eitaa logo
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
446 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
345 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید بابک‌نوری : 🌺روزی که میخواست برود آمد خانه بعد به گفت که با اعزامم موافقت شده اوهم از روی احساسات مادرانه خیلی گریه کرد که شاید بابک منصرف شود اما بابک تصمیمش را گرفته بود من حضرت را خواب دبدم دیگر نمیتوانم اینجا بمانم باید بروم سوریه این قضیه رفتنم مال امروز و دیروز نیست .من چندماه است که تصمیمم را گرفته ام. حتی شنیدم که به او گفته اند که چطوری میتوانی مادرت را تنها بگذاری و بروی!! بابک هم گفته همه ما آنجا در سوریه هست من بروم سوریه که بی مادر نمانم. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 کوچه های عاشقی شبگرد می خواهد رفیق🌸 طاقت و ظرفیتی پُر درد می خواهد رفیق🌸 چون شهیدان در جوانی دست از دنیا بشوی🌸 تَرک لذتهای دنیا ، مَرد می خواهد رفیق @refigh_shahid1
◀ نباید مدیونش بشیم! 🍂همیشه یک تسبیح گِلی📿 دستش بود. بهش گفتم: آقا محسن، هی با این #تسبیح چی میگی لب می جنبونی⁉️ 🍂به خودم میگفتم اگه به من بود، این سی و سه تا #دانه را ظرف دو دقیقه⌚️ قِرش می دادم و می رفت؛ #صدتایی نیست که😕 این همه مشغولش شده است. 🍂 -دارم برای زمین ذکر می گم! تا دید نزدیک است چشمانم از حدقه بزند بیرون😳 گفت: روی این زمین #میخوابیم، راه می ریم👣 نباید مدیونش بشیم! #شهید_محسن_حججی @refigh_shahid1
🍃🌷🍃 خودتان را برای ظهور امام زمان (روحی لك الفدا) و جنگ با كفار، به خصوص آماده كنيد كه آن روز است.🌱✨ 🌹بخشی از وصیت‌نامه { شهیدمحسن‌حججی} ✨ @refigh_shahid1
#بابا_جانم ... 💢حرف زیاد دارم برات بنویسم✍ ولی وقت ندارم و این #تکفیری‌ها دارن میان جلو👹 باید کار رو شروع کنم. الان زیر آتیش سنگین🔥 هستم فقط می‌گم #دوستون_دارم، حلالم کنید. 💢 #لقمه_حلال شما جواب داد، سرتون رو بلند کنید. ما می‌رویم تا مقابل دشمنان قسم خورده اسلام بایستیم👊 و انشاءالله با #ایستادگی در برابر ظلم و با از میان برداشتن آنان  #زمینه‌ساز_ظهور آقا امام زمان(عج) باشیم✅ #شهید_عبدالصالح_زارع @refigh_shahid1
🌷 🌷 برای نجات انـســان ها از خود گذشتگی نیاز است ، نمی شود در خــانـه پیش زن و بچه نشست و شعار داد. باید هـجــرت نمود از خــانـه ی جهل و به خــانـه ی نور روانه شد ، حتی به سر حد جــان ...! 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 @refigh_shahid1 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✨﷽✨ متن وصیت‌نامه شهید «ابوالفضل عموئی» به شرح زیر است: «ای دوست آن وقت که ما بدن گلگون آن از بدن جدا و رسیده به خدا را دیدیم عظمت و بزرگی و کمال در آن محسوس بود و فطرت به درون و سپس فرمان پیروی داد و ما بی خبر از همه جا به خیال خود بسوی این دشت وسیع می رفتیم در اول فکر می کردیم که راه بسیار هموار و دلپذیر است و کوتاه ولی هرگاه از راه کمی دورتر می شدیم و در گناه ها می افتادیم دیگر تصور نجات نبود که ناگهان نیکی آن رحیم و نصیحت ناصح، را از دره ها بیرون می کشید و دوباره به راه می آورد و باز هنگامی که ما را از نیکی حق و وصیت رهبر دور می کرد باز به گودالی می افتادیم و در اثر دعا و خواهش بار دیگر به راه می آمدیم فالهجه در حقیقت آن راه بسیار ناهموار در صعب العبور و طولانی شد و هنوز نیز، و خوب می دانیم که اگر رحمت خالق نبود هرگز به این مهم موفقیت حاصل نمی شد و اگر ارشاد مرشد نبود چگونه این