#حضرت_علی_اکبر_ولادت
#رباعی
صوت نبویست جاری از هر سخنش
صد یوسف مصر، خفته در پیرهنش
در شهر، کرمخانهی او شهره شده ست
این است که خوانده اند، ابن الحسنش
#میلاد_حسنی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
دریا شُدی حسین گُوهَر در بیاوَرَد
طوبیٰ شدی که عشق ثَمَر در بیاوَرَد
یا آسمان که شمس و قمر در بیاوَرَد
از رازِ چشمهای تو سر در بیاوَرَد
امشب زِ خندههای تو پَر در بیاوَرَد
سر تا به پا حسن شده ، پا تا به سر حُسین
از هر طرف پیمبری از هر نظر حسُین
با برگ و بار و رویِ تو شد باروَر حُسین
شیرینتر از عسل شدهای تا مگر حُسین
با بوسه از لبِ تو شکر در بیاوَرَد
جبریل آمده به سلامِ شما رِسَد
شاید به فیضِ حَضِ کلامِ شما رِسَد
جایی نداشت تا سرِ بامِ شما رِسَد
خواهد اگر به پایِ غلامِ شما رِسَد
باید که چند بالِ دگر در بیاوَرَد
پیغمبرانه خَلقاً و خُلقاً فقط تویی
اعجازِ بیتهای مُطَنطَن فقط تویی
طوفانِ تند بادِ تَهَمتَن فقط تویی
کابوسِ سختِ زَهرهیِ دشمن فقط تویی
تیغت کجاست تا که جگر در بیاوَرَد
تفریح میکنی به همین تار و مارها
بگذار تا کمی بنشیند غُبارها
تا بنگرم که پُر شده خاک از مزارها
پیچیده است نالهی شان اَلفَرارها
حیدر رسیده است پدر در بیاوَرَد
ای در سُرادِقاتِ الٰهی مَحافِلَت
سجّادهیِ حسین شکوهِ نوافِلَت
ای جلوهیِ جمالیاش اخلاقِ کامِلَت
ای جذبهیِ جلالِ خدا در حَمایِلَت
از ما نگاه توست که زَر در بیاوَرَد
از پُشتِ در ببین که گدا سر به شانه است
از پُشتِ در ببین که بهانه اِعانه است
از پشتِ در ببین که گدایی بهانه است
در غیبتِ پدر پسر آقایِ خانه است
ارباب دستِ معجزه گر در بیاوَرَد
عرشی شدیم با نفسِ جاودانهات
با بویِ سیبِ زمزمههایِ شبانهات
از اشکهایِ نیمه شبِ عاشقانهات
تو در دعا و دامنِ تو بینِ خانهات
صدها شکوفه وقتِ سحر در بیاوَرَد
ما را که کُشته کربُبَلایت هنوز هم
ما را به خون نشانده صدایَت هنوز هم
پایینِ پا فقط شده جایَت هنوز هم
ارباب زادهای و گدایَت هنوز هم
سر را گرفته است که بر در بیاوَرَد
#حسن_لطفی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
امشب به زمین خلد مخلد شده پیدا
نادیده رخ خالق سر مد شده پیدا
در بیت ولا روی محمد (ع) شده پیدا
با خلق بگوئید که احمد شده پیدا
حق داده به شاه شهدا دسته گل امشب
تبریک بگوئید به ختم رسل امشب
خیزید که حورا غزل عشق سروده
آئید که از کعبه علی جلوه نموده
فرزند حسین بن علی چهره گشوده
دل از پدر و زینب و عباس ربوده
پیداست در او جلوه پیغمبر و الش
گل بوسه گرفته حسن از ماه جمالش
بر ، داد به هستی شجر عصمت لیلا
حورا ز بهشت آمده بر خدمت لیلا
انداخت گل از وجد و شعف طلعت لیلا
لبخند زند فاطمه بر صورت لیلا
با آمنه گوئید عروست پسر اورد
سر تا به قدم مثل تو پیغامبر اورد
در ظلمت شب مرغ سحر خوش خبری کرد
خورشید حسین بن علی جلوه گری کرد
بیرون شد و بر نسل جوان راهبری کرد
طفلی که به مخلوق دو عالم پدری کرد
بر خلق صفا داد صفا داد صفا داد
بر درد شفا داد شفا داد شفا داد
او باقی و خوبان دو عالم همه فانیش
پیران همه مرهون عنایت به جوانیش
تا آن سوی عالم اثر لطف نهانیش
صد باغ بهار است به یک برگ خزانیش
او قلب نبی عشق علی جان حسین است
جانش نتوان گفت که جانان حسین است
زینب شده محبوب به سیمای نکویش
لیلا زده از پنجه دل ، شانه به مویش
به خنده گشودند همه دیده بسویش
از بوسه عباس گل انداخته رویش
تا دید پدر طلعت نورانی او را
بوسید سر و صورت و پیشانی او را
این است که رخ رنگ شد از خون خدایش
این است که بوسند سر و رو ، شهدایش
لین است که جان همه عالم بفدایش
این است که گفته است معاویه ثنایش
نامش علی و اشبه مردم برسول است
ریحانه ریحانه زهرای بتول است
این یوسف لیلاست که یوسف شده ماتش
پیوسته فرستاده ز کنعان صلواتش
هم محو کمال آمده هم محو صفاتش
آثار محمد (ع) متجلاست ز ذاتش
یعقوب اگر صورت زیباش ببیند
از شوق دگر بر یوسف ننشیند
ای خیل ملائک ز سما لاله فشانید
امشب شب عید است همه مدح بخوانید
عیدی خود از یوسف زهرا بستانید
از جام طهورا همگان را بچشانید
با شادی و با خنده و با زمزمه امشب
تبریک بگوئید به زهرا و به زینب
ای سایه ای از قامت و قد توقیامت
وی موکب دل را سر کوی تو اقامت
اسلام ز زخم بدنت یافت سلامت
زیباست بر اندام تو دیبای امامت
لطفی که به سوی حرمت راه بپوئیم
میلاد تو را پیش تو تبریک بگوئیم
تو مهر فروزان سماوات هدائی
تو مثل عمو چشم و چراغ شهدائی
تو زنده به عشقی و در این راه فدائی
تو خون خدا و پسر خون خدائی
با عشق تو ز آغاز سرشته گل "میثم
تو در دلی و هست مزارت دل "میثم"
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
قبل هر چيزي در عالم نور طاها خلق شد
نور او تا شد دو قسمت ، نور مولا خلق شد
آفرينش غرق ظلمت بود و مثل شب سياه
صبح سر زد آن زمان كه نور زهرا خلق شد
پلك بر هم زد محمّد ، از طفيلِ هستِ او
آسمان ها گشت پيدا و زمين ها خلق شد
كرسي و لوح و قلم اين را شهادت داده اند
نور حيدر جلوه كرد و عرش اعلا خلق شد
اين فضيلت بر حسين و بر حسن كافي ست كه
---نورشان از باطـنِ أمّ إبيها خلق شد
خواست خطّاطي كه مشق نام مولا را كند
