#سخن ناب🌹🍃
میگن که
استغفارخیلی خوبه
(:حتی اگه به خیال خودت
گناهی رومرتکب نشده باشی
#استغفارکن
دل روجلامیده:)🌱♥️
══════°✦ ❃ ✦°══════
#سخن ناب🌹
🍃 @refaghat_shahadat
🌸 #حدیث_روز 🌸
حضرت محمد (ص) می فرمایند :
هرگاه ڪار زشتے مرتڪب شدے
آن را با ڪار نیڪے بپوشان .
📙 آمالی طوسی ، ص۱۸۶ ، ح۳۱۲
#در_ثواب_نشر_سهیم_باشید
@refaghat_shahadat
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ|🎬
•[جووناییکهمیتوننگناهکننولینمیکنن]•
•[قشنگه،خیلیقشنگه🤞🏻]•
•[پیشنهادمیکنمحتماببینید]•
پیشنهاد میکنم این کلیپ رو روزی 0⃣1⃣بار ببینید 🌸🌺🌸
﴿ پر از امیده ... امید ، امید ، امید ﴾😇😇
یادت باشد 2.mp3
8.31M
کتاب صوتی
#یادت_باشد. قسمت 2⃣
💚 براساس زندگی شهید
حمید سیاهکالی مرادی 💚
❤️مدت زمان ۹:۲۴ دقیقه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰مساله، آمادگی برای ظهور آن یگانه منجی بشریت است...
خودمان را برای سربازی آن حضرت آماده کنیم و در کنار آن؛ تا میتوانیم، «زمینه پذیرش» آن حضرت را در جهان فراهم کنیم.
@refaghat_shahadat
دختری که نفسش جلوه ی زهرا دارد🦋
پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد🌸
#تولدت_مبارک_بانو🍃
#یاد_شهدا
گفتم حسین دارم از استرس میمیرم، گفت: یه ذکر بهت میگم هر بار گیر کردی بگو، من خیلی قبولش دارم: گرهی کار منم همین باز کرد (آخه خودشم به سختی اجازهی خروج گرفت) گفتم: باشه داداش بگو، گفت: تسبیح داری؟ گفتم: آره، گفت: بگو "الهی بالرقیه سلام الله علیها"
حتما سه سـاله ی ارباب نظر میکنه، منتظرتم و قطع کردم
چشممو بستم شروع کردم:
الهی بالرقیه سلاماللهعلیها
الهی بالرقیه سلاماللهعلیها
۱۰تا نگفتم که یهو گفتن: این پنج نفر آخرین لیسته؛ بقیهاش فردا، توجه نکردم همینجور ذکر میگفتم که یهو اسمم رو خوندن، بغضم ترکید با گریه رفتم سمت خونه حاضرشم، وقتی حسین رو دیدم گفتم: درست شد، اشک تو چشمش حلقه زد و گفت: "الهی بالرقیه سلام الله علیها"
🌹#شهید_حسین_معزغلامی🌹
#الهیبهرقیه
#عیدتونمبارک
@refaghat_shahadat
10.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ🎥
در این روز های ولادت حضرت رقیه (س)
یادی کنیم از بر پا کردن پرچم گنبد ایشان
توسط#شهید_محمودرضا_بیضایی❤️❤️ .
این شهید بزرگوار وقتی میبیند در شب های محرم ، حرم سه ساله حسین در گیر داعشی خبیث است ، با یکه تازی، حرم را از دشمن نجات میدهد ،💡های حرم را روشن میکند ، و پرچم گنبد حرم سهساله کربلا را علم میکند ✌️✌️
#طنز_شهدایی
بار اولي كه هادي را ديدم، قبل از حركت براي اردوي جهادي بود. وارد مسجد شدم و ديدم جواني سرش را روي پاي يكي از بچهها گذاشته و خوابيده.
رفتم جلو و تذكر دادم كه اينجا مسجد است بلند شو.
ديدم اين جوان بلند شد و شروع كرد با من صحبت كردن. اما خيلي حالم گرفته شد. بنده ي خدا لال بود و با اَده اَده كردن با من حرف زد.
خيلي دلم برايش سوخت. معذرت خواهي كردم و رفتم سراغ ديگر رفقا. بقيه ي بچه هاي مسجد از ديدن اين صحنه خنديدند!
چند دقيقه بعد يكي ديگر از دوستان وارد شد و اين جوان لال با او همان گونه صحبت كرد. آن شخص هم خيلي دلش براي اين پسر سوخت.
ساعتي بعد سوار اتوبوس شديم و آماده ي حركت، يك نفر از انتهاي ماشين با صداي بلند گفت: نابودي همه ي علماي اس ...
بعد از لحظه اي سكوت ادامه داد: نابودي همه علماي اسرائيل صلوات.
همه صلوات فرستاديم. وقتي برگشتم، با تعجب ديدم آقايي كه شعار صلوات فرستاد همان جوان لال در مسجد بود!
به دوستم گفتم: مگه اين جوان لال نبود!؟
دوستم خنديد و گفت: فكر كردي براي چي توي مسجد مي خنديديم.😂😂😂😂
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری