eitaa logo
شهـید آࢪم‍‌ـان علۍ ﻭرﺩی🇵🇸
195 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
912 ویدیو
2 فایل
وقــتــے عَــقــل عــاشـ♡ـق شــود! عـِـشـ♡ـق عاقــل مۍ شــود. و شــهیــ❤ــد می‌شــوۍ… https://abzarek.ir/service-p/msg/1376812 بگو هرچه هست دلتنگت رفیق @Bisimchiy کانال ناشناسمونه ☝️ کپی؟یک صلوات هدیه به آقا آرمان و ظهور آقا امام زمان(عج)
مشاهده در ایتا
دانلود
آرمان عزیز، حالا که ماه محرم است بگذار خوب برایت روضه بخوانم؛ تو دیگر با تمام ذکر مصیبت‌ها نسبت داری؛ با جوانی قاسم، با زخم‌های علی اکبر، با جوانمردی ابوفاضل و با عطش علی اصغر و حتی با غریبی و بی‌پناهی کاروان اسرا و بی‌بی زینب سلام الله؛ آری تو دیگر روح روضه‌های هیأت هم شده‌ای، اسمت در دهان‌ها می‌چرخد و نامت در دل‌ها شعله می‌کشد؛ جوان‌ها به ضریح معصومیت چشمانت دخیل می‌بندند و پیرترها، نذر عاقبت به‌ خیریشان را به تقدس نام و یادت تقدیم می‌کنند؛ می‌دانم که خودت در کوچه‌های سینه زنی هیأت، حضور داری و میانداری می‌کنی! دیگر می‌شناسمت؛ روضه‌ی تو دیگر تمام نمی‌شود! مظلومیت تو هرگز فراموش نخواهد شد! تو دیگر از پیش دل ما و محرم‌هایمان نمی‌روی؛ تو می‌مانی، هم‌صدا با ضربان یا حسین ( علیه السلام ) قلبهایمان! هم‌سفره با اشک روضه‌هایمان! و هم‌سفر با پای پیاده اربعین‌هایمان! سلام ما را به ناخدای کشتی نجات‌مان برسان! ‌ ‌ ---------- 📣 کانال شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
✅✅افتتاح مترو شهید آرمان علی وردی با حضور رئیس محترم جمهور وخانواده معظم شهید علی وردی 🛑رئیسی با حضور در ایستگاه شهید آرمان علی‌وردی در منطقه کوهسار، ضمن افتتاح رسمی این ایستگاه در خط ۶ مترو تهران، با قطار به ایستگاه شهران رفت تا این ایستگاه نیز به شکل رسمی افتتاح شود. به گزارش فارس، مراسم افتتاح ایستگاه شهید علی‌وردی با حضور خانواده وی برگزار شد و رئیس جمهور پیشنهاد کرد تابلویی از زندگی‌نامه این شهید والامقام در ورودی ایستگاه نصب شود @refighshahydam313
یکی از رفقای ما میگفت: یه عراقی از ما پرسید این شهید خوش لبخند و زیبا کیه که عکسشو زدی به کیفت ؟ پاسخ دادم : آرمان علی وردی که رهبر انقلاب اورا آرمان عزیز خطاب کرد گفت : حتما خیلی رشادت کرده که رهبر ایران اورا این طور خطاب میکند گفتم ؛ اره خیلی گفت : تو کدام جنگ شهید شده؟ ماندم چه پاسخی بدهم بگویم که این شهید رو تو قلب تهران بخاطر یه قتل بدون استدلال که ازش چهل روز میگذشت با فجیع ترین شکل زدن کشتن یا چیزی نگویم ...! @refighshahydam313
ز ڪدام ره رسیدی،ز ڪدام در گذشتۍ؟ ڪه ندیدہ،دیدھ ناگہ به درونِ دݪ فتادۍ!" @refighshahydam313
◾️مراسم‌ایام‌سالگردشهید‌آرمان‌عزیز -پنجشنبه ۲۷ مهرماه از ساعت ۲۱ 🔹مکان:میدان خراسان هئیت الزهرا(سلام الله علیها) @refighshahydam313
4.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برماخرده‌نگیریدکه‌چرا روزوشبمان‌لبریزازیادشُهداست که‌اگریادشهیدی‌دردل،خانه کرده‌نه‌ازپاکیِ‌دلِ‌ماست.. که‌ازلطف‌وعنایت‌شهیداست(:🌿 @refighshahydam313