ناگهان آمد به خود ، خطّ معلّي خلق شد
هر كه از آل علي بر فرق دنيا پا گذاشت
چون محمّد با ملاحت گشت و زيبا خلق شد
هر كجا خورشيد عشق از مشرق خود جلوه كرد
از شعاع نوري اش ماهي دل آرا خلق شد
پاي تا سر مظهر اللهُ اكبر هست و بس
اين كه با دست خداوند تعاليٰ خلق شد
تا براي شاه ، علي اكبر به دنيا آورد
با تمنّايِ وصالش ، أمّ ليلا خلق شد
مادر عيسي كنيز أمّ ليلا شد كه ديد
آيه ي إنّ اصطفا را باز معنا خلق شد
كودكي آورد ايـن بانو براي شاه دين
كز نفسهاي دمِ صُبحش مسيحا خلق شد
قطره اي افتاد در درياي لطف حضرتش
شاهدان ديدند، از آن قطره موسي خلق شد
خواست تا طعم لبش را روزه داران حس كنند
دست خود را سمت نخلي بُرد، خرماخلق شد
او نه تنها از لحاظ ظاهري چون مصطفاست
بلكه از هر حيث چون پيغمبر ما خلق شد
بر محمد ، بر علي ، بر مجتبي و بر حسين
اَشبه النّاس و قرين و مثل و همتا خلق شد
تا كه تمثيلي شود از قامت رعناي او
در بهشت عدن ، مثل سدره ، طوبي خلق شد
چشمهاي شور كوفه ، نرگسش را چشم زد
بس كه چشم مست شهزاده فريبا خلق شد
دور او يك بار هنگام وداعش از حرم
بار ديگر از هجوم خصم ، غوغا خلق شد
روزِ پيريِ حسينش را خدا هم ديد ، آه
او عصايي بود و بهر دست بابا خلق شد
اشك چشم پيرمردي ريخت دورش آن قَدَر
كز خروش گريه هايش ، موج دريا خلق شد
تا كمي شرح پريشاني جسمش را دهند
واژه اي سنگين به نام ارباً اربا خلق شد
#محمد_قاسمی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
الا ای ماه شعبان! ماه احمد را تماشا کن
جمال بیمثال حیّ سرمد را تماشا کن
در اقطاع زمین خلد مخلّد را تماشا کن
محمّـد را محمّد را محمّد را تماشا کن
ولادت یافت با حُسن رسول الله، زیبایی
جمـال ماه لیلا را ببین با چشم زهرایی
****
مبارک باد بر ثارالله این جانِ حسین است این
ببوسیدش بخوانیدش که قرآن حسین است این
دُرِ دریای رحمت زیب دامان حسین است این
چراغ ماه، یا خورشید تابان حسین است این؟
شگفتـا در جمـال او جمـال کبریا بینم
حسن بینم علی بینم نبی بینم خدا بینم
امیرالمؤمنین جدّ و علی شـد نـام نیکـویش
صدای «یا علی» آید به گوش از تـار هر مویش
علی خصلت،علی هیبت،علی خلقش،علی خویش
عجـب نبْـوَد که بابـا بوسـه آرد بـر دو بازویش
علی ای نفْس پیغمبر! پیمبر بین، پیمبر بین
به روی دست لیلا حضرتِ عباسِ دیگر بین
****
خداوندا چه خوانم گر نخوانم روح ایمانش
حسین ابن علی پیغمبر و این است قرآنش
دهان و چشم و ابرو: کوثر و تطهیر و فرقانش
حسین ابن علی پیغمبر و این است قرآنش
وجـودش از وجـود رحمۀ للعالمیـن گوید
یقین دارم که صورتآفرینش آفرین گوید
سـزد تـا خاتـم پیغمبران گوید ثنای او
عجب نبْوَد اگر جبریل وحی آرد برای او
دوای درد جان ارا دل در خاک پای او
بهشـت روح ثـارالله حسـن دلربــای او
امیرالمؤمنین زهـرا پیمبر دوستش دارد
امام مجتبی همچون برادر دوستش دارد
****
قیامت قامتان بستند قامت بهر تعظیمش
هزاران بوذر و مقداد و سلمانند تسلیمش
سر و جان همه خوبان عالم باد تقدیمش
علـوم اوّلیــن و آخـرین محتاج تعلیمش
نبی را نورعین است این چراغ عالمین است این
حسینبنعلی را جان، علیبنالحسین است این
چـه قرآنـی که بـا قـرآن توانی کرد تفسیرش
چه خورشیدی که از خورشید دل برده است تصویرش
بـه هنگـام رجـز تکبیـر مـینازد بـه تکبیرش
شجاعت رنگ میبازد به پیش برق شمشیرش
«کرامت»خشتی از کویش«دعا»دائم دعاگویش
«ادب»خاک کف پایش،«شرف»ریگ ته جویش
****
الا ای خضرِ رحمت تشنهکامِ لعلِ لبهایت!
خجل گردیده زیبایی، ز شرم روی زیبایت
زیــارت نامــۀ زوار ثــارالله، سیمــایت
حسین ابن علی گردیده محو قد و بالایت
جـلال احمـد و آلـت، جمـال الله تمثالت
سر و جان خاک درگاهت، دل بابا به دنبالت
همانا گرد خورشید ولایت ماه یعنی تو
شهیدان فضیلت را چراغ راه یعنی تو
محمّد را تجلای جلال و جاه یعنی تو
ولــیالله فرزنــدِ ولــیالله یــعنی تو
تو روح عشق و ایمانی، تو ثارالله را جانی
تو هم دلبند توحیدی تو هم فرزند قرآنی
****
تو وجه اللّهی و از احمد مختار دل بردی
تو سیف اللّهی و از حیدر کرار دل بردی
تو از خون خدا در مکتب ایثار دل بردی
تو حتی از عدو در عرصۀ پیکار دل بردی
تو تـا صبـح قیامت نـور دادی خلق عالم را
تو از بار مضامین سبز کردی نخل «میثم» را
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
#رباعی
از عرش صدای یاعلی می آید
اینگار که مرتضی علی می آید
با دیدن رخسار علی اکبر
گفتند که مصطفی علی می آید
#عبدالحسین
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
#رباعی
گربعدرسول ديده تركردحسين
باغم شب خويش راسحركردحسين
هرگاه كه دلتنگ رسول الله شد
برچهره اكبرش نظركردحسين
#سیدهاشم_وفایی
.......
آیینه وجه ازلی می آید
مرآت رسول و هم ولی می آید
از کعبه خانه اباعبدالله
چون کعبه ببین فقط علی می آید
#عبدالحسین
......
از هر چه جوان در عالم او سَرتر بود
حیدر صفت و دلاور و دلبر بود
با چهره ی او "غدیر" ثابت میشد
از بس که "علی" شبیه "پیغمبر" بود...!
#محسن_کاویانی
.......
این لیله میلاد مبارک ارباب
این شاخه شمشاد مبارک ارباب
لیلا پسر آورده برایت امشب
بابا شدنت باد مبارک ارباب
#عبدالحسین
.......
