eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
8.6هزار ویدیو
303 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
بانــــــو ! گواراے وجودت باد آرامــــش آسمـــــان ...😌🦋 بہ راستے ڪہ چــــادر...آرامشے میدهد... هم ق
تلنگر⚠️ 🌼اول رو صورتشون ایموجی گل میذاشتن، بعد تصویر از نیمرخ 🌵بعد تمام رخ ❌ امروزه از سر تا پا ❌ و الانم هم فلان و فلان.....😔 یه کم کمتر تبلیغ حجاب کنید تو رو قرآن.😐 اندکی تفکر ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
•|با تو خوشبخت‌ترین آدمِ این قافله‌ام! کَم نشو، دور نشو، بے تـو جهانم خالےست!:)🌿🌳|• #دلبرانه #عاشق
"اللهُمَ‌ ارح‌‌ قلبہِ فهُو‌ قلبہ‌ فے‌ قلبے" خدایا‌ قلـبش‌ را‌ آرام‌ کن چرا کہ‌ او‌هم‌ قلـبش درون‌ قلـبم هست♥️ عربے_طور
رفقای شهدا واسه فرج دعا کنید تلاوت دعای فرج و سه تا توحید آخر سر هم حمد شفا اگه تونستین 7 تا بخونید که چه بهتر... ممنون از شما بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ  به نام خداوند بخشنده بخشایشگر الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ  ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است. الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ  بخشنده و بخشایشگر است. مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ  (خداوندى که) صاحب روز جزا است. إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ  (پروردگارا) تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم. اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ  ما را به راه راست هدایت فرما! صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ   راه کسانى که آنان را مشمول نعمت خود ساختى، نه راه کسانى که بر آنان غضب کردى و نه گمراهان
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🌷مهدی شناسی 137🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹ابوتراب🌹 ◀️قسمت سوم 🍃خاك ماده‌اي با قابليت مقاوم
🌷مهدی شناسی ۱۳۸🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹قیامت🌹 ◀️قسمت اول ⬅️در كلاس شناخت القاب امام زمان علیه السلام، مبنا و اصل دست‌يابي به وجود مبارك حضرت است تا با شناخت هر چه بيشتر حضرت پرده‌هاي غيبت ميان ما و ايشان مرتفع شود.حركت به سوي آسمان وجودی ايشان كاري است كه تنها به دعاي خود او ممكن و ميسر می‌گردد وگرنه وزش طوفانهاي حوادث و سختيهاي فراوان توان پرواز را از افراد سلب خواهد کرد. اما چون هيچ حادثه‌ای و هيچ طوفاني براي فرو آمدن و وزيدن از فرمان حضرت سرپيچي نمی‌کنند از همين رو مسير شناخت و معرفت نسبت به ايشان ممکن می‌گردد.اميد که با شناخت هر چه بيشتر ايشان پرده‌هاي غفلت مرتفع شود و تابش خورشيد وجودي امام زمان بر فكر و روح يخ زده انسان بتابد.چنانچه رسول خدا(صلوات الله علیه و آله) فرموده‌اند:« اذا دخل النور القلب انشرح و انفتح» « هنگاميكه نور در قلب انسان وارد شود گسترده و باز مي‌گردد» اگر اين روايت را از زاويه عكس بررسی کنیم خواهيم گفت هر قلبي كه در هجران معصوم گرفتار آيد قطعاً دچار قبض و تنگي خواهد شد و تنها با تابش نور ولايت انبساط و گستردگي خويش را به دست خواهد ‌آورد. ⬅به طور حتم شايسته است تا اين بحث با كلام قرآن تصديق شود قرآن در آيه ۴۸ سوره مباركه ابراهيم مي‌فرمايد: «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيرَْ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُواْ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ» «در آن روز كه اين زمين به زمين ديگر، و آسمانها (به آسمانهاى ديگرى) مبدل مى شود، و آنان در پيشگاه خداوند واحد قهار ظاهر مى گردند!» ⬅️بسياري از مفسرين اين روز را روز قيامت دانسته‌اند و تبديل و جابجايي كه آيه از آن سخن مي‌گويد به واكنش‌هاي طبيعي زمين در روز قيامت معطوف کرده‌اند. ⬅️اما كتاب نجم الثاقب تفسير آيه را متوجه زمان ظهور کرده است.