راه هموار می شد ارشاد مرشد مانند آبی و شرابی است که راهیان را سیراب می کند و اگر کسی از آن بهره مند نباشد تشنه کام در صحرایی خشک می افتد و هلاک می شود و مرشد مانند صاقی است که کاسه به دست به هر که از تشنگی بماند شراب هدایت می دهد پس از خدا می خواهیم که رحمت خود بر سر ما بسیار کند و از عصر چنین تقاضا داریم که الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها ای دوست همه این مشکلات چه زیباست مقصد و چه زیباست هدایت که خیل جوانان را به خود می کشاند و این صفا و معنویت و شکوه هدف است (که همان عشق به خداست) که دل هزاران دل را خون کرده گرچه، آن را نمی بینم ولی ساقی چه زیبا از آن توصیف می کند و طره می گشاید: به بوی نافه ای کافر صبا زان طره بگشاید ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاده در دلها ای دست چطور آرزوی عیش کنم و چگونه در آسایش باشم و چگونه دعوت رسول خدا را لبیک نگویم در حالی که می دانم معنی اش گذراست و آسایش موقت و دعوت حق چگونه بخواب ناز روم و عزیز پاسدار و نگهبان از کردستان و خوزستان را از یاد ببرم و از نان گرم و غذای مطبوع و هوای مناسب و زمین هموار استفاده کنم که شبانگاه امنیت پشت جبهه را با چشمانی باز و بینا حاصل می کنند و با نان خشک کپک زده و غذای سرد داخل کنسرو و هوایی بسیار گرم یا سرد و زمین ناهموار را تحمل می کنند و محبت پروردگار را نسبت به خود می خرند. مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم جرس فریاد می دارد که بربندید محملها ای دوست هر چه ساقی گفت و هر چه صفا گفت و هر چه ولی فقیه و مرجع تقلید گفت انجام بده حتی اگر گفت جان بده اگر گفت از پوست خود خارج شو یا سر از تن خود جدا نما و با آن به بازی بپرداز و حال آنکه به جبهه برو از کشور دفاع کن و ... انجام بده ولایت چون حکم می کند بلی او حتى اگر گفت که سجاده پاک خود را با خون خود رنگین کن تو چنین کن زیرا او سالک است و از طريقت راه آگاه او نیک می داند که برای وصال به حق چه باید کرد او از تمام این راه آگاه است. همی سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزلها ای دوست در چنین شب تاریکی که به قلب دشمن میزنیم و از خطرات میدان ها مین و کانال ها و سیم های راه می گذریم و صبح ظفر به ارمغان می آوریم چه حال و شور و نشاطی ما را گرفته که هیچ کس تا نباشد نمی فهمد که چه حظی دارد و چه با شکوه و عظمت است شهادت شهید آن زمانی که انسان سبكبال و فارغ از تمام پستی های دنیا با کوله باری از اعمال نیک و خیر و گناهانی که واسطه جهاد و نیک ها به فضایل تبدیل شده و بسیار سنگین است ولی دلی را تعب نمی رساند و به بقای حق می شتابد و کسی می تواند حال ما را درک کند آنان که به نماز و شاید روزه داخل شهرهای امن اکتفا می کنند و بعضی ها حتی ما را متهم می کنند و بطرزی تنبلی و ترس خود را و کار ما را توجیه می کنند و بطریقی آن را درست و این را نادرست می نامند و راستی که: شبی تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها ای دوست غم مخور که همانا آنانی که امروز بصورتی راه و روش شهید را دیوانگی می دانند وارثان هم نمایند که بر ائمه معصومین بخاطر طريق و مقصدشان ایراد می گرفتند و پیامبر را مجنون حرفش را هذیان می نامیدند و کسی که همانطور کار آن بزرگوار را پس از قرنها در طی محافل و مجالس علما صحیح و احسن شناخته شده طریق شهید نیز همیشه بصورت راز نمی ماند گر چه نه رسول حق و نه شهید اعمال و گفته ها و گفته هاشان برای اینها نیست و فقط خالص خداست و نیز اگر ما این راه را بپوییم ملالی نیست آنهایی که از بیگانه بگریزند و آرزوی رسیدن به ارزش و قدر انسانی خود کردند و به خدا پیوستند و حرف دیگران را گوش ندادند و به آرزوی خود پرداختند رازی در دل دارند که اگر تا بحال نهان مانده ولی نهایتا روزی آشکار خواهد شد. همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر @refigh_shahid1
