برخون حسین شاه شـــهیدان صلوات بر روح امام و جـــــــــمع یاران صلوات همراه امام و شــــــــــهدا می گوییم بر خامنه ای پیر خــــــــراسان صلوات 📲 مناسب زمینه گوشی 💚 #لبیک_یا_خامنه_ای جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄

رفقا میشه دعام کنید؟! بدجور محتاج دعای خیر خوبانم ✌️🌼💛🤲

رفقا لطفا برا یکی از اعضاء گره تو کارش افتاده دعا کنید

🌸 به عزت آل الله گرفتاری همه رفع و حاجت دلشون روا🌸

به مادرش بگویید..... به مادرم بگویید..... 💔🦋

ان شاءالله

معرفی شهید ✋✋نیت کنید که مهمان امشب ما حاجت میــده ان شاءالله😊 یا_زهرا_سلام_الله_علیها 🌷 میزبان امشــب ما 👇 #شهید_سید_محمد_رضوان هستند🌹 وما همه مهمان این عزیز هستیم✋ 🔵 حاجت ها رو از شهدا طلب کنید ، مرام و معرفتشون زیاده حتما دستگیرمون میشن😔 🌺هر کسی با هر شهیدی خو گرفت جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ #رفیق_شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄

معرفی شهید سلام علیکم دوستان😍 شهید ۱۹ ساله مدافع امنیت، محمدمهدی رضوان هستم😊 سپاسگزارم از دعوتتون به گروه شهدایی 😊✋ #شهید_محمد_مهدی_رضوان در تاریخ 1379/4/26 در شهر تهران در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشدم 😊 فرزند اول خانواده مون بودم 😊یک خواهر کوچکتر هم دارم😍✋ پس از گذراندن دوره‌ی متوسطه دوم، و گرفتن دیپلم ،وارد دانشگاه شدم و در رشته حسابداری مشغول به تحصیل شدم😍✋ با توجه به عشق و علاقه ام، عضو بسیج شدم و پس از گذراندن دوره‌های تخصصی وارد گردان 121 امام علی(ع) شدم و فعالیتم رو در یگان امام حسن مجتبی(ع) ادامه دادم😊 طرح "امنیت پایدار" به منظور برخورد با اراذل و اوباش و مواد فروشان در محله‌ شوش تهران آغاز شد و گردان ما،گردان امام علی(ع) ماموریت داشتیم تا در این طرح حضور داشته باشیم ✋ جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄

به روایت از پدر بزرگوارم: روز شهادت آقا امام حسن‌ عسکری(ع) با خانواده به سمت قم حرکت کردیم، در مسیر که بودیم مادر محمد مهدی به من گفت اگر ممکنه روضه بزارید تا گوش بدیم😭😭 تو ماشین همگی با هم همراه با مداح روضه می‌خواندیم و گریه می‌کردیم،😭 چون روز شهادت امام حسن عسکری(ع) بود محمد مهدی خیلی حس و حال خوبی داشت😭😭 فردای آن روز وقتی از جمکران به قم برگشتیم محمد مهدی به من گفت: بابا برگردیم من ساعت 18 باید تهران باشم. بهش گفتم بابا صبر کن تا کارهایی را که داریم انجام بدهیم بعد بر می‌گردیم، گفت: بابا من عجله دارم، و قول دادم که برم، اگر دوست دارید بیاید برگردیم. وقتی رسیدیم تهران، من رفتم ماشین را پارک کردم و محمد مهدی رفت تا لباسش را عوض کند، وقتی وارد خانه شدم دیدم نیست، گفتم محمد مهدی کجاست؟ گفتند لباسش را عوض کرد و سریع رفت😔 ساعت ۱۰ شب همون روز، 16 آبان ماه خبر این اتفاق را به ما دادند، من سریع به بیمارستان رفتم، محمد مهدی در کما بود😭😭 سطح هوشیاری پسرم خیلی پایین آمده بود، در نهایت بعد از گذشت سه روز خبر شهادت محمد مهدی را به ما دادند.😭😭😭😭😭 من همیشه به محمد مهدی می‌گفتم بابا تو تنها پسرم هستی، این کار خطرناک است اگر امکان دارد نرو؟😭😭 اما می‌گفت: بابا این خدمت کردن به مردم عشق منه، من عاشق این کار هستم. وقتی می‌دیدم محمد مهدی با این سن پایین به این اخلاص رسیده مانع او نمی‌شدم.😭 ما با محمد مهدی خیلی رفیق بودیم؛ همیشه من فکر می‌کردم من الگوی خوبی براش هستم، اما امروز فهمیدم که اشتباه می‌کردم، این پسرمه که در زندگی، تک تک رفتارهاش برای من درس بود😭😭