آقاي ميرزاي نوري مي‌فرمايند: در زمان ظهور زمين مملو از شدت بركات و رويش گياهان مي‌شود، چشمه‌ها جوشان مي‌گردند و درختان به بار مي‌نشينند. ⬅️از توضيح ميرزای نوری در اين کتاب چنين استنباط می‌شود که قطعاً در دوره غيبت همه چيز رو به ويراني و مندرس شدن نهاده است. كه زمان ظهور شرايط تازه‌اي براي بشر خودنمايي مي‌كند. ⬅️ما در شناخت اسامي حضرت نام قيامت ايشان را بررسي كرديم و گفتيم حضرت از آن رو كه هر دل خواهاني را زير و رو مي‌كنند نام قيامت را به خود اختصاص داده‌اند و اگر جلوه نام قيامت حضرت در كنار اين آيه قرار گيرد خواهيم گفت زمان ظهور براي هر كس قيامتي در درون فرد و قيامتي در فضاي خارج برپا می‌شود.قيامتی پس از تحمل سختی‌های عصر غيبت، زيرا در زمان غيبت بسياري از حقايق پنهانند و واقعيت‌ها پوشيده و مستور، و ظلمت فضاي زندگي بشر را در برگرفته است. گناه و معصيت و هتك حرمت نسبت به اولياء افزون می‌شود و بسياري از معاصي در اين زمان شدت مي‌يابند و همه اينها تاثير خود را كم و زياد بر افراد باقي مي‌گذارد و قيامت درونی و بيرونی زاييده چنين دوران سختی است. ⬅️اما روز ظهور با تابش مستقيم خورشيد ولايت تاريكي‌ها كنار مي‌رود و هر زمين سنگلاخي آمادگي سرسبز شدن را در خود مي‌يابد.در آن روز نعمتها چنان رويش مي‌يابند كه فراتر از گمان و وهم و انديشه بشر می‌شوند. ⬅️بعضي از مفسرين اين آيه را در كنار آيه ۱۶سوره مباركه غافر گذاشته‌اند و گفته‌اند : «يَوْمَ هُم بَارِزُونَ لَا يخَْفَى عَلىَ اللَّهِ مِنهُْمْ شىَْءٌ ...» «روزى كه همه آنان آشكار مى شوند و چيزى از آنها بر خدا پنهان نخواهد ماند...» ⬅️روز ظهور روزي است كه همه چيز بارز و آشكار مي‌شود و هر پنهاني خودنمايي مي‌كند.يكي از مفسرين در تفسير اين آيه می‌گويد: اين تبديل در ذات و حقيقت هر چيز اتفاق مي‌افتد يعني تغيير و تبديلي رو بنايي و ظاهري نيست. ايشان براي مثال مي‌گويند:چنانچه درهم به دينار تبديل می‌شود و همچنان كه سيئات به حسنات بدل می‌گردد. ⬅️از پيامبر روايتي در اين رابطه وجود دارد « المومن في وقت التبديل في ظل العرش» در روايت ديگري پيامبر(ص) مي‌فرمايند« الناس وقت التبديل علي الصراط» و همچنين پيامبر(ص) گفته‌اند: «الناس حينئذ اضياف الله» مفسری صاحب ذوق اين روايات را به زمان ظهور تفسير کرده‌اند.اگر كلمات كليدي اين سه روايت را بررسي كنيم خواهيم گفت: «عرش» «صراط» و « اضياف الله» هر سه نشان از وجود مقدس امام زمان است زيرا در تفاسير «عرش» وجود عرشي حضرات معصومين است وصراط ائمه اطهارند. امام صادق(ع) فرموده‌اند: « نحن صراط المستقيم» و ضيافت خدا در زمين تنها به واسطه وجود مقدس امام هر عصري برپا مي‌شود و اين سه وضعيت بر افراد زمان ظهور تجلي خواهد كرد.
•••• همیشه‌میگفت: زیباترین‌شهادت‌رامیخواهم! یڪ‌بارپرسیدم: شهادت‌خودش‌زیباست؛ زیباترین‌شهادت‌چگونه‌است؟! درجواب‌گفت: زیباترین‌شهادت‌این‌است‌ڪه جنازه‌ای‌هم‌ازانسان‌باقی‌نماند :) -شهیدابراهیم‌هادی♥️ گمنامی‌خوش‌تر‌است... 🦋🌱🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 💠 چه آرزوهای قشنگی می کردند و چقدر زیبا اجابت می شد... 🌹 آرزو کرده بود: "بدست شقی ترین انسانهای روی زمین یعنی اسرائیلی ها کشته بشم" و حالا دست اونهاست...😔 ✨✨✨✨ 🌹 از خدا خواسته بود: "مثل مولایم بدون سر وارد بهشت بشم" ترکش خمپاره سرش رو برد...😭 ✨✨✨✨ 🌹 همیشه می گفت: "دوست دارم مثل حضرت زهرا (س) گمنام باشم" سالها پیکرش مفقود بود...😔 ✨✨✨✨ 🌹 می گفت: از خدا خواستم "بدنم حتی یک وجب از خاک زمین رو اشغال نکنه" آب دجله او را برای همیشه با خودش برد...😭😔 ✨✨✨✨ 🌹 شهید ابوترابی در مسیر پیاده روی مشهد می گفت آرزو دارم: "در جاده عشق (مشهد) از دنیا برم" تو همون مسیر خدا بردش و روز شهادت در جوار امام رضا (ع) دفن شد...😔 ✨✨✨✨ 💠💠 حاج حسین یکتا: میخواستن 👈 میشد... میخوایم 👈 نمیشه.. چه_کار_کردیم_با_این_دلها..😔 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