نوزاد حسین جلوه اش مصطفویست
دقت که کنی خَلقاً و خُلقاً نبویست
تبریک بگویید به ارباب که او
نامش ، نسبش ، خودش ، جمالش علویست
#مهدی_مقیمی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
جمال حضرت حق بی نقاب می آید
ز مشرق دلمان آفتاب می آید
به ربنای قنوتم جواب می آید
گل محمدی بوتراب می آید
خدا به خانه ی ارباب احمد آورده
بیا حسین که لیلا محمد آورده
رسیده تا که شود جلوه ی جلال حسین
جلال ذات خداوندی جمال حسین
علی اکبر آقا، بزرگ آل حسین
موذن پسر فاطمه، بلال حسین
حسین، اکبر خود را بگیر از لیلا
خودت به گوش علی ات، اذان بگو آقا
چه آفتاب نجیبی، چه مهربان قمری
چه سرو خوش قد و بالایی و عجب ثمری
تبارک الله از این معجزه، از این هنری
کسی که هستی خلقت، طفیلی سر اوست
تمام هستی او این علی اکبر اوست
«علی اکبر ربّ و علی اکبر بالا
علی اکبر یاسین، علی اکبر طاها
علی اکبر حیدر، علی اکبر زهرا
علی، علی حسین و علی زینب کبری»۱
به لوح سینه نوشته حسین، این مضمون
شدند عالم و آدم به این علی مجنون
علیست کوثر زهرا، حقیقت حیدر
عنایتش به دو عالم، عنایت حیدر
کسی که در جگر اوست، جرأت حیدر
شجاعتش شده مثل شجاعت حیدر
علیست جلوه ی حیدر، علیست خیرالناس
شده است محو نبردش، عموی او عباس
ظهور کرده که حق بر کفش علم بدهد
به دشمنان پدر، کیفر عدم بدهد
علی شده که شکوهی به باورم بدهد
خدا هزار پسر بر حسین هم بدهد
به اذن اُمّ اَبیها، همه علی هستند
شبیه حضرت حیدر همه یلی هستند
اگر که باد بیفتد به سمت گیسویش
اگر که موج نشیند به طره ی مویش
خدا نکرده، خم افتد به روی ابرویش
حسین می شود آشفته، می دود سویش
مباد آنکه علی زخمی گزند شود
تنش به ناز طبیبان نیازمند شود
کنار اهل حرم سایه اش نقاب شده
به دور زینب کبری، علی حجاب شده
برای عمه ی خود، چون عمو رکاب شده
چقدر حال حرم بعد او خراب شده
نوشته اند سه ساله بدون او خسته است
رقیه بر علی اکبر چقدر وابسته است
۱-تغییر وزن عمدی بوده است
#امیر_عظیمی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
#دوبیتی
خدا هر چه پسر بر او بیارد
"حسین" اسم "علی" را میگذارد
الهی کور باشه چشم دشمن
حسین اسم "علی" را دوست دارد
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
مژده دادند ، مسيحاي مسيحا آمد
عشق در خانه ي ارباب به دنيا آمد
صوت تكبير ملائك دوجهان را پُركرد
نكــند روي زمين حَــيّ تعاليٰ آمد
در شب جلوه نمايي عليّ بن حُسين
حالِ لبهاي من از ذكر علي ، جا آمد
آنچنان مثل محمّد شده كه ميگويند
شأن نازل شدن سوره ي طاها آمد
با تماشاي علّو درجاتش،از عرش
---اسم زيباش به دنبالِ مُســمّا آمد
پي توصيف خمِ گيسوي او نستعليق
پي تعريف قدش ، خطّ مُعلّيٰ آمد
ذوالفقارِ اَسدُالله به وجد آمد و گفت:
كسيت اين شير كه با هيبت مولا آمد؟
پيش از آمدن عاشــق كنعاني او
زائرِ بيــدلش از وادي سينا آمد
مثل عيسي كه به پاي علي اكبر افتاد
مريم از عرش به پابوسي ليلا آمد
گفت"يافاطمه"عبّاس از اوّل امّا
اين پسر با دَمِ "يازينبِ كُـبريٰ"آمد
بعد بوسيدن او مرتبه اش بالا رفت
حــاملِ عـرش كه از عالم بالا آمد
تاكه تكميل شود شادي فرزندانش
به مبارك بادش ، حضرت زهرا آمد
نه فقط مثل محمّد شده و عين علي
مُجتبايي ست كه در هيأت سقّا آمد
بُخل ورزيدن او را احدي ديد ؟ نديد
هرچه در محضر او دستِ تقاضا آمد
از سه درياي كرم فيض فراوان بُرده
كه به ياد از كرمش وسعت دريا آمد
دانش آموخته ي فاتح جنگ جمل است
وقت پيكار اگر اين قـدر توانا آمد
هي به مركب زد و ديدند كه جبريل امين
لافــتي گفت و علي از پيِ اِلّا آمد
مردها شيونشان مثل زنان گشت بلند
نوه ي شير چو در عرصه ي هيجا آمد
زد به لشگر،نَه بگو رفت سوي گندم زار
داس برداشت چو دهقان پيِ سرها آمد
همه يادِ اُحُد و بدر و حُنين افتادند
با بلايي كه سـرِ لشگرِ اعدا آمد
ورق واقعه برگشت كه ناگاه به گوش
ناله ي يا ابتا از دل صحرا آمد
ازاباالفضل بپرسيد كه با ضرب عمود
چه بلايي سر آن صورت زيبا آمد
به گواهي مقاتل جگر مارا سوخت
داغِ سختي كه سراغ دلِ بـابـا آمد
بسكه پيچيد به هم پيكر ارباً ارباش
پدرش در صَــدَدِ حلّ مُـعمّـا آمد
آه از آن وقت كه از كربـبلا جمعش كرد
پير شد پير ! ولي بين عبا جمعش كرد
#محمد_قاسمی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_مدح
ایا سلالۀ ابرار، یا علی اکبر
شبیه احمد مختار، یا علی اکبر
ز جای خالی جدّت به تو برند پناه
همه مهاجر و انصار یا علی اکبر
ندیده دیدۀ بینندهای به گلشن حسن
شبیه تو گل بیخار یا علی اکبر
غلام حلقه به گوش تواند تا به ابد
وفا، حیا، ادب، ایثار یا علی اکبر
هوای ماه جمالت هزار یوسف را
کشانده بر سر بازار یا علی اکبر
شگفت از آنکه جمال تو را بدید و هنوز
خدای را کند انکار یا علی اکبر
به روز معرکه، رزمِ تو داد گیتی را
نشان ز حیدر کرار یا علی اکبر
به پیش تیغ شرربارت آتش دوزخ
به عجز خود کند اقرار یا علی اکبر
قضا چو نامِ نبی با علی نوشت، نوشت
تو را کنار علمدار یا علی اکبر
تویی که چشم حسین از نظارۀ سفرت
چو ابر گشت گهربار یا علی اکبر
حسین کوه ثبات است، پس چه کردی تو
که قلبش افتاد از کار یا علی اکبر؟!
