eitaa logo
بخوان و بیاندیش
172 دنبال‌کننده
600 عکس
678 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « تبرّی برای حفظ تولّی است » ⬅️ تبرّی از دشمنان اهل بیت علیهم السلام باعث حفظ محبت و ولایت آنان می‌گردد از این جهت «تبرّی» مهم‌ تر از «تولّی» است تولّی باید همراه با تبرّی باشد تبرّی برای حفظ تولّی است اگر تبرّی نباشد تولّی در معرض زوال است و این قضیه بارها تجربه شده است اگر با كسی دوست باشی بايد با دشمنش نیز دشمن باشی و اگر دشمن نباشی آن دوستی پایدار نخواهد ماند ▫️در حدیث است که: ⬅️ أصدِقاؤكَ ثلاثةٌ، و أعداؤكَ ثلاثةٌ فَأصدِقاؤكَ : صَديقُكَ ، و صَديقُ صَديقِكَ، و عَدُوُّ عَدُوِّكَ و أعداؤكَ : عَدُوُّكَ، و عَدُوُّ صَديقِكَ، و صَديقُ عَدُوِّكَ 💠 دوستان تو سه گروهند و دشمنانت نيز سه گروه دوستانت عبارتند از : دوستِ تو و دوستِ دوست تو و دشمنِ دشمنت و دشمنانت عبارتند از : دشمنِ تو، دشمنِ دوست تو و دوستِ دشمنت 📓 « نهج البلاغه حكمت ۲۹۵ » ▫️در زیارت جامعه می خوانیم: ⬅️ مُوالٍ لَكُمْ وَ لِأَوْلِيائِكُمْ مُبْغِضٌ لِأَعْدائِكُمْ وَ مُعادٍ لَهُمْ 💠 دوستدار شما و دوستان شمایم خشمناک نسبت به دشمنان شما و دشمن آنانم آیا ما اینجوریم؟ ⬅️ وقتی بغض به دشمنان نداشتی محبت از تو گرفته می شود بغض فی نفسه چیزی نیست و مطلوب نیست تبری برای سلامت تولی است ملاک در کار خلقت محبت و دوستی است بالاترین مقامات مقام دوستی است تمام مقدمات برای رسیدن به این مقام است ۵۸ 💠 @sadeghin_ir
° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « محبت خدا و اهل بیت (ع) » ▫️(برگرفته از سخنرانی ۸ محرم ۶۱) دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند ⬅️ بخواهید از خدای متعال یک ذرّه محبتش را آن چیزی که تمام مصائب را بر انسان آسان می کند تمام مهمّات را در نظر انسان کوچک می کند ماسوا را کوچک می کند محبت است یک ذره محبت و چون بشر دسترسی ندارد به آن مبداء لایتناهی خدای متعال از برای خودش اولیایی برگزیده است که آنها از جنس بشرند، به رنگ بشرند و لکن به صفات خدا متصفند تا انسان به واسطه ی دوستی این ها به دوستی خدا برسد لذا این همه که امر شده است تمسّک بجویید به اهل بیت پیغمبر(ص) چرا؟ احتیاجی به ما دارند؟ چون آن ها غرق اند در محبّت خدای متعال من احبّکم، فقد احبّ الله و من ابغضکم فقد ابغض الله چرا؟ در زیارت جامعه ی کبیره می خوانیم ای اهل بیت پیغمبر شما در مرتبه ای هستید که کسی که شما را دوست داشت خدا را دوست دارد نه این که: ”مثل این که خدا را دوست دارد” این یکی از مطالب خیلی عمیق و دقیق است که فکرهای تیزبین ممکن است متوجه شوند که جریان چیست مَن اَحَبَّکُم فَقَد اَحَبَّ الله کسی که شما را دوست داشت ای خاندان پیغمبر اون به تحقیق خدا را دوست داشته وَ مَن اَبغَضَکُم فَقَد اَبغَضَ الله کسی که از شما بدش بیاد شما را دشمن داشته باشد خدا را دشمن دارد یعنی شما از خودتون چیزی ندارید فرمودند خودشان: قُلُوبنا أوعِیَةٌ لِمَشِیَّةِ الله قلب های ما ظرف است از برای خواست خدا یعنی ما ازخودمون خواستی نداریم « فَإذا شاءَالله شِئنا » هر وقت خدای متعال بخواهد ما هم می خواهیم خدا نخواهد ما هم نمی خواهیم دیگر چنین و چنان باشد بهتر است این حرف ها اونجا نیست قرآن شریف می فرماید: عِبَادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ این صفات مقربین است که خواست و اراده و میل به کلی ازشون رخت بر می بندد ۶۲ 💠 فهرست فرمایشات متنی 💠 @sadeghin_ir
° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « لزوم انتخاب هدف و مراتب آن » ▫️(برگرفته از سخنرانی ۸ محرم ۶۱) ⬅️ انسان هر کاری را که می خواهد انجام دهد اعمّ از مادی و معنوی چند چیز باید در آن لحاظ بشود: یکی اینکه هدفش مشخص شود دوم ببیند آیا آن هدف برای این شخص نوعی هم امکان دارد رسیدن به آن یا نه ؟ البته وقتی کسی که می خواهد هدفی را مشخص کند آن هدف را باید ارزشش را بفهمد ممکن است یک شخص نادانی یک هدف باطلی در نظر بگیرد... اولا باید هدفی را که انسان انتخاب می کند بشناسد هدف را که ارزش آن هدف چیست ؟ و روی همین اصل است که هر کسی به قدر فهم خودش و همّت خودش هدف انتخاب می کند شخص دانا و زیرک آن است که در هدف کاملاً تدبّر کند ببیند چه هدفی انتخاب کند خوبست... هدف البته هر چقدر ارزشش بیشتر باشد بدیهی است که سعی در رسیدن به او باید بیشتر باشد راه هر چقدر دورتر باشد خرجی بیشتر می خواهد هدف هر چه پر ارزش باشد خطرات راهش بیشتر است صدمات بیشتر است پس اگر انسان یک هدف والایی انتخاب کرد باید خودش را آماده کند از برای آن بلاهایی که در بین این راه به او می رسد اگر انسان قبلا خودش را آماده کرد بعد از تشخیص هدف آماده کرد خودش را از برای هرگونه پیش آمدی اونوقت در وقت بروز پیش آمد دیگر تو نمی زند [ در نمی ماند ] اینهایی که گاهی می بینید در یک راهی راه می افتند و وسط راه پشیمان می شوند از اول تصورش را نکرده اند پس هدف تعیین کردن لازمه اش این است که : اول انسان در اصل هدف تدبّر کند ببیند این هدف به چه دردی می خورد ؟ بدیهی است اگر انسان مختصر شعوری داشته باشد مختصر عقلی داشته باشد آن هدفی را انتخاب می کند که برایش باقی باشد... ⬅️ علت اینکه بعضی در مخاطرات می‌افتند و خودشان را در مهالک می‌اندازند این است که هدف که می‌خواهند انتخاب کنند فکر نمی‌کنند که نتیجه این هدف چیست پس وقتی انسان می‌خواهد هدف تعیین کند آن هدف را باید بفهمد چیست و چه ارزشی دارد اون وقت هر کسی طبق فکرش ⬅️ یکی هدف را نجات از آتش جهنم قرار می دهد خیلی خوبست فرار از عذاب خدا خیلی خوبست یعنی فکر می کند خوب اون آتشی که خدا فرموده با آن سوزندگی با آن وضعی که... بعضی از انبیا وقتی که اسم جهنم می شنیدند فریاد می‌ کشیدند از آن این یک هدف یک هدف دیگر دیگری وقتی وصف بهشت را می شنود آن سرای جاویدان آن خانه ای که در آن نه رنج هست نه الم... نه پیری هست نه ضعف و ناتوانی هرچه بخواهد برایش مهیاست آن وقت آن لذت‌ های آنجا طرف قیاس با اینجا نیست به شوق بهشت حرکت می‌کند این هم خوبست یک عده هستند که... می‌بینند که خوب بهشت هم مخلوقه عاشق خود منعم می شوند سراغ منعم می روند این‌ها یک عده خاصی هستند که دیگر سطح فکرشان خیلی بالاست هدفشان را رضای خدا قرار می‌دهند می گویند منی که مملوک هستم دیگری من را به وجود آورده خودش سزاوار است که طالب او باشم نه بهشتش البته وقتی کسی طالب خدا بود جایش توی بهشت است بهشت می رود لکن خیلی فرق دارد آن کسی که خدمت می‌کند برای مولا تا کسی که خدمت کند برای نعمت مولا ⬅️ لذا در روایت دارد که مردم سه دسته هستند قوم یعبدونه خوفا من ناره فتلک عبادة العبید