد او احمد نواز است و علی ساز است   خدایی که علی را با محمد آشنا کرده مساجد را در آغوش ابوطالب بنا کرده   به قرآن از صراط مستقیمش قبله بود آگاه به استقبال فرزندش ترک برداشت بیت الله   هلا شاعر هر آنجایی که غم شد بر دلت غالب بگو آهسته با خود یا علی ابن ابیطالب   تو سلطان نجف هستی ، پر از دُر کن جهانم را در ایوان طلایت از طلا پر کن دهانم را   خودت تقدیر شعرم را پر از شور و شعف بنویس برایت از پدر گفتم ، برایم یک نجف بنویس   @raziolhossein
کدام شعر به وصفش سر خطر دارد؟  به وصف او که خودش شعرهای تر دارد! تمام شعر جهان یک طرف، مقابل آن  قصیده ای که مدال از پیامبر دارد بگو به قوم عرب مصرعی مشابه آن  بیاورد هر کس دعوی هنر دارد به ارث برده علی از پدر دلیری را  به وقت معرکه چون شیر اگر جگر دارد!  فضایلش را از فاطمه سوال کنید  عروس خانه از این رازها خبر دارد کسی که گفته مسلمان نبود ابوطالب  بیاورد سند معتبر اگر دارد به مدحت پدری که علی ست فرزندش  سزاست کعبه ی شعرم شکاف بردارد! به حول محور او واژه واژه ی غزلم قدم برهنه به رسم طواف بردارد کسی که سینه ی اشعار کفر را بدرد  اگر که تیغ بلیغ از غلاف بردارد به پای مصرع شعرش نمی رسد حتی جهان واژه اگر ائتلاف بردارد!  @raziolhossein
ابوطالب شدی و دست حق در آستین داری چنین نور امیرالمومنین را در جبین داری به صورت نور حیدر را به سیرت حسن احمد را جمالی آنچنان داری کمالی اینچنین داری  زمان از تو زمین از تو امان از تو امین از تو ستون آسمان ها هستی و پا بر زمین داری مسلمان بوده ای وقتی نبود اصلأ مسلمانی بدین ترتیب دین داری و عمری درد دین داری بلاغت در سخن داری دقیقأ مثل فرزندت به هنگام رجز خوانی کلامی آتشین داری از آن سو جعفر طیار از این سو حیدر کرار چه سهمی پیش آن داری چه ارثی نزد این داری نبی با رفتنت یک سال را سال عزا خوانده عجب جائی میان قلب ختم المرسلین داری اگر در خانه کس باشد همین یک جمله بس باشد همین بس که تو در خانه امیرالمومنین داری @raziolhossein
در صف محشر کف افسوس برهم میزند.. هرکسی گامی دراین دنیا برایت برنداشت.. ۲۶ رجب سالروز وفات مومن قریش حضرت ابوطالب تسلیت باد @raziolhossein @raziolhossein1
انوار توحید است در جان ابوطالب شد کعبه زاده طفلِ دامان ِ ابوطالب این مرد بابای امیرالمومنین باشد طعنه زده بر خلق ایمان ابوطالب @raziolhossein
کسی از شعر ، از توصیف از اندیشه آن سوتر کسی از دیگران برتر کسی دیگرتر از دیگر   کسی بشکوه ، همچو بوقبیس و صور و نور است او نفس گیر است وصف نام او صعب العبور است او   به جا مانده است در دوران هزاران رمز و راز از او سخن گفته است در لفافه تاریخ حجاز از او   به تکلیف ازل باید برون از وزن و از قالب تمام عمر بنویسم ابوطالب ابوطالب   ابوطالب که آرامش گرفت آرام از لحنش نمک گیر است دنیا تا ابد از سفره پهنش   برای زنگیان لبخندهایش حکم آزادی است کلید کعبه دور گردنش میراث اجدادی است   بخوان او را که طعم واژه هایش چون رطب باشد قلم در دست او چون رقص شمشیر عرب باشد   زمین نشناختش در آسمان پیچیده آوازش بخوان او را بخوان ابیات لامیه است اعجازش   دلش مانند آتش زیر خاکستر حرارت داشت که پنهان بر سر سجاده با توحید خلوت داشت   چه توحیدی که در اندیشه انسان نمی گنجد که ایمانش درون کفه میزان نمی گنجد   به قرآن از صمیم قلب بر این باورم مردم اگر ایمان او کفر است من هم کافرم مردم در آن دوران که دوران گرم انکار محمد  بود ابوطالب به تنهایی هوادار محمد  بود   به توصیف وجودش این سخن از مصطفی کافیست که در شعب ابوطالب ، ابوطالب مرا کافیست   زمینی نیست آغوشش پر از رمز و پر ازراز است چه دستی دارد او احمد نواز است و علی ساز است   خدایی که علی را با محمد آشنا کرده مساجد را در آغوش ابوطالب بنا کرده   به قرآن از صراط مستقیمش قبله بود آگاه به استقبال فرزندش ترک برداشت بیت الله   هلا شاعر هر آنجایی که غم شد بر دلت غالب بگو آهسته با خود یا علی ابن ابیطالب   تو سلطان نجف هستی ، پر از دُر کن جهانم را در ایوان طلایت از طلا پر کن دهانم را   خودت تقدیر شعرم را پر از شور و شعف بنویس برایت از پدر گفتم ، برایم یک نجف بنویس   @raziolhossein
.     عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست      شب زیارت مخصوص سیدالشهداست          🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷           وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم                  السلام علی الحسین                وعلی علی ابن الحسین                  وعلی اولادالحسین                وعلی اصحاب الحسین                       لبیک یاحسین             🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸       هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان      ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات .
آبروی ماست گریه آبروداریم ما با لباس مشکی‌ات عمریست خو داریم ما با طهارت‌بودن از ارکان مجنون‌بودنست حرف مولا می‌شود هرجا وضو داریم ما چشم ما بی‌اشک بی‌خیراست بی‌خیرش نکن که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما حرف ما در روضه‌ها با اشک گفته می‌شود در میان گریه با هم گفتگو داریم ما دامن‌آلوده شدیم اما تو پاکش می‌کنی روسیاه از غفلتیم اما رفو داریم ما حضرت عباس حامی عزاداران توست چه هراس از طعنه‌ها وقتی عمو داریم ما هرکسی دل را به‌دستت داد از مردم برید تا که دریا هست کی سودای جو داریم ما؟ خوب و بد ما به حسینیه پناه آورده‌ایم خوب و بد از پرچم تو رنگ و بو داریم ما آرزوی کربلا بر پیرها که عیب نیست کربلایی نیستیم و آرزو داریم ما شهر با یک یاحسین ما معطر می‌شود هرکجا نام تو باشد های و هو داریم ما لحظه‌های آب‌خوردن هم به فکر روضه‌ایم بغض خشکیِ لب و بغض گلو داریم ما در غمت آیات قرآن روضه‌خوانی می‌کند آب دریا و بیابان روضه‌خوانی می‌کند @raziolhossein
شب جمعه است مقدر بنما یاالله اربعین پای پیاده حرم ثارالله سحری راه بیفتیم زایوان نجف همگی روبه سوی صحن اباعبدالله @raziolhossein
اصلا حواسم نیست که فرصت ندارم خیلی برای بندگی همت ندارم اینقدر زیر خاک خوابیده اند مردم چشمی برای دیدن عبرت ندارم امروز و فردا می کنم هنگام توبه حالی برای ترک معصیّت ندارم ارزان خودم را باختم در دار دنیا اما حواسم نیست من قیمت ندارم افتادم اما باز دستم را گرفتی جایی به جز این خانه من عزت ندارم وای از شبی که صورتم بر خاک قبر است چیزی برای خانه ی غربت ندارم باب نجات شیعه ی زهرا، حسین است چشم امیدی جز به این رحمت ندارم وقتی حسین بن علی را دوست دارم از هیچ چیز دیگری وحشت ندارم شب های جمعه مادری قامت خمیده هی بوسه می گیرد ز رگ های بریده @raziolhossein
به سرم تا همیشه منّت توست فَخرِ من نوکریِ هیئتِ توست کاش می شد که زائرت بودم آرزویم فقط زیارتِ توست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راه تو بود راه و بقیه ،چاه است عشق تو و آلِ تو چراغ راه است این است ، چکیده ی پیامِ «بعثت» مَردم به خدا علی ،ولی الله است @raziolhossein
امشب ای غار حرا از هر شبی زیباتری  مشرق نورانی خورشید عالم‌گستری  شب‌نشینی کرده روی تخته سنگت جبریل  این دل شب راز‌دار بعثت پیغبمری  گوش تا آوای «اقراء بسم ربک» بشنوی  ناز کن بر مه که غرق نورِ حیِّ داوری  گر چه شب را با محمّد صبح کردی سال‌ها  امشب از او یافتی هر لحظه فیض دیگری  کوه های مکه می‌گردند دورت تا سحر  گرچه در فرشی ولی از عرش اعلا برتری  چشم شو، روی دل‌آرای پیمبر را ببین  در کنار او گل لبخند حیدر را ببین  --  آی انسان‌ها کلام کبریا را بشنوید  وحی نازل شد همه حکم خدا را بشنوید  بانگ جبریل امین پیچیده در غار حرا  گوش تا آوای جان‌بخش حرا را بشنوید  بانگ «اقراء بسم ربک» با ندای جبرئیل  نغمه ی تهلیل ختم‌الانبیا را بشنوید  این صدای منجی کل جهان خلقت است  بشنوید ای کل خلقت این صدا را بشنوید  تا به کی افسانه ی بیگانگان در گوشتان  گوش تا امشب صدای آشنا را بشنوید  فرق بت‌ها را به همراه پیمبر بشکنید  با کمان حمزه از بوجهل‌ها سر بشکنید  --  ای بتان کعبه عمر بتگران سر آمده  بشکنید اینک که ابراهیم دیگر آمده  منجی کل بشر بیرون شد از غار حرا  با کلام روح‌بخش حی داور آمده  موسی عمران دیگر آمده از کوه طور  یا مسیحا با ندای روح‌پرور آمده؟  