eitaa logo
پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
1.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
162 ویدیو
0 فایل
پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری تلفن: ۰۲۱-۹۱۰۸۸۰۰۰ ثبت‌نام دوره‌های آموزشی: ۰۹۹۱۴۵۴۰۲۴۲
مشاهده در ایتا
دانلود
پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
💡چهاردهمین محفل عصرنشینی هنر و اندیشه دیدار 🎬تماشا و تحلیل فیلم جوکر #پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
در آغاز بخش اول نشست، محمدصادق باطنی با اشاره به دیگر آثار «تاد فیلیپس» کارگردان این اثر، و فروش بسیارِ فیلم جوکر با وجود هزینه پایین تولید، گفت: در سال‌های اخیر، به طرز محسوسی در نظام چیدمان قهرمان‌ها، ابر قهرمان‌ها و ضد قهرمان‌های سینمای آمریکا، تغییراتی به وجود آمده است. اخیرا شاهد آن هستیم که داستان‌ها از زبان ضدقهرمان‌ها و افراد شرور، بازنویسی می‌شود، گویی پذیرفته‌ایم که منجی ها از جنس «شیطان» هستند و فرمول نجات در آخر الزمان عوض شده. در واقع آمریکا به این نتیجه رسیده است که برای مبارزه با سیاهی‌های دنیا باید هیولاهایی از جنس خودشان خلق کند. وی ضمن اشاره به کتاب «زندگی در عیش، مردن در خوشی» نوشته «نیل پستمن» و دو پیش‌بینی از آینده و دنیای بعد از ظهور قدرت‌های غرب و شرق می‌گوید: نظام سرمایه‌داری می‌داند که همین جوکرها و ترامپ‌های بدون هیچ ارزش و آرزویی که مخلوق او هستند، روزی برای این نظام مشکل‌ساز خواهند شد. و این ترس از جوکرها به خوبی در فیلم دیده می‌شود و در دنیای امروز نیز ماجرای استیضاح ترامپ، کشتن ابوبکر بغدادی و... را کلید می‌زند. البته نظام سرمایه‌داری همچون کاری که در بحران دلار انجام داد، برای دور کردن بحران جوکر و تکثیر جوکرها، آن‌ها را به ایران، عراق و لبنان و... منتقل می‌کند. سیدحسین شهرستانی نیز در ابتدا با اشاره به پیوند سینما و رویکرد روان‌کاوانه فروید، گفت: در تمام فیلم این مطلب بیان می‌شود که زندگی یک شوخی خشن و تلخ است و جامعه از مسیر رسانه، یک واقعیت را به مثابه یک امر به هنجار، به نام زندگی به ما عرضه می‌کند. که این دروغی بیش نیست! و در لحظه افشای این دروغ، هیچ گریزی جز «جنایت» وجود ندارد. در واقع، مسئله بودن در دوران تلویزیون است. دورانی که در آن بودن چیزی نیست جز دیده شدن. در این دوران امکان اندیشدن از دست رفته و تنها امکان بودن به مفهوم دکارتی که برای سوژه باقی می‌ماند، در لحظه تخطی و نفی نظم یا همان جنایت است. در این روایت، جوکر در آرزوی دیده‌شدن است اما آنچه می‌یابد این است که به محض تحقق آرزوی دیده شدن، تبدیل به ابژه می‌شود و از آن پس راه دیگری برای دیده‌شدن می‌جوید که همان جنایت و شورش است. اما طرفه آنکه دقیقا خود فیلم با همین روند، «شورش علیه سرمایه‌داری» را به ابژه بدل کرده، به دقت ترسیم و تصویر نموده و آن را روان‌کاوی می‌کند. همچنین وی تصریح کرد: در این فیلم با یک جنبش کورِ بدون آینده، بدون معنا و حتی بدون هیچ گذشته‌ای روبرو هستیم که بدون توضیح از یک کنش فردی تبدیل به یک انقلاب و جنبش شده است. بنابراین فیلم در لحظه‌ای که جنایت را سیاسی می‌کند، سیاست را بی‌معنا و عقیم می‌سازد. جوکر گرچه از اعتراض معنازدایی می‌کند اما قدرت اصلی‌اش این است که به این شورش کور، چهره و صورت می‌بخشد. شهرستانی در پایان خاطرنشان کرد؛ این خطر بزرگی‌است که نقاب جوکر در حال حاضر جایگزین نقاب جنبش وال‌استریت می‌شود، در واقع بدون اینکه هیچ خطری جریان اصلی سرمایه‌داری را تهدید کند، صرفا بحران به کشورهای دیگر منتقل می‌شود. در منطقه و به خصوص در عراق هم نمودی از همین شکل از شورش فراگیر شده است ولی این شورش کور بی‌چهره است که جوکر می‌تواند به آن‌ها صورت و چهره ببخشد و امکان تدوام‌یابی آن را محقق کند. چنانچه در عراق شاهد چنین روندی هستیم. سوهانی نیز در پایان این نشست گفت: از نظر من جوکر یک اثر فرهنگی است، چون محصول شناخت عمیق یک جامعه از خودش است و بر مبنای این شناخت عمیق، از ابزار هنر و رسانه برای شکل دادن به رفتارها استفاده می‌کند. سوالی که ما باید از خودمان بپرسیم این است که؛ ما چقدر خودمان را می‌شناسیم و چقدر فیلم وجود دارد که با شناخت واقعی و عمیق جامعه ما را روایت می‌کند تا با ابزار هنر و رسانه بتواند به رفتارها شکل دهد. در بخش دوم این نشست به پرسش حاضران و پاسخ تحلیل‌گران پرداخته‌شد. 👇 https://bit.ly/36NVf3h ♨️@RCICA