یک عده هستند که خدای متعال را عبادت می‌کنند و اطاعت می‌کنند از ترس آتشش این عبادت بندگانه که از ترس مولاشون کار می‌کنند غلامان زرخرید که سابق بودند فتلک عبادة العبید ⬅️ یک عده هستند که خدا را عبادت می‌کنند و اطاعت می‌کنند شوقا الی جنته برای شوق به بهشت به بهشت بروند این‌هم می‌فرماید که عبادت تجار است کاسبی می‌کنند یک قران می دهد که ۱۰ قران بگیرد آنجا من جاء بالحسنه فله عشر امثالها این مرتبه‌اش از مرتبه قبلی بهتر است وضع عبادتش هم بهتر می شود قطعاً آن کسی که از روی شوق عبادت کند عبادت و اطاعتش خالص‌تر است از آن که از ترس می‌کند یک قدم بالاتر گذاشته است ⬅️ و اما دسته سوم این‌ها عبادت می‌کنند خدا را چون خدا را اهل عبادت می‌بینند حتی اگر بنده‌ای... یک ذره لذت قرب به خدا را بفهمد یک ذره معرفت به خدای متعال پیدا کند بر فرض اگر یقین داشته باشد که نه بهشتی هست نه جهنمی باز عبادت می‌کند باز اطاعت می‌کند یک چنین کسی خدا را اهل عبادت می‌بیند نشانه اش این است که اگر بر فرض به این بگویند که تو را جهنم نمی‌برند و بهشت هم مال تو مثلاً، یا اصلا هیچ کدوم نیست این در عبادت خدا ذره‌ای سست نمی‌شود چون خود عبادت به قدری لذت دارد که اگر قلب ما شفا پیدا کند از علائق نفسانی و قلب زنده شود اصلاً آرزوی قلب جز ذکر خدا و یاد خدا نیست از غیر خدا لذت نمی‌برد ۶۵ 💠فهرست فرمایشات متنی 💠 @sadeghin_ir
° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی (ره) رضوان الله تعالی علیه 🔘 « بیداری و حیات قلب » ⬅️ ما همه زندانی هستیم زندانیِ طبیعت، با طبیعت خو کرده‌ایم روح وقتی از علایق و این ظلمات نجات پیدا کرد می‌فهمد که زندانی بوده قلب اگر بیدار باشد یک لمحه نگاه به قلب شود... [متذکر می شود] هرچه گوش می‌دهید باید انسان را متذکر کند و به عالم دیگر منتقل کند تا بهره‌ای ببرد هرچه انسان را متذکر خدا و عوالم دیگر کند خوب است و الّا همه‌اش لغو است استفاده استفادهٔ قلب است هرچه قلب را زنده کرد غذای قلب بود، آن خوب است و الّا همه‌اش بازی است مثل وسایل بازی است در زندان که زندانیان بازی می‌کنند تمام اعمال و عبادات و... برای زنده شدن قلب است سوره نحل آیه ۹۷ ⬅️ مَنْ عَمِلَ صالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثىٰ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ نتیجهٔ « عمل صالحِ مؤمن » « حیات قلب و روح » اوست فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً معلوم می‌شود زنده نیست که زنده‌اش می‌کنیم وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ وعدهٔ به این محکمی اول زنده‌اش می‌کنیم بعد جزای خوب می‌دهیم به مرده غذای خوب بدهند چه فایده دارد؟ ⬅️ پس اول باید قلب زنده شود بعد درک کند لطایف و لذات عبادات و... حیات قلب است که همه چیز از آن متفرع می‌شود: تمام خیرات و آثار حیات و... وقتی انسان دلش زنده شد از عبادت لذت می‌برد عبادت به منزلهٔ غذا برای اوست انتظار ثواب ندارد منتظر چیزی نیست عبادت‌ها که در آن لذت نیست قلب زنده نیست و الّا قلب زنده از عبادت و ذکر خدا لذت می‌برد حتی انسان زنده از غیر ذکر خدا دلش می‌گیرد امام سجاد علیه السلام می فرماید: أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّةٍ بِغَيْرِ ذِكْرِكَ وَمِنْ كُلِّ رَاحَةٍ بِغَيْرِ أُنْسِكَ مؤمن راحتی‌اش در انس به خداست ⬅️ خود دعا [نیز] خواستهٔ قلبی است تلفظ کردن و الفاظ نیست خیلی‌ها دعا می‌کنند و چند صفحه دعا می‌خوانند ولی در اصل دعا نمی‌کنند گاهی لسان چیزی می‌خواند ولی قلبش چیزی دیگر می‌خواهد خدا توجه به خواستهٔ قلب دارد لسان ترجمان قلب است اگر در قلب چیزی نباشد کتاب دعا را بخوان چه فایده؟ ⬅️ گاهی انسان ناراحت است دعا می‌کند خدایا روزی برسان تقاضای پول دارد که آرامش پیدا کند آرامش که پیدا کرد نمی‌داند که در واقع دعایش مستجاب شده اگرچه پول به دست او نرسیده باشد گاهی عکس است اگر خدای متعال به او لطف نکند پول به او بدهد صدمهٔ قلبی اش بیشتر می‌شود ⬅️ گاهی دارد که فلان نماز را هر گرفتاری بخواند گرفتاری اش برطرف می‌شود می‌خواند ولی هیچ نمی‌شود تمام این‌ها، گرفتاری قلبی است دعای با حضور قلب و اخلاص گرفتاری قلبی را برطرف می کند اگرچه در ظاهر خواستهٔ ظاهری داده نشود ۷۴ 💠 @sadeghin_ir
° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « تذکراتی در رابطه ی » عبادات و انجام مستحبات ☑️ توجه برادران ایمانی خود را به چند « نکته‌ی مهم » جلب می‌نمایم: ⬅️ ۱ ) - اعمال و عبادات مستحبی که انسان انجام می‌دهد ضمن آنکه باید با خصوصیات روحی و حال معنوی او مناسب باشد لازم است حتی المقدور با شوق و نشاط نیز همراه باشد لذا اگر انجام برخی اعمال مستحب موجب ملال و تنفر نفس کسی گردید باید از آن پرهیز نموده و به اصلاح عوامل آن بپردازد همچنان که اگر کسی بخواهد به اعمال و عبادات خود بیفزاید باید به تدریج و به گونه‌ای عمل نماید که رغبت نفس به عبادت محفوظ مانده و باعث ملالت آن نگردد ⬅️ ۲ ) - چنانچه در اثر انجام این گونه اعمال آثار غیر عادی یا حال خاصی به انسان دست دهد باید وضعیت خود را جهت معلوم شدن صحت و سقم و چگونگی آن به استادی خبیر عرضه کند ⬅️ ۳ ) - به طور کلی هر عبادتی که مستند به روایات بوده و از جانب پیشوایان معصوم علیهم السلام به ما رسیده باشد عمل به آن بلا مانع است به خصوص اگر به طور عام دستور داده باشند مثل اینکه فرموده باشند: «هر کس» این عمل را انجام دهد فلان پاداش نصیب او خواهد شد همچنان‌که عمل یا دستوری که مستند به روایات نباشد نه تنها انجامش قرب آور نیست بلکه گاه موجب دوری یا برخی مفاسد دیگر نیز می‌شود. ⬅️ ۴ ) - بسیاری از دعاها و اذکار برای عموم مؤمنین قابل عمل است اما برخی مخصوص شخص یا افراد خاصی می‌باشد که معمولا دیگران با انجام آن به نتیجه‌ی مورد نظر نمی‌رسند لذا اگر کسی با اذن استادی خبیر یا شخص صاحب نفسی انجام دهد علاوه بر یافتن اثر و نتیجه از تبعات منفی احتمالی آن نیز مصون خواهد بود ⬅️ ۵ ) - بی‌شک وعده‌های خداوند هیچگاه خلاف ندارد پس علت اینکه گاهی انسان از عمل خود نتیجه نمی‌گیرد بیشتر مربوط به نقصان ایمان و باور خود اوست لذا کسی که دعاهای وارده را می‌خواند و به دستورات عبادی عمل می‌کند پیش از هر چیز باید به گفته‌های پیامبر اکرم و ائمه‌ی اطهار علیهم السلام «ایمان» داشته باشد مهم این است که فرموده‌های آنها را «باور» داشته باشیم لذا اگر کسی عملی را با « تردید » انجام دهد و بگوید: «فعلا این دعا را می‌خوانم تا ببینم چه می‌شود» نه تنها فایده‌ای نبرده بلکه خودش را خسته می‌کند و البته اگر متوجه شود که باور ندارد پیش از هر چیز باید بررسی کند که چرا