مابرای آرمان هایمان ؛ آرمان ها داده ایم 💔 ⚫️مراسم اولین سالگرد شهید مدافع امنیت آرمان علی وردی 📌زمان: چهارشنبه سوم آبان از نماز مغرب و عشا 🔘مکان: شهرک شهید باقری مسجد پیامبر اعظم 🛎کانال رسمی شهید آرمان علیوردی 🆔@shahid_armanaliverdy
📱 پروفایل به مناسبت اولین سالگرد شهید آرمان علی‌وردی |
، چهارم آبان، وقتی کلاست در حوزه آیت‌الله مجتهدی(ره) تمام شد، با عجله کتاب و وسایلت را داخل کوله‌ات ریختی. شاید همین موقع‌ها، بعد از ظهر. انقدر عجله داشتی که برای همکلاسی‌ها سوال شد. -آرمــان کجا میری؟ گفتی قرار است در شهرک اکباتان آماده‌باش باشید(آه... اکباتان...). دوستانت شوخی و جدی گفتند نرو، بنشین درست را بخوان. گفته بودی: آدم نباید سیب‌زمینی باشه! سر شوخی‌شان باز شد، گفتند: آرمــان میری شهید میشی ها! خندیدی و گفتی: این وصله‌ها به ما نمی‌چسبه... (اتفاقا خوب چسبید، کلمه شهید پشت نام قشنگت) دوستانت گفتند: بیا باهم عکس بگیریم شهید شدی می‌ذاریم پروفایلمون! ولی عجله داشتی. هرطور شده از دستشان در رفتی. مثل رود که شوق دیدن دریا دارد، سرازیر شدی به سمت اکباتان. می‌خواستی یک شعبه کوچک از کربلا را به اکباتان بیاوری...
| صبحی با طعم شهادت | یک چنین صبحی، ششم آبان، توی بیمارستان یک ملاقاتی ویژه داشتی. دو روز بود که برایش انتظار می‌کشیدی. دو روز بود که تو انتظار می‌کشیدی برای آغوشش، دو روز بود که شهدا انتظار می‌کشیدند برای در آغوش گرفتن تو. شاید دور تختت حلقه زده بودند و دائم از هم می‌پرسیدند: پس آرمان کی می‌آید پیش ما؟ ما که چشم دلمان باز نشده؛ ولی شاید اهل دل اگر می‌دیدند، می‌فهمیدند که بیمارستان پر شده از ارواح شهیدان و فرشتگان. آمده بودند شهیدِ دهه هشتادی را ببینند. تو را نشان می‌دادند و می‌گفتند: همان طلبه‌ی بسیجیِ دهه هشتادی ست، همان جوان مومن متعبد حزب‌اللهی، همان که آقا نور چشمش است، همان که جان داد ولی به رهبرش توهین نکرد، همان که یک تنه جلوی هفتاد نفر ایستاد، همان که... و باز هم بی‌قرار می‌شدند و می‌پرسیدند: پس آرمان کی می‌آید پیش ما؟ روح خودت هم بی‌قرار بود. شاید تنها دلیل ماندنت این بود که می‌خواستی به پدر و مادر مهلت دل کندن بدهی. ولی آن صبح، ششم آبان، بالاخره مهمان ویژه‌ات آمد. همان که منتظرش بودی. همان که می‌خواستی جانت را تقدیمش کنی. جانت را توی دست نگه داشته بودی که بدهی به خودش. به خودِ خودش. به هرحال، او آمد. سیدالشهدا(علیه‌السلام) را می‌گویم. پای آخرین ماموریتت مهر تایید زد. در آغوشت گرفت...؟ نمی‌دانم. من فقط شنیده‌ام شهدا توی آغوشش جان می‌دهند. تن ارباًاربایت را در آغوش گرفت و برد. رفتی که نفس تازه کنی برای صبح ظهور. تو شهید شدی؛ یک چنین صبحی؛ ششم آبان. | 💔 ---------- 📣 کانال رسمی شهید آرمان علی‌وردی @shahid_armanaliverdy
32.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش تصویری برنامه اولین سالگرد شهید آرمان علی‌وردی در گلزار شهدا تهران 🔺ای کاش دشمن، پیش از آن که بساطش را از صفحه روزگار برچیند، یک بار ما را درست می‌شناخت! کاش می‌فهمید این تابوت سه رنگ، آرزوی یک‌یک دهه‌هشتادی‌های این سرزمین است...
چشم‌ها روایت‌ها دارند... روایت‌هایی از جنس عاشقی عشق به خالق، و جنون مخلوق... -