منبع واگذاری اروندرود به عراق
کتاب یادداشتهایی از زندگانی باقر کاظمی
جلد ۳
نشر تاریخ ایران
یادداشتهای مربوط به سال ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۴.
چند سال قبل از انقلاب
دوباره ایران مدعیِ اروندرود شد
توافق کردن این رود مشترک باشه
بعدا صدام
زد زیرش و گفت اروند مال ماست
نهایتا بعد از جنگ
عراق پذیرفت که اروند مرز مشترک ایران و عراقه
🔺برگشت به پست اصلی:🔺
eitaa.com/emaddavari/506
منابع مربوط به وضعیت زنان در آمریکا
منبع مورد اول:
https://www.cdc.gov/violenceprevention/pdf/NISVS-StateReportBook.pdf
Table 3.1.
منبع مورد دوم:
https://www.cnn.com/2017/09/05/opinions/female-prisoners-dignity-act-booker-warren-opinion/index.html
منبع مورد سوم:
Duhart,D.T. (2001 ). Violence in the workplace, 1993-99. (Retrieved fromthe US - Department of
Justice Bureau of Justice Statistics http://www.bjs.gov/content/pub/pdf/vw99.pdf
منبع مورد چهارم:
un.org/en/development/desa/population/publications/pdf/ageing/household_size_and_composition_around_the_world_2017_data_booklet.pdf
منبع مورد پنجم:
Strewart, Felicia and Trussel, James. "Prevention of Pregnancy Resulting from Rape." American Journal of Preventive Medicine, 2000.
منبع مورد ششم:
kilpatrick, DJ, Edmunds, CN and Seymur, A 1992. "Rape in America: A Report to the Nation". Arlington, VA: Nation Victim Center.
منبع مورد هفتم:
https://www.reuters.com/article/us-women-dangerous-poll-usa-exclusive-idUSKBN1JM02G
🔺برگشت به پست اصلی:🔺
https://eitaa.com/emaddavari/510
تصویر جسد واعظ قزوینی
ساعتی پیش از خاکسپاری
برگشت به پست اصلی 👇
eitaa.com/emaddavari/530
منبع قضیهی گاو انگلیسی
ترور در بهارستان، ص ۱۲۱
به نقل از
روزنامهی نصیحت، سال اول، شماره ۲۰
صفحه ۲، به تاریخ ۲ برج اسد ۱۳۰۳
برگشت به پست اصلی👇
eitaa.com/emaddavari/543
منبع داستان سارا اورارد
https://www.theguardian.com/uk-news/2021/sep/30/sarah-everard-murder-wayne-couzens-whole-life-sentence
https://www.bbc.com/news/uk-58746108
https://www.wsj.com/articles/sarah-everard-uk-11615823395
https://www.cnn.com/2022/03/18/uk/sarah-everard-wayne-couzens-rape-gbr-intl/index.html
برگشت به پست اصلی 👇
https://eitaa.com/emaddavari/569
دژ ویلیام کلکته:
تاریخ تجزیه ایران، دفتر چهارم، ص ۳۴
امتیاز رویتر:
تاریخ امتیازات ایران، ص ۱۱۷
نامهی ملاعلی کنی:
مکتوبات و بیانات علما در عصر قاجار، ج ۱، ص ۲۴۲
میرزا حسین خان سپهسالار:
تاربخ امتیازات در ایران، ص ۵۰ تا ۵۲
نظر سفیر آمریکا درباره ملاعلی کنی:
ایران و ایرانیان، ترجمه حسین کردبچه
چاپ سال ۱۳۶۳، ص ۳۳۲
🔺برگشت به پست اصلی🔺
eitaa.com/emaddavari/588
شستهرفتهترین کتابی که برای باقرخان تنگستانی پیدا کردم، اینه✋
🔺برگشت به پست اصلی🔺
https://eitaa.com/emaddavari/676
منبع داستان نیمکت
تاریخ بیست ساله، ج ۲
ص ۳۸۹
به نقل از سرهنگ سیدجواد خان صوفی
برگشت به پست اصلی:
https://eitaa.com/emaddavari/845
ازتون خواستیم که نظر بدین
دورهی تاریخ معاصرمون
از قاجار باشه
یا از پهلوی اول؟؟
تقاضای رضاخان به قاجار میچربید.
