با سلام و احترام
ضمن قبول طاعات و عبادات و تسلیت شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام
هدف از تشکیل این گروه ارائه فایل های کتابهای صوتی و همچنین معرفی کتابهای برتر می باشد.
ضمن تشکر از حضور گرمتان خواهشمند است کانال خودتان (کتابخانه مفید ) را به دیگران نیز معرفی فرمایید.
برای حسن کلام و آغاز کار
معرفی بزرگترین کتاب انسان سازی و معجزه الهی
قرآن کریم🌹🌹
🌹قرآن🌹
قرآن کتاب آسمانی نازل شده بر پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و معجزه آن جناب است که کسی را یارای همآوردی با آن نیست.[۱] همچنین یکی از دو شیء گرانبها یا سنگین بجا مانده از رسول اکرم صلی الله علیه و آله در کنار اهل بیت علیهم السلام است که تمسک بدان دو موجب محفوظ ماندن از گمراهی است.[۲]

قرآن کریم
محتویات
۱نزول قرآن۲وصف قرآن در قرآن۳اوصاف قرآن در نگاه معصومین۴پانویس۵منابع
نزول قرآن
قرآن به واسطه جبرئیل (روح القدس) بر پیامبر نازل شده و به زبان عربی است.[۳] نزول دفعی و یکباره آن در شب قدر و نزول تدریجی آن در طول 23 سال صورت پذیرفته است.[۴] که همواره پس از نزول به وسیله گروهی که خود رسول اکرم صلی الله علیه و آله، ایشان معین کرده بودند - که به نام «کاتبان وحی» معروف شدند - نوشته می شد و در زمان خود آن حضرت به شکل کنونی جمع گردید.[۵]
قرآن مجموعه ۱۱۴ سوره است و مجموع این سورهها بر ۶۳۴۸ آیه مشتمل است.[۶]
وصف قرآن در قرآن
قرآن بنا به معرفی خود قرآن کتابی است که هیچ شکی در آن نیست،[۷] نور است،[۸] روشنگر هر چیز است،[۹] کتاب هدایت و جداکننده حق از باطل است.[۱۰] تصدیق کننده کتابهای آسمانی پیش از خود است و در عین حال مهیمن بر آنهاست،[۱۱] یعنی مسلط و نگهبان است نسبت به آنها.[۱۲]
برخی نامهایی که برای قرآن در خود این کتاب ذکر شده عبارتند از:
فرقان – کتاب – ذکر – تنزیل – موعظه – شفاء – هدی – رحمت – نور – حدیث – تذکره – کلام – حکم – سراج – ذکری – حکمت – نعمت – حبل – قصص - تبیان - بینه - بصائر – فصل – صدق – عدل – صحیفه – ضیاء - بشری – برهان – بلاغ – بیان – نبا - قول فصل – کلام الله.
و برخی صفاتی که خود برای خود بیان نموده عبارتند از:
مجید – عزیز – کریم – عظیم – مبین – حکیم – عربی – مبارک – قیم – هادی – حق – بشیر – نذیر – منیر – شافی – منادی – ثقیل – عجب – مصدّق – مهیمن – صراط مستقیم – احسن الحدیث - ذی الذکر - علی - کبیر.
و در مجموع حدود هفتاد نام و صفت برای قرآن کریم آمده است .[۱۳]
اوصاف قرآن در نگاه معصومین
در روایات معصومین علیهم السلام اوصاف فراوانى براى قرآن ذکر شده است که به برخى از آنها اشاره مى شود:
۱- اولین مهمان خداى سبحان
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: انا اول وافد على العزیز الجبار یوم القیامة و کتابه و اهل بیتى.[۱۴] در قیامت (که همه مخلوقها به خالق باز مى گردند: الا الى الله تصیر الامور[۱۵]) اولین مهمانى که بر خداى سبحان وارد مى شود، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و قرآن کریم و اهل بیت پیامبر است و چون چنین کثرت نورى با وحدت حقیقى هماهنگ است، مى توان از مجموع انوار سه گانه به نور واحد و وافد فارد یاد کرد و گفت: اولین مهمان.
۲- برترین مخلوق خداوند
همچنین آن حضرت مى فرماید: القرآن افضل کل شى دون الله فمن وقر القرآن فقد وقر الله و من لم یوقر القرآن فقد استخف بحرمة الله.[۱۶] قرآن کریم پس از خداى سبحان از هر چیزى برتر است. پس هر کس قرآن را بزرگ شمارد خدا را بزرگ شمرده و هر کس آن را بزرگ نشمارد، به حریم خداى سبحان استخفاف روا داشته است. قرآن کریم مراحل مختلفى دارد: در مرحله نازله، عربى مبین است و در مرحله برتر، على حکیم: انا جعلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون و انه فى ام الکتاب لعلى حکیم؛[۱۷] و بین این دو مرحله نیز مراتب متوسط است.
