eitaa logo
رفیقم سید
409 دنبال‌کننده
767 عکس
209 ویدیو
1 فایل
بسم الله الرحمن الرحيم «رفیقم سید » بهانه‌اى‌ست تا در بزمِ ميهمانىِ خاطرات شهيد مجاهد «سید علی زنجانی»، سرخى يادش را به شبنم ديده بشوييم و با برگ برگ زندگى‌اش، شاخه‌ى معرفتى از خاک به افلاک پيوند زنيم ... خوش آمدید به این مهمانی🌹💌 ●تحت نظرخانواده شهید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمـــــان دختــرشینا♥🍃 ⃣2⃣ دلم می خواست پرنده ای بودم، پرواز می کردم و می رفتم پیش او و با هم می رفتیم و امام را می دیدیم.توی قایش یکی دو نفر بیشتر تلویزیون نداشتند. مردم ریخته بودند جلوی خانه آن ها.حیاط و کوچه از جمعیت سیاهی می زد. می گفتند: «قرار است تلویزیون فیلم ورود امام و سخنرانی ایشان را پخش کند.» خیلی از پسرهای جوان و مردها همان موقع ماشین گرفتند و رفتند تهران.چند روز بعد، صمد آمد، با خوشحالی تمام. از آن وقتی که وارد خانه شد، شروع کرد به تعریف کردن. می گفت: «از دعای خیر تو بود حتماً. توی آن شلوغی و جمعیت خودم را به امام رساندم. یک پارچه نور است امام. نمی دانی چقدر مهربان است. قدم! باورت می شود امام روی سرم دست کشید. همان وقت با خودم و خدا عهد و پیمان بستم سرباز امام و اسلام شوم. قسم خورده ام گوش به فرمانش باشم. تا آخرین نفس، تا آخرین قطره خونم سربازش هستم. نمی دانی چه جمعیتی آمده بود بهشت زهرا. قدم! انگار کل جمعیت ایران ریخته بود تهران. مردم از خیلی جاها با پای پیاده خودشان را رسانده بودند بهشت زهرا. از شب قبل خیابان ها را جارو کرده بودند، شسته بودند و وسط خیابان ها را با گلدان و شاخه های گل صفا داده بودند. نمی دانی چه عظمت و شکوهی داشت ورود امام. مرد و زن، پیر و جوان ریخته بودند توی خیابان ها. موتورم را همین طوری گذاشته بودم کنار خیابان. تکیه اش را داده بودم به درخت، بدون قفل و زنجیر. رفته بودم آنجایی که امام قرار بود سخنرانی کند. بعد از سخنرانی امام، موقع برگشتن یک دفعه به یاد موتورم افتادم. تا رسیدم، دیدم یک نفر می خواهد سوارش شود. به موقع رسیده بودم. همان لحظه به دلم افتاد. اگر برای این مرد کاری انجام دهم، بی اجر و مزد نمی ماند. اگر دیرتر رسیده بودم، موتورم را برده بودند.»بعد زیپ ساکش را باز کرد و عکس بزرگی را که لوله کرده بود، درآورد. عکس امام بود. عکس را زد روی دیوار اتاق و گفت: «این عکس به زندگی مان برکت می دهد.»از فردای آن روز، کار صمد شروع شد. می رفت رزن فیلم می آورد و توی مسجد برای مردم پخش می کرد. یک بار فیلم ورود امام و فرار شاه را آورده بود. می خندید و تعریف می کرد وقتی مردم عکس شاه را توی تلویزیون دیدند، می خواستند تلویزیون را بشکنند.بعد از عید، صمد رفت همدان. یک روز آمد و گفت: «مژده بده قدم. پاسدار شدم. گفتم که سرباز امام می شوم.»آن طور که می گفت، کارش افتاده بود توی دادگاه انقلاب. شنبه صبح زود می رفت همدان و پنج شنبه عصر می آمد. برای اینکه بدخلقی نکنم، قبل از اینکه اعتراض کنم، می گفت: «اگر بدانی چقدر کار ریخته توی دادگاه. خدا می داند اگر به خاطر تو و خدیجه نبود، این دو روز هم نمی آمدم.»تازه فهمیده بودم دوباره حامله شده ام. حال و حوصله نداشتم. نمی دانستم چطور خبر را به دیگران بدهم. با اوقات تلخی گفتم: «نمی خواهد بروی همدان. من حالم خراب است.یک فکری به حالم بکن. انگار دوباره حامله شده ام.»بدون اینکه خم به ابرو بیاورد، زود دست هایش را گرفت رو به آسمان و گفت: «خدا را شکر. خدا را صدهزار مرتبه شکر. خدایا ببخش این قدم را که این قدر ناشکر است. خدایا! فرزند خوب و صالحی به ما عطا کن.»