📅 #روزشمار_محرم | ۳۹ روز مانده تا محرم الحرام ۱۴۴۲
🔴 السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ
📿 #امام_صادق علیه السّلام : ما مِنْ عَیْنٍ بَکَتْ لَنا اِلاّ نُعِّمَتْ بَالنَّظَرِ اِلَى الْکَوْثَرِ وَ سُقِیَتْ مِنْهُ ؛ هیچ چشمى نیست که براى ما بگرید، مگر اینکه برخوردار از نعمتِ نگاه به (کوثر) مى شود و از آن سیرابش مى کنند. جامع احادیث الشیعه ج ۱۲ ص ۵۵۴
🔷 #امام_خمینی رحمت الله علیه:
کربلا را زنده نگه دارید و نام مبارک حضرت سیدالشهدا را زنده نگه دارید که با زنده بودن او، اسلام زنده نگه داشته می شود. ۱۳۶۲/۰۳/۲۱
🔶 #امام_خامنه_ای مدّظلّه العالی:
تحقیقاً یکى از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
📚 #معرفی_کتاب | با موضوع #امام_حسین علیهالسلام
نام کتاب: هفتاد و دو سخن عاشورایی
به كوشش: آقای علیرضا مختارپور قهرودی
ناشر: انتشارات انقلاب اسلامی
تعداد صفحه: ۲۹۶ صفحه
💠 @Razmande_com
🔊 #نوای_عاشقی | قرائت #زیارت_عاشورا
✅ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَهَ اللّٰهِ وَابْنَ خِیرَتِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِساءِ الْعالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ثارَ اللّٰهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ السَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکُمْ مِنِّی جَمِیعاً سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ
🎙 دانلود با نوای #شهید محمدرضا تورجی زاده
🌐 razmande.com/5832
🎙 دانلود با نوای حضرت #آیت_الله_مهدوی زیدعزه
🌐 razmande.com/2050
💠 @Razmande_com
🖼 #لبیک_یا_حسین ۲ | سرگذشت یاران #امام_حسین علیهالسلام
🔴 حضرت قاسم بن الحسن علیهالسلام
ایشان نوجوانی بود که با اصرار از امام حسین علیه السلام اجازه خواست که به میدان جنگ برود. ابتدا امام علیه السلام راضی نشدند که او عازم میدان شود، ولی هنگامی که با اصرار بیش از حد او مواجه شدند اذن جهاد در راه خدا را به او دادند. او نیز پس از رشادت های بسیار در میدان نبرد به شهادت رسید.
نقل میکنند وقتی قاسم بن الحسن علیه السلام عازم میدان شد این اشعار را می خواند: «اگر مرا نمی شناسید پس بدانید من فرزند #امام_حسن علیه السلام و نوه #رسول_خدا صلی الله علیه و آله وسلم هستم و این حسین علیه السلام است که اکنون در محاصره شماست. خداوند شما را سیراب نسازد».
وقتی قاسم به زمین افتاد عموی خود را صدا زد و امام حسین علیه السلام فورا خود را به او رساندند. وقتی سر او را به دامن گرفتند فرمودند: «از رحمت خدا دور باشند قومی که تو را کشتند!» به خدا سوگند بر عمویت بسیار سنگین است که صدایش کنی و او پاسخ تو را ندهد یا اگر پاسخ داد فایده ای برای تو نداشته باشد.
💠 @Razmande_com
🔰 #سخن_نگاشت | همه در مقابل دشمن باید یک حرف بزنیم
🔻 دشمن قدّار همه نیرویش را متمرکز کرده برای اینکه جمهوری اسلامی را به عقبنشینی وادار کند. خب در این شرایط تکلیف ما اتّحاد داخلی، انسجام داخلی، نشاندهندهی وحدت در مقابل دشمن [باید باشد]؛ بله، اختلاف سلیقه و نظر داریم، امّا در مقابل دشمن همه باهم دستبهدست هم میدهیم، یک حرف میزنیم، یک فریاد میکشیم، یک اقدام میکنیم.
🎙 بیانات #امام_خامنه_ای ۱۳۹۹/۴/۲۲
💠 @Razmande_com
🔰 #لوح | فقط برای خدا 1️⃣
⬅️ خاطراتی کوتاه از سردار سپهبد #شهید_سلیمانی
💢 وقتی واحد گزینش، افرادی رو بدلیل گذشته آنها؛ رد میکرد،ناراحت می شد. می گفت: قبل از سال 57 کدامیک از ما مسلمان بودیم؟ نفس امام باعث شد ما مسلمان شویم. ما باید ببینیم قبل از انقلاب چگونه افرادی بودیم، تا حالا به بهانه گذشته افراد با آن ها این گونه برخورد نکنیم.