✏️ 💡نشست "گفتگو میان فقه و موسیقی" سه‌شنبه ۲۶ آذرماه در پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار شد. در ابتدای این نشست علیرضا بلیغ گفت: در نگاه کلی باید بگوییم فقه متکفل اداره جامعه است و تلاش می‌کند نظم عمومی جامعه را برقرار کند. از طرفی موسیقی را اگر بخواهیم با نظر آدورنو بررسی کنیم می‌گوید جنبش اجتماعی ماندگار علیه جامعه، وجه اجتماعی هنر است. یعنی گویی هنر همواره بر فراز وضع موجود قرار می‌گیرد چون با آزادی رابطه ناگسستنی دارد. این ممکن است نظمی که فقه مدنظر دارد را به نحوی تحت‌الشعاع قرار دهد. سپس سیدمحسن میرمهدی، استاد فلسفه دانشگاه برلین و آهنگساز، عنوان کرد: همچنان منطق ارسطویی در فقه حوزه‌ای ما و درباره موسیقی حکم فرماست. تکرار فرمول‌های رایج در فقه سنتی در برابر پدیده‌های جدید موسیقی در جامعه ایران، نشان عدم دسترسی فقه سنتی به ابزارهای متناسب برای تحلیل این پدیده‌ها است. نظریات امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای در این باب نمونه‌هایی از فقه پویا هستند که مایلم نام آن را فقه اجتماعی بگذارم. مشکل نارسایی فقه درباره موسیقی از تعریف موسیقی و نقش و عملکرد آن در جوامع مدرن آغاز می‌شود. عملکرد امروز موسیقی ازلحاظ پایه‌ای تغییر کرده است. مجتبی فلاحتی، مدرس حوزه و فقه‌پژوه، ضمن اشاره به سه موج تحریم مطلق، تردید حرمت و فتوای وجود موسیقی حرام و حلال از سوی امام خمینی (ره)، گفت : در دوره چهارم به فتوای خاص آیت‌الله خامنه‌ای می‌رسیم؛ ایشان موسیقی را نعمت الهی می‌دانند که مبتنی بر نظم، فلسفه و ریاضیات است و آلات موسیقی هم بر پایه آیات الهی ساخته شده است. وی همچنین افزود: : فقه بخشی از مباحث دینی است که متصدی بیان قوانین و حدود تمام رفتارها و نهادهاست و بر این اساس یک نظام اجتماعی و سبکی از زندگی را برای ما ساخته است. گفتگو میان فقها و موسیقی‌دانان کم بوده‌است و این باعث شده موسیقی‌دان‌ها به ملاک‌های شخصی خودشان رجوع کنند. نباید به این نتیجه برسیم که موسیقی‌دان از فقیه مستغنی است. هومان اسعدی، مدیر گروه موسیقی دانشگاه تهران تصریح کرد: در حوزه‌هایی که ماهیت بین‌رشته‌ای دارد تخصص در هر دو رشته لازم است. مسئله جدی درمورد موسیقی وجود دارد که، تعاریف یکسانی درباره این مفاهیم در رشته‌های مختلف وجود ندارد. حتی گاهی تعریف مفاهیم خیلی مشخص نیست. باید تعاریف مفاهیم موسیقی را مشخص کنیم. او همچنین افزود: یکی از کارکردهای موسیقی بازنمود هویت است. تضعیف موسیقی، هویت ما را مخدوش می‌کند. ایجاد انسجام و یکپارچگی اجتماعی کارکرد دیگر موسیقی است. این نوع بحث‌ها بین‌رشته‌ای است و از متخصصین مختلف باید کمک گرفت. اگر بخواهد دیالوگی شکل بگیرد و بحث‌ها جدی‌تر و عمیق‌تر شود قطعاً باید میزان آشنایی با مفاهیم رشته موسیقی هم در تصمیم‌گیری‌ها و هم تعیین حرمت و حلیت در نظر گرفته شود. تقی ضرابی، مدیر خانه موسیقی ایران، نیز گفت: موسیقی متعلق به همه دنیا است. می‌توانیم با دلایل علم و عقل انواع موسیقی و جنبه‌های زشت و زیبای آن را برای جامعه تبیین کنیم. مشکل ما ازآنجا شروع شد که معلمینِ سرود را از مدارس برداشتیم و خرده‌فرهنگ‌های بیگانه جای آن را گرفته‌اند. حتی این خرده‌فرهنگ‌ها در نوحه‌سرایی ما وارد شده‌اند. باید از کودکستان و دبستان شروع کنیم. فقه آنجایی که گفت موسیقی در مدارس ما نباشد کار خود را تمام کرد و جا را برای انواع موسیقی‌های زشت باز کرد. متأسفم که باید بگویم موسیقی نوحه‌های ما همان موسیقی‌ای است که در جاهای زشت اروپا دارند اجرا می‌کنند. ♨️RCICA لینک 👇 https://bit.ly/2SofiBE
✏️ 💡پانزدهمین محفل عصرنشینی هنر و اندیشه دیدار با نمایش مستند «شورش علیه سازندگی» و با حضور مصطفی شوقی، کارگردان اثر روز دوشنبه 2 دی ماه 1398 در پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، برگزار شد. 🎬مستند «شورش علیه سازندگی» با تکیه بر دو سال پژوهش و تولید، دوران ریاست جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را از سال 1368 تا 1376 روایت می‌کند. در این نشست پس از نمایش مستند، سجاد صفارهرندی ضمن اشاره به به‌روز بودنِ مسئله مستند، و شباهت بسیار فضای فیلم، جنس مسئله، نوع دیدگاه‌های مخالف، تبیین‌ها و توجیهات مطرح با اتفاقات چند ماه اخیر، گفت: یکی از شئون ساحت تفکر این است که، بر تجربه تاریخی بازاندیشی کند. کار شما از این حیث کار بسیار خوبی است ولی من فکر می‌کنم این بازاندیشی و تامل آنچنانی که از مسئله انتظار می‌رود به لحاظ تحلیل عمق پیدا نمی‌کند. نقد من این است که این کار افراد را از موضع قبلی‌شان تکان نمی دهد. و نیاز به فکت و گزارش و تحلیل بیشتر است. عطیه ایزدخواه: ضمن تشکر و تاکید بر پیشتازی چنین مستندی به جهت جمع‌آوری گسترده مستندات آرشیوی گفت: اختلال روایت فیلم من را آزار می‌داد. فقدان مصاحبه با جامعه‌شناس در اثر شما دیده می‌شود. فاطمه مینویی ضمن تشکر از فیلم گفت: احساس می‌کنم فیلم ناتمام است. جای خالی روایت مردمی و بستر اجتماعی قابل لمس است و در نهایت روایت جای کامل شدن دارد. مصطفی شوقی، کارگردان مستند در پاسخ به نکات مطرح شده، گفت: تولید مستند تا شهریور سال گذشته ادامه داشت. اما نمایش آن به صورت عمومی تحقق نیافت. در هر محفلی که قرار بود منتشر بشود، پلیس امنیت و اطلاعات و ... جلوی آن را می‌گرفتند. اما در مواجهه با ماجراهای آبان 98 ما به این نتیجه رسیدیم که اگر این کار را نمایش ندهیم، خسارت به جمهوری اسلامی است. همین که مخاطب جوان این فیلم را ببینند و آگاه بشود از یک تاریخی که سعی شده از آن صحبت نکنند و روی آن سرپوش بگذارند، برای ما کافی است. او همچنین افزود: دلیل اختلال در روایت نیز پیچیدگی مسئله است. سوژه ما _آقای رفسنجانی_ پیچیدگی رفتاری داشت که بعد از انقلاب چهار دهه متفاوت را سپری کرده‌است. معنای مستند شورش علیه سازندگی این است که؛ علاوه بر چپ و راست و مردم خود آقای هاشمی هم علیه خودش شورش کرد. آدم‌های بزرگ اشتباهات بزرگی دارند آقای هاشمی خواست کار بزرگی کند و خب اشتباه بزرگی هم کرد ولی وقتی فهمید فرمان را برگرداند و مسیر را عوض کرد. ♨️@RCICA لینک 👇 https://bit.ly/2Msz9M7
✏️ دومین نشست از سلسله نشست‌های «عصر فضای مجازی و جهان آینده» با عنوان «تحولات هنر در عصر فضای مجازی»، چهارشنبه 4 دی‌ماه 1398 توسط پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی با همکاری پژوهشگاه فضای مجازی در سرای آوینیِ پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار گردید. در ابتدای نشست مجید سلیمانی ساسانی گفت: تکنولوژی‌های جدید، فضای جدیدی را برای انسان معاصر ایجاد کرده است. و اثر هنری یا به تعبیر والتر بنیامین هاله اثر هنری و بازتولید مکانیکی اثر هنری دچار تحول مجددی شده است. بحث امروز ما تحول هنر به واسطه تکنولوژی‌های جدید است که این تکنولوژی‌ها به تدریج انسان را از عرصه تولید و توزیع محتوا خارج می‌کند. سید مهدی ناظمی قره‌باغ در تبیین مسئله نشست، ارائه‌ خود را تحت عنوان«فضای مجازی و عصر سوم تفکر هنری» آغاز کرد، وی گفت: به زعم بنده، تفکر هنری سه عصر را سپری کرده‌است؛ عصر اولی که انسان فکر هنری را در آن تجربه کرده عصر استعاره است. بعد از این عصر به نظر می رسد امر بصری تقویت می‌شود و بازنمایی مطرح می‌گردد. در این دوران هنر در معاونت فلسفه سه گونه مختلف دارد؛ اولین شکل، گونه هلنی و هلنیستی است. شکل دوم، شکل مسیحی و اسلامی است که بازنمایی در تفسیر دین را مطرح می‌کند. به طور مشخص در دین مسیحیت خدای پسر بازنمایی از خدای پدر است که مبنای هنر بصری مسیحی قرار می‌گیرد. ولی در دین اسلام هنر بصری جایی نداشته و شکل مسموع ادامه می‌یابد.گونه سوم از شکل دوم، شکل سکولار و مدرن هنر بازنمایی است که به صورت بلوغ بصری در قرن 16 رخ می‌دهد. به همین خاطر انسان به سراغ پرسپکتیو می رود چون حقایق باید دارای حداکثر وضوح و تمایز باشند. در این دوره تفکر بصری اوج پیدا کرده و غالب مند می شود. همچنین فلسفه و ظهور زیبای شناسی در کلام بومگارتن،کانت و ...قوام بخش بصری بودن تفکر هنری هستند. دوره سومِ تفکر هنری از اواخر قرن 19 آغاز شده و در این دوران، هنر بصری به جهت استعدادش شکل متشتت و منتشر پیدا می‌کند. انسان این عصر، در بصری کردن چیزها به دنبال چیزی نمی‌گردد بلکه امر مبصر برای او چیز محسوب می‌شود. این عصر عصری است که ما به آن مبتلا هستیم و باید آن را بپذیریم و اگر با گوش‌های گشوده و با تامل با هستی و حقیقت روبه رو بشویم شاید بتوانیم راهی پیدا کنیم. سیدحسین شهرستانی نیز گفت: در هنر و خلق اثر هنری ما آرزومند یگانگی و هم آغوشی با هستی و عالم هستیم. هنرمند می‌خواهد حجاب خویش را از میان بردارد. در حالی که درمقام علم و فلسفه، عالم یا نهاد علمی می‌خواهد خودش را تاسیس و یادآوری کند و قلمرو اقتدار و قدرتش را دربرابر جریان سیال و نیرومند طبیعت، تاریخ، فرهنگ و کیهان اثبات کند. این دعوی هنر همواره در متن فرهنگ، دیگری‌های داشته و این کشاکش همواره در طول تاریخ تداوم یافته‌است. اما در دوره مدرن که سوژه‌ی جدید اساسا با طرح تمایز با هستی پا به عرصه ظهور گذاشته، هنر طرح ویژه‌ای پیدا می‌کند. هنر در این دوره آنتی‌تز یا دشمن این سوژه نوظهور است. هنر به نحو اساسی در آگاهی و عقل ادغام شده و می‌خواهد همه چیز را به انضباط عقل سوبژکتیو دربیاورد. این سوژه دوره‌های تکامل و تطوری دارد که منطبق بر هنر در ادوار جدید است. این ادوار نیز وابسته به تعیین میانجی‌هایی است که نسبت این سوژه را با جهان بازسازی می‌کند. و سوژه مدرن از طریق علم، تکنیک و تاریخ به عنوان میانجی‌های گوناگون، فاصله خودش را با جهان کم می‌کند. به این معنا که جهان را به انقیاد خودش درمی‌آورد و هنر در ادوار مختلف در خدمت این پروژه قرار می‌گیرد. اما در دوره اخیر با شکل جدیدی از هنر روبه رو هستیم که هم افق با فضای مجازی و شکل جدیدی از تکنیک است. اینترنت آخرین شکل از ظهور عقل ابزاری است که می‌خواهد جهان را به تملک آگاهی دربیاورد. مبنای فهم هنر در این دوران _عصر فضای مجازی_، فهم هنر در واپسین شکل ظهور عقلانیت ابزاری در اینترنت و مناسبات اینترنتی است که بازتولید می‌شود. هنر با نحوی از رخدادگونگی آزاد و رها نسبت داشت، اکنون فضایی مصنوع، مقرر و معین خلق شده و این نقطه ظفرمندی عقل انضباطی است در مقابل جهان. ♨️@rcica_ir لینک 👇 https://bit.ly/2F763h4