از دستش کفری شده بودم. گفتم: «چی؟! خدا را شکر، خدا را شکر. تو که نیستی ببینی من چقدر به زحمت می افتم. دست تنها توی این سرما، باید کهنه بشویم. به کارِ خانه برسم. بچه را تر و خشک کنم. همه کارهای خانه ریخته روی سر من. از خستگی از حال می روم.»خندید و گفت: «اولاً هوا دارد رو به گرمی می رود.دوماً همین طور الکی بهشت را به شما مادران نمی دهند. باید زحمت بکشید.»گفتم: «من نمی دانم. باید کاری بکنی. خیلی زود است، من دوباره بچه دار شوم.»گفت: «از این حرف ها نزن. خدا را خوش نمی آید.خدیجه خواهر یا برادر می خواهد. دیر یا زود باید یک بچه دیگر می آوردی. امسال نشد، سال دیگر. این طوری که بهتر است. با هم بزرگ می شوند.»یک جوری حرف می زد که آدم آرام می شد.کمی تعریف کرد، از کارش گفت، سربه سر خدیجه گذاشت. بعد هم آن قدر برای بچه دوم شادی کرد که پاک یادم رفت چند دقیقه پیش ناراحت بودم.صمد باز پیش ما نبود. تنها دل خوشی ام این بود که از همدان تا قایش نزدیک تر از همدان تا تهران است.روز به روز سنگین تر می شدم.خدیجه داشت یک ساله می شد. چهار دست و پا راه می رفت و هر چیزی را که می دید برمی داشت و به دهان می گذاشت. خیلی برایم سخت بود با آن شکم و حال و روز دنبالش بروم و مواظبش باشم. از طرفی، از وقتی به خانه خودمان آمده بودیم، از مادرم دور شده بودم.بهانه پدرم را می گرفتم. شانس آورده بودم خانه حوری، خواهرم، نزدیک بود. دو سه خانه بیشتر با ما فاصله نداشت. خیلی به من سر می زد. .... کپی بدون ذکر لینک ممنوع 🚫 می باشد. ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ و هنگامى ڪه بندگان من از تو در باره من سؤال ڪنند (بگو) من نزدیڪم! دعاى دعا ڪننده را به هنگامى ڪه مرا مى خواند پاسخ مى گویم، پس آنها باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راه یابند . بقرة/ ١٨٦ ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
• اين‌گونه ڪه مرا صدا ميزنى، درخت پير حياط را هم صدا ڪنی شڪوفه ميدهد .. ميدانم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم: 🔻ولَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ، این نشان می دهد؛ شهادت، یافتن است، بدست آوردن است، باختن و از دست دادن نیست. ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔻شهید به این مدار مغناطیسی رسول الله و آل الله اتصال دارد. به این دلیل شهید صاحب اعجاز است. به این دلیل مردم با معرفت به قبور شهدا التجا و توسل می‌کنند. ۱۳۹۵/۰۲/۱۵ ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
[💕🌿] هیچ زمانی آدم هایی که شما رو به خدا نزدیک تر می کنند رها نکنید! بودن آن ها یعنی خدا هنوز حواسش به شما هست... ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
به اندازه دل هایی که آرام میکنید آرام می شوید ♥️
🔴بدون سانسور🖐 حق ترین حرف ۵ دهه اخیر، طرف رئیس جمهور سوپر پاور بلوک شرق است یک ششم جهان وسعت کشورش است، پنج هزار کلاهک اتمی دارد، فرمانده دومین ارتش قدرتمند جهان است، اول صحبت هایش میگوید آرزوی سلامتی و موفقیت من را به رهبر ایران برسانید، بعد یارو دانشجوی ترم یک تخم مرغ سازی ورامین است میگوید من خامنه‌ای را قبول ندارم آخه تو ،،،،،کی باشی؟! ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
🔴تو مجازی ایرانو یه کشور بدبخت نشون میدن اما تو واقعیت ایران: ۱)ماهواره برقائم رو به فضا میفرسته . ۲)موشک هایبر سونیک میسازه. ۳پانسمان بیماران پروانه ای رو تولید میکنه. ۴)بیماران مبتلا به سرطان خون رو درمان میکنه. 👈بین ایران واقعی وایران مجازی کیلومترها فاصله است. ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