همچنان هارون که با موسی‌بن‌عمران یار بود  همره پیغمبر اسلام، حیدر آمده  پای در چشم زمین و آسمان در مشت اوست  پیش رو حکم خداوند است و حیدر پشت اوست  --  محو شو ای تیرگی نور آمده نور آمده  محفل توحید را شیرین‌ترین شور آمده  دیوها را آید از هر سو نهیب‌الفرار  دسته دسته بر زمین از آسمان حور آمده  ای تمام کوه های مکه این آوای کیست؟  این محمّد یا همان موساست کز طور آمده  روز روز جشن آزادی زن‌های اسیر  یا که عید دختران زنده در گور آمده  با تبر محکم به فرق بتگران باید زدن  این چنین از خالق معبود دستور آمده  باید اینک پشت حمال الحطب را بشکنید  با شجاعت هر دو دست بولهب را بشکنید  --  ای امین وحی اینک بانگ «اقرأ» ‌ساز کن  یا محمّد از زبان ما سخن آغاز کن  یا محمّد همچو خورشید از حرا بیرون بیا  بر تمام کائنات آغوش خود را باز کن  سنگ اگر از چار سو آید سپر کن سینه را  با تبسم آنچه را می‌بایدت ابراز کن  پرچم توحید را بر قله ی عالم بزن  خلق را از شرق تا غرب جهان آواز کن  یا محمّد برترین اعجاز تو قرآن توست  هان، بگو، اعجاز کن اعجاز کن اعجاز کن  ما تو را از انبیا اعجاز برتر داده ایم  بعد قرآنت وصیی مثل حیدر داده ایم  --  ای همه پیغمبران در انتظار بعثتت  وی تمام عالم امکان دیار بعثتت  سنگ‌‌های کعبه می‌گویند تو پیغمبری  کوه های مکه بی‌صبر و قرار بعثتت  مکه و مصر و حجاز و کوفه و شامات نه،  وسعت ملک خدا باغ و بهار بعثتت  نیست بیم از غزوه های خیبر و احزاب و بدر  تا بوَد در دست حیدر، ذوالفقار بعثتت  تا مکان باقی‌ست، تا چرخ زمان در گردش است  می‌‌رسد بر خلق، فیض بی‌شمار بعثتت  بعد تو دیگر نیاید در جهان پیغمبری  آری آری تا قیامت همچنان پیغمبری  --  ای فراز قله ی هستی لوای حکمتت  آفرینش تا قیامت غرق بحر رحمتت  سال‌ها و ماه ها و هفته ها و روزها  می‌درخشد تا قیامت آفتاب حکمتت  با لب شیرین گشودی روی و خندیدی به سنگ  سنگ هم شرمنده شد از خلق و خوی و خصلتت  بیشتر آزار دیدی از همه پیغمبران  ای همه پیغمبران مبهوت صبر و همّتت  تا زمین و آسمان بر پاست تو پیغمبری  تا جهان باقی‌است ماییم و کتاب و عترتت  این دو، تا روز قیامت با همند و با همند  هم نجات عالمند و هم چراغ آدمند  --  ما مسلمانیم و مهر وحدت ما یا علی است  وحدت آن دارد که او را رهبر و مولا علی است  چیست وحدت؟ چنگ بر«حبل‌المتین» حق زدن  ای تمام مسلمین حبل‌المتین تنها علی است  تفرقه یعنی جدا از دامن حیدر شدن  متحد باشید ای یاران امام ما علی است  در سپهر وحدت و ایمان و عشق و اتحاد  محور توحید و خورشید جهان‌آرا علی است  من کی‌ام تا نفس پیغمبر امام ما شود  فاش می‌گویم امام حضرت زهرا علی است  ما تمام عمر با قرآن و عترت زیستیم  نیستیم آن دم که در خطّ ولایت نیستیم  --  کیست احمد؟