eitaa logo
رمانهای عاشقانه مذهبی💍❤️
2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
294 ویدیو
113 فایل
﷽ هر روز بیشـــــــتر از دیروز💞🌸 ❣️دوستت دارم❣️ بی اجازه کپی نکن حتی شما دوست عزیز 🌺 #کپی_بالینک_کانال ارتباط وتبلیغات @Ad_noor1
مشاهده در ایتا
دانلود
💟امام رضا  (ع): 🌸«مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ» 💫↫هر که از ←نفس→ خویش حساب کشد سود می برد و هر که غفلت ورزد زیان می بیند.💯 📚بحار الانوار/ ج۷۵ /ص۳۵۲
✨﷽✨ ✍آیت الله فاطمی نیا : شخصی گرفتاري و مشکل مهمی برایش پیداشده بود. کسی به او عملی یاد داده بود که چهل روزانجام دهد تا مشکلش حل شود. عمل را انجام میدهد و چهل روز تمام میشود اما مشكل برطرف نميشود. میگوید : روزی اضطرابی دردلم افتاد و از منزل خارج شدم، پیرمردی به من رسید و گفت: آن مرد را میبینی (اشاره کرد به پیرمردی که عبا به دوش داشت و عرقچین سفیدی بر سر) ؛ گفت : مشکلت به دست او حل ميشود! (بعدا معلوم شد که آن شخص آقاشیخ رجبعلی خیاط است) آقاشیخ رجبعلی آدم خاصی بود، خدابه او عنایت کرده بود.مجتهدین خدمت او زانو میزدند و التماس میکردند نظری به آنها بکند! میگوید: خودم را باسرعت به شیخ رساندم و مشکلم را گفتم! تا سخنم تمام شد گفت : چهار سال است که شوهر خواهرت مرده و تو یک سری به خواهرت نزده ای! توقع داری مشکلت حل شود!؟ میگوید: رفتم به خانه ی خواهرم ، بچه هایش گریه کردند و گله کردند؛ بالاخره راضیشان کردم و خوشحال شدند و رفتم. ☀️ فردا اول وقت مشکلم حل شد.
مادر از نفس افتاد😭 ╔══🦋
مرد میـداݧ بودۍ و خارج زِ میـداݧ کُشتنت..!🥀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از 🗞️
+یَااَیُّهَاالذینَ‌ءامَنۅ! -جانَم؟ +قُل‌یُحیٖیهَاالَّذی‌اَنشَاَهٰآاَۅَّلَ‌مرَّة‌ٍ‌وَهُوَبِڪُلِّ‌خَلٖقٍ‌عَ! 🌱
رمانهای عاشقانه مذهبی💍❤️
✅ عاشقانه شهدایی🌹 ♥️🍃 #رمان_یادت_باشد... 🍃♥️ 🌹🍃شهید سیاهکالی به روایت همسر🍃🌹 🍃قسمت36 خیلی
✅ عاشقانه شهدایی🌹 ♥️🍃 ... 🍃♥️ 🌹🍃شهید سیاهکالی به روایت همسر🍃🌹 🍃قسمت37 قسمت 37 قرآن راوسط طاقچه گذاشتیم.یک طرف آینه یک طرف هم قاب عکس.حمیددوقدم عقب ترازطاقچه چنددقیقه ای خیره به عکس حضرت آقانگاهی کردوگفت:"میبینی آقاچه قدرتوی دل بروونورانیه.به خاطرایمان زیاده.حاضرم هرکاری بکنم ولی یه لحظه لبخندازروی چهره آقاکنارنره". خانه ای که اجاره کرده بودیم نیازبه نظافت داشت.ازقبل کلی وسیله برای تمیزکردن دیوارهاوکف اتاق هاگرفته بودم:ازسطل آب گرفته تااسکاج ودستمال وشیشه شور.چندروزی کارمان همین بود.بعدازظهرهاحمیدکه ازسرکارمی آمدباهم برای تمیزکردن خانه میرفتیم.این کارهابرایم حس خیلی خوبی داشت.احساس اینکه واردیک زندگی مشترک میشویم خوشایندبود. روزدوم مشغول تمیزکردن شیشه هابودم که متوجه زنگ درشدم.ازشیشه پنجره عمه رادیدم که بایک جعبه شیرینی واردحیاط شد.خانه آنقدرقدیمی وکوچک بودکه وقتی عمه دیدگفت:"فرزانه اینجاراچه جوری پسندکردی؟عقلت رودادی دست حمید؟"تعجب کرده بودکه یک تازه عروس همچنین جایی راپسندیده باشد.گفتم:"بنده خداحمیدهیچ تقصییری نداره.من خودم اینجارودیدم وپسندیدم"خیلی های دیگرهم به من ایرادگرفتندولی من ککم نمیگزید .