💠 @Razmande_com
📸 #لوح | فرقان
🔸إن تَتَّقُوا اللَّهَ يَجعَل لَكُم فُرقانًا ؛ اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، برای شما وسیلهای جهت جدا ساختن حق از باطل قرارمیدهد.
📚 بخشی از آیه ۲۹ سوره انفال
🎙 برای خدا یعنی حقیقتاً با نیّت خالص تصمیم بگیرید و برای مردم کار کنید و اسیر جو نشوید.
🎙 بیانات #امام_خامنه_ای ۱۳۹۹/۴/۲۲
💠 @Razmande_com
هدایت شده از رزمنده | محفل رزمندگان اسلام
🔴 #آشنایی_با_شهدا | شهید محمدرضا تورجیزاده
📅 ولادت: ۱۳۴۳/۰۴/۲۳
📅 شهادت: ۱۳۶۶/۰۲/۰۵
✅ اگر جنازهای از من آوردند دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسید: یا زهرا سلام الله علیها
📚 #معرفی_کتاب دربارۀ این شهید :
1️⃣ به نام مادر | سید علی حسنی | نشر یا زهرا
2️⃣ یا زهرا | گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی | نشر امینان
3️⃣ در انتظار پدر | کبری خدابخشی | نشر دارخوین
4️⃣ شهید محمدرضا تورجیزاده | بنیاد المهدی | نشز نسیم رحمت
✅ بخش از وصیتنامه #شهید:
امشب که قلم بر کاغذ میرانم، انشالله هدفی جز رضای دوست و انجام وظیفه ندارم؛ در راه وظایفی که بر عهدهام گذاشته شده از ایثار جان هیچ دریغی ندارم. زمانی که قدم اول را در این راه برداشتم به نیت لقای خدا و شهادت بود، امروز بعد از گذشت این مدت راغبتر شدهام که این دنیا محلی نیست که دلی هوای ماندن در آن را بنماید.
خدایا ما را از سلک شهیدان واقعی که در جوار خودت در عرش الهی در کنار مولا حسین (علیه السلام) هستند قرار بده.
💠 @razmande_com
✍️ #خاطره | تولد #شهید محمدرضا تورجیزاده از زبان مادرش
سال ۱۳۴۳ در حالی که ۲۳ سال از عمرم سپری شده بود، سه فرزند دختر چهار ساله، سه ساله، دو ساله داشتم. فرزند بعدی هم به زودی متولد میشد.
آن زمان بیشتر مردم زندگی سختی داشتند. در هر خانهای چند خانواده زندگی میکردند و هر خانواده نیز تنها یک اتاق برای زندگی در اختیار داشت. بنابراین، خانهداری، آشپزی و رسیدگی به فرزندان بسیار مشکل بود. البته، همه مرم آن زمان مثل ما بودند و همگی تحمل میکردیم؛ مثل حالا نبود که اینقدر رفاه و آسایش باشد با این همه ناشکری!
ما در یک خانه پر جمعیت زندگی می کردیم. رسیدگی به کارهای خانه و چند فرزند کوچک خیلی سخت بود، کسی را نداشتم تا به من کمک کند. مادرم به سختی بیمار بود و من تنها دختر او بودم و باید به کارهای او رسیدگی میکردم. خانه مادرم با ما فاصله زیادی داشت و چون کوچهها قدیمی و باریک بود و با ماشین نمیشد رفت، باید این راه طولانی را هر روز پیاده میرفتم و به امور زندگی و خصی او رسیدگی و از او پرستاری میکردم و خیلی سریع برمیگشتم تا کارهای فرزندان کوچک و منزل خودم را انجام دهم.
مادرم سفارش میکرد و میگفت: «وقتی باردار هستی، بیشتر دقت کن و هر غذایی را نخور.»
من هم سفارش او را عمل میکردم و همیشه دعا میکردم و میگفتم: «خدایا! از تو بچه سالم و صالح میخواهم. پسر یا دختر، آنچه خیر است، به ما عطا کن.»
با همه سختیها و ناملایمات ۲۳ تیرماه ۱۳۴۳ فرزندم به دنیا آمد. پسری زیبا و سالم بود. خوشحال شدم و خدا را شکر کردم که نعمتش را بر من تمام کرد. همه با دیدنش میگفتند:
« عقیقه کنید و صدقه بدهید؛ مبادا چشم زخم بخورد. پدرش هم خیلی خوشحال بود. اول تصمیم داشت اگر فرزندمان پسر بود، اسمش را محمد بگذارد، ولی هنگامی که باردار بودم، به مشهد رفتیم و آنجا در حرم تصمیم گرفت که نام رضا را هم اضافه کنیم و نامش را محمدرضا بگذاریم.
محمدرضا درشت و خوشاندام بود. خوب غذا میخورد و کمتر بیمار میشد. در مجموع، نگهداری و تربیت او برای من سخت نبود.