پس با رضاخان شروع میکنیم💪
این دوره، ده جلسهی مجازیه.
هر هفته دو جلسه
رایگانهم نیست.
بعد از این دوره، رضاخان و کارنامش
چون موم در مشتتان خواهد بود و به عبارتی
پهلویشناس خواهید شد.😐
توضیحات بیشتر👇
دورهی مجازی پهلوی اول
سفری ۱۰ روزه به صدسال پیش.
در روز حرکت، سوارِ ماشین زمان میشویم.
از اتوبوس vip خبری نیست
بهناچار باید سوارِ کامیونهای مهمات انگلیسی شویم.
مقصد اولمان پسقَلعهی تهران است.
جایی خوش آب و هوا و البته خلوت.
آهستَکی، جلساتِ محرمانهی سفیر انگلیس
با حسن وثوق را میپاییم.
قو در پسقلعهی تهران پر نمیزند
سفیر انگلیس؛ نخستوزیر ایران را
به اینجا کشانده که چه از او بخواهد؟
به تهران بر میگردیم، پایینتر از کاخ گلستان،
سراغ کوچهی آقاعزیز را میگیریم
خانهی مدرس اینجاست. درب خانه را میزنیم و با صدای «بفرمایید بفرماییدِ» آقا
وارد میشویم.
مدرس لبِ حوض نشسته و آب، در کوزهی قلیان خود میریزد. ولی سِگِرمههایش هم توی هم است. آقای مدرس چرا اوقات نداری؟
نیمساعتی با مدرس اختلاط میکنیم و مرخص میشویم. تهرانگَردیمان که تمام شد به سمتِ قزوین حرکت میکنیم. نرسیده به قزوین در روستای انجیلاق نگه میداریم تا نماز بخوانیم و ناهار بخوریم که صحنهای عجیب میبینیم؛ انگلیسیها افسران روسی را دستهجمعی بازدداشت کردهاند و دارند سوار ماشینشان میکنند. آهای کدخدا
قضیه چیست؟
کدخدا؟؟ چرا جواب نمیدهی؟
به قزوین میرسیم، رییس کاروان،
بهترین هتل قزوین را برای اسکانمان
رزرو کرده است؛ گراندهتل قزوین.
وارد هتل که میشویم، افسرِ قزاقِ چهارشانهای را میبینیم که از پلههای طبقهی دوم پایین میآید.
اوه، چه قد بلندی!
هنوز به فکر ابهت آن افسر ایرانی هستیم
که دو ژنرال انگلیسی از اتاق مجاور بیرون میآیند.
ای بابا! آقای رییس کاروان!
اینجا هتل است یا پادگان نظامی؟
رییس کاوران در گوشمان میگوید؛
افسر قدبلندی که دیدید، پادشاه بعدی ایران است.
و این سفر همینطور ۱۰ روز ادامه خواهد داشت.
روز دهم در جادهی تهران اصفهان همان افسر بلندقامت را میبینیم. افسری که هفده سال بر ایران سلطنت کرده و حالا باید به جزیرهی موریس برود. از ماشین خود پیاده شده و شخصا دارد آن را هل میدهد.
آقای رضاخان! شما چرا؟ بگذارید خَدَم و حَشَم ماشین را هل بدهند… چرا تنهایید؟
چیزی نمیگوید.
فقط میپرسد: یک استکان چایی دارید؟
او حق دارد...
چند روزی است نخوابیده
و بِالفور باید به بندرعباس برسد، وگرنه…