- شهر علم کبریا و در: علی است  باطن و ظاهر علی، اول علی، آخر علی است  دست و شمشیر خدا، چشم خدا، وجه خدا  نص قرآن است آری، نفس پیغمبر علی است  آن دو تن باید که بگریزند از میدان جنگ  تا شود معلوم تنها فاتح خیبر علی است  فتح بدر و فتح خیبر حقِ شیرِ داور است  الفرار ای روبهان از معرکه، حیدر علی است  گر شوی غافل به سوی این و آنت می‌برند  ای برادر راه خود را گم نکن، رهبر علی است  «میثما» نه شافعی نه مالکی نه حنبلی  بعد پیغمبر فقط مولا علی مولا علی  @raziolhossein
چو همطراز تو درعرصه ی وجود نبود جواب مسئله ی ما بجز( نبود)، نبود به احترام تو بت ها به سجده افتادند وگرنه هیچ دلیلی بر این سجود نبود حرا گواهی این که کسی به خلوت تو به جز خدا و علی لایق ورود نبود کنار تو پر جبریل سوخت ، ثابت شد که شان و منزلت او در این حدود نبود لب ملایکه را ذکر نیست جز صلوات چرا که بهتر از این در جهان سرود نبود به هرکجا که وزیده است بوی تو ، جایی برای عنبر و مشک و گلاب و عود نبود دلیل (رحمة للعالمین) شدن این است : کسی شبیه تو مشتاق لطف و جود نبود نمی رسید مصیبت به خانواده ی تو اگر که دور و بر تو پر از حسود نبود @raziolhossein
پیمبران همه از جای خود قیام کنید نماز رو بـه سوی مسجدالحـرام کنید ز نـام نامــیِ پیغمبــر احتـرام کنید می طهور به دست خدا به جام کنید سپس به غار حرا رفته، ازدحام کنید ز جان و دل به رسول خدا سلام کنید شب امید شمـا و شب نویـد شماست ادب کنید که عید خدا و عید شماست **** پیــام فتــح و نویــد ظفــر مبارک باد دعــای عمــر شمــا را اثــر مبارک باد خجسته عیـد بشـر بــر بشـر مبارک باد تمام شـد شـب هجـران سحر مبارک باد خجستـه بــعثت پیغامبــر مبــارک باد به جن و انس و ملک، این خبر مبارک باد خبر دهید که عید اخوّت آمده است خزان گذشت، بهار نبوّت آمده است * خبر دهید که «اقرء» بـه مکه نازل شد خبر دهید که «اضرب» شعارِ باطل شد خبر دهید که قانـون عدل، کامل شد خبر دهید که قرآن چراغ محفل شد خبر دهید: مریدان! مراد حـاصل شد نــزول ســورۀ «یـا ایّها المزمّل» شد رسد زکوه و در و دشت و سنگ و نخل و گیاه صــدای زمزمـۀ لا الــه الا الله بخــوان محمّـد! آوای تــو صــدای خداست بخوان کــه هـر چـه بخوانی، پیام آخرِ ماست بخوان‌بخوان که هماهنگ با تو ارض و سماست بخوان بخوان که از اوّل بشر تو را می‌خواست قیـام کـن کـه قیــامت قیــامتِ کبــراست قیام کــن کــه کنـد عدل با تو قامت راست تو را دهند ندا راهیـان وادی نـور تو را زنند صدا دختران زنده به گور * تو منجـی همـه بـا انقراض دنیایی تو بـا فـروغ خداییـت عالـم‌آرایـی تو تا قیــام قیـامت، پیمبــرِ مایی تو یار خلق به دنیایی و بـه عقبایی تو رهبر همگانـی، اگر چـه تنهایی تو در تمـام ملل، مـاه انجمن‌هایی بخوان که قدر و مقام و جلالتت دادیم رُسـل نیامده، حکم رسـالتت دادیم * پیمبـران عظمـت یافتنــد بـا نامت دمیده در همه عـالم فروغ اسـلامت رسید سنگ ملامت ز هر در و بامت زدند طعنه و دادند سخت دشنامت زهی مکارم اخلاق و لطف و اکرامت نگشت تلخ ز بیداد دشمنان کامت اگر چه سنگ عدو گشت پاسخ سخنت زدی تبسم و خون بود جاری از دهنت چهارده صده روشن چراغ حکمت توست چهارده صده قـرآن پیـام وحـدت توست چهارده صده جاری بحـار رحـمت توست چهارده صده پاینــده نـام امّـت تـوست چهارده صده بر کف لوای عتـرت توست چهارده صده بر امّت ایـن وصیّت توست که ای تمامی امـت منـم پیمبرتان منم پیمبر و مولا علی است رهبرتان * علی وصی مـن است و علـی ولـی خداست علی ســراج منیــر و علــی چراغ هداست علی رکوع و سجود و علی سـلام و دعاست علی است با حق و حق در پی علی پویاست علی حقیقت حـق، حـق بـدون او تنهاست علی، علی، علـی آری علـی امــام شماست بنای دین بقایش که هست عالمگیر یکـی ز غار حرا دیگری بود ز غدیر یقین کنید که مشکل‌گشا علی است علی! یقین کنید که دست خدا علی است علی! یقین کنید فقـط مقتــدا علی است علی! یقین کنید که شمس‌الضحا علی است علی! یقین کنید که صاحب لوا علی است علی! یقین کنید امــام شمـا علـی اسـت علی! قسم به ذات خدایی کز اوست هرچه که هست یقین کنید کـه اسـلام بــی‌علی کفــر است حقیقتی است که کتمان آن بـوَد تـکفیر قسم بــه آل محمّــد، بـه آیــۀ تطـهیر قسم بـه آنچـه قلـم کـرده از ازل تحـریر کـه دســت قـدرت پـروردگار حـیِّ قدیر شناسنامـۀ مــا را زده اسـت مهــر غدیر علی همان شب بعثت به خلق گشت امیر قسم بـه ذات خـداوندگار لم یزلـی تمام دین محمّد علی، علی‌ست، علی! @raziolhossein
سر خیل رسل ، شافع روز عَرَصات بنمود به امت از کَرَم راه نجات فرمود خدا جمله گناهش بخشد هر کس که برای من فرستد صلوات @raziolhossein
ای جان جهان جان محمد  با نام خدا بخوان محمد  ای باعث ممکنات اقرأ  ای خواجه ی کائنات اقرأ  ای قدر و جلالتت مبارک  فرمان رسالتت مبارک  ای رشته ی نه فلک به چنگت  تا چند مکان به تخته سنگت  تو پیک مقدس نجاتی  تو روح حیات را حیاتی  ای درّ یتیم و باب خلقت  ای سینه ی تو کتاب خلقت  ای گمشده آفتاب، احمد  امشب ز حرا بتاب، احمد  ای در کنفت جهان هستی  آغازگر خداپرستی  برخیز و به سوی کعبه کن رو  تا بشنوی از بتان هوالهُو  این غار که با تو کرده عادت  دارد به نبوتت شهادت  این سنگ که بر رویش نشستی  فریاد زند پیمبر استی  ای کعبه ی کعبه دلبری کن  برخیز و پیام آوری کن  با نام خدای حی سرمد  بگشای زبان بخوان محمد  کو از «علق» آدم آفریده  «کن» گفته و عالم آفریده  ای وادی مکه احمد است این  ای غار حرا محمد است این  این تخته ی سنگهای غارند  کآوای شهادتین دارند  ای مردم مکه حق پرستی  تا چند به خواب جهل و مستی  تا چند بشر ز معرفت دور  تا چند حکومت زر و زور  این کعبه که گِرد آن نشستید  این لات و هبل که می پرستید  دارند به لب ندای تهلیل  از ختم رسل کنند تجلیل  هر سنگ و درخت با محمد  فریاد زنند یا محمد  آئین تو تا ابد جهانی است  دین تو هماره جاودانی است  منجی بشر به بانگ تکبیر  از کوه حرا شده سرازیر  انوار نبوتش زند برق  هستی شده در فروغ او غرق  دریاب خدیجه، شوهرت را  تبریک بگو پیمبرت را  این نور نبوت است بشتاب  خورشید اخوت است بشتاب  روزی که بشر در آب و گل بود  این نور هماره مشتعل بود  در خلوت دوست منجلی بود  حق بود