✏️ سلسله نشست‌های تخصصی «سینما و علوم انسانی» با عنوان «درنگ» و با محوریت «سینما و هویت ملی» توسط سازمان سینمایی حوزه هنری و با همکاری پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در سرای شهید مرتضی آوینی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار شد. سیدحسین شهرستانی _ مدیر گروه حکمتِ هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی _ در این نشست گفت: سینما بر روی دوش شکوفایی و ساختارهای تمدنی می‌نشیند، و ما این ساختارها را فراهم نکرده‌ایم. تا به امروز نیز درگیر مناسبات ساختاری سینما باقی ماندیم. این در حالی است که نه حاکمیت عاقلی، مدیریت سینما را به عهده می‌گیرد و نه چرخه پولسازی، اجتماعی و مصارف مردمی درست تامین می‌شود. جشنواره‌های جهانی بخش‌های مختلفی دارند که تقریبا ما را به زیر استعمار خود می‌برند و به مثابه دلقک‌های سیرک از ما کار می‌کشند و برای تشویق‌مان جایزه می‌دهد. جایزه گرفتن در جشنواره‌های جهانی اگرچه ضروری است اما فقط جایزه گرفتن باعث افتخار نیست، ما باید مانند یک شخصیت متمدن و کامل وارد سینمای جهانی شویم، به علت عقب ماندگی ساختارهای سیاسی و کمبود بلوغ ساختارهای سیاست‌گذار سینما در ایران، مدیریت فرهنگی مناسبی صورت نمی‌گیرد و از طرفی بحران‌های درونی سینما، این عرصه را به وضعیت کنونی کشانده است. سینمای ملی دارای بحران‌های درونی است که از درون خود برخواسته و با بحران‌هایی از جانب سینما و ‌اخلاق روبرو شده است. دولت و سینماگران هم در این مشکلات سینما شریک بوده و سینماگران مسئول سینمای ما هستند امیررضا مافی _ نویسنده و منتقد سینما _ در تبیین مفهوم هویت تصریح کرد: هویت یک معنای ماتقدم و یک معنای ماتاخر دارد. «ماتقدم» پاسخ به چیستی و هستی و کیستی در یک امر ماورایی در قرون وسطا است. انسان نسبت به مشیت الهی تعریف می‌شود و دین هویت ما است، بعد از استیلای فردیت در عصر روشنگری، انسان مُدرک جهان و آزاد است و تشخیص می‌دهد چه چیزی به درک انسان می‌آید یا نمی‌آید. در ادامه دانش و علم، معطوف به قدرت دادن به انسان شد. پاسخ به کیستی آدم‌ها در دوران پیشامدرن و پسامدرن دو پاسخ متفاوت در پیش دارد. در دو دهه اخیر مشخصا سینما، رسانه و تکنولوژی به ابزاری برای وانمایی واقعیت تبدیل شده‌اند، این یعنی معنای واقعیت را پنهان کنیم و همین پنهان شدن را نیز پنهان کنیم. جهت تعریف هویت جمعی و فردی ما امروز هیچ مبنایی نیست، چون هیچ متفکری نداریم، اگر هم کسی اندک تلالویی داشته باشد دچار بی‌بیانی است تا گرفتار شبهات سیاسی نشود. ما در این میان از کارگردان توقع نداریم که یک تنه زبان همه کشور شود، زیرا او هم، پشتوانه هویتی و تفکری ندارد. اگر هم چیزی بسازد خانه پدری از آب در می‌آید. ما از تاریخ و تبارمان هیچ استفاده‌ای نمی‌کنیم. نخستین نیاز ما داشتن تفکر و پاسخ به سوال کیستی فرهنگی است. در این میان سینما هم اگر خیانتی نکند، خدمتی هم نمی‌تواند بکند. ما به یک نظام معرفتی نیازمندیم و این به معنای فعالیت فیلسوف در این ژانر نیست. برای داشتن یک جامعه پویا، هنر، بهترین بخش،‌ فضا و اندیشه است که قادر است جامعه را به جلو هدایت کند. ناصر شفق _ تهیه‌کننده سینما، بنیانگذار انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس _ ضمن اشاره به تاریخ شکل‌گیری هویت ملی در سینما گفت: سینما به عنوان جامع‌ترین هنر نوع بشر، زمانی که شکل گرفت عملا هویت ملی به وجود آمد. سینما، اتفاقا هنر گمشده فرهنگ ملی و هویتی ما است. ما ساز و کار کهن‌تری نسبت به دیگر جوامع در عرصه فرهنگ داشته‌ایم امروز سینمای ما در اختیار مافیای اقتصادی است. بنده به عنوان سینماگر بخش خصوصی معتقدم که نگاهی با عنوان هویت ملی و سینما وجود ندارد. حوزه هنری قادر است از نو آغاز کرده و با توجه به جایگاه خود، سینمای ملی بالاخص در عرصه جوانان را راه اندازی کند. باید تاکید کنم نسل جوان می‌تواند در مسیر سازندگی حرکت کرده و سینما را شکل دهد. ♨️ @rcica_ir لینک 👇 https://bit.ly/2ZFxjgg
✏️ درسگفتار «جستجوی حکمت اجتماعی در شاهنامه» با محوریت داستان «کین سیاوش» به پاس حماسه‌ی سوگ سردار قاسم سلیمانی، یکشنبه 15 دی‌ماه 1398 در سرای آوینی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار گردید. سیدحسین شهرستانی در ابتدای این نشست گفت: حاج قاسم سلیمانی را جهان به عنوان استراتژیست سیاسی می‌شناسند و این زمان می‌برد که متوجه رندیِ عمق وجود، فتوت جان و شعری شوند که سراسر وجود ایشان را فراگرفته‌است. فاطمه دلاوری با نقل بخشی از کتاب نقدقوه حکم کانت تصریح کرد: مردی که وحشت نمی‌کند، نمی‌ترسد و بنابراین به خطر تسلیم نمی‌شود، بلکه با قصد کامل و باقدرت به مصاف آن می‌رود. حتی در متمدن‌ترین کشورها نیز این احترام ویژه به مرد جنگاور باقی است. می‌توان هرقدر که بخواهیم در باب اینکه در مقایسه میان مرد سیاست و مرد جنگ، کدام یک درخور احترام بیشتری است مجادله کنیم. اما حکم زیبایی‌شناسی به سود دومی رای می‌دهد. او با اشاره به بحث «خدایگان و بنده» در کتاب پدیدارشناسی هگل افزود: انسانیت انسان جایی به تمامه تحقق می‌یابد که خودش را به خطر بیندازد و مهمترین خواسته نفسانیش که صیانت از نفس وجان است را به خاطر امر والا به خطر بیندازد. شهرستانی در ادامه تصریح کرد: ادبیات فارسی به ما کمک می کند بجنگیم. همانطور که جنگ قوام فرهنگ است، فرهنگ نیز قوام جنگ می‌باشد. کسی می‌تواند بجنگد که زبانی و حرفی داشته باشد. جنگ به مثابه آیین مبتنی به یک پشتوانه فرهنگی غنی است. ما قدرتمند هستیم چون برای سرتاسر این لحظات حرفی، بیتی و شعری داریم. وی در تبیین نسبت شهادت سردار سلیمانی و شاهنامه افزود: یک محور شخصیت پهلوان در شاهنامه و به طور مشخص شخصیت جهان پهلوان است که این مفهوم هم ملی است و هم جهانی. از مرز و فراتر از مرز و یا به عبارتی حق و حقیقت و امر مطلق دفاع می کند. جمع زیبایی و والایی ، مهر وکین، جنگ و سیاست و بزم و رزم است. از این حیث ما این لقب را برای ستودن امثال سلیمانی می‌پسندیم. محور دوم واقعه و پس از واقعه است. که پس از واقعه در شاهنامه جریان بزرگ آغاز می‌شود. وقتی خبر مرگ سیاوش به ایران می‌رسد، ایران به کین سیاوش برمی‌خیزد و با توران رزمی را آغاز می‌کند. یعنی این سوگ از مسیر کین یا انتقام به رزم یا حماسه بدل می‌شود. و کین نقطه انتقال از سوگ به حماسه است. نکته بعدی یادکرد پس از حادثه است. در این برهه نیز مسئله زبان فارسی مطرح می‌شود. مهمترین سنگر ما در برابر نظام جهانی زبان فارسی است. ابومهدی المهندس نیز اشاره داشتند که زبان فارسی زبان انقلاب است. ما به جهت زبان فارسی است که می‌توانیم بایستیم و دوام بیاوریم زیرا اهل اشارت و بشارت هستیم کسی که اشارت بفهمد اهل بشارت است و ما مصائب را از مسیر ایهام و اعجاز زبانی تحمل می‌کنیم. ♨️ @rcica_ir لینک 👇 https://bit.ly/2upFykY
✏️ هفدهمین محفل عصرنشینی هنر و اندیشه دیدار با نمایش مستند «زنانی با گوشواره‌های باروتی» و با حضور رضا فرهمند، کارگردان اثر روز دوشنبه 30 دی ماه 1398 در پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، برگزار شد. در این نشست پس از نمایش مستند رضا فرهمند گفت: این فیلم که سه سال قبل و طی 2 ماه فیلمبرداری تولید شده، از جهت حضور سینمایی ایران در سطح بین‌الملل پیرامون موضوع جنگ با داعش، تفاوت‌های ویژه‌ای دارد. موضوع اصلی این مستند بحث زنان و به ویژه کشف درباره زنانی داعشی می‌باشد که در سطح جهان تاکنون اتفاق نیفتاده است. حضور این اثر در سطح بین‌المللی بازخوردهای خوبی داشته‌است که این بازخوردهای مثبت بسیار ارزشمند هستند از این جهت که حوزه مقاومت بسیار مغفول مانده در صورتی که حرفهای جدی و خوبی از ایران در عرصه عملی دیده می‌شود که در سینما وجود ندارد. در ادامه نشست محمد پورکیانی ضمن تشکر از انتخاب موضوع گفت: وجه درخشندگی کار از این جهت بود که شخصا به عنوان مخاطب بدون آنکه چنین تجربه زیسته‌ای داشته باشم با سوژه احساس نزدیکی می‌کردم. اما مسئله‌ای که بنده دارم این است که در این مستند جانب صلح گرفته شده و مستندی به نمایندگی از صلح‌طلبان یا به تعبیر فمنیستی به نمایندگی از زنان عالم ساخته شده‌است. فارغ از بحث جنگ و صلح زمینه‌ای که پرورش پیدا می‌کند بدویت و مدنیت است. مسئله من این است که این فیلم ضد چیست؟ همچنین در ادامه این سوال سجاد صفارهرندی افزود: شما در صحبت‌هایتان اشاره به سینمای مقاومت کردید. اما من در این فیلم مفهوم مقاومت را حاضر ندیدم و آنچه به صورت پررنگ در فیلم حاضر بود نوعی انسان‌گرایی ضد جنگ بود. کار شما از حیث نظری و محتوایی ذیل گفتمان شرق شناسی غربی است که از وضعیت تراژیک حاصل از بدویت شرقی گزارش می‌دهد. از این‌روی برای فرد غربی ترحم برانگیز هست. این مسئله مسئله زبان نیست و مسئله کل شاکله فیلم است. پرسش من مشخصا این است که تلقی شما از سینمای مقاومت چیست که فیلم شما ذیل این رویکرد قرار می‌گیرد. کارگردان این اثر در پاسخ به سوالات مطرح شده تصریح کرد: از نظر من این مستند، فیلم مقاومت است چون من موضوع مقاومت را محصور به اتفاقاتی که در لبنان، عراق و سوریه افتاده است، نمی‌دانم. من معتقدم مقاومت در تمام زندگی ما جاری است از مادری که برای تامین غذای بچه‌اش تلاش می‌کند تا رزمنده‌ای که در جبهه می‌جنگد و حتی من پا را فراتر می‌گذارم؛ اینکه یک داعشی چطور می‌جنگد را هم ذیل مقاومت تعریف می‌کنم. چون ما در دنیای بزرگی زندگی می‌کنیم که باید زبانی را انتخاب کنیم که حرف ما