میگفتم:"ماهمین جاهم میتونیم بهترین زندگی روداشته باشیم"هیچ کس متوجه اصل ماجراواینکه مانصف پولمان راقرض دادیم نشد،به حمیدگفته بودم:"هرکسی خرده گرفت که چرااین ساختمان رواجاره کردی بگوفرزانه پسندیده.من همه مسیولیت انتخاب اینجاروقبول میکنم". حمیدهفته آخرقبل عروسی دوره آموزش عقیدتی داشت.وقت زیادی نداشتیم،ولی بااین حال سعی کردهمه جابامن همراه باشد.باحمیدبرای خریدعروسی به بازاررفتیم.هرمغازه ای که میرفتیم علاوه برماعروس ودامادهای دیگری هم بودندکه مشغول خریدبودند.مشخص بودخیلی ازآنهامثل ماروزعیدغدیررابرای مراسم ازدواجشان انتخاب کرده اند. برای حمیدیک انگشترنقره خریدیم که سه ردیف کج ودرهرردیف سه تانگین داشت.ازروزی که این حلقه راخریدیم همیشه دستش بود.یک کت وشلوارقهوه ای سوخته هم خریدیم که فقط شب عروسی پوشید.حمیدبرای من یک سرویس طلاگرفت.ازشانس من اصلاخسیس نبود.انتخابهایش هم حرف نداشت.چیزهایی راانتخاب میکردکه فکرش راهم نمیکردم.برای همین همیشه ترجیح میدادم خودش انتخاب کند.چون میدانستم سلیقه خیلی خوبی دارد. آن هفته من هم داخل دانشگاه خیلی درگیربودم.برای دعوت ازشهیدگمنام طوماروامضاءجمع میکردیم.خیلی دوست داشتم مثل دانشگاه های دیگرماهم داخل محوطه دانشگاه مقبره ی شهیدگمنام داشته باشیم.چندروزمانده به عروسی،صبح هابین دانشکده هادنبال امضاءمیچرخیدم وبعدازظهرهاهم باحمیدبرای خریدیاچیدن وسایل خانه میرفتم. یکی ازدوستان صمیمی ازروی شوخی به من گفت:"تودیگه چه عروسی هستی؟بیابرودنبال کارهای مراسم.هرکی جای توباشه تمام فکروخیالش این میشه که ببینه کدوم آرایشگاه بره،کدوم آتلیه عکس بندازه،کدوم لباس روبگیره.اونوقت تواینجاداری برای مقبره شهیدگمنام امضاءجمع میکنی؟"خندیدم ودرجوابش گفتم:"شمانگران نباشین،شوهرم راضیه.تاجایی که بشه امضاءجمع میکنم،بقیه پای شما".بعدهاکه پیکردوشهیدگمنام رادردانشگاه علوم پزشکی آوردند،حمیدهمیشه به من میگفت:"چون شهدای دانشگاه شماخارج ازمحدوده ی کلاسها هستن،حتمابریدسرمزارشون.اینهاروشما دعوت کردین،بی انصافیه رهاکنین." روزجهازبرون هم شوق داشتم هم استرس. همه ی خانواده وبستگان درجه ی یک درتکاپوبرای بردن وسایل خانه بودند.مشغول بسته بندی وسایل بودم که حمیدکنارم نشست ومقداری تربت کربلابه دستم دادوگفت:"این تربت روبین جهیزیه بذار.دوست دارم تمام زندگیمون بوی اهل بیت وامام حسین علیه السلام بگیره." میدانستم خانه ای که انتخاب کرده ایم کوچکترازآن است که تمام وسایل جهازرابتوانیم باخودمان ببریم،برای همین بسیاری ازوسایل مثل پشتی ها،میزناهارخوری،تابلوفرش ومیزتلفن خانه مادرم ماند.درجواب اعتراضهاهم گفتم:"ان شاءا...هرموقع خونه ی بزرگتررفتیم،این هاروهم می بریم." وسایل یکی یکی بین مردهای فامیل دست به دست تاماشین میرفت.بابیرون رفتن هرکدام ازآنهادرذهنم جای آن رامشخص میکردم .باصدای بلندی که ازحیاط آمدهمه ترسیدیم.وقتی به حیاط آمدم متوجه شدم اجاق گازازدستشان افتاده وشیشه جلوی آن شکسته است.چندروزمانده به عروسی یکی ازکارهای مااین شده بودکه دنبال شیشه جلوی این گازباشیم؛متاسفانه پیداهم نمی شد. روزهای آخربرای چیدن جهازازدانشگاه یکسره به خانه ی خودمان میرفتم حمیدهم برای جابه جایی وسایل ازسرکاربه خانه می آمد.چون خانه کوچک بود،چیدمان وسایل وقت وانرژی زیادی میخواست.حمیددرحالی که مشغول انداختن کارتن کف اتاق خواب بودگفت:"خانم!نظرت چیه غذای بیرون نگیریم.اجاق گازرووصل کنیم، همین جایه چیزساده درست کن بخوریم." &ادامه دارد... ❌❌کپی رمان بی اجازه ممنوع❌❌ ♥️ @repelay 🍃♥️