قرآن حبل پیوسته و مستحکمى است که یک سوى آن بدست خداى سبحان و سوى دیگر آن در دست انسانهاست و تمسک و اعتصام به حبل الله مایه سعادت و سیادت دنیا و آخرت است.
خداى سبحان به حاملان قرآن دستور بزرگداشت قرآن مى دهد و ثمره آن را محبوبیت خدا و خلق ذکر مى کند. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: یقول الله عزوجل: یا حملة القرآن تحببوا الى الله تعالى بتوقیر کتابه یزدکم حبا و یحببکم الى خلقه.[۱۸]
شایان ذکر است که قرآن مراتبى دارد؛ چنانکه ولایت رسول گرامى و اهل بیت علیهم السلام نیز داراى مراتب است. مرتبه برین قرآن و ولایت نور واحد است و از این رو در آنجا سخن از فاضل و مفضول نیست. اگر کثرت مراتب ملحوظ شود، مرتبه برین قرآن از مرتبه نازل ولایت افضل است و تفصیل آن را در نوشتار دیگر راقم (على بن موسى الرضا والقرآن الحکیم) مى توان یافت.
۳- کتاب نجات بخش
معاذ بن جبل مى گوید: کنا مع رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم فى سفر فقلت یا رسول الله: حدثنا بما لنا فیه نفع. فقال: ان اردتم عیش السعداء و موت الشهداء والنجاة یوم الحشر والظل یوم الحرور والهدى یوم الضلالة فادرسوا القرآن فانه کلام الرحمن و حرز من الشیطان و رجحان فى المیزان؛[۱۹] در سفرى ملازم پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بودیم. به آن حضرت عرض کردم براى ما سخن سودمندى بگویید. آن حضرت
فرمودند: اگر زندگى سعادتمندانه، مرگ شهیدانه، نجات روز حشر، سایه روز سوزندگى و هدایت روز گمراهى مى
طلبید، به درس قرآن بپردازید که آن، سخن خداى رحمان و سپرى در برابر شیطان و مایه سنگینى کفه عمل در میزان عدل است.
۴- راهنماى بهشت
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: تعلموا القرآن واقرؤوه واعلموا انه کائن لکم ذکرا و ذخرا و کائن علیکم وزرا فاتبعوا القرآن ولا یتبعکم فانه من تبع القرآن تهجم به على ریاض الجنة و من تبعه القرآن زج قفاه حتى یقذفه فى جهنم.[۲۰] قرآن را فراگیرید و آن را قرائت کنید و بدانید که قرآن نام شما را بلند مى کند و وسیله اى براى یاد خداست. قرآن هم ذخر (ذخیره) است و هم وزر؛ اگر امام و پیشواى انسان بود براى او ذخیره نیکویى است و اگر کسى خود را امام و پیشواى قرآن قرار داد، قرآن بار سنگینى بر دوش او خواهد بود و او را از پشت به دوزخ مى افکند. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نیز درباره قرآن مى فرماید: هر کس قرآن را در پیش روى خود قرار داد، قائد او به سوى بهشت خواهد بود و هر کس آن را به پشت سر افکند، سائق او به سوى دوزخ خواهد بود: من جعله امامه، قاده الى الجنة و من جعله خلفه، ساقه الى النار.[۲۱]
۵- راه ربّانى شدن انسان
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: ما من مؤمن، ذکر ا و انثى، حرا و مملوک الا ولله علیه حق واجب: ان یتعلم من القرآن و یتفقه فیه. ثم قرء هذه الآیة: ولکن کونوا ربانیین بما کنتم تعلمون الکتاب[۲۲]؛ حق خداى سبحان بر همگان این است که قرآن را فقیهانه فراگیرند؛ زیرا قرآن کریم انسانها را به ربانى شدن فرامى خواند و راه آن را نیز فراگیرى قرآن مى داند.
عالم ربانى کسى است که هم پیوندى مستحکم با رب العالمین داشته باشد و هم انسانها را به خوبى بپروراند و گفتار امامان معصوم علیهم السلام: «فنحن العلماء و شیعتنا المتعلمون»[۲۳] نیز براى تبیین مصداق کامل عالم ربانى است، نه حصر آن در اهل بیت علیهم السلام. البته کاملترین مصادیق عالم ربانى امامان علیهم السلام هستند؛ اما راه ربانى شدن براى شاگردان آنان نیز باز است.
۶- عامل صعود بهشتیان
مردى از حضرت سجاد علیه السلام سؤالاتى کرد و آن حضرت به