eitaa logo
شهـید آࢪم‍‌ـان علۍ ﻭرﺩی🇵🇸
209 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
909 ویدیو
2 فایل
وقــتــے عَــقــل عــاشـ♡ـق شــود! عـِـشـ♡ـق عاقــل مۍ شــود. و شــهیــ❤ــد می‌شــوۍ… https://abzarek.ir/service-p/msg/1376812 بگو هرچه هست دلتنگت رفیق @Bisimchiy کانال ناشناسمونه ☝️ کپی؟یک صلوات هدیه به آقا آرمان و ظهور آقا امام زمان(عج)
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای افطار بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَكَ صُمْنَا وَ عَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ [فَتَقَبَّلْهُ‏] مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ 🤲 التماس دعـــا
" یــادت باشه . . ! یـــادم بندازی یــــــادم نــــــرھ یـــــادت باشم♥:) " 🪴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| اولین‌شبِ‌جمعه‌ماه‌رمضان‌‌سرخم‌کردم؛ که‌الهی‌به‌حسین‌بن‌علی‌اَت‌العفو..💛! 🌱
اولین‌ ماه‌ رمضان‌‌ سر خم‌ کردم که‌ الهی‌ به‌ حسین‌ بن‌ علی‌اَت‌ العفو..!
4_5825883937410388153.mp3
13.05M
خدایا ببخش 🎤حاج‌محمود ◽️ ویژه ماه ؛ حضرت_اباالفضل التماس دعا
رمضان گشته ولی حالِ مُحرّم داریم آری، با هر عطشی یادِ حسین می افتیم
‌⎝‌🖇🤍⎞ - -‌ ✋🏻!' 'بـرگہ‌ۍامتحـٰان📄' سرکلاس‌استادازدانشجویان‌پرسید: این‌روزهاشهدای‌زیادی‌روپیدامیکنن‌و میارن‌ایران... به‌نظرنتون‌کارخوبیه؟ کیاموافقن؟۱نفر کیامخالف؟همه‌به‌جز۱نفر دانشجویان‌مخالف‌بودن بعضی‌ها‌میگفتن:کارناپسندیه....نباید بیارن... بعضی‌هامیگفتن:ولمون‌نمیکنن ...گیر دادن‌به‌چهارتااستخوووون... ملت‌دیوونن بعضی‌هامیگفتن:آدم‌یاد‌بدبختیاش‌میفته تااینکه‌استاددرس‌روشروع‌کردولی خبری‌ازبرگه‌های‌امتحان‌جلسه‌ی‌قبل‌نبود... همه‌ی‌سراغ‌برگه‌هارومی‌گرفتند. ولی‌استادجواب‌نمیداد... یکی‌ازدانشجویان‌باعصبانیت‌گفت: استادبرگه‌هامون‌رو‌چیکارکردی شما‌مسئول‌برگه‌های‌مابودی استادروی‌تخته‌ی‌کلاس‌نوشت:من مسئول‌برگه‌های‌شما‌هستم... استادگفت:من‌برگه‌هاتون‌روگم‌کردم‌و نمیدونم‌کجاگذاشتم؟ همه‌ی‌دانشجویان‌شاکی‌شدن. استادگفت:چرابرگه‌هاتون‌رو‌میخواین؟ گفتند:چون‌واسشون‌زحمت کشیدیم،درس‌خوندیم،هزینه‌دادیم، زمان‌صرف‌کردیم... هرچی‌که‌دانشجویان‌میگفتنداستادروی تخته‌مینوشت... استادگفت:برگه‌های‌شماروتوی‌کلاس بغلی‌گم‌کردم‌هرکی‌میتونه‌بره‌پیداشون‌کنه یکی‌ازدانشجویان‌رفت‌وبعدازچند‌دقیقه‌با برگه‌ها‌برگشت ... استادبرگه‌هاروگرفت‌وتیکه‌تیکه‌کرد. صدای‌دانشجویان‌بلندشد. استادگفت:الان‌دیگه‌برگه‌هاتون‌رو نمیخواین!چون‌تیکه‌تیکه‌شدن! دانشجویان‌گفتن:استادبرگه‌هارو میچسبونیم. برگه‌هاروبه‌دانشجویان‌داد‌وگفت:شمااز یک‌برگه‌کاغذنتونستیدبگذریدوچقدر تلاش‌کردیدتاپیداشون‌کردید،پس‌چطور توقع‌داریدمادری‌که‌بچه‌اش‌رو‌با‌دستای خودش‌بزرگ‌کرد‌وفرستادجنگ؛الان منتظره‌همین‌چهارتااستخونش‌نباشه؟ بچه‌اش‌رومیخواد،حتی‌اگه‌خاکستر شده‌باشه. چند‌دقیقه‌همه‌جا‌سکوت‌حاکم‌شد! وهمه‌ازحرفی‌که‌زده‌بودن‌پشیمون‌شدن!! تنهاکسی‌که‌موافق‌بـود . . فرزند‌شھیدی‌بودڪه‌سالھامنتظربابـاش‌بودシ💔!'