eitaa logo
فرزندان منتظَِر
163 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.8هزار ویدیو
323 فایل
صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ.
مشاهده در ایتا
دانلود
9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠دقت بی‌نظیر امام کاظم(ع) در مورد حق‌الناس 👈 موسی‌بن‌جعفر(ع) از بازار رد می‌شدند، قبل از ورود به بازار یک نم کمی باران زد؛ آبی راه نیفتاد، زمین‌ها هم خیس نشد. از در دکان یک علاف رد شدند، دو سه‌تا گونی گندم و جو بیرون مغازه بود که آن نم باران یک‌خرده روی گندم‌ها زده بود و بگویی‌نگویی کمی نم گرفته بود. 👈 موسی‌بن‌جعفر(ع) فرمودند: اگر مشتری بیاید و یک کیلو گندم بخواهد، همین را به او می‌دهی؟ عرض کرد: بله. امام فرمودند: به او می‌گویی که یک نم باران خورده است؟ گفت: نه! حضرت فرمودند: جواب خدا را در قیامت چه می‌دهی؟ این یک کیلو گندم نیم مثقال آب دارد، خدا که گندم با آب نمی‌خرد. اهل توحید این‌طور دقیق بودند و این‌طور سالک راه الی الله بودند. ◾جمادی الثانی 1398 ◾تهران/ حسینیه همدانی‌ها 🏴ویژه شهادت امام کاظم(ع)🏴
کنج زندانم و مبهوت تماشای توام اینک این جا به مناجات و تمنای توام در سیه چالم و ذکر تو شده آوایم به سکوت آمده ام طالب غوغای توام روزگارم به مناجات و دعا طی شده است حال افتاده ز پا بر سر سودای توام آخرین ذکر دعای منِ تنها این است جان بگیر از تن من؛ عاشق و شیدای توام شده ام منتظر لحظه ی زیبای وصال تا که دیدار کنم روی تو ای اوج کمال یادگار حرم حضرت صادق هستم جلوه ی نور خدا بهر خلایق هستم یک تنه غربت و میراث علی را دارم وارث خون دل یاس و شقایق هستم ذره ای قدر مرا گر چه عدویم نشناخت به خداوند قسم مظهر خالق هستم یوسف رفته به زندان و غریبم، مادر! خود بیا که به تماشای تو عاشق هستم دیدن چهره ی یار است همه خواهش من ذکر یا فاطمه شد مایه ی آرامش من در سیه چال بلا تن که به تاب و تب بود ذکر "یا فاطمه" ام نقش میان لب بود هر چه از سیلی و از زخم زبان، سهمم کرد آن نگهبان ستم پیشه که لا مذهب بود تازیانه که انیس بدنم می شد باز آینه دار صبوری دلم زینب بود دم به دم یاد از آن جد غریبم کردم او که هر جای تنش جای سُمِ مَرکب بود واژه ای سرخ میان غزلی کُشت مرا داغ و اندوه حسین بن علی کُشت مرا سال ها این غل و زنجیر کشیدم به خدا از یهودی صفتی، طعنه شنیدم به خدا من که خود نور به خورشید و قمر می دادم سال ها تابش خورشید ندیدم به خدا گوشه ی تنگ سیه چال و شب و تاریکی یاد زهراست همه نور امیدم به خدا داغ اجداد من از پنجه ی یک سیلی بود من که خود کشته ی آن دست پلیدم به خدا مادر! از زندگی ام چون تو دگر سیر شدم من به شرح غم و اندوه تو تفسیر شدم
•{🌙} شما نخونے چپ نمیکنے بیفتے توی درّه📛▒ ولی سحرها یه چیزایی میدن ○● که هیچوقتِ دیگھ نمیدن 😍●○ 🌸• •• تصویر‌رو‌باز‌کن‌به‌همین‌سادگیه‌ها✌️ 💫 @religiousgirlssm
16151650333847856751917.mp3
6.73M
‌« 🥀 » • گوشه ی سیاه چال • افتادم به یاد گودال • مثل جدم حسین • دست و پا میزنم • تشنه لب مادرم • رو صدا میزنم ⇠ | 🖤 | • -
1_893320119.mp3
4.08M
⏯ زمینه ▪️🍃جز ناله های مناجاتت کسی نالتو نمیشنونه...