گویا خداوند میخواست به علت مشکلات و جبران زحماتی که برای مادرم میکشیدم، مرا از این نظر آسوده خاطر کند. بعدها هم که بزرگتر شد، آرام بود و شیطنت و آزار و اذیتی نداشت. او رشد خوبی داشت و در سه سالگی مانند یک بچه شش ساله بود.
به طور ذاتی و خدادای خیلی باوقار و به قول ما سنگین و مردانه بود و با این که سن کمی داشت، خیلی در نظم و تناسب لباسهایش دقت میکرد و در مجالس و مکانهای عمومی خیلی با ابهت بود، به طوری که توجه همگان را جلب میکرد و در میان همسالان و حتی بزرگترهای خود، ممتاز بود. به همین سبب، به رغم این که در آن زمان خیلی مرسوم نبود، تصمیم گرفتم او را به عکاسی ببرم و از این هیبتش عکس بگیرم.
💠 @Razmande_com
🔴 #خاطره | رازی که تا شهادت فاش نشد
بعد از عملیات خیبر داخل چادر فرماندهی نشسته بودم، دیدم یک نفر که شال سبزی هم به گردن داشت، توی چادر آمد و سلام کرد و گفت: «آقای مسجدیان!»
گفتم: «بفرمایید»
گفت: «نیرو نمی خواهید؟»
گفتم: «تا ببینم کی باشه!»
گفت: « محمد تورجی »
گفتم: « این محمد آقا کیه؟ »
گفت: «خودم»
گفتم: «خوب، چه هنری داری؟»
گفت: «اولاً هر دو هم محلهای هستیم و هر دو از محله سبزه میدان؛ ثانیاً بلدم ن.حه بخوانم و بعضی وقتها هم دعا میخوانم.»
گفتم: «اشکالی نداره، همین الان بخوان!»
همان جا نشست و کمی مداحی کرد. اشعاری در مصیبت #حضرت_زهرا علیهاالسلام خواند. خیلی عالی خواند. علت حضورش را در این گردان سوال کردم. فهمیدم به خاطر بعضی مسائل سیاسی از گردان قبلی خارج شده است.
گفتم: «به یک شرط تو رو قبول میکنم ....
⬅️ ادامه این خاطره را اینجا یا از لینک زیر بخوانید:
🌐 eitaa.com/razmande_com/309
💠 @Razmande_com
✍️ #شعر | هیهات
هیهات، مصیبتی است تنها ماندن
هنگام رحیل همرهان جا ماندن
سخت است زمان هجرت هم قفسان
مبهوت قفس شدن ز ره واماندن
در چون و چرای حسرت هستی تا چند
تاچند اسیر خودسریها ماندن
در حسرت پر کشیدن از دام وجود
ماندیم و نبود در خور ما ماندن
مشتاق رحیل و بال و پر سوختهایم
سخت است در این سرا خدایا ماندن
💢 شاعر: #شهید محمدرضا تورجیزاده
💠 @razmande_com
💠 سیره رفتاری #شهید محمدرضا تورجیزاده
1️⃣ با روحانیت ارتباط مؤثری داشت و ه عباداتی مانند نماز شب و نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد و همواره قرآن تلاوت میکرد و بر #زیارت_عاشورا و جامعه کبیره و سایر ادعیه مداومت داشت.
2️⃣ از ویژگیهای مداحی او خواندن مناجات بود، محمد از سوز دل اشک میریخت و با خدا حرف میزد. معمولا هم در ابتدای مداحی از رحمت خدا میگفت.
3️⃣ محمد روزها همیشه میگفت و میخندید.همیشه شاد بود. اما نیمه شبها خلوت عجیبی با خدا داشت. نالههای او ما را به یاد اصحاب پیامبر صلوات الله علیه درصدر اسلام میانداخت.
4️⃣ محمد که در خانه بود حتما برای نماز شب بیدار میشد. تهجد و شب زندهداری او عجیب بود. آنقدر از خوف خدا اشک میریخت که دلهای ما را به لرزه میانداخت.
5️⃣ از مسائلی که محمد بسیار اهمیت میداد نماز جماعت بود. از زمان نوجوانی هر زمان که در منزل حضور داشت برای نماز جماعت به مسجد میرفت. در جبهه هم همینطور بود. همیشه در هر جا بود نماز جماعت به پا میکرد.
6️⃣ خیلی دقت میکرد. مواظب بود چیزی اسراف نشود. همیشه اینطور بود. معمولا نمیگذاشت از سفره چیزی اسراف شود. یا حتی در آب وضو و...
7️⃣ بسیار پاکیزه و منظم بود و به وقتشناسی اهمیت میداد.
💠 @Razmande_com