📃{اَمیرَ المومِنین} ° در آخر الزمان ، حق کاملا پوشیده میشود! ° ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ִֶָ

من . . . هروقت‌حالم‌گرفته‌بود،هرجاکم‌آورده‌بودم .. ازهرکسی‌که‌بریده‌بودم‌اومدم‌سراغِ‌تو-! روکه‌برنگردوندی‌؛هیچ ... آغوش‌بازکردی‌وگفتی : بی‌خیالِ‌آدما‌خودم‌تا‌تهش‌هستم :) این‌دنیا‌که‌روی‌خوش‌به‌ما‌نشون‌نداد‌ تنها‌دلیل‌این‌زندگی‌‌خودتی‌وبس🥲🤍..

#رمان #پارت_هشتم 🌿🌿🌿چࢪاغ قࢪمز قلبم🌿🌿🌿 با شکسته شدنِ بغضم محمد بلند شد و لیوان آبی برام اورد،توی این یک سال بیصدا اشک میریختم،اما امشب با صدای بلند گریه کردم،شاید بخاطر این بود که این یه سال امیدی به برگشتنِ لیلا بود،اما امشب‌‌‌... بعد از اینکه آروم شدم،محمد نگاهی به عکس شهدا انداخت _امیر همه ی اینا شاید یه نشونه باشه متعجب نگاهش کردم،وقتی تعجبمو دید لبخندی زد _شاید خدا خواسته بهت بگه،دیدی همه میرن من فقط برات میمونم؟دیدی چقد دوست دارم؟ دستشو روی شونم‌گزاشت _پاشو،پاشو ببرمت یجای خوب.... نگاهی به دور و برم انداختم،متعجب نگاهمو به محمد دادم،لبخندی به روم زد _پیاده شو دوباره نگاهی به دور و بر انداختم،اینبار محمد با خنده ادامه داد _آقا امیر پیاده شو به ما اعتماد کن جای بد نمیبریمت که اخوی نگاهی به محمد انداختم و پیاده شدم،خنک بودنِ هوا عجیب به دل میشست،انقدر هوا خوب بود که بی اختیار نفسِ عمیقی کشیدم _آقا امیر نگاهی به محمد انداختم که با سر به روبه رو اشاره کرد،ردِ نگاهه محمد و دنبال کردم،محمد راه افتاد و منم سرگردان پشت سرش... محمد جلوی در ایستاد،با لبخند به روبه روش نگاه میکرد _گلزار شهدای شهرمون چطوره آقا امیر؟ حیران و سرگردان به دور و برم نگاه میکردم و با قدم های آرومِ محمد هم قدم میشدم _شانست خوبه ها،ببین انگاری امشب تولد یکی از شهداس... چشم چرخوندم،جمعیت زیادی دورِ مزار یکی از شهدا جمع شده بودن،یسریا قرآن میخوندن،یسریا گوش سپره بودن به حرفای طلبه ای که داشت سخنرانی میکرد و بعضیام تو حال و هوای خودشون ی گوشه نشسته بودن... چند لحظه وایستادم و به جمعیت روبه روم خیره شدم،دستی روی شونم نشست،محمد بود که با لبخندی متفاوت نگاهم میکرد _اخوی دعوت شده ای ها هر لحظه یه حال و هوای متفاوت بهم دست میداد که تا اون لحظه حتی به گوشمم نرسیده بود چه برسه به تجربه کردن،با محمد راهیی سمتی شدیم که خلوت تر بود،محمد پیش یکی از شهدا نشست،منم نشستم روبه روش _همینجا بمون،برمیگردم سری به نشونه ی تایید تکون دادم،محمد رفت و من تنها شدم،تنها شدم با اون همه آرامش که نمیدونستم از کجا منشاء گرفته،انگار یادم رفته بود لیلایی توی زندگیم بوده،لیلایی که تموم زندگیم بود و الان فقط اسمش توی زندگیمه،محمد با ی بطری آب و لبخندِ متفاوته روی لبش اومد و کنارم نشست،شروع کرد به شستن سنگ قبر... _آشناست؟ بعد از هضم اتفاقای روبه روم لب به حرف زدن باز کردم... محمد نیم نگاهی بهم انداخت و با همون لبخند منو بیشتر گیج کرد _همشون رفیقامن،هر موقع وقت کنم میام بهشون سر میزنم،هر موقع هم که بیام میرم سراغ یکیشون شروع کرد به خندیدن_ای بابا،حتما الان میگی این طرف دیوونست سرشو بلند کردو چشماشو به چشمام دوخت_ولی امیر،شهدا زندن،معرفتشون از دوست و رفیقای دوروزه ی زمینیم خیلی بیشتره،انقدی معرفت دارن که حتی اگه فقط موقع ی گرفتاری یادشون بیفتیا،بازم کارتو را میندازن،فقط کافیه باهاشون رفیق بشی... #رمان #ادامه_دارد... 🌿🌿🌿#چࢪاغ_قࢪمز_قلبم🌿🌿🌿