باور ندارد و علت آن را برطرف سازد ⬅️ ۶ ) - سزاوار است انسان هر سنت و دستوری را در تمام عمر خود حداقل یک بار بجا آورد ⬅️ ۷ ) - همچنین خوب است انسان برای انجام هر عمل مستحب ساعتی را مشخص کند تا به انجام آن عمل در روزهای دیگر بهتر موفق گردد ⬅️ ۸ ) - دستورات ماثوری که تعداد یا مدت زمان خاصی ندارد حداقل باید یک سال بر آن مداومت شود ⬅️ ۹ ) - انسان هنگام توجه به خدای متعال نباید در ذهن خود چیزی را تصور کند یا برای خودش چیزی را درست کرده و به آن توجه نماید در این مقام راه‌های گوناگونی از سوی عرفا ارائه شده است ولی بهترین راه برای «توجه» همان طریقی است که حضرات معصومین علیهم السلام ارائه فرموده‌اند چنانکه امام صادق علیه السلام ضمن حدیثی می‌فرمایند: پس از گفتن تکبیرة الاحرام می‌گویی: وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ عالِمِ الْغَیبِ وَالشَّهادَةِ حَنيفًا مُسْلِماً وَ مٰا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكينَ... از این طریق بدون اینکه انسان تصور کند که او جل جلاله چیست یا چگونه است توجه می‌کند به «کسی که آسمان‌ها و زمین را خلق فرموده است». و این همان معنایی است که قرآن کریم از قول حضرت ابراهیم علیه السلام نقل نموده و گفتن آن هنگام نماز مستحب می‌باشد 📓« انیس الصادقین _ چند تذکر مهم » ۷۶ 💠 @sadeghin_ir
° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « صَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ » ⬅️ اگر کسی دل را مالک شد مالک همه چیز شده است پراکندگی مال خرابی دل است اگر[دل] آباد شود همه چیز درست می‌شود پراکندگی هم جمع می‌شود البته همهٔ این‌ها مقدمهٔ توجه به عالم بالا است که توجه به آنجا خیلی سخت است رنگ ائمه علیهم السلام که تغییر می‌کرد مال توجه به آنجا بود ⬅️ مثل هواپیما که مقدماتی برای پرواز دارد برای نماز نیز باید مقدماتی را خوب طی کرد تا بتوان پرواز کرد ▫️« صَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعِِ » پدر همهٔ دستور حضور قلب‌هاست جلوی همه دردها را می‌گیرد درست است که دستور داده‌اند وقتی که می‌خواهی نماز بخوانی: « صَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعِِ » نماز بخوان مثل کسی که می‌خواهد وداع کند یعنی با نماز می‌خواهد خداحافظی کند این را آخرین نمازش میتونه فرض کنه [اما] میشه ما این کار را بکنیم؟ گاهی انسان در نماز نقشه یک سال بعد را توی خود نماز می‌کشد ⬅️ اگر قبلاً ما قلب را تزکیه نکرده باشیم فکر را از وساوس نفسانی و شیطانی نجات نداده باشیم اگر ما دائماً در یاد مرگ نباشیم چطور میشه به نماز بایستیم [و آن را] نماز آخری حساب کنیم؟ ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔘 رسولُ اللّهِ صلّی الله علیه و اله: ⬅️ صَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ فإنّ فيهَا الوُصلَةَ و القُربیٰ 💠 چنان نمازى بخوان كه گويى آخرين نماز عمر توست زيرا چنين نمازى موجب رسيدن و نزديك شدن به خداست 📓 « بحار الأنوار : 78/200/28 » ۷۸ 💠 @sadeghin_ir
° 💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « اَلْمُتَحابّین فِی الله » ⬅️ محبت انسان را نزدیک می‌کند هیچ چیزی مثل محبت انسان را نزدیک نمی‌کند و آنچه در اسلام باعث محبت می‌شود چقدر برایش فضیلت ذکر شده آنچه محبت را قطع می‌کند چقدر عذاب برایش تعیین کرده‌اند برای غیبت که اینقدر عذاب و عقوبت دارد - که در قرآن شریف می‌گوید به منزلهٔ کسی است که دارد گوشت برادر مرده‌اش را می‌خورد - چرا ؟ چون چنان رشته مودت را قطع می‌کند که دارد بین دو نفر که غیبت هم کردند دیگر جمع نمی‌شود مگر توبه و اصلاح کنند چیزی که باعث بریدگی می‌شود برایش عقوبت تعیین شده و هر چیز که باعث محبت می‌شود برای فضیلت تعیین شده ⬅️ حتی در حدیث دارد که اگر مؤمنین با هم برای خدا دوست باشند این دوستی فرع محبت خداست این باعث محبت صحیح می‌شود و لذا این قدر برایش فضیلت تعیین شده چون خدا را انسان نمی‌تواند درک کند محبت فرع معرفت است چیزی که انسان نمی‌تواند درک کند نمی‌تواند محبت پیدا کند اما خود مؤمنین که به همدیگر محبت می کنند این در طول محبت خداست چون همدیگر را می‌توانند درک کنند لذا امر شده در اسلام که به همدیگر دوستی کنید « اَلْمُتَحابّینَ فِی الله » دارد که افضل بندگان خدا در روز قیامت آن کسانی هستند که برای خدا با یکدیگر دوستی کنند محبت واقعی و صحیح پیدا نمی‌شود مگر با اسقاط اغراض نفسانیه همهٔ این‌ها با هم مربوط است ⬅️ مرحوم میرزا جواد آقای تبریزی که از علمای بزرگ است و ایشان مسلماً از شیعیان خالص بوده در کتاب المراقبات نوشته که دو تا مؤمن وقتی به هم رسیدند و مصافحه کردند - که در اسلام مستحب است و آن قدر ثواب دارد - گناه آنها مثل برگی که از درخت بریزد از آنها می‌ریزد حالا اینکه گناه این‌ها می‌ریزد علت و سرّش چیست؟ چطور می‌شود که گناه ریخته می‌شود؟ با شمّ عرفانی می‌شود گفت که در روایت دارد که: ⬅️ وقتی این‌ها مصافحه کردند خدای متعال نظر می‌کند به هر کدام که به برادر دینی اش بیشتر محبت دارد ▫️نمی‌گوید هر کدام بیشتر تقوا دارند یا هر کدام بیشتر عبادت کرده‌اند مرحوم میرزا جواد آقا اینجا نتیجه می‌گیرد که پس معلوم می‌شود که اساس کار محبت است و این محبت در تمام موجودات مکنون است منتها در انسان به نحو کمال است و اصلاً اساس نظمِ عالمِ خلقت محبت است این جاذبهٔ زمین و... همان محبت است که این‌ها جاذبه درک کرده‌اند که به هر کدام سنخیت دارد می‌کشد طرف خودش ⬅️ ملای رومی می‌گوید: ذره ذره کاندرین عرض و سماست جنس خود را همچو کاه و کهرباست ناریان مر ناریان را طالبند نوریان مر نوریان را جاذبند یک مطلبی است که اگر انسان دقت کند به قدری درها از علم برایش باز می‌شود اگر شما در عالمِ خلقت نگاه کنید این معنی قشنگ برایتان واضح است منتها از اسرار خلقت است اگر در ”ناری” بود آیا تا مادامی که ناری است؟ می‌تواند سراغ ”نوری” برود نه [نمی تواند ] و لکن می‌تواند از « ناریت » بیاید بیرون مثلاً مگر شما نمی‌گویید سنگ جسمی است ثقیل به مناسبت این عالم که عالم ثقیل است همین سنگ اگر از جاذبه زمین رفت بیرون دیگر وزن ندارد دلیل وزن نداشتن آن این است که دیگر به روی زمین برنمی‌گردد چون اگر وزن داشت می‌آمد طرف جنس خودش لکن سنخیت از او رفع شده انسان هم اگر دارای نفس تاریک -خدای ناکرده- باشد با مجاهده می‌تواند نفس را تزکیه کند منتها سخت است ولی این طور نیست که جبر باشد ⬅️ تا خودت روحانی نشوی نمی‌توانی به یک روحانی دوستی کنی تا خودت دوست خدا نشوی و محبت خدا در دلت نباشد ولو به نحو اجمال و ضعیف نمی‌توانی با بنده‌ای که خدا را دوست دارد دوستی کنی