به لرزه آوردی پشت نامداران را
ز حملههای علیوار یا علی اکبر
نشسته بود پدر، منتظر که بازآیی
سلامت از صف پیکار یا علی اکبر
صدای «یاابتا»یت چو آمد از میدان
جهان به چشمش شد تار یا علی اکبر
چو دید پهلوی خونین تو به روی زمین
ز ضرب نیزۀ اشرار یا علی اکبر،
مقابل نظرش باز هم مجسّم شد
حکایت در و دیوار یا علی اکبر...
#فقیر_طهرانی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
#حضرت_علی_اکبر_مدح
#رباعی
در کربلا شمیم گل یاس آمده
لرزه به جان دشمن خناس آمده
از میمنه به میسره طوفان به پا شده
شاگرد رزم حضرت عباس آمده
--------
هردم که لب به لعل لبت واکنم علی
اسرارعشق خویش هویداکنم علی
از بس شبیه مادرمان راه میروی
قدری قدم بزن که تماشا کنم علی
-------
در سرزمین عشق تو سامان عالمی
جان حسین فاطمه جانان عالمی
ارباب زاده ای و همه نوکر توییم
تو سرور تمام جوانان عالمی
------
امشب سخن ز جام می ناب میکنم
کی اعتنا به صورت مهتاب میکنم
نذر قدوم یوسف لیلائی حسین
خود را ذبیح خانه ارباب میکنم
#قاسم_نعمتی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
#حضرت_علی_اکبر_مدح
واژه ها در هیجان اند علی گفتن را
صرف کن بر لب من خواهش فهمیدن را
ای که واداشته مدحت به سخن دشمن را
بنویسید غلام علی اکبر من را
از هیاهوی جهان نوکری ات ما رابس
قحط عشق است،ولی دلبری ات ما را بس
مثل یک شیشه ی عطری که درش وا میشد
از لبت شهد بهارانه شکوفا میشد
چشم یک شهر به تو گرم تماشا میشد
در تو صد یوسف گم گشته هویدا میشد
امدی سهم پدر شادی بی اندازه ست
با تو لبخند مسیحای پیمبر تازه ست
چشم عالم مگر از روی تو بهتر دیده ست؟
در تو دیده ست هرانچه به پیمبر دیده ست
یا که در چشم تو پیغمبر دیگر دیده ست
اینه مانده علی،یا علی اکبر دیده ست
تاب گهواره ی تو روزی جبراییل است
شعر لالایی تو قسمت میکاییل است
از دو سر سلسله توفیق سیادت داری
حسنی هستی و معیار کرامت داری
چون ابالفضل هر ایینه شهامت داری
بر سر گم شدگان دست عنایت داری
از مزامیر جهان لحن اذانت بوده
پدرت بند دلش بند به جانت بوده
اتش بام تو فانوس بیابان ها بود ۱
خانه ات در قرقِ خنده ی مهمان ها بود
دست بخشنده ی تو مصدر احسان ها بود
گرمْ اغوش تو مأوای پریشان ها بود
شعر بخشندگی ات ورد زبان ها شده بود
چشمهایت غزلی فوق بیان ها شده بود
امده مرد مسیحی به تماشای نبی
خواب دیده است مسلمان شده در پای نبی
هست در او عطش دیدن سیمای نبی
ناگهان شهر نشان داد تو را جای نبی
مستِ مبهوتِ علی اکبری ات را عشق است
اشهدُ انكَ پیغمبری ات را عشق است
هم جوار پدرت مقصد میقات شدی
چون ابالفضل تو هم قبله ی حاجات شدی
نفس طاهایی و بی معجزه اثبات شدی
بر لب خواهش ما ذکر مناجات شدی
در بنی هاشمیان مظهر احساسی تو
کاشف الکرب مسیحایی عباسی تو
سر تعظیم تو در پیش پدر دیدنی است
طرز جنگ اوری ات وقت خطر دیدنی است
چرخش تیغ به دستت چقدر دیدنی است
بر لب دشمن تو اَينَ مَفر دیدنی است
ایه های رجزت داغ تر از شمشیر است
در کمان خم ابروت هزاران تیر است
گرد باد است چنین پا به رکابت باشد
دشت در سیطره ی چنگ عقابت باشد
صولت مصطفوی پشت نقابت باشد
لشکر سنگ دلان خانه خرابت باشد
کوه با چرخش تیغت ز کمر می شکند
چقدر گردش چشمان تو سر می شکند
گره خورده ست نگاهت به نگاه پدرت
سایه ات مثل ابالفضل پناه پدرت
تیغ ابروی کجت بود سپاه پدرت
رفتی و رفت به دنبال تو اه پدرت
نا امیدانه نگاهی ز پی ات می دوزد
دست بر اشک محاسن زده و می سوزد
ای که ممسوس خدایی کمی اهسته برو
پیری ام را تو عصایی کمی اهسته برو
بر دلم عقده گشایی کمی اهسته برو
دلبر کرب و بلایی کمی اهسته برو
می روی و پدر پیر زمین خواهد خورد
زخم از خنده ی این قوم لعین خواهد خورد
از نسیم تن تو دشت گلستان شده است
جای جای بدنت فرش بیابان شده است
پدرت زائر این پیکر بی جان شده است
اربن اربایی تو سهم جوانان شده است
اولین داغ حرم اینه ی یاس شده
ملتهب تر ز همه غیرت عباس شده
#حسن_کردی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی
ما همه خاک ترین و گهر ناب تویی
چهره ات داد گواهی خودِ مهتاب تویی
نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی
نفس و هستی آرام دل و جان حسین
جان ِعالم به فدای لب خندان حسین
آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را
بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را
بکشانی پی خود دلشده ی شیدا را
خنده آورده ای امروز لب لیلا را
در ِ این خانه کرم روی کرم بار شده
همه جا پخش شده شاه پسردار شده
پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده
دلبری نیست که با دیدن تو دل داده
در حصار تو که ماندیم شدیم آزاده
مات و مبهوت صدای تو موذن زاده
ای به قد قامت تو نماز قامت بسته
به قد و قامت ِ تو کارِ قیامت بسته
از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند
به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند
به پیمبر شدنت خَلقا و خُلقا گفتند
بخدا مدح تو را دوست و دشمن گفتند
هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست
تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست
پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟
با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری
فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری
غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟
به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را
وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را
#محمد_حسن_بیات_لو
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
ما گرفتار آفريده شديم
عاشق ِيار آفريده شديم
به اميدى که ذبح مان بکنند
نذر دلدار آفريده شديم
نسل در نسل عاشقت هستيم
آبرو دار آفريده شديم
خوب شد چون تو دست ميگيرى
ما گنهکار آفريده شديم
چون که آخر تو ميخرى ما را
سرِ بازار افريده شديم
لذتى دارد اين اسير شدن
پاىِ اين خانواده پير شدن
روزگاريست در تمنائيم
مثل قطره ميان دريايیم
پسرِ ارشد امام حسين
ما همه نوکره تو آقايیم
هر کجا بوى زلف تو آيد
سر گرفته به دست مى آییم
کاش مادر بزرگ تو می بود
همه امشب به ياد زهرایيم
بى جهت نيست عاشقت شده ايم
بى جهت نيست مست و شيدايیم
در ميان عروس هاى على
ما گرفتار ام ليلايیم
ريشه دارد کسى که نوکر توست
مادر ما کنيز مادر توست
خوش بحالِ دلی که ساغر شد
گریه ها کرد تا مطهر شد
هرکسی دید ابروانِ تو
زائر صورت ِ پیمبر شد
راه می رفتی و به دنبالت
دلِ سادات تنگ ِ مادر شد
همه گفتند پنج تن یک جا
رویِ دستِ حسین اکبر شد
دست پرورده امام حسن
چه کسی نا امید از این در شد
نمکِ سفره علی خوردی
طرز جنگیدنت چو حیدر شد
با تو شش گوشه شد ضریح حسین
چون مقامِ تو فوقِ باور شد
ما همیشه حرم که آمده ایم
قبل از ارباب بر تو رو زده ایم
از پسرها جگر درست شده
از جگرها پسر درست شده
چقَدَر باغبان خميده تا
پيش چشمش ثمر درست شده
وقت نقاشىِ سرِ زلفت
شاهکار هنر درست شده
قد کشيدى و زير ساية تو
بهر عمه سپر درست شده
وقت جان دادنِ جوان انگار
دردها در کمر درست شده
با تماشاى دست و پا زدنت
قتلگاه پدر درست شده
بهر يک پيرِ مرد ِخورده زمين
چقدر درد سر درست شده
از على ِ حسين بر دستش
صد و ده تا پسر درست شده
زود عباس با عبا آمد
کار دست قمر درست شده
عمه مضطر شده زجا بر خيز
حرف معجر شده ز جا برخيز
خواستم تا بغل کنم بدنت
ريخت از روی دست من بدنت
يوسفم گير گرگ افتادى
پنجه پنجه شدست پيرهنت
جگرم ريخته بهم چه کنم
با تماشاى دست و پا زدنت
چه کنم تا کمى نفس بکشى
چه کنم وا شود کمی دهنت
از لبت خون لخته مى پاشَد
مثل جان دادن عمو حسنت
مثل کوچه تو گير افتادى
همه با هر چه بود ميزدنت
پشت در يک عبا روى مادر
کربلا اين عبا شده کفنت
قد خميده يکى يکى ازخاک
در عبا جمع ميکنم بدنت
#قاسم_نعمتی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
#رباعی
امشب همه های و هو علی می گوید
لبهای حسین گو علی می گوید
با آمدن علی اکبر ،دیگر
زینب به حسین ابوعلی می گوید
#عبدالحسین
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
#حضرت_علی_اکبر_مدح
#حضرت_علی_اکبر
حیدری تو یا حسینی یا که نه پیغمبری
مرتضایی مصطفایی یا که نوری دیگری
جلوه ی عباس داری از همه دل می بری
بر قد و بالای تو الله اکبر ؛ اکبری
نور زهرا در نگاه مهربانت منجلی ست
جشن میلاد علی بن حسین بن علی ست
مست گشتم با نوای دلنشین یا علی
غصه و غم را زدودی تو ز سینه یاعلی
با تو هستم فارغ از هرگونه کینه یاعلی
اشبه النّاسی به آقای مدینه یاعلی
خُلق و خویی که تو داری روشنای هر شبی ست
خَلقاً و خُلقاً وَ حتی منطقاً مثل نبی ست
این دل دیوانه ام مست کلامت می شود
این سر شوریده ام مات مقامت می شود
هر که بی تو سر کند قطعا ملامت می شود
عاشق دلخسته مشتاق سلامت می شود
تا سلامت می کنم پاسخ نشانم می دهی
مطمئن هستم که روزی رخ نشانم می دهی
زندگی سامان بگیرد در نهایت با شما
التماسی بی جوابم پس کرامت با شما
اشتیاقش با من و اذن زیارت با شما
چون روا می گردد امشب هر چه حاجت با شما
حضرت بخشنده ای مثل عموجانِ خودت
زنده کردی مرده را با لطف چشمانِ خودت
نام تو می آید و در هر نفس تب می کنم
روز خود را در هوای عشق تو شب می کنم
ذکر زیبای تو را ختم مجرّب می کنم
اقتدا بر تو یل سالار زینب می کنم
نور حق؛ ای مرز بین کفر و ایمانِ جهان
یاعلی ای اسوه ی نیک جوانانِ جهان
آینه در آینه تکثیر هر احساس؛ تو
در نماز عاشقی تکبیر با اخلاص ؛ تو
نوح تو یعقوب تو داوود تو الیاس تو
دانش آموز کلاس غیرت عباس ؛ تو
در شب ظلمتکده مهتاب ما هستی علی
قوّت قلب حسین ؛ ارباب ما هستی علی
علت سرمستی تبدار هر چه خوشه ای
راز و رمز روشن امضای هر چه پوشه ای
بینوایان را همیشه بانی رهتوشه ای
صاحب پایین پای مرقد شش گوشه ای
ما اسیر کربلاییم و هواخواه نجف
کربلایی می شویم اینبار از راه نجف
کشته مارا ماجرای تلخ تنها بودنت
پیش چشمان حرم وقت مهیّا بودنت
خسته و لب تشنه روی خاک صحرا بودنت
می کشد مارا عزای ارباً اربا بودنت
ای عصای پیری بابا زمین خوردی چرا
رفتی و با رفتنت صبر مرا بردی چرا
آه بابا را ببین با قامتی خم آمده
در کنار پیکری پامال و درهم آمده
چشم وا کن تا ببینی عمه ات هم آمده
بسکه پاشیده شدی حتی عبا کم آمده
جعفر و عبدالله و قاسم بیایید از حرم
ای جوانان بنی هاشم بیایید از حرم
قاتل تو پیش چشم خنجرش را تیز کرد
با شکیبایی تنت را ریزِ ریزِ ریز کرد
به دوچشمان تر من خنده هایی نیز کرد
غارت جسم تو را به دیگری تفویض کرد
هر کجا را دیده ام زخم تنت را دیده ام
روی خاک کربلا پاشیدنت را دیده ام
#اسماعیل_شبرنگ
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
نَبی خَلق و نَبی خُلق و نَبی سیما،علی اکبر
چه غوغایی نموده حق تعالیٰ باعلی اکبر!
جمالش حضرت طاها،جلالش رَبِّیَ الاعلا
رخشجنت،لبش کوثر،قدش طوبی،علی اکبر
امیرالمومنین برحضرت زهراتبسم کرد
همینکه خنده زد برصورت لیلا،علی اکبر
خدادیدم،نبی دیدم،علی دیدم به یک صورت
شدم مجنون،زدم فریاد مولاناعلی اکبر...