هدایت شده از 🗞️
❣️ ﷽ ❣️ ❤️امام سجاد علیه السلام فرمود: هرڪس سه صلوات براے مادرم حضرت فاطمه (سلام الله علیها )بفرستد تمامے گناههانش بخشیده میشود. 💕 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلے فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُڪَ 💕 💕
هدایت شده از 🗞️
امیرالمؤمنین‌ علی علیه السلام: هر که به غیر خداوند سبحان امید بندد، امیدهایش را دروغ می‌یابد
📖 فرمول : اصل پالایش 🌴 سوره هود آیه 114🌴 وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ 🙇 ﺩﺭ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺭﻭﺯ، ﻭ ﺍﻭﺍﻳﻞ ﺷﺐ، ﺭا ﺑﺮﭘﺎ ﺩﺍﺭ 🛀 ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺣﺴﻨﺎﺕ، ﺳﻴﺌﺎﺕ را ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﻰ ﺑﺮﻧﺪ. ‼️ﺍﻳﻦ ﺗﺬﻛﺮﻯ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﺗﺬﻛﺮﻧﺪ! ➖➖〰➖➖〰➖➖ ✍ : 🔰🔰 یعنی ، خداوند در قبال انجام اعمال نیک ما ، اعمال بد ما را محو می کند؛ این قانون خداست.. 💠💠 و همین جور که تو آیه اشاره کرده، سردمدار این حسنات، نمازه...
هدایت شده از 🗞️
▪️ ذکر صالحین ▪️ ▫️انسان مؤمن خوشبوست▫️ ✸ کثافات دو نوع هستند: کثافات ظاهری یا بدنی که با حمام رفتن، آنها پاک می شوند و برای پاک شدن از آنها نیازی به دعا کردن نیست و دسته دوم کثافات، گناه هستند. که بر روح آدم اثر می گذارد. گناه هم دارای بوی بد هست و انسان گنهکار بوی بد می دهد. اما انسان مومن خوشبوست. ✸ «اویس قرنی» تصمیم گرفت که به زیارت پیامبر خدا صلی الله علیه وآله بیاید، مادرش گفت: اگر به مدینه رفتی و پیامبر خدا صلی الله علیه وآله تشریف نداشتند، در آنجا نمان، برگرد. اویس به مدینه آمد ولی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله خارج مدینه بودند، اویس منتظر آن حضرت نشد و به خانه بازگشت. وقتی پیامبر خدا وارد مدینه و خانه شدند، فرمودند: « من بوی اویس را می شنوم. » اصحاب گفتند : بله، شخصی به نام اویس قرنی به اینجا آمده بود. ✸ اطاعت از مادر واجب است، بعضی ها خشک مقدس هستند. بدون اینکه به پدر و مادر خبر بدهند، شب به مسجد جمکران می روند و پدر و مادر تا صبح چشم به راه آنها می مانند. این چه جمکران رفتنی است؟ پدر و مادر را از خود راضی نگه دارید. 📔 منبع: ڪتاب حکمت ۴۷ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره) °💐🍃💐 🍃💐°🍃💐°🍃💐°🍃💐°
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
9.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهدوی🖤🥀 🎬 «شفاعت مادر»😔 ◽️ اسباب شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها چیست؟ استاد 👌👌👌 حتما گوش کنید🙏 🕊🖤🌙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋
هدایت شده از 🗞️
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️نماهنگ «شفاعت مادر» 👤 استاد ◽️ اسباب شفاعت حضرت زهرا چیست؟ ◾️ ویژه