✨﷽✨ پنهان که ماند آخر آن رازی کز و سازند محفلها ای دوست اگر می خواهی به وصال حق بشتابی و تو را به عرض حضور دهند و باحق خلوتی نمایی و او و رحمتش بر تو حاضر باشند هرگز غافل مباش و او را از یاد مبر و یاد خدا کن و نسیان را کنار بگذار. حضور گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ حتى تا تلق من تهوى ودع الدنيا و اهل ها دوستان انتظار یعنی مهیا شدن برای وجود مقدسی که احسن مخلوقین است یعنی آماده شدن برای نوری که جهانگیر است آن انسان اعظم اگر زمانی ظهور کند منتظر کسی است که برای او از همه چیز خود گذرد و از بزرگ ترین چیزها از بهترین گوسفند نه از پست ترین کشت ها برای او می بایست جان را هدیه کرد نه به مال و ثروت بسنده کرد برای او باید سمرقند و بخارا داد باید تهران خراسان را داد باید تبریز و اصفهان را داد نباید به دادن کوفه و صحرای خشکی بسنده کرد ای منتظرین خود را برای حضور آن عزیز آماده کنید جان را برای رضای خدا در راه اسلام هدیه کنید دل برای همواری ظهورش هدیه کنید و بدانید آنها که جان را برای رضای خدا هدیه کردند و دل همواری را هدیه کردند منتظرین واقعی اند زیرا همان هایند که می گویند: اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را بخال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را دوستان سالهاست که شیعیان و نه شیعیان علی و حسین در انتظار حضرت اجرای دین عقب مانده اند و غافلند که تا آنها دین را در نیابند سرور دین وجودش مجال است آری آنها تنبلی و بی دینی و بی ایمانی خود را بنام انتظار توجیه می کنند و این ها را نباید شیعه خواند بلکه معتاد به شیره خواند شیره ای که افیون دین گشته و از دین جز خرافاتی به جای نگذاشته پناه بریم به خدا از اعتیاد به آن و حال آنکه ما می بینیم و می دانیم که آنها هرگز به وصل به حضرت آن ترک شیرازی موفق نشده اند زیرا بخال هندویش حاضر نیستند سمرقند و بخارا را بدهند من و شما برادر شیعه نباید دست روی دست بگذاریم و انتظار بکشیم که حضرت بیایند و همه چیز را درست کنند و ما را نیز بلکه همین ما هستیم که اگر خود را نسازیم ایمان به آن حضرت نیاورده و نمی آوریم و در مقابل ایشان می ایستیم نعوذبالله.» @refigh_shahid1
‼️ ⁉️ ⭕️ 🌼ریشه استهزاء و مسخره نمودن، چیزی جز جهالت و نادانی نیست. امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرماید ارزش و حرمت مومن، از کعبه بیشتر است. خدا نکند انسان دل مومنی را بشکند❗️ آن که را هیچ به کف نیست، به دل آهی هست❗️ یک وقت دیدی یک دودی بلند شد، که دودمان انسان را سوزاند❗️ 🌺🌺🌺🌺
