#تلنگرانہ
اگر روزي ،
بے منت دلے را
شاد ڪردي ..
بے " گناه " لذت بردی ☔️
بی ریا دستے را گرفتی ..
بدان آن روز را
زندگــــی♥️ ڪرده ای ..✨🌸.•||
💢 #تلنگر
✨ریشه انسانها ، فهم آنهاست ...
یک سنگ به اندازه ای بالا می رود ،
که نیرویی پشت آن باشد …
✨با تمام شدنِ نیرو ،
سقوط و افتادن سنگ طبیعی است!
ولی یک گیاه کوچک را نگاه کن که چطور از زیر خاک ها
و سنگ ها سر بیرون می آورد و حتی آسفالت ها و سیمان ها را
می شکند و سربلند می شود …
✨هر فردی به اندازه این گیاه کوچک ،
ریشه داشته باشد ،
از زیر خاک و سنگ ،
از زیر عادت و غریزه !
و از زیر حرف ها و هوس ها ،
سر بیرون می آورد و افتخار می آفرینید …
✨ریشه ما ، همان « فهم » ما است ..
.
همیشه لباس کهنه میپوشید.
آخرش اسمش پایِ لیستِ
دانشآموزان کم بضاعت رفت..🤦🏻♂
.
مدیر مدرسه داییاش بود.
همانروز عصبانی به خانهخواهرش رفت..🚙
.
مادرِ عباس، برادرش را پای کمد برد و
ردیف لباسها و کفشهایِنو را نشانش داد..🤐
.
گفت عباس میگوید دلش را ندارد که
پیشِدوستانِنیازمندش اینها را بپوشد..💔
.
#شهیدعباسبابایی🌱
#تلنگرانه⚠️
اگـهمیبینیرفیقتداره بهراهڪجمیرهبایدراهنـماشبشی😉
بهعنـوانرفیقش مسئولیوگرنهروزمحشـرپاتگـیره...!😕
اگهسڪوتڪنیوکمکشنڪنی،🙄
همیـنآدمڪهدارهخطامیـره . . .🚶♀️
روزحسـابرسیمیادجلوتـومیگیرهومیگه:
توڪهمیدونستی مندارماشتباهمیڪنم، چــرابهـمگوشزدنڪردی؟!
چرادستمـونگرفتی؟!
#چند_لحظه🌱
.
شهیدحججیمیگفت :
یھ وقتایۍ دلڪندناز
یھ سرےچیزاۍ "خوب"😇
باعث میشھ..
یھ چیزاۍ "بهترے"
بدست بیاریم..🖐🏻
.
ما براے رسیدن بھ
امام زمـان "عج"
از چۍ دلڪندیم؟!🤔😭💕
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج🕯
#تلنگرانه
داخلکتاب"سہدقیقہدࢪقیامٺ"
امدهکھ:
{هرچےمنشوخیشوخیانجامدادم
ایناجدیجدینوشتن..!
مثلاچٺبانامحرم!!↷
من می خواهم در آینده شهید بشم
معلم پرید وسط حرف علی و گفت :
ببین علی جان موضوع انشا این بود
که در آینده می خواهین چکاره بشین ،
باید در مورد یه شغل یا کار توضیح می دادی !!!
مثلا پدر خودت چه کاره است ؟ آقا اجازه … شهید🙃🥀
هم قد گلوله توپ بود‼️
گفتن : چه جوری اومدی اینجا ؟🤨
گفت : با التماس !🙂
گفتن : چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری ؟🤨
گفت : با التماس !🙂
به شوخی گفتن میدونی آدم چه جوری شهید میشه ؟😄
لبخندی زد و گفت : با التماس !🙃🌱
وقتی تکه های بدنشو جمع میکردن ،
فهمیدم چقدر التماس کرده !!!
#طنز_جبهه🙂😂
یهبچهبسیجےبود🧔🏻
خیلیاهلمعنویت📿
ودعابود...🤲🏻
برا؎خودشیهقبریکندهبود⚰
شبها🌙مےرفتتاصبحباخداࢪاز
ونیازمےکرد⛅️
ماهماهلشوخےبودیم🤪
یهشبمهتابـےسه،چهاࢪنفرشدیم
تو؎عقبه...🦋
گفتیمبریمیهکمےباهاش
شوخےکنیم😈
خلاصهقابلمه؎گردانࢪابرداشتیم😂
بابچههاࢪفتیمسراغش...👻
پشتخاکریزقبرشنشستیم🙇🏻♂
اونبنده؎خداهمداشتبایه
شوࢪوحالخاصےنافله؎شب😍
مےخوند🌱
دیگهعجیبࢪفتهبودتوحال🕊
مابهیکےازدوستامونکه
تنصدا؎بالایـےداشت🗣
گفتیمداخلقابلمهبرایاینڪه🥘
صداتوشبپیچهوبهاصطلاح
اڪوبشه🎙
بگو:اقراء✨
یهودیدمبنده؎خداتنششروعکرد
بهلرزیدن😰
وبهشدتمتحولشدهبود
وفکرمےکردبراشآیهنازلشده!📖
دوستمابرا؎باࢪدوموسوم
همگفت:اقراء🏮
بنده؎خداباشوࢪوحالو
گریهگفت:چےبخونم؟؟!!!🥺
ࢪفیقماهمباهمونصدا؎بلند😁
وگیراگفت:🔊
باباکرمبخون😂