نمیدانم بگویم یاعلی بن ابیطالب؟
ویاگویم رسول الله حالا،یاعلی اکبر؟
تمنادارد این لحظه،تماشادارداین صحنه
روی دست علــیِّ عــالیِ اعـــلا،علی اکبر
بنی هاشم وصال مصطفی راخواستنداز حق
نــدا آمــد کــه «اِنّا نَحنُ نَزَّلنٰا» علی اکبر
بنازم این شرافت را،بنازم این اصالت را
علی بن حسین بن علی ،آقا علی اکبر
قمر می گفت لٰاحَولَ ولٰا...تا دیدخوابیده
به روی دستهای حضرت سقا،علی اکبر
شبی درمحفلی ذکرعلی بود،عاشقی فرمود
علی مولا علی مولا علی مولاعلی اکبر
اَوَلَسْنا عَلیَ الحَق گفت،بااین جمله ثابت کرد
که حیدر جای خود دارد،بگوحق* باعلی اکبر
حسین بن علی اسم علی رادوست می دارد
دلش میخواست گیردازخداصدها علی اکبر
حسین بن علی مَمسوسْ فی ذات اللَّهَش گوید
عجب نزدیک شد باحضرت مولا،علی اکبر
اگرمَمسوسْ درذات خداونداست،پس حتماً
بودعالِم به عِلمِ عَلَّمَ الاَسمٰا،علی اکبر
چنان مانندحیدر یک تنه می تاخت درمیدان
که لشگرنعره می زد«لافتی الا»علی اکبر
اَنابنُ قاتلُ الکُفار،انابن حیدرِالکَرّار
بود ذکر رجزخوانیِّ مولانا علی اکبر
نوای اشهداَنَّ علیـّــاً حُجت اللَّــه را
شنیدن دارد ازلعل لب آقاعلی اکبر
قسمبرحرمتمُصحَف،ابوفاضلبهیُومُ الطَٓف
کَفیلِ زینبِ الحَوراست، اما باعلی اکبر
ـــــــــ
هم آقایی هم آقازاده، اِی جانم به قربانت
چه نسلی!هل اتی،تطهیر،اعطینا،علی اکبر
سِزدگوئی به گهواره سَلامُ الله عَلَیّْ یَومَ
وُلِدتُ وَ اَموتْ ، وَ اُبعَثُ حَیّٰا،علی اکبر
نقابی زن به سیمایت.که ترسم جای پیغمبر
بَرَندَت تا مقام قُربِ اَو اَدنی،علی اکبر!
چه کردی بادل زینب،چه کردی بادل لیلا
چه کردی باپدر بااین قدوبالا علی اکبر
دلت انگوراگرخواهد،خداوندامرفرماید
شود انگور کل جنت الاعلی علی اکبر
همیشه سفره ات مثل امام مجتبی پهن و
زهردروازه نور خانه ات پیدا،علی اکبر
حرم رفتم،زیارت خواندم وعرض ادب کردم
وپرسیدمچراخوابیدهپایینپا،علیاکبر؟
ندایی آمداز پایین پا،این است جُبرانِ
محبتهای پایانی بابا، باعلی اکبر
پدر بوسیدرویمرامیانخاکوخون،باید
ببوسد پای بابای غریبش را،علی اکبر
مرومیدان که بابایت به حال احتضارافتاد
ترحم کن به اشگ زینب کبری،علی اکبر
به یوم الطف تمامی شهیدان،لحظه ی آخر
درآغوش حسین جان باختند،الاّعلی اکبر
دوچشم اوسیاهی رفت،ومرکب اشتباهی رفت
خدایا مانده بین لشگری تنها...،علی اکبر
پسرتنهای تنها شد،زمین خوردارباارباشد
پدر برسرزنان می گفت واویلا علی اکبر
*اشاره به علی مع الحق و الحق مع علی
#محمدعلی_قاسمی_خادم
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
#رباعی
خواندیم تو را علی و اعلی دیدیم
در ملک جنون و عشق لیلا دیدیم
هر کس که ندیده بود پیغمبر را
تا روی تو دید، گفت حالا دیدیم
...
گرفته بوی نجف هر دلی، به عشق علی
شده است عرش خدا منجلی، به عشق علی
به یاد فاطمه بوسید روی طفل، حسین
گذاشت نام پسر را علی، به عشق علی
#علی_سلطانی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
چون گشودند زهم دفتر دانائی را
زمزمه کرد ملک نغمۀ شیدائی را
کرد پُر ،نور خدا این شب رؤیائی را
تاببینند همه جلوۀ زیبائی را
را هانفی گفت در رحمت حق واشده است
خلقت روی علی اکبر لیلا شده است
این گل سرخ که رخسارۀ احمد دارد
خال برگونۀ خود ،ابروی ممتد دارد
رنگ و بو از چمن گلشن ایزد دارد
صورت وسیرت خود را زمحمد دارد
همه گل ها بنشتند به نظارّۀ او
تا که بابا بزند بوسه به رخسارۀ او
شاد شد قلب همه از دل خرسند حسین
شد زمین محو جمال گل دلبند حسین
آسمان مات شد از چهرۀ فرزند حسین
مثل غنچه زده لبخند به لبخند حسین
او لیلا همه دم غنچۀ خود می بوید
با حسین بن علی شکر خدا می گوید
مادر افکند نظر تا به مه دلجویش
دید یک هالۀ نوری به رخ نیکویش
که گل انداخته از بوسۀ بابا رویش
بوسه زد بر رخ او کرد چو غنچه بویش
گفت ای نوگل من، یوسف لیلا هستی
بهتر ازماه شب عید تو زیبا هستی
خوبرویان جهان محو جمالش هستند
باکمالان نه همین مات کمالش هستند
عرشیان باخبر ازقدر وجلالش هستند
فرشیان عاشق دیدار وصالش هستند
بنگرد هـرکه ورا جلوۀ سرمد دیده
هم علی اکبر و هم روی محمّد دیده
در وجودش زازل روح عبادت دیدند
روی پیشانی او نور سعادت دیدند
درقد و قامت اوشور قیامت دیدند
قدسیان دردل او شوق شهادت دیدند
شادی وغم شب میلاد علی درهم شد
غم چو آمد طرب وشوق ومسّرت کم شد
کاش ما آینه دار گُل مولا باشیم
همه جا آبروی اهل توّلا باشیم
ای «وفائی» همه آسوده به فردا باشیم
گر محبّان علی اکبر لیلا باشیم
هرکه در راه خدا با علی اکبر باشد
روز محشر همه جا با علی اکبر باشد
#سیدهاشم_وفایی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
#حضرت_علی_اکبر_مدح
شعر یعنی ردیف و وزن و خیال
شعر یعنی پلی برای وصال
شعر یعنی ترنمی پر شور
قالبی از صفا و صدق و شعور
شعر یعنی نَمی ز علم لدن
فاعِلاتُن مَفاعِلُن فَعَلُن
شعر خوب است پر بها باشد
مدحت آل مصطفی باشد
شعر اگر شعر اهل بیت شود
شاعرش دعبل و کمیت شود
شعر اگر شعر اهل بیت شود
تیر غیب است و "اِذْ رَمَیْت" شود
شعر اگر شعر اهل بیت شود
بیت در بیت شاه بیت شود
شعر اگر شعر اهل بیت شود
بیت آن در بهشت بیت شود
شعر اگر بی علی بیان گردد
حیف وقتی که صرف آن گردد
همه ی خاندان او ولیَ اند
اکبر و اصغرش همه علی اند
دست ما بر قماط اصغرشان
سر ما زیر پای اکبرشان
زلف مشکین اکبرش عشق است
تار قنداق اصغرش عشق است
چشم اگر هست چشم اکبر اوست
حُسن اگر هست حُسن اصغر اوست
اصغرش آبروی اکبر ها ست
من چه گویم از اکبرش که چه هاست
چون نبی متصف به خلق عظیم
چون علی صاحب کلام و حکیم
آسمان خاک راهت ای اکبر
مهر در روی ماهت ای اکبر
نَقل شیرین میان انجمنی
همچو جدت علی، ابالحسنی
هر که در خاندان پیغمبر
تنگ می شد دلش بر آن رهبر
می نشست و تو را نظر می کرد
باز یاد پیامبر می کرد
ای به مدح تو دشمنت گویا
این شنیدم معاویه، گویا
پرسشی کرد و پاسخش را خواست
که چه کس لایق خلافت ماست؟
چاپلوسان تخت و تاج بسی
همه گفتند جز تو نیست کسی
باز آن ناخلیفه گفت سخن
که ای سفیهان ابله و کودن
لایق تخت و تاج پیغمبر
هیچ کس نیست جز علی اکبر
ای اسیر کلام تو دشمن
معترف بر مقام تو دشمن
پیش تو آنچه که سعادت بود
بهترین فیض ها شهادت بود
جان فدایت که محترم بودی
اولین کشته حرم بودی
اولین کشته بنی هاشم
تشنه لب در تهاجم ظالم
تشنه لب در جهاد کوشیدی
کوثر از دست دوست نوشیدی
السلام علیٰ علی اکبر
حضرت عشق یا علی اکبر
عشق را ابتدا علی اکبر
حُسن را انتها علی اکبر
اَشهدُ لااله الا الله
جلوه بگرفت با علی اکبر
نور "الله اکبر" آمده است
از سوی عرش تا علی اکبر
خون آبروی او وادی طف
شاهد کربلا علی اکبر
اربا اربا شدن مدالی شد
رفت پایین پا علی اکبر
رو به سمت حرم بایست به او
السلام علی الحسین بگو
در سلام زیارت عاشور
سه سلام است بر تو ای همه نور
تا سلام امام می گوییم
بعد بر تو سلام می گوییم
هم تو زینب فزای اولادی
هم در اصحاب جزء اوتادی
ای جمالت نشانه ی ازلی
منطق احمدی و نطق علی
پسر ارشد حسین تویی
علی و احمد حسین تویی
استقامت به قامتت بسته
چشم ما بر کرامتت بسته
الگوی زندگانیم شده ای
آبروی جوانیم شده ای
ای جوان حسین ممنونم
تا ازل بر حسین مدیونم
لطف ارباب انتخابم کرد
مست از این حسن انتسابم کرد
در جوانی چو گُل جوانه زدم
سر به این کویِ عاشقانه زدم
عشق در چشم من فقط ارباب
روحِ در پیرهن فقط ارباب
آب اینجاست در سراب مرو
در پی عکس بازتاب مرو
هر کسی گفت عاشقی دارد
یا دل عشق لایقی دارد
هر کسی گفت دوستت دارم
در دلم عکسی از تو بگذارم
هر کسی گفت عاشقم با تو
از همه خلق فارغم با تو
هر کسی ادعای عرفان داشت
گر چه بر جهل خویش ایمان داشت
همه را جمع کن نصیحت کن
همه را بر حسین دعوت کن3
عشق و عرفان فقط حسین حسین
دین و ایمان فقط حسین حسین
شور و مستی فقط حسین حسین
حق پرستی فقط حسین حسین
مظهر لایزال رحمت اوست
بهترین چشمه ی محبت اوست
شب جمعه به دل هوا دارم
در سرم شور کربلا دارم
شب جمعه دوباره پر بزنم
در خیالم به دوست سر بزنم
گوشه ی قتلگاه می آیم
با دم آه آه می آیم
مادرش آمده است می دانم
روضه ی "یابُنَیَّ" می خوانم
دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت
دل من پا به پای زهرا رفت
(تا كه او بيشتر نفس ميزد
بيشتر ميزدند زينب را)
(تيغشان مانده بود در گودال
با سپر ميزدند زينب را)
شب جمعه است روضه خوان زهراست
مجلسی گوشه ی حرم بر پاست
یکی از گودی زمین می خواند
یک نفر روضه اینچنین می خواند
(لب گودال خواهر افتاده
ته گودال مادر افتاده)
(آن طرف تر برادری تنها
بین یک مشت خنجر افتاده)
(عزت آب و آبروی حرم
زیر یک چکمه بی سر افتاده)
شب جمعه است مبتلا شده ایم
باز مهمان کربلا شده ایم
رو به سمت حرم بایست به او
السلام علی الحسین بگو
#سید_روح_الله_مؤید
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
#حضرت_علی_اکبر_مدح
آسمان دل ارباب قمر می خواهد
شجر طیّبه ی عشق ثمر می خواهد
هرچه نیرو به دو بازوی حسین بن علیست
هرچه بوده ست دو بازوی پسر می خواهد
وقت بر لشکر دشمن زدنش فهمیدند
جگر شیر دوتا بال سفر می خواهد
بچه شیری ست که شیران همگی مبهوت اند
پسر این است ، پس ای وای ، پدر می خواهد...
الفرار از دم شمشیر بنی هاشمیان
الفرار از دم این صید که سر می خواهد
هیبت تیر نگاهش به عمویش رفته
دیدنش در صف پیکار جگر می خواهد
کار از نیزه و شمشیر و سنان بگذشته
که عدو روبرویش چند تبر می خواهد
هرکه آماده ی جنگ است ز پا افتاده
رزم با دلبر ارباب کمر می خواهد
هرکه دلتنگ پیمبر شده اینجا باشد
هرکسی حیدر کرّار اگر می خواهد...