را به تمام دنیا برساند. از این جهت معتقدم مخاطبین ما با طبقات مختلف اجتماعی، به جهت انتخاب یک زبان محدود در رسانه نسبت به موضوعات مقاومت مورد نظر شما عقب نشینی کردند و ما زبان درستی را برای معرفی این مفاهیم به شدت انسانی انتخاب نکردیم. من مسیر فیلم خودم را از منبع کلی‌تری می گیرم و اسلامی که در آن علی (ع) و حسین(ع) وجود دارند برای من مسیر و الگوی فیلمسازی می‌شود. فاطمه دلاوری نیز ضمن تشکر از فیلم و اشاره به موفقیت‌های آن گفت: اما همان امام حسین نیز می‌گوید «کونا لِلظّالِمِ خَصماً وَ لِلمَظلومِ‌ عَونا» ما در این فیلم این بخش دشمن ظالم باش را نمی‌بینیم و همه اش یاوری مظلوم است. در پاسخ به این نقد رضا فرهمند افزود: از نظر من این بخش هم وجود دارد. در سکانس آخر ما می‌بینیم که نور دوستانش را از دست می‌دهد و این دیالوگ را می‌گوید که: "من برمی‌گردم به جنگ" مریم مومن‌زاده نیز ضمن تشکر از این مستند گفت: ما در این فیلم با روایت‌های متکثری از زنان داعشی مواجه هستیم که مزیت این مستند است ولی بعضی از این روایت‌ها ناقص رها می‌شود و برای من مخاطب ناتمام می‌ماند. همچنین نسبت شخصیت نور به عنوان قهرمان با روایت‌های مختلف در گفتگوها مشخص نمی‌شود. ♨️ @rcica_ir 🌍 rcica.ir لینک 👇 https://bit.ly/2upqIuI
✏️ آیین رونمایی از کتاب «فعالیت‌های انسان‌دوستانه سلبریتی‌ها»، سه شنبه اول بهمن‌ماه 1398 توسط پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در سرای شهید مرتضی آوینیِ پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار گردید. مجید سلیمانی در ابتدای این نشست ضمن اشاره به ضرورت پرداختن به موضوع سلبریتی‌ها در شرایط فعلی گفت: از سال 1397 این موضوع و حوزه مطالعاتی، ذیل کلان پروژه‌ای مورد توجه پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی قرار گرفته‌است. فرض اصلی طرح نظری ما برای کار کردن در این حوزه فهم مفهوم سلبریتی‌ است که در فهم جهان جدید و شناسایی سرمایه‌داری و شیوه جدید تولید کمک می‌کند. فرایند تولید سلبریتی‌ها به مثابه یک خط تولید عمل می‌کند از این جهت در مطالعات شهرت و سلبریتی، ما از فرایندهای مشترکی سردر می‌آوریم؛ فرایندی شناخته شده و تجاری. در ادامه احسان شاه‌قاسمی ضمن تشکر از مدیران پژوهشکده گفت: حوزه سلبریتی‌ها اکنون از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است اما زمانی که دوستان پژوهشکده با ما همکاری کردند این حوزه این‌چنین برجسته نبود. این حوزه بسیار حائز اهمیت است زیرا آینده ماست. برای ما مطلوب نیست ولی این آینده ناگزیر است و غرب اکنون در شرایط بدتری با این موضوع مواجه است. شاه‌قاسمی ضمن اشاره به اقدامات نادرست سلبریتی‌ها در مناطق زلزله‌زده گفت: من کلا این صنعت را رد نمی‌کنم و خطاب صحبت من سلبریتی‌ها نیست. من روی سخنم با مردم و هواداران است. انسان نیاز به مرجع دارد و افول دین باعث ایجاد خلاء شده‌است و سلبریتی‌ها این خلاء را پر کرده‌اند. مشکل اصلی من با فرهنگی است که میلیون‌ها نفر دنبال کننده سلبریتی‌ها هستند و شما اگر آرمان درستی دارید باید با این سلبریتی‌ها جلو بروید. این موضوع پیامدهای جدی دارد؛ مدیران اجرایی متوجه پیامدهای این جریان نیستند؛ وقتی پیامی را سلبریتی منتقل می‌کند به محض اینکه خودش علیه آن عمل کند چه کسی پاسخگو این پیامد و اعتماد مردم است. همچنین احسان کاو گفت: تک تک ما در جامعه وظایفی داریم که باید انجام دهیم اگر من را از انجام این وظیفه منع کنید آیا دردی درمان می شود. من به عنوان کسی که با این سلبریتی‌ها به صورت کاری ارتباط دارم، عرض می‌کنم؛ از نظر بنده اینها نقش اجتماعی دارند که باید انجام دهند و اکنون انجام نمی‌شود. ما سازوکار تولید سلبریتی ها را باید مرور کنیم و ببینیم چه طور به وجود می آیند. عملکرد سلبریتی‎‌ها در جامعه دو حالت دارد؛ یا از نظر آموزه‌های اخلاقی ما در جامعه کاری را انجام می‌دهیم یا مسیری را داریم که فرد سلبریتی بداند که خوب و بد و درست و غلط چیست. در حالت دوم باید راه‌کار و قانونی برای هدایت سلبریتی‌ها وجود داشته باشد. اگر ما اخلاق را پایه اولیه رشد قرار دهیم بخشی از این مسائل درست می‌شود و اگر نقصانی در فرایند آموزه‌های اخلاقی وجود دارد باید قانون به عنوان سازوکاری این مشکل را حل کند. به عبارت دیگر به جهت نبود هیچ قاعده و قانونی در جریان سلبریتی‌سازی در سینما و تلویزیون، شرایط نامطلوبی حاکم است و در این شرایط از سلبریتی‌ها برای رای آوردن و ...استفاده و بهره‌برداری می‌شود. سوال اینجاست که چرا این موضوع در جهت منافع عمومی استفاده نشود؟! 🌏 rcica.ir ♨️ @rcica_ir لینک 👇 https://bit.ly/2TYZZjq
پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
📸 #گزارش_تصویری 💡محفل هجدهم عصرنشینی هنر و اندیشه #دیدار با موضوع مستندِ "خاطرات بادیه" ⏰دوشنبه