😞😞 قول میدی؟ اگه خوندی؟؟ تویکی ازگروه ها یا کانالات بفرستی؟؟؟ قول میدم🤝❤️🤝 ((اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر)) اگه پای قولت هستی کپی کن تا همه برا ظهور حضرت مهدی(ع)دعا کنند. بالا قول دادی 😉❤️ #امام_زمان (عج) اللهم عجل لولیک الفرج ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🌷بیا‌یهویی‌یه‌ثوابی‌شریک‌شو🍀 ۰•✾––––––––––––✾• 🌸مثلا‌بگو: به‌عشق‌مهدی؛ ⁵ اللهم‌عَجـَّل‌لوَلیک‌الفَرج🌝 به‌عشق‌ظهورش؛ ² الهی‌عظم‌البلاء🦋 به‌عشق‌اسمش؛ ¹⁰ صلوات🌱 💐مثلا‌برای‌عشقش‌بگو: الحمدالله ⁴ قل‌هوالله ⁷ وبرای‌ظهورش‌این‌پیام‌رو‌تا‌جایی‌که‌در‌حد‌توانته‌پخش‌کنی🌺 دوست‌داری‌مهدی‌دلهابیاد؟! پس‌بسم‌الله✨🌱 •"اللهم‌عَجـَّل‌لوَلیک‌الفَرج"• به‌حق‌زینب‌کبری🌿

طرف مَحرمه میذاره میره، بعد تو روابط مخفی دنبال تَعَهُّدید؟😂 دقت کردید هر چیزی اَرزون به دست بیاد، اَرزِشِش کمتر دیده میشه؟ :) #نه_به_روابط_حرام

پیشنهاد،انتقاد،درد و دل،گلایه... به گوشیم جانا🌿 https://harfeto.timefriend.net/16950681262973

اینکه دختری خودشو ارزون در اختیار پسری قرار بده، اون پسر هم هیچوقت قدر نمیدونه. هوا برش میداره که لابد از بس جذابه، بقیه دخترا هم براش میمیرن :/  پس برا همین میذاره میره حتی شده خانواده دختر وقتی برا ازدواج دخترشون سخت گیری نمیکنن، میگن لابد دختره عیبی داره😏 اینکه وقتی دختری حد و حدودی قائل نیست اینکه وقتی حرمتی برا خانواده قائل نیست که ناسلامتی من حامی دارم اینکه وقتی به راحتی هر نوع چتی میکنه اینکه وقتی به راحتی حرفای چیز دار بزنه اینکه وقتی پا به پای دل پسره راه میاد اینکه وقتی گوش به وعده صدمن یه غاز امروز و فرداش برا خواستگاریش میده و... همه اینا باعث میشه که ارزون بنظر بیای چون دیگه سیرش کردی اونوقت پسره میگه این بی حیای بی خانواده ای هستش که اسم اسلام رو یدک میکشه و من دنبال دختر پاک میگردم... اگه دختر مذهبی نباشه، بهش همینا رو با الفاظ دیگه میگه :) #نه_به_روابط_حرام

"‌ حالا که نمیتونیم‌ با هم باشیم، میتونیم خواهر برادر‌ که باشیم؟ " آخرین تلاش های یه پسر یا دختر برای ادامه دادن رابطه ای بی‌ فرجام و پر سود برای من🤗 مثل این می‌مونه که قبل از خوردن گوشت خوک، بسم الله بگی😆 مثلا اگه برن با هم قرار بذارن، دیگه گناه نیست.‌ آخه خواهر برادرن دیگه... یا قرارشونو تو مکان مذهبی بذارن؛ این که دیگه اصلا گناه نیست :) امان از خشک مذهب ها😏 #نه_به_روابط_حرام

#بکگراند 🖼️ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ִֶָ