هدایت شده از سید محمد جواد سید شبیری
▪️بی تو به سر نمیشود
«عندَ اللهِ أحتَسِبُه و نَفسي»؛ این سخن سالکانۀ بِشر حضرمی در شب عاشوراست زمانی که به او خبر دادند فرزندت در سر حدّ ری اسیر شده است.
او در پاسخ گفت این پیشآمد و آنچه را برای خودم اتفاق بیفتد، به خداوند واگذار میکنم یعنی پاداش من در این مصیبت با خداوند است. با اینکه مایل نبودم من زنده باشم و او اسیر شود.
امام علیهالسلام به او فرمودند:«رَحِمَكَ اللَّهُ أَنْتَ فِي حِلٍّ مِنْ بَيْعَتِي...»
رحمت خدا بر تو باد! من بیعت را از تو برداشم، برو و برای آزادی فرزندت اقدام کن.
بِشر عرض کرد: أكلَتْنِي إذَن السِّباعُ حيّاً إنْ فارَقْتُك؛ طعمه درندگان بیابان باشم اگر از تو جدا شوم.
امام علیهالسلام به او اجازه ماندن داد ولی از یاد اهل و عیال او بیرون نرفت و فرمود: این لباسها را به فرزند دیگرت بده تا در رهایی برادرش از آنها استفاده کند. سپس حضرت پنج قطعه لباس به ارزش هزار دینار به وی عطا فرمود.
گر بر کَنَم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم؟
در زیارت ناحیۀ مقدسه آمده است: « السّلام على بِشرِ بن عمر الحَضْرميّ، شكَرَ اللهُ قولَك للحسين و قد أذن لك في الانصراف أكلتني إذن السباع حيا إذا فارقتك ...»
🔺ثار الله؛ ص271/لهوف.ص 93/مقتل مقرم ص 260
#اصحاب_الحسین علیه السلام
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄
🔸کانال سید محمد جواد سید شبیری🔹
https://eitaa.com/joinchat/3426615298C027fb4c4be ایتا
https://t.me/shobeiri تلگرام