✨﷽✨ گمنامی/خاطره ی جمعی از دوستان شهید شاهرخ ضرغام/ ،،،،،، نیروی کمکی نیامد.توپخانه هم حمایت نکرد. همه نیروها به عقب آمدند شب بود که به هتل رسیدیم آقا سید را دیدم درد شدیدی داشت اما تا مرا دید با لبخندی بر لب گفت:خسته نباشی دلاور بعد با مکث پرسید : شاهرخ کو؟ بچه ها پر کنار ما جمع شدند نفس عمیقی کشیدم و چیزی نگفتم قطرات اشک از چشمانم سرازیر شد سبد منتظر جواب بود این را از چهره نگرانش می‌فهمیدم. کسی باور نمی‌کرد دیگر شاهرخ در بین ما نباشد خیلی از بچه ها بلند بلند گریه می‌کردند سید را هم برای مداوا به بیمارستان فرستادیم روز بعد یکی از دوستانم که رادیو و تلویزیون عراق را زیر نظر داشت سراغ من آمد نگران و با تعجب پرسید شاهرخ شهید شده؟! گفتم: چطور مگه؟! گفت: الان عراقی ها تصویر یک شهید رو پخش کردن بدن بی سر او پر از ترکش بود سربازان عراقی با خوشحالی و هلهله می‌گفتند: ما شاهرخ، جلاد حکومت ایران را کشتیم ! دیگر نمیتوانستم تحمل کنم گریه امانم نمی‌داد بچه های گروه پیشرو هم مثل من بودند انگار پدر از دست داده بودند شاهرخ بچه‌ها را خیلی خوب مدیریت میکرد و حالا.... دوستم پرسید چرا پیکرش را نیاوردید؟ گفتم کسی آنجا نبود نمی‌توانستم وزنش را تحمل کنم عراقی ها خیلی نزدیک بودند 😔 ..... مدتی بعد نیروهای عراقی از دشت های اطراف آبادان عقب نشینی کردند به همراه یکی از بچه ها به سمت جاده خاکی رفتیم من دقیق می‌دانستم شاهرخ کجا شهید شده سریع به آنجا رفتم خاکریز نعل اسبی را پیدا کردم نفر بر سوخته هم بود با خوشحالی شروع به جستجو کردم اما خبری از شاهرخ نبود تمام آن اطراف را گشتیم تنها چیزی که پیدا کردیم کاپشن شاهرخ بود دوستم گفت شاید اشتباه میکنی ولی من مطمئن بودم و گفتم آن طرف هم سنگر بعدی بود که یک نفر در آنجا شهید شد آره پی جی زن داخل سنگر بود پس از کلی جستجو خسته گوشه ای نشستیم یادش از ذهنم خارج نمیشد فراموش نمیکنم یکبار خیلی مدی می‌گفت اگر فکر آدم درست باشه رفتارش هم درست میشه به هم از گذشته خودش گفت از اینکه امام چگونه‌ با قدرت ایمان فکر امثال او را درست کرد و در نتیجه رفتارشان تغییر کرداثری از پیکر شاهرخ نیافتیم او شهید شده بود شهید گمنام از خدا خواسته بود همه را پاک کند همه گذشته اش را میخواست چیزی از او نماند نه اسم نه شهرت نه قبر و نه مزار اما یاد او زنده است نه فقط در دل دوستان که در قلوب تمام ایرانیان او مرد عمل بود سرباز اسلام او مرید امام بود شاهرخ مطیع بی چون و چرای ولایت بود و اینان تا ابد زنده اند @refigh_shahid1
ا اعمال هر کس به اندازه معرفتش قیمت دارد. خلوص عمل، بسته به میزان معرفت است. اعمالی که از محبت سرچشمه می گیرد، خلوصش بیشتر است. 🌹🌹🌹🌹
ا🚨 رهبر انقلاب: دوستان و دشمنان بدانند در حوادث امنیتی چند روز اخیر، دشمن را عقب زدیم 🔻 رهبر انقلاب، امشب در جمع تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی: 🔹️ هم دوستان و هم دشمنان بدانند، ما در عرصه‌ی جنگ نظامی و سیاسی و امنیتی دشمن را عقب زدیم؛ همین کارهای این چند روز کارهای امنیتی بود، مردمی که نبود. در عرصه‌های مختلف دشمن را عقب زدیم و به توفیق الهی در عرصه‌ی هم به‌طور قاطع دشمن را عقب خواهیم زد. ۹۸/۸/۲۸ 🌷سـیـــــــــــد خـــــــــراســــــــانــــــــی🌷🌷🌷🌷
ا 🔻ایران گرجستان نشد! عراق و لبنان هم نمی‌شود... در سال ۸۸ دشمن و پیاده نظام آن، قصد داشت پروژه انقلاب های رنگی یا مخملین را در ایران اجرا کند. همه چیز هم آماده و مهیا بود. هم صندوق رای و بهانه‌ی تقلب، هم جمعیت چندین میلیونی معترض، هم رهبر و لیدر در مخالفان، هم رسانه‌های داخلی و هم پشتیبان و حمایت مالی و رسانه‌ای خارجی. فتنه‌ی تقلب به راه افتاد و دشمن پیاده نظام خود را وارد صفوف معترضین کرد. از منافقین و رجوی ها گرفته تا سلطنت طلب و بهایی و تجزیه‌طلب و فلان نهضت و ... همگی هم صدا شدند. همچون جنگ احزاب، تمام مخالفان جمهوری اسلامی متحد شدند تا آن را به زانو درآورند و تسلیم کنند. حقیقتا همه چیز فراهم بود و کشور لبه‌ی پرتگاه رفت. رهبری وارد میدان شد. صف مردم را از اغتشاشگران جدا کرد. بصیرت مردم را بالا برد. "این عمار" گفت. دوستداران انقلاب وارد میدان شدند و توطئه ها توسط مردم نقش بر آب شد."