امروز آخرین روز از سال 1403 عه.🌱
توی این سالی که گذشت خیلی چیزا یاد گرفتم، فهمیدم اونی که برای تو میمونه، اونی که واقعا میخوادت هیچکس نیست جز اون بالا سریت و اونی که وقتی غم داشتی ام پای غمات نشسته، کمکت کرده و اگه نتونسته خودش کنارت غم خورده.
فهمیدم اونی که باید نگهش داشت اونه که توی همه حال کنارت بوده. امسال سال خوبی بود، هم خیلی اشک ریختم و هم خیلی خندیدم. خانواده رو درک کردم. دوستامو پیدا کردم و فهمیدم هنوز آدمایی وجود دارن که تورو از ته دلشون بخوان.✨
شاید روزای سختی رو هم پشت سر گذاشته باشم ولی من تک تک اون لحظاتم دوست دارم چون باعث شد به تجربه هام اضافه بشه.🙏🏼
پس اینجاست که سال جدید رو از صفر شروع نمیکنم، از تجربیاتم شروع میکنم. این که خیلی خوبه، نه ؟
میخوام سال جدید تمام تلاشم رو بکنم ولی نه برای برای این هیولاهای به ظاهر انسان. برای خودم و سلامتروانم برای آرامش خودم، برای لبخند خودم💞
و اینجا ، اینجا مثل اتاق دوم من میمونه. دفتر خاطرات دوم من و همه لحظاتم اینجا ثبت شده. شما ها ام جزو خانوادم شدید. خیلی خوشحالم که امسال کنارم بودید و تونستم کنارتون خنده هام، گریه هام و لحظاتم رو به اشتراک بزارم. 😭
[ 29 / اسفند / 1403 ]
امشب شب خوبی نبود پس جامو برداشتم و رفتم تو تراس پهن کردم تا بتونم با دیدن ستاره ها امید به زندگی پیدا کنم. خواستم بگم اکثر مشکلا معمولا همینجوری حل میشن اگه ازشون هیولا نسازیم.