شاهزاده ست ولی جلوه ای از شاه شده
اشهد ان علیاً ولی الله شده
#حمید_رمی
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
چشمانمان بر دست ذره پرور لیلاست
مستی ما از نام مستی آور لیلاست
یک قافله حور و پری دور و بر لیلاست
در شهر تنها صحبت از تاج سر لیلاست
دل می تپد وقتی که حرف از دلبر لیلاست
کوری چشم هرکه ما را بی نوا خوانده
محبوب مان مارا به دیدار خدا خوانده
دل را به دنبال خودش تا هر کجا خوانده
ما را برای جشن فرزندش فراخوانده
این مُهر و دعوت نامه لطف دیگر لیلاست
امشب برای شمس دین قرص قمر آورد
بانو برای شاه عالم شیر نر آورد
یک دسته گل ، یک پارچه آقا ، پسر آورد
صاحب نفس ، صاحب لوا ، صاحب جگر اورد
میلاد مولود سراپا اطهر لیلاست
از مقدمش شهر مدینه نور باران شد
گهواره اش را عمه اش گهواره جنبان شد
از برکتش هجر پیمبر نیز آسان شد
با اقتدا بر چشم او مادر مسلمان شد
با این حساب او حضرت پیغمبر لیلاست
در مرتبت محمود و در عزّ و جلال احمد
در مهربانی فاطمه و در کمال احمد
در بین میدان مرتضی و در جمال احمد
ابرو و چشم و گیسوان و خط و خال احمد
این تازه مولود مدینه محشر لیلاست
"والیل" قطعا مدحت گیسوی او باشد
مصداق ناب "والضحی" هم روی او باشد
عرش خدا مدهوش عطر و بوی او باشد
"إنا هدیناه السبیل "اش سوی او باشد
شمس و ضحا و قدر و نور و کوثر لیلاست
با یک نظر از مُهر تربت باده میسازد
سجادها از وصله ی سجاده میسازد
"قد قامت…" او قبله را آماده میسازد
با یک نفس صدها مؤذن زاده میسازد
الله اکبر ؛ او علی اکبر لیلاست
در خاک دشمن میدهد جولان به تنهایی
با نعره هایش میکند طوفان به تنهایی
با ذوالفقار تشنه و بران به تنهایی
سر میزند مثل سپهداران به تنهایی
شیر حسین بن علی و حیدر لیلاست
رود زلالی هست و دریا میشود گاهی
در شب چو خورشیدی هویدا میشود گاهی
مثل عموی خویش سقا میشود گاهی
جمع تمام آینه ها میشود گاهی
عباس و عبدالله و عون و جعفر لیلاست
با روضه اش راز پریشانی شش گوشه ست
مرثیه ی همواره طوفانی شش گوشه ست
هم رونق شبهای روحانی شش گوشه ست
هم شک ندارم باعث و بانی شش گوشه ست
کرببلا سرمست سیب نوبر لیلاست
قطعا تحمل کردن زخم زبان سخت است
بوسه گرفتن از عزیز نیمه جان سخت است
راهی شدن تا کوفه ی نامهربان سخت است
داغ جوان دیدن برای مادران سخت است
مرثیه ی محزون و گریه آور لیلاست
تا کوچه وا کردند و در دام بلا افتاد
غرق به خون از پشت مرکب بی هوا افتاد
با "یا أبا"یش ولوله در خیمه ها افتاد
این اربا اربایی که زیر دست و پا افتاد
ای کربلایی ها! جوان پرپر لیلاست
#علیرضا_خاکساری
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
#رباعی
مرغ دل من میل پریدن دارد
آوای علی علی شنیدندارد
با دیدن صورت علی اکبر
لبخند لب حسیندیدن دارد
.......
آیینه طلعت پیمبر آمد
این است نبی ویا که حیدر آمد
با دسته گلی برو به دیدار حسین
تبریک بگو علی اکبر آمد
.......
بر آینهٔ حضرت طاها صلوات
بر نور دل حسین زهرا صلوات
شاد است دل حسین وام لیل
بر روی علی اکبر لیلا صلوات
.......
امشب سخن از عشق ولی می گوییم
تبریک به نور ازلی می گوییم
ناز قدم علی اکبر امشب
همراه حسین علی علی می گوییم
......
امشب به علی نور دوعین آمده است
مرآت رسول عالمین آمده است
به به چهتبسمی است بر روی حسین
آرامش سینه حسین آمده است
#محمدعلی_قاسمی_خادم
@raziolhossein
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
قدري مِيِ طهور ز ته مانده سبو
بر لب زدم به نيت تر كردن گلو
تا آتش و شراره آن بر دلم نشست
بابى ز عشق وا شد از اين دل به سوى او
ديدم صداى هاتفى از غيب مى رسد
أُدخل الي الحرم كه شده وقت گفتگو
بالا بزن به عزم تقرب تو آستين
با اشك ديده وقت سحر ساز يك وضو
صورت بمال بر حرم و خاكِ پاى يار
تا از غبار مقدم او يابى آبرو
بر مِنبرى ز طور نشين ، وصفِ عشق كن
بي خود ز خویش گشته فقط از على بگو
امشب فقط به سوى حرم سجده جايز است
مستانه رو به روى حرم سجده جايز است
با يك سلامْ دل به هوايت روانه شد
تسبيح اشك پاره شد و دانه دانه شد
بر روى آب عكسِ ضريحى كشيده ام
درياى گريه هام عجب بى كرانه شد
گشتم دخيل گوشه اى از كَشتى نجات
ديدم كه صاحبش پسرى ناز دانه شد
از جانب بهشت نسيمى وزيد و بعد
با عطر سيب موى كمندِ تو شانه شد
بر بوسه هاى ممتد مولا ز صورتت
اين روزها نبودنِ زهرا بهانه شد
آهسته گفت گريه كنان اَيْنَ فاطمه؟
دردِ نبودنت به دلم جاودانه شد
تو آمدى و دوباره پيمبر ظهور كرد
قنداقه تو كعبه سيّارِ خانه شد
نازم به اين جمال و كمال و خصالِ تو
عاشق كُشَ است يك سحرى شرح حالِ تو
مرآتِ كبرياست جمالِ خدائى ات
بَدرُ المُنيرِ عشقْ رُخِ مصطفائى ات
چشم تمام اهل حرم خيره مى شود
بر شكل راه رفتنِ خير النسائى ات
كردى حقوق حضرت استاد را ادا
نازم به بخشش و كرمِ مجتبائى ات
گم كرده راه بودم و تا خانه كريم
من را كشانده جلوة نارُ القرائى ات
صاحب دعا حسين ، مُريدانه تا سحر
دل داده پاى زمزمه ربنائى ات
الگوى هر چه عابد لله مى شود
با اين وجود غرق به نور و خدائى ات
بِيْنِ خطوط روی جبينت پُر از خداست
اِبْنُ الحسينْ ليلى ليلاى كربلاست
گيسو به باد مى دهى و دلبرى على
پا در ركاب مى كنى و حيدرى على
ابرو نهان كن از نظر خيره حسود
آئينه دارِ صورت پيغمبرى على
قامت نگو قيامت زهراست قامتت
از بس كه قد كشيده اى و محشرى على
گرم طوافِ روى تو آلِ بوتراب
غرق عبادتى و خدا منظرى على
وصف تو اين بس است كه وقت تجلى ات
شه زاده حرم على اكبرى على
در كربلا تجلّى فتاح خيبرى
همنام شهريارِ عرب حيدرى على
برقِ عرق به روى تو الماسْ اكبرا
ای هم نشین حضرتِ عباسْ اكبرا
از باده تو مستى دلها فراهم است
كارِ دلم چو زلفِ تو پيچيده دَرهَم است
لشگر كشيده ام به هوا خواهى ات على
اين قطره اشكها چو سپاهي منظم است
تو وارث تمام اولوالعزم ها شدى
وصف تو امتداد رسولِ معظم است
تركيبى از حسن و حسين است رُوى تو
ريحانه بهشت بگويم به تو كم است
من نذر كرده ام كه بميرم براى تو
خونين شدن به پاى تو سِرِّ مُحرّم است
هر جا كه حرفِ پيرِ جوان مُرده مى شود
تصوير دست و پا زدنِ تو مجسم است
بالاي نعشِ تو پدرت پير شد على
دنبال تكه هاى تنت با قدى خم است
ديدند همچنان بدن پاره پاره ات
فريادهاى يا ولدي ، نا منظم است
امروز قدرتى به صدا جمع مى كند
فردا تو را ميانِ عبا جمع مى كند
#قاسم_نعمتی
@raziolhossein