احمق ها خیال میکنند ایران گرجستان است!" و این جمله‌ی رهبری تاریخی شد و پروژه انقلاب رنگی در ایران شکست خورد. حمایت رهبری از کلیت طرح دولت( که البته به معنی تایید جزئیات آن نبوده) و مورد تایید سران قوا هم قرار گرفت همان جمله را تداعی میکند! احمق ها خیال میکنند ایران، لبنان و عراق است که در آن پشت دولت خالی شود. مقتدی صدرها باید هنوز بدوند و مشق سیاست کنند تا حکومت‌داری بیاموزند. البته این اغتشاشات تمام می‌شود چون بدتر از این هم کنترل شد. رهبری ثابت کرد در ایران نظر دولت بعنوان منتخب مردم مهم است و هر جا لازم باشد از آن دفاع میکند که مانع از استعفا، هرج و مرج، بی دولتی و یا تضعیف دولت در کشور شود. والبته بارها خطاب به مردم فرمودند مواظب باشند چه کسانی را انتخاب می‌کنند چون ثمره‌ی انتخاب خوب، به آنها برمی‌گردد و دود انتخاب بد نیز در چشم خودشان فرو میرود. لکن ایشان همیشه نگهبان رای مردم، ساختارهای قانونی کشور، امنیت و آرامش مردم بوده و خواهند بود. ✍ امید حاجی زاده 🌺🌺🌺🌺
ا👌 ❗️ حضرت 🌼اگر مجال باشد، من از ، قرآن و معارف آن را می‌کنم! 🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ #کلام_شهید 📌 حواس‌تان باشد، خلاف قانون و اسلام کاری انجام نشود . هدف وسیله را توجیه نمی کند. #شهید_محمد_بروجردی @refigh_shahid1 ┄┅═✧**❁🍂❁**✧═┅┄
آنان که به مقصد،رسیده اند می گویند میان ما و شما تنها همین #خون فاصله است. #سیدمرتضی_آوینی #ازکتاب_فتح_خون
آخرین تصویر از پیکر مطهر شهید امنیت مرتضی ابراهیمی در معراج شهدا #ما_تا_آخر_ایستاده‌ایم✌️🏻 #این_راه_ادامه_دارد💪🏻 #مرگ_بر_منافق👊🏻 🆔 @refigh_shahid1 ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼
🔸نوزاد چهل روزه شهید مدافع وطن مرتضی ابراهیمی در مراسم وداع پدرش #ما_تا_آخر_ایستاده‌ایم 🆔 @refigh_shahid1 ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⚠️ از به "مبادا ضعف برخے مسئولین شما را ضعیف ڪند...‼️ مبادا دنیازدگے برخے مدیران شما را از هوادارے انقلاب دور ڪند...‼️ ما رزمندگان تا آخرین نفس پاے انقلاب هستیم شما چطور⁉️" @refigh_shahid1
🌿🌿🌿🌿🌿 🌿 امام على -عليه السلام- فرمودند: 🌿 إِنَّكَ إِنْ صَبَرْتَ جَرَتْ عَلَيْكَ الْمَقَادِيرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَتْ عَلَيْكَ الْمَقَادِيرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ. 🌿 اگر صبر كنى مقدرات الهى بر تو جارى مى شود و اجر خواهى بُرد و اگر بيتابى كنى باز هم مقدرات خداوند بر تو جارى مى شود و گناهكار خواهى بود. 📚جامع الأخبار(شعیری) ص 116 @refigh_shahid1
🔹آیت الله حائری شیرازی (رضوان الله تعالی علیه): د‌ر زمان غیبت نقطه اتصال شما با (عج) است و به واسطه ولایت فقیه، امام زمان(عج) با شما د‌ر ارتباط است و به خاطر این ارتباط هست که حیات شما اد‌امه د‌ارد‌. ولایت یعنی این که اگر ارتباط با امام زمان(عج) د‌اشته باشید‌، زند‌ه میشوید‌ و با قطع این ارتباط د‌ل میمیرد‌. @refigh_shahid1