مــــادر الهے بشـــکند دستــے کہ سیلے زد بہ رویت 5_روز_تا_فاطمیہ 🗓 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
‹بُگذریم از همہ اے دوست خـدا آگاه است..♡›
قسمت شصت و هفتم داستان دنباله دار : 46 تماس بی پاسخ  نزدیک نیمه شب بود که به حال اومدم … سرگیجه ام قطع شده بود … تبم هم خیلی پایین اومده بود … اما هنوز به شدت بی حس و جون بودم … از جا بلند شدم تا برم طبقه پایین و برای خودم یه سوپ ساده درست کنم … بلند که شدم … دیدم تلفنم روی زمین افتاده… باورم نمی شد … 46 تماس بی پاسخ از دکتر دایسون … با همون بی حس و حالی … رفتم سمت پریز و چراغ رو روشن کردم … تا چراغ رو روشن کردم صدای زنگ در بلند شد… پتوی سبکی رو که روی شونه هام بود … مثل چادر کشیدم روی سرم و از پله ها رفتم پایین … از حال گذشتم و تا به در ورودی رسیدم … انگار نصف جونم پریده بود … در رو باز کردم … باورم نمی شد … یان دایسون پشت در بود… در حالی که ناراحتی توی صورتش موج می زد … با حالت خاصی بهم نگاه کرد … اومد جلو و یه پلاستیک بزرگ رو گذاشت جلوی پام … – با پدرت حرف زدم … گفت از صبح چیزی نخوردی …مطمئن شو تا آخرش رو می خوری …  این رو گفت و بی معطلی رفت …  خم شدم از روی زمین برش داشتم و برگشتم داخل … توش رو که نگاه کردم … چند تا ظرف غذا بود … با یه کاغذ …روش نوشته بود … – از یه رستوران اسلامی گرفتم … کلی گشتم تا پیداش کردم… دیگه هیچ بهانه ای برای نخوردنش نداری … نشستم روی مبل … ناخودآگاه خنده ام گرفت …  بامــــاهمـــراه باشــید🌹 ┄┅══••✼❣🍃🌺🍃❣✼••══┅┄ @Refighe_Shahidam313
قسمت شصت و هشتم داستان دنباله دار : احساست را نشان بده برگشتم بیمارستان … باهام سرسنگین بود … غیر از صحبت در مورد عمل و بیمار … حرف دیگه ای نمی زد … هر کدوم از بچه ها که بهم می رسید … اولین چیزی که می پرسید این بود … – با هم دعواتون شده؟ … با هم قهر کردید؟ … تا اینکه اون روز توی آسانسور با هم مواجه شدیم … چند بار زیرچشمی بهم نگاه کرد … و بالاخره سکوت دو ماهه اش رو شکست …  – واقعا از پزشکی با سطح توانایی شما بعیده اینقدر خرافاتی باشه … – از شخصی مثل شما هم بعیده … در یه جامعه مسیحی حتی به خدا ایمان نداشته باشه … – من چیزی رو که نمی بینم قبول نمی کنم … – پس چطور انتظار دارید … من احساس شما رو قبول کنم؟… منم احساس شما رو نمی بینم …  آسانسور ایستاد … این رو گفتم و رفتم بیرون … تمام روز از شدت عصبانیت، صورتش سرخ بود … چنان بهم ریخته و عصبانی … که احدی جرات نمی کرد بهش نزدیک بشه … سه روز هم اصلا بیمارستان نیومد … تمام عمل هاش رو هم کنسل کرد … گوشیم زنگ زد … دکتر دایسون بود … – دکتر حسینی … همین الان می خوام باهاتون صحبت کنم…بیاید توی حیاط بیمارستان … رفتم توی حیاط … خیلی جدی توی صورتم نگاه کرد … بعد از سه روز … بدون هیچ مقدمه ای … – چطور تونستید بگید محبت و احساسم رو نسبت به خودتون ندیدید؟ … من دیگه چطور می تونستم خودم رو به شما نشون بدم؟ … حتی اون شب … ساعت ها پشت در ایستادم تا بیدار شدید و چراغ اتاق تون روشن شد … که فقط بهتون غذا بدم … حالا چطور می تونید چشم تون رو روی احساس من … و تمام کارهایی که براتون انجام دادم ببندید؟ … این رو گفتم و سریع از اونجا دور شدم … در حالی که ته دلم… از صمیم قلب به خدا التماس می کردم … یه بلای جدید سرم نیاد … بامــــاهمـــراه باشــید🌹 ┄┅══••✼❣🍃🌺🍃❣✼••══┅┄ @Refighe_Shahidam313