و محمد و علی بود  سوگند به عصمت محمد  احمد، علی و علی است، احمد  سیر خط سرخ نور کردند  تا عمق زمان عبور کردند  از سن علی گذشته ده سال  افتاده رسول را به دنبال  دو شمس نبوت و ولایت  دو محور عالم هدایت  او هستی و هست آفرینش  این نفس نفیس و جانشینش  او بر همه «تفلحوا» بیانش  این سوره ی مؤمنون به شانش  دو آیت حق، دو یار نستوه  گویی دو محمد آید از کوه  از جانب ذات حی دادار  هنگام نزول وحی در غار  احمد که ز وحی منجلی بود  در محضر او فقط علی بود  در صورت هم خدای دیدند  آوازه ی وحی را شنیدند  ای عبد مطیع حی سرمد  ای پیرو مکتب محمد  از خط علی مباش بیرون  موسی نشود بدون هارون  یک طایفه یارِ یارِ یارند  یک سلسله یارِ یارِ غارند  من عاشق روی یارِ یارم  کاری نبود به یارِ غارم  حیدر دَرِ باز شهر علم است  گنجینه ی راز شهر علم است  بر غیر خدا سجود ممنوع  بی اذن علی ورود ممنوع  از جانب در به شهر رو آر  دزد است که می رود ز دیوار  ما مؤمن و تابع امیریم  ما پیرو بعثت و غدیریم  داریم به کف زمام عزت  از ظهر غدیر و صبح بعثت  دین مهر امیرمؤمنین است  و ا… علی تمام دین است  روزی که هنوز ما نبودیم  لبریز ز مهر دوست بودیم  در محضر مصطفی رسیدیم  الحق مع علی شنیدیم  @raziolhossein
احمد زحرا گشت برون با رخ  ماه باحکم پیمبری به فرمان الاه بر عارض او هرکه نظر کرد بگفت لاحول ولا قوه الا باالله @raziolhossein
از کتاب وصف تو یک حرف هر کس خوانده باشد از سر حیرت دهانش چون حرا وا مانده باشد هر کسی از سجده بر نورت تمرد کرد، رد شد عدل حق است این که شیطان را ز عرشش رانده باشد هر سری در ارتش علم تو باید پا بکوبد خواه او سرباز باشد خواه او فرمانده باشد جز برای مرتضی افلاک در خاطر ندارد حکم تو خورشید را از راه، برگردانده باشد بیت تو صُنع خداوند است پس جا دارد آقا اینکه عزرائیل پشت در معطل مانده باشد آتشی بر پا کنی قبل از قیامت تا که در آن نامه‌ی اعمال ما را دخترت سوزانده باشد @raziolhossein
بر سر آشفته ام زلف پریشان ریخته در دل حیران من آیات حیران ریخته نیستم ناراحت از این که شهیدم کرده اند خون من گر ریخته در پای جانان ریخته سفره ی دل باز کردن پیش مهمان بهتر است پس دلم هر آن چه دارد پای مهمان ریخته تا مقام قاب قوسین ابتلا باید کشید در بیابان طلب خار مغیلان ریخته گاه باید بیشتر همرنگ شد، مثل اویس نذر یک دندان جانان، چند دندان ریخته هر دو عالم، عالمی دارند پیش مقدمت آن یکی دل ریخته است و این یکی جان ریخته گر چه آدم، گر چه عیسی، گر چه موسی... باز هم کمتر از درهای دربار تو دربان ریخته بس که خاطرخواه داری و عزیزی که خدا جای گل روی سرت آیات قرآن ریخته نذر این پیغمبری خوب است ذبحی رد کنی عید مبعث در ضمیرش عید قربان ریخته آن قدر ذات خدا در تو تجلی کرده است زآن همه یک جلوه اش را در خراسان ریخته با علی بودن فقط راه مسلمان بودن است ور نه از این نامسلمان ها فراوان ریخته شب، شب مبعث ولی یاد نجف افتاده ام بس که از روی لبت ذکر علی جان ریخته یا نبی و یا نبی و یا نبی یا مصطفی یا علی و یا علی و یا علی و یا مرتضی @raziolhossein