ا✍مرد زاهدی، روزی به مهمانی شخصیتی بزرگ رفت. هنگام غذا خوردن فرا رسید. زاهد از عادت همیشگی غذا کمتر خورد . بعد از غذا، نوبت نماز خواندن رسید. مرد زاهد به نماز ایستاد، اما بر خلاف همیشگی، نماز را طولانی به جا آورد. پس از آنکه به خانه رسید، از همسرش طعام خواست. پسر او که همراهش بود، با تعجب پرسید: مگر در مهمانی به اندازه کافی غذا نخوردی؟ پدر گفت: کم خوردم تا آدم پرخوری جلوه نکنم و برای روزهای آینده برای خود موقعیتی کسب کنم ! 🤲پسر با شنیدن شرح ریا کاری پدر به او گفت: پدر جان! نمازت را نیز قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید ! 🌺🌺🌺🌺
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت ششم : والیبال تک نفره ✔️ راوی: جمعی از دوستان شهید 🔸 بازوانِ قویِ از همان اوایل دبیرستان نشان داد که در بسیاری از ورزش ها قهرمان است . در زنگ های ورزش همیشه مشغول والیبال بود . هیچکس از بچه ها حریف او نمی شد یک بار تک نفره در مقابل یک تیم شش نفره بازی کرد! فقط اجازه داشت که سه ضربه به توپ بزند . همه ی ما از جمله معلم ورزش ، شاهد بودیم که چطور پیروز شد . از آن روز به بعد والیبال را بیشتر تک نفره بازی می کرد بیشتر روزهای تعطیل، پشت آتش نشانی خیابان ۱۷ شهریور بازی می کردیم . خیلی از مدّعی ها حریف نمی شوند. اما بهترین خاطرات والیبالِ برمیگردد به دوران جنگ و شهر گیلانغرب، در آنجا یک زمین والیبال بود که بچه های رزمنده در آن بازی می کردند . یک روز چند دستگاه مینی بوس برای بازدید از مناطق جنگی به گیلانغرب آمدند که مسئول آنها آقای داودی رئیس سازمان تربیت بدنی بود . آقای داوودی در دبیرستان معلم ورزش بود و او را کامل می شناخت . ایشان مقداری وسائل ورزشی به داد و گفت: هرطور صلاح می دانید مصرف کنید . بعد گفت : دوستان ما از همه رشته های ورزشی هستند و برای بازدید آمده اند . کمی برای ورزشکارها صحبت کرد و مناطق مختلف شهر را آنها نشان داد. تا اینکه به زمین والیبال رسیدیم . آقای داودی گفت: چندتا از بچه های هیئت والیبال تهران با ما هستند نظرت برای برگذاری یک مسابقه چیه؟ ساعت سه عصر مسابقه شروع شد ، پنج نفر که سه نفرشان والیبالیست حرفه ایی بودند ، به تنهایی در طرف مقابل . تعداد زیادی هم تماشاگر بودند. طبق روال قبلی با پایِ برهنه و پاچه های بالازده و زیر پیراهنی مقابل آنها قرار گرفت. به قدری هم خوب بازی کرد که کمتر کسی باور می کرد. بازی آنها یک نیمه بیشتر نداشت و با اختلاف ده امتیاز به نفع تمام شد . بعد هم بچه های ورزشکار با عکس گرفتند. آنها باورشان نمی شد یک رزمنده ی ساده ، مثل حرفه ایی ترین ورزشکارهابازی کند . یک بار هم در پادگان دو کوهه برای رزمنده ها از والیبال تعریف کردم. یکی از بچه ها رفتُ توپِ والیبال آورد . بعد هم دو تا تیم تشکیل داد و را هم صدا کرد . او ابتدا زیرِ بار نمی رفت و بازی نمی کرد اما وقتی اصرار کردیم گفت : پس همه شما یک طرف ، من هم تکی بازی می کنم بعد از بازی چند نفر از فرماندهان گفتند: تا حالا اینقدر نخندیده بودیم ، هر ضربه ایی که می زد چند نفر به سمت توپ می رفتند و به هم برخورد می کردند و روی زمین می افتادند! ابراهیم در پایان با اختلاف زیادی بازی را برد منبع کتاب سلام بر ابراهیم
ازن فقیری که خانواده کوچکی داشت، با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد. مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است. وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد. منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟ زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می برد. 🌹🌹🌹🌹
امیرالمؤمنین عليه السلام 🔷عمر خود را در سرگرمى ها(غفلت) هدر مده، كه بى هيچ اميدى (به ثواب الهی)از دنيا بروى. ميزان الحكمه،ج10، ص307 🌷🌷🌷🌷