eitaa logo
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
440 دنبال‌کننده
3هزار عکس
287 ویدیو
29 فایل
ما اینجا جمع شدیم که بگیم... 💯میشه هم دیندار بود و هم به بالاترین لذت ها رسید رسالت دین در همین هست 👆 ارتباط با ما: @hajeb114
مشاهده در ایتا
دانلود
بهتر 👈اگه آرامش و شیرینی زندگیت رو دوست داری 💯هرگز همسرت رو با دیگران مقایسه نڪن✔️✔️ 💢با مقایسه ڪردن،حال خودتو بد نڪن 👌توجه به نڪات مثبت همسرت حالت رو خوب می ڪنه😊 🍃🌸 @razkhoda 🌸🍃
👌تصویر گل بسیار زیبا از گیاه زردچوبه شاید خیلی از ما گل زردچوبه رو ندیده باشیم😍 🍃🌸 @razkhoda 🌸🍃
✨🍃🌸✨🍃🌸✨🍃🌸 ✨خواهي که ببيني رخ پيغمبر را ✨ بنگر رخ زيباي علي اکبر را ✨در منطق و خلق و خوي او مي بيني ✨با ديده ي جان محمدي ديگر را 💞ميلاد شبيه ترين آينه ي پيغمبري مبارک 🍃🌸 @razkhoda 🌸🍃
✨🌸✨🍃✨🌸✨ تبررررریک میگم شما برنده شدید... 🎁😍🎁 برنده یک روز جدید دیگر...☀️ و شروع یک صبح دیگر...🌹 بهترین هدیه دنیا همین است...🎁 همین که چشم باز کنی😍 و یک روز دیگه هم شانس زندگی داشت
🌹میلاد حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک🌹 ✅جوانان را درياب، زيرا كه آنان سريع تر به كارهاى خير روى مى آورند. 🌺امام صادق(ع)🌺 📚كافى، ج ۸ ،ص ۹۳ 🍃🌸 @razkhoda 🌸🍃
🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴 🌹ابو محمد عبدالله بن محمد روایت کرده است: 🌺روزی علی اکبر علیه السلام از امام حسین علیه السلام انگور خواست، در حالی که فصل انگور نبود . 🌸آنگاه امام حسین علیه السلام دست بر دیوار مسجد زدند، یکباره دیوار مسجد از هم شکافت و از آن انگور و موز خارج شد و به علی اکبر علیه السلام دادند و فرمودند: آنچه خدا برای اولیای خود نگه داشته بهتر است. 📙مدینة المعاجز،ج۲،ص۱۲۲ 🌷 @razkhoda 🌷
به وقت آرامش! ماسوله ی زیبا 😍 🍃🌸 @razkhoda 🌸🍃
#زندگی_بهتر 💯یعنی اینڪه منتظر نمونی خونوادت بهت محبت کنند ✔️بلڪه قبل از هرکسی تو محبت ڪن وعشق رو به خونوادت هدیه ڪن💞 👈مطمأن باشن خدا ده برابرش رو واست جبران میڪنه😉😍 🍃🌸 @razkhoda 🌸🍃
👀👀 🌀♨🌀سیستم دنیا طوریه ڪه... 🚫⛔🚫اگه دنبال "لذت ارتباطِ حرام"بری ✔️حتما "لذت ارتباط حلال" ازت گرفته میشه🚫⛔🚫 ♨⛔♨⛔♨⛔♨ 🍃🌸 @razkhoda 🍃🌸
🎆 رمان شب 72 " شبیه پدر " ❤️ دستش بین موهام حرکت می کرد ... و من بی اختیار، اشک می ریختم ...😭 ⭕️ غمِ غربت و تنهایی ... فشار و سختی کار ... و این حس دورافتادگی و حذف شدن از بین افرادی که با همه وجود دوست شون داشتم... 🔸– خیلی سخت بود؟... 🔹– چی؟... 🔸– زندگی توی غربت... ❇️ سکوتِ عمیقی فضا رو پر کرد ... قدرتِ حرف زدن نداشتم ... و چشم هام رو بستم ... حتی با چشم های بسته ... نگاهِ مادرم رو حس می کردم... 🌷–خیلی شبیه علی شدی ... اون هم، همه سختی ها و غصه ها رو توی خودش نگه می داشت ... بقیه شریکِ شادی هاش بودن ... حتی وقتی ناراحت بود می خندید ... که مبادا بقیه ناراحت نشن... 🌺 _ اون موقع ها ... جوون بودم ... امّا الان می تونم حتی از پشتِ این چشم های بسته ... حس دختر کوچولوم رو ببینم ... ❣ 🔵 ناخودآگاه ... با اون چشم های خیس ... خنده ام گرفت ... دختر کوچولو... ☺️ چشم هام رو که باز کردم ... دایسون اومد جلوی نظرم ... با ناراحتی، دوباره بستم شون... 😔 –کاش واقعاً شبیه بابا بودم ... اون خیلی آروم و مهربون بود... چشمِ هر کی بهش می افتاد جذبِ اخلاقش می شد ... 💢 _ ولی من اینطوری نیستم ... اگر آدم ها رو از خدا دور نکنم ... نمی تونم اونها رو به خدا نزدیک کنم ... من خیلی با بابا فاصله دارم و ازش عقب ترم ... خیلی... 🔸 سرم رو از روی پای مادرم بلند کردم و رفتم وضو بگیرم ... اون لحظات، به شدت دلم گرفته بود و می سوخت ... دلم برای پدرم تنگ شده بود ... و داشتم کم کم از بین خانواده ام هم حذف می شدم ... علتِ رفتنم رو هم نمی فهمیدم ... و جوابِ استخاره رو درک نمی کردم... 🌸 @razkhoda 💖 🌹
باید فقط به" خدا " پیله کرد 🍀زیرا فقط با او میشود پروانه شد. " خدا " بدون من هم خداست 🍀 ولی من بدون خدا هیچـــم 💞شبتون خـــدایی 🍃🌸 @razkhoda 🌸🍃
سلام دوستان رازخدا😊✋ ✨☕😊🌸 سرتون سلامت💪 زندگیتون پرمهر💞 دلتون شاد😍 یکشنبه تون آباد 🌸🍃 🍃🌸 @razkhoda 🍃🌸