eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
8.6هزار ویدیو
303 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
🤚ـسلام° همسنگران گرامی... آدینه توو بخیرو شادی لحظات نابی کنار خانواده داشته باشین 🌅ـصبح° جمعه تون 💛ـمهدوی° 💚ـحسینی° 🌺🌺❤️🌺🌺
🌹🌹بِسمِ اللّهِ الرَحمنِ الرَحیم🌹🌹 🌺 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌺 🌹 🌹 ✋نیت کنید و حاجتهاتون رو طلب کنید مهمان ما 🔵 حاجت ها رو از شهدا طلب کنید ، مرام و معرفتشون زیاده حتما دستگیرمون میشن هر کسی با هر شهیدی خو گرفت روز محشر آبرو از او گرفت برای آشنایی بیشتر شهدا در نشر مطالب کوشا باشیم زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست ‍ ‍ ‍ 🌺زیارت نامه شهدا 🌺 بسم الله الرّحمن الرّحیم اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَصْفِيآءَ اللَّهِ وَاَوِدَّآئَهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ، الْوَلِىِّ النَّاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبى عَبْدِاللَّهِ، بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى طِبْتُمْ، وَطابَتِ الْأَرْضُ[ اَنْتُم] الَّتى فيها دُفِنْتُمْ، وَفُزْتُمْ فَوْزاً عَظيماً، فَيا لَيْتَنى كُنْتُ مَعَكُمْ، فَاَفُوزَ مَعکم 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿 http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
نام: حسین نام خانوادگی: محرابی تاریخ تولد : 1356/06/30 محل تولد : نیشابور تاریخ شهادت : 1395/09/10 محل شهادت : حلب - سوریه وضعیت تاهل : متاهل با 3 فرزند محل مزار شهید : مشهد - بهشت رضا (ع) http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#زندگینامه #زندگی_نامه #شهید_حسین_محرابی #متولد #شهریورماه سال 56 و از #رزمندگان #مدافع_حرمی است که از طریق #لشکر_فاطمیون و #همزمان با #سالروز #تولدش برای #دفاع از #حرم_حضرت_زینب (س) به #سوریه رفت. وی در اولین اعزامش به سوریه پس از 75 روز در دهم #آذرماه سال 1395 در آخرین روزهای #ماه_صفر و در ایام #شهادت_امام_رضا (ع) در #منطقه #حلب به شهادت رسید. از وی دو فرزند به نام های #زینب و #محمد_مهیار به #یادگار مانده است. در سالروز شهادت این شهید بخشی از #خاطرات وی از زبان همسر و همرزمانش را در ادامه می خوانیم. #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#حاجت من را هم بدهید! #همسر_شهید: ما سال پیش از #شهادت حسین تمام روزهای #ماه_رمضان را در #جوار_شهدا #افطار کردیم، #شهید_محرابی می گفت: #نذر کردم برای این که کارهای اعزامم درست بشود این کار را انجام دهم. سال قبلش که منزلمان در #گلبهار بود به مزار 2 شهیدی که در نزدیکمان قرار داشت می رفتیم. #پنجشنبه و #شب های #قدر را هم می رفتیم #بهشت_رضا (ع) #مشهد. شب های قدر سر #مزار_شهدا بلند می گفت: امشب #شهادت_نامه ی #عشاق امضا می شود، می گفت: ببینید #شهدا من از چه راه دوری پیش شما می آیم، اگر واقعا #عند_ربهم_یرزقون هستید #حاجت من را هم بدهید. #نماز_صبح را در جوار شهدا می خواندیم، مزار شهدا را #تمیز می کردیم و راه می افتادیم به سمت خانه. از به #دنیا آمدن #محمد_مهیار خیلی #خوشحال شده بود، کلی ذوق می کرد. بهش گفتم تو چقدر #پسر دوست داشتی و هیچی نمی گفتی، یک نگاهی به محمدمهیار انداخت و گفت: خوشحالی من برای روزی است که اگه من نبودم یک #مرد توی خانه باشد. تعجب کردم، گفتم کجا به سلامتی می خوای بری؟! گفت: خدا را چه دیدی شاید دعای «#اللهم_الرزقنا» توفیق #شهادت ما هم به زودی اجابت شود. #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#خاطره #خاطرات حاجتم را از امام رضا (ع) گرفت #دوست_شهید: کارهای اعزامش جور نمی شد، احساس من این بود که همه یک جوری دست به سرش می کنند از این موضوع خیلی ناراحت بود، یکبار گفت: دیگر به هیچ کس برای رفتن به #سوریه رو نمی زنم. آن روز وقتی به #حرم_حضرت_رضا (ع) وارد شدیم حال عجیبی داشت. چشم هایش برق خاصی داشت. وارد #صحن که شدیم رو به #حرم #سلام داد، تا #پنجره_فولاد #گریه کنان با حالت تند راه می رفت، خودش را چسباند به پنجره فولاد، از قسمت خانم ها می دیدمش که زار می زد و می گفت: ببین آقا دیگه #سرگردون شدم، برای #دفاع از حرم #آواره ی شهرها شدم، #رسوا شدم، تو #مزار_شهدا انگشت نما شدم. طاقت نیاوردم رفتم داخل حرم، دلم خیلی برایش سوخت، یک #زیارت_نامه از طرف خودم برایش خواندم. آمدم داخل صحن دیدم کمی آرام شده است. نشسته بود رو به روی پنجره فولاد، نزدیکش شدم بهم #لبخند زد، #تعجب کردم، گفت: حاجتم را گرفتم تا ماه دیگر #اعزام می شوم، شک نکن. محکم شده بود. گفت: امام رضا (ع) پارتی ام شد. درست ماه بعد اعزام شد همانطور که امام رضا (ع) بهش گفته بود. #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
دوری از #شهادت حتی با یک #نگاه_به_نامحرم #همرزم_شهید: یک روز برای تهیه مواد غذایی به #دمشق #محله_ی_زینبیه رفتیم . آنجا بر خلاف اسمش #خانم های #بی_حجابی زیادی دارد، وقتی #حسین این وضعیت را دید گفت من نمیام، خودت خرید کن بعد بیا باهم می بریم داخل ماشین. وقتی خرید کردم و برگشتم دیدم حسین داخل ماشین نیست. تعجب کردم، قراربود داخل ماشین باشد تا من برگردم، چند ساعت همان محل را گشتم ولی اثری از حسین نبود. تصمیم گرفتم خودم تنها بروم، به دلیل مسائل امنیتی نباید خیلی در آن #منطقه صبر کنیم. داخل ماشین که شدم دیدم حسین #کف_ماشین نشسته و سر خود را روی صندلی های ماشین گذاشته، تعجب کردم، گفتم چرا اینطور نشسته ای؟ گفت: رفت و آمد خانم های بدحجاب زیاد است، ترسیدم چشمم بیفتد و از شهادت دور شوم. #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد   http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
سینه تان بوی #شهادت ندهد #شهید نمی شوید #همرزم_شهید: در حال رفتن به #حرم_حضرت_زینب (س) بودیم که #حسین شروع کرد از شهادت گفتن. می گفت: اگه می خواهید شهید بشوید باید #خالص باشید، به #مادیات #دنیوی #دل نبندید که میان سینه تان را بو می کنند اگه بوی شهادت می داد به بالا می برند. اول باید از خود #بی_‌بی_زینب (س) و #ائمه_اطهار #طلب کنید و دوم اینکه از همه چی این دنیا #پدر #مادر #زن و #بچه و #دارایی هایت #دل بکنی. چون شهادت آسان نیست و شهادت را به هر کسی نمی دهند. تنها کسانی به این #درجه_والا دست پیدا می کنند که #سعادت و #لیاقت اش را داشته باشند. از #ماشین پیاده شدیم اشک در چشمانش #حلقه زده بود. مسافت کمی را طی کردیم که رسیدیم به درب ورودی #حرم. از #بازرسی که رد شدیم تا چشمش به #گنبد افتاد شروع کرد زار زار #گریه کردن. بعد اینکه #زیارت کردیم و خواستیم برگردیم پاهایش شل شده بود. نمی توانست راه بره. می گفت: چجوری از این جا دل بکنم. آخرش هم #برات_شهادت را همان شب گرفت. #ارادت_خاصی به #علی_ابن_موسی_الرضا (ع) داشت که شب شهادتش هم مصادف شد با سالروز شهادت امام رضا (ع). خیلی #صاف و #ساده و #اهل_اشک و #گریه بود. هر زمان با خودش #خلوت می کرد به یک جا خیره می شد و اشک می ریخت. #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#همسر_شهید #شهید_محرابی لحظه آخری که می‌خواست به #جبهه برود به ما گفت قطعا من #شهید می شوم و #حضرت_آقا به منزل ما می آید، سلام من را به ایشان برسانید و بگویید ببخشید که یک جان بیشتر نداشتم تا تقدیمتان کنم. وقتی این را به #مقام_معظم_رهبری گفتم ایشان گفتند که خوشحالم در #منزل_شهید هستم. شهید گفته بود که تا قبل از حضرت آقا هیچ مسوولی به منزل ما نمی آید که واقعا هم همینطور شد وقتی موضوع را به مقام معظم رهبری گفتم ایشان پرسید چه مدت از شهادت می‌گذرد؟ گفتم یک سال و چهار ماه، ایشان فرمودند ببخشید که دیر آمدم. گفتم این چه حرفیست منت سر ما گذاشتید. #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#شهید_حسین_محرابی کنار مزار #شهید_مصطفی_صدر_زاده شادی هردو شهید صلوات+وعجل فرجهم هدیه بفرمائید
باسم رب الشهداء و الصدیقین السلام علیک یا اباعبدالله یا حسین (ع) السلام علیک یا ابالفضل العباس یا علمدار با دلی و قلبی از آنچه انجام می دهم ( ) از حضور شما عزیزان می شوم؛ باشد که این و کوچک و خود را ببخشید و کنید. اگر خداوند متعال قسمت اینجانب نمود، فرزندان من پدربزرگشان می باشند و نائب ایشان دایی های ایشان سید ابراهیم بلدیه و سید مهدی بلدیه باشد که اربابم (س) و (س) ایشان را یاری فرمایند؛ اختیار بچه ها و مال و اموال به همسر عزیزم و کسی که خیلی در این راه مرا یاری کردند بی بی مرضیه بلدیه می باشد. ، فرزندانم را و قرار بده و تا ایشان گوش به فرمان نائب بر حقش یک دست لباس و محمد مهیار خریده ام، به محض اینکه لباس ها برایش کمی اندازه شد، مرا بردارد. مادر! مادر! مادر! مرا حلال کنید و همانند حضرت زینب صبور باشید و در شهادت من بی قراری نکنید و باشید که با امام رئوفم (ع) فرزند سراپا تقصیر شما را پذیرفته اند. هر خانمی که به سر کند و ورزد، و هر جوانی که را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم (ع) خواهم کرد و او را می کنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد. من مانند کسی هستم که سوار شده و به مقصد می رسم ولی پولی ندارم، از خجالت می کشم، ولی به لطف و رحمت خدا امیدوارم. فرزندانم! و ، با حیا و حجاب مرا یاری کنید؛ بدانید که حیا از حجاب کمتر نیست. و فرزند کوچکم مهیار! تو مولایم ، مولای تنهایم حضرت صاحب الزمان (عج) هستی، خودت را برای یاری آماده کن و بدان که مولایمان بزودی تشریف می آورند؛ انشاء الله با پاکی و نمازت، با و ایشان را یاری کن؛ گوش به فرمان امام خامنه ای داشته باش. حلالم کنید خواهران و برادرانم. فرزند و برادر سراپا تقصیر، حسین محرابی و من الله توفیق و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4