✏️ هجدهمین محفل عصرنشینی هنر و اندیشه دیدار با نمایش مستند «خاطرات بادیه» و با حضور ساسان فلاح‌فر، کارگردان اثر روز دوشنبه 7بهمن‌ماه 1398 در پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، برگزار شد. در ابتدای نشست ساسان فلاح‌فر ضمن تاکید بر فاطمیون به عنوان موضوع اصلی مستندهایش گفت: این انتخاب موضوع از دغدغه‌ای شخصی برخواسته‌است. پیش از این من هم مثل بسیاری از هم‌وطنانمان نگاه بسیار منفی به افغانستانی‌ها داشتم ولی مواجهه از نزدیک با آنها و بحث ایثار دیدگاهم را عوض کرد. ایثار جدا از دین، ملیت و کشور یک بحث انسانی است و این افراد ایثار می‌کردند آن هم در یک کشور سوم وصرفا برای خدمت به بشریت از جانشان می‌گذرند من هزاران منبر، پنجاه جلد کتاب درباره شهادت بنویسم هیچکدام اثر پنج دقیقه‌ای که شما می‌بینید را ندارد. اصلا من خودم تحت تاثیر تصویر مادر یکی از شهدای افغانستانی قرار گرفتم که بالای سر تک پسرِ شهیدش قطره‌ای اشک نریخت و بعد به این عزیزان نزدیک شدم و این موضوع مسئله من شد. سید علی موسوی نیز از دیگر حاضران در این عصرنشینی بودکه گفت: در این مستند با تمرکز بر تیپ فاطمیون نگاه مرکز و پیرامونی شکسته شد و شهدا نیز به صورت آرمانی دست‌یافتنی، تصویر شده‌اند اما از این جهت که این اثر یک مستند است و روایتی از موضع تاریخی دارد نیاز به ارجاعات تاریخی داشت و من مخاطب بُعد زمانی را درک نمی‌کردم. سید حسین شهرستانی نیز ضمن تاکید بر حضور دوربین در جایگاه اسلحه و فیلبردار همچون رزمنده گفت: در این مستند این امکان فراهم شده که دوربین در میدان باقی بماند و هم باعث ارتباط‌گیری سوژه‌ها با دوربین شد و هم دامنه اطلاعات ثبت شده را بسیار گسترده کرد. اما درباره پایان‌بندی این مستند که صحنه شهادت است نکته‌ای وجود دارد. ثمره این شهادت آزادی ابوکمال و بازگشت زندگی به جایی است که کسی گمان نمی‌کرد اینجا دوباره زنده شود. دقیقا این تصویر و ترسیم در فیلم بسیار تلخ و سوگوارانه روایت می‌شود و این نوع تصویرسازی با روحیه حماسی شهدا و داستان پیروزی مناسب نیست. وقتی این پیروزی خجسته و بزرگ جلوه کند، خون شهید هم خودش را بهتر نشان می‌دهد. و نشان می‌دهد که خون و جوشش خون به ثمر رسیده است. سجاد صفارهرندی نیز ضمن اشاره به آثار شهید آوینی گفت: احوالی از روایت فتح در کار شما وجود دارد. که بحث حضور در معرکه و در خود جنگ است. اما ویژگی دیگر اثر شهید آوینی که بر حالات انفسی آدم‌ها و بر روی احوالات و درونیات افراد نیز متمرکز می‌شود، در کار شما کمتر به چشم می‌خورد. در واقع گفتگو دوربین با قهرمان در اثر شما بسیار محدود است. فلاح فر در پایان این نشست گفت: ما در حال تولید مستندی درباره فعالیت و خدمات افغانستانی‌ها در دوران دفاع مقدس هستیم. من در تمام این آثار می‌خواهم نگاه منفی موجود نسبت به افغانستانی‌ها تغییر دهم. 🌏 rcica.ir ♨️ @rcica_ir لینک 👇 https://bit.ly/31i6b7I
✏️ شست بازخوانی کتاب «انقلاب تصورناپذیر در ایران»، سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه 1398 توسط پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در سرای آوینی برگزار شد. محمد ملاعباسی مترجم کتاب در این نشست گفت: بحث اصلی کورزمن این است که؛ هرگاه انقلابی به پیروزی می‌رسد، تحلیل‌گران اجتماعی، جامعه‌شناسان و کسانی که وظیفه خودشان را پیش‌بینی‌پذیری و منظم کردن فرایندهای اجتماعی می‌دانند، شروع به ساختن روایت‌هایی از طبیعی بودن فرایند انقلاب می‌کنند. اما برای کورزمن یک شک و تردیدی در این روایت‌ها وجود دارد و مایل است این مسئله را روایت و بازسازی کند که در لحظه انقلابی افرادی که درگیر این جریان هستند مدام با دودلی و ابهام از آینده، مواجه می‌باشند. بنابراین اطمینان خاطر از تحقق انقلاب که تحلیل‌گران انقلاب نیز بعد از ماجرا با مشاهده‌ داده‌ها مطرح می‌کنند، باعث می‌شود یک جزء اساسی از کنشگری انقلابی – غلبه بر تردیدها در فضای مبهم آینده - در نظر گرفته‌ نشود. ما می‌توانیم از این کتاب برای اعاده حیثت از امر شگفت‌انگیز در جامعه‌مان استفاده کنیم. به بیان دیگر در سایر نظم‌های اجتماعی چیزهای شگفت انگیزی وجود دارد که تن به تحلیل مرسوم نمی‌دهد ولی ابزارهای اندیشدن به آن از علوم انسانی می‌گذرد. این کتاب امیدی است به اینکه همچنان می‌شود کار جامعه شناسانه کرد. سجاد صفارهرندی مدیر گروه مطالعات اجتماعی و فرهنگ پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در ادامه تصریح کرد: انقلاب همچون بسیاری از مسائل اساسی و بزرگ از ابتدای وقوع آن تبدیل به یک مسئله می‌شود، که به جهت خصلت پیش‌بینی ناپذیری یا تصورناپذیری، علم اجتماعی خودش را موظف و مکلف می بیند که پاسخی برای این رخداد بیابد تا یکپارچگی و انسجام جهان معنایی که گویی با این رخداد دریده شده را مجددا احیا کند. کورزمن نشان می‌دهد که ضدتبیین می‌تواند در عین اینکه گزارشی از واقع به ما رائه بدهد اما گشودگی و امکان که ویژگی خاص جهان انسانی است را حذف نمی‌کند. و بدون اینکه آن را تعلیق کند از واقعیت گزارش می‌دهد. در این فهم؛ برای ما، علوم اجتماعی ما و نوع مواجهه‌ای که ما از سنت و چارچوب معرفتی با علوم اجتماعی می‌توانیم داشته باشیم دلالت‌ها، گشایش‌ها و امکان‌های متعددی وجود دارد. اثر کورزمن امکانی فراهم می‌کند که ما بتوانیم در یک معنای وسیع‌تری علم اجتماعی را بفهمیم. این همان تاکید بر مفهوم امکان یا به تعبیر کورزمن رخداد است. فهم امورات به مثابه رخداد یا صاعقه‌ای که از جایی بیرون از ما و جایی که فهمش برای ما دشوار است می‌آید. ما به او آری می‌گوییم و او ما را دربرمی‌گیرد. تجربه‌ای که میان قبل و بعدش فاصله می‌اندازد و بعد تمام می‌شود. و چیزی که از آن باقی می‌ماند نوعی یاد و ذکر است که کل مسیر آینده را از خودش متاثر می‌کند. صادق پیوسته مدرس و پژوهشگر جامعه‌شناسی سیاسی و انقلاب، گفت: در این کتاب ابتدا مباحثی درباره تک کنشگرها مطرح می‌شود؛ سپس به جماعت کنشگرها اشاره دارد. در جای‌جای کتاب نشان می‌دهد که سخنگوهای گروه‌های اجتماعی خودشان نمی‌دانستند که فردا چه کاری خواهند کرد. اینکه فردا آنها می‌خواهند چه کنند به حجم مردم بستگی داشت و حجم مردم نیز به انتظار مردم از موفقیت انقلاب معطوف بود. در واقع به یک دوری می‌رسیم که به راحتی نمی‌توانیم پیش‌بینی بکنیم و این به صورت منطقی و روشی نشان داده می‌شود که نه تنها نمی توانیم پیش بینی کنیم بلکه پیش بینی پسینانه هم ممکن نیست. کورزمن این بحث را مطرح می‌کند که اگر ما این ضعف‌ها و قوت‌ها را ببینیم به این می‌رسیم که انقلاب چگونه آغاز و به پایان می‌رسد و نقطه عطف آن کجاست، کجا کنشگران از تصور ناپذیر بودن انقلاب به این می‌رسند که تصورِتصورناپذیر انجام می‌دهند. این نقطه نقطه عطف است. در واقع کورزمن در بررسی فرایند انقلاب به این مسئله می‌پردازد که کجا تصور ناپذیر، قابل تصور شد. لینک 👇 https://bit.ly/2HefXyL 🌍 rcica.ir ♨️ @rcica_ir
✏️ 💡نشست «جهان پهلوان» با محوریت جستارهایی در دیدار با حاج قاسم سلیمانی در آینه حکمت و علوم انسانی یکشنبه 20 بهمن‌ماه توسط پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی با همکاری بسیج دانشگاه تهران در سالن شهید رجب‎بیگی دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار گردید. در این نشست اساتید و پژوهشگران در حوزه‌های گوناگون به موضوع حاج قاسم سلیمانی، شیوه زندگی، شهادت و پیامدهای شهادت ایشان پرداختند. 🔸️در ابتدای این نشست کوروش علیانی مجری تلویزیون و پژوهشگر حوزه زبانشناسی ارائه خود را با موضوع «از روایت‌ها تا شمایل‌ها، مورد سردار شهید سلیمانی» عنوان کرد. سپس اسماعیل فراهانی پژوهشگر حوزه جامعه‌شناسی اقتصادی و توسعه نیز با عنوان «اخلاق فتوت و روح سرمایه‌داری» به سخنرانی پرداخت. از دیگر ارائه کنندگان این نشست هما یزدانی بود که با عنوان «پهلوان و اخلاق مراقبتی» تحلیل خود را از شیوه زیست شهید سلیمانی مطرح کرد. همچنین فرید مدرسی روزنامه‌نگار حوزه دینی عراق نیز از دیگر سخنرانان این نشست بود که با عنوان «قاسم سلیمانی به مثابه سیستم پیچیده» به ارائه خود پرداخت. مصطفی زالی عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران پنجمین سخنران این نشست بود او ارائه خود را با عنوان «ایدئال‌گرایی در جهان غیرایدئال: تاملی فلسفی در جهان‌وطن‌گرایی توحیدی» مطرح کرد و پس از ایشان، سیدجواد میری جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تاملی انتقادی درباره شهید سلیمانی ارائه کرد. آخرین سخنران بخش اول نشست جهان پهلوان سیدحسین شهرستانی مدیر گروه حکمت هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر با عنوان «خرد پهلوان و جستجوی نجات در بحران» بود. 🔸️در آغاز بخش دوم نشست «جهان پهلوان» مهدی فدائی مهربانی عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه تهران، دیدگاه خودرا با عنوان «وجوه کهن‌الگویی در شخصیت سردار سلیمانی» ارائه کردند. سپس فرزانه پزشکی پژوهشگر حوزه هنر و رسانه با عنوان «بیکرانه سپید» به ارائه پرداخت. همچنین علی جعفری پژوهشگر و مدرس دانشگاه با عنوان «از صلح مسلح تا جنگ مصلح؛ قاسم سلیمانی و ایجاد جنگ ناجنگ»، کمیل سوهانی پژوهشگر، کارگردان و تهیه کننده سینمای مستند با عنوان «هم‌نشینی آرامش و جنون در زیست جهان پهلوان به مثابه سوژه سیاسی»، سیدمجید امامی عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق با عنوان «پدیدار شناسی معنوی هویت ملی ما در دیالوگ با زمانه و زمینه سلیمانی: سلحشوری، قربانی و فنای وجودی» و مجتی نامخواه دانشجوی دکتری رشته دانش اجتماعی مسلمین با عنوان «انسان انقلاب» از دیگر سخنرانان این نشست بودند. لینک 👇 https://bit.ly/39nfrLl 🌏 rcica.ir ♨️ @rcica_ir