حالا چه رسد به کسانی که معدن محبت اند حالا اگر انسان در خودش یافت که از خوبان خوشش می‌آید دید که اشخاص خوب را دوست دارد خیلی باید به خودش امیدوار باشد چون همین مقدار که دوست دارد به آنها سنخیت دارد و اگر دید که - خدای نکرده - تنفر دارد باید بداند که خودش وضعش خراب است باید برای خودش برود گریه کند و اگر دید که نه ولو خودش خوب نباشد ولی از خوبان خوشش می‌آید خیلی باید امیدوار باشد در روایت دارد: ⬅️ کُن مُحِبّاً لِآلِ مُحَمَّدٍ وَ اِن کُنتَ فاسِقاً و مُحِبّاً لِمُحِبّیهِم وَ اِن کانوا فاسِقین 💠 دوستدار آل محمد(ص) باش گرچه فاسق باشی و دوستدار دوستداران آن ها باش هرچند فاسق باشند دوست داشته باش... چون این دوستی شما را می‌کِشد به سمت نجات این خیلی مطلب عجیبی است ۷۹ 💠 @sadeghin_ir
💠 فرمایشات عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 « عبرت از وقایع کربلا » ⬅️ حسين بن علی عليه السلام در خودت هست و آن روح توست اگر انسان روح خودش را تقویت کند امام حسین(ع) را تقویت کرده امام زمان(ع) را تقویت کرده اما اگر خدای نکرده بر علیه عقلش بر علیه روحش قیام کرد و عمل کرد این مسلماً با امام حسین(ع) جنگ می کند منتها ما نمی فهمیم [چون] چشم مان بسته است ⬅️ در ماجرای کربلا انسان از خودش بپرسد اینها [ لشکر عمر سعد ] کسانی بودند که می شناختند پسر پیغمبر را خودشان را مسلمان می دانستند آیا نماز نمی خواندند؟ نماز جماعت هم می خواندند عمر سعد پیش نماز بود به حساب خودشان قیامتی قائل بودند [پس] چطور با پسر پیغمبر جنگ کردند؟ ⬅️ [ انسان ] عاقل از هر چیزی باید عبرت بگیرد این [ امتحانات ] را از خودش سؤال کند بداند خودش هم در چنین موقعیتی هست این دلخوشی که [ کسی ] بگوید: «من مسلمانم» اگر حقیقت نداشته باشد می شود مثل اهل کوفه در یک روز دوازده هزار نامه از اهل کوفه به امام حسین علیه السلام رسید هیچکدام در وقت نوشتن نامه دروغ نمی گفتند اینها نمی خواستند کلک بزنند لکن چه بود؟ تزکیه نشده بودند ایمان واقعی نداشتند ⬅️ در واقع امام حسین(ع) را می‌خواستند [اما] برای چه می خواستند؟ [چون] به آنها ظلم می شد تعدی می شد، خواستند که ظلم و تعدی از آنها برطرف شود یعنی [می خواستند] چند صباحِ دیگری با این روح حیوانی در عالم زندگی کنند «اینجوری» راست می گفتند دقت کردید یعنی امام حسین علیه السلام را می خواستند برای خودشان یک وقت این طور نباشد که ما اسلام را بخواهیم برای خودمان ما باید خودمان را برای اسلام بخواهیم خدا را نخواهید برای خودتان خودتان را بخواهید برای خدا ⬅️ حتی وقتی که حضرت مسلم آمد کوفه خبر آوردند که امام حسین علیه السلام دارد می آید، این ها را دور خودش جمع کرد، بشارت داد که من نایب امام حسین علیه السلام هستم و امام حسین علیه السلام از پشت سر می آید این ها گریه می کردند از خوشحالی تا دیدند که حساب کشته شدن توی کار است زن و بچه شان اسیر می شوند و....تمام شد امام حسین (ع) تمام شد ⬅️ اینها را فکر کنیم ما این جور نباشیم که پای عمل سست باشیم حرف به درد نمی خورد ما باید از قبل آماده باشیم ما هم در خودمان این ها را داریم منتها نمی دانیم ⬅️ خلاصه در اثر این که این ها قبلاً در خودشان ایمان را تقویت نکرده بودند و دین شان روی بصیرت نبود کردند آن چه کردند ۱۹ 💠 فهرست فرمایشات متنی 💠 @sadeghin_ir