•🌿• شبکه ی ضریح تو... تلویزیون و آنتن نمی خواهد ! یک دل میخواهد و... یک سلام ! حتی از راه دور... سلام آقای دلتنگی های من :')♥️ ! 🌱 ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
: هیچ چیز مثل گریه ی برسید الشهداء دلها را پاک نمیگرداند. ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
خواب يكى از شهدا را ديدم. گفتم: بعضى‌ها براى شما يادواره مى‌گيرند. شما شهدا يادشون هستيد؟ گفت: شب جمعه‌اى كه خدمت ابی عبدالله (علیه‌السلام) رسيديم به آقا عرض كردم: آقا؛ بعضى‌ها اون پايين ياد ما هستند. آقا؛ شما یادشون هستيد؟ گفت: ابى عبدالله (علیه‌السلام) فرمود: من سفارش همه اونهايى كه ياد شما شهدا هستند رو به على اكبر کردم. ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
آقای امام حسین سفارش اهالی کانال رو که اینجا جمع شدن ویادواره برا شهید گرفتن و به علی اکبرت بکن ....💔
یک زن و یک دختر خردسال در بین شهدای هستن. که گفتین برای خواهرم، خواهرت، خواهرامون؟! ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
این چهارشنبه ها که خونین شدند نتیجه ی همان چهارشنبه های سفیدیست که حرامیان به راه انداختند ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
سپاه حرمله ورژن ۲۰۲۲ ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
🔴بدون تعارف🖐 مگه عمامه ما از عمامه علی (ع) بالاتر است؟ یا خاکی شدن چادر خواهر ما از خاکی شدن چادر حضرت زهرا بالاتر است؟ اگر آن کار های شنیع اتان نتیجه میداد این اعمالتان هم نتیجه میدهد. ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
می‌دونین چه زمانی دشمنِ مردم، به مردم‌کُشی روی میاره زمانی که دستش خالیِ خالی باشه محمدرضا پهلوی وقتی دید مردم همه بر علیهش هستن ، دستور تیر آزاد داد، گفت بکشید تا بترسن و خفه شن، اما نه ترسیدن و نه خفه شدن در دهۀ شصت هم منافقین گفتن همه‌شون رو از مسئول و غیر مسئول بکشید تا تسلیم بشن اما تسلیم نشدن حالا هم اومدن برای کشتن، به امید ترسیدن و تسلیم شدن مردم، اما نه می‌ترسیم و نه تسلیم می‌شیم مردم تا آخر ایستادن ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
🔺‏تصویر آخرین پست پیج اینستاگرام شهید دانیال رضازاده که امروز در مشهد به شهادت رسید، این دل تنگی تا مغر استخوان را می سوزاند؛ "حرف دشمن را از یاد میبریم، سکوت دوستان را هرگز!" ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
زمـین حـقیـربـود‌بـرای‌داشتنـت آسمـان‌بیشتـر‌به‌تـو‌مـی‌آیـد:)
عالم‌ منتظرِ امام‌ زمانہ‌ وَ امام‌ زمان‌ منتظرِ آدمایی‌ که‌ بلند بشنو خودشون‌ رو بسازن...! نہ‌ فقط‌ خودشون‌، بلڪہ‌ با‌ خودشون‌ دو‌ نفرم‌ بیارن‌ تو‌ راه🚶🏻‍♂... ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
محبټ‌ ڪن ... تا امام ‌زمان‌ بهټ‌ محبټ‌ ڪنہ ! تو فڪر میڪنے فقط ‌دعاۍندبہ ‌باید بخونے تا آقا نگاټ‌ڪنہ ؟! فڪر میڪنی بایدحسینیہ‌ بری‌ حتما ؟! نہ... خیݪی‌ از من‌ و شما حسینیمون مادرمونہ، پدرمونہ، فقیر طایفمونہ قوممونہ، همسایمونہ ... اینجوریاست.. و البته که منتظر گناه‌نمےڪند ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin
🔻مادرش، او را طوری تربیت کرده بود که از ده سالگی هر روز جمعه نماز استغاثه به حضرت زهرا (علیهاالسلام) بخواند. به همین خاطر می‌توان گفت که پرورش، تربیت و تمام روش زندگی او فاطمی بود. ‌══════°✦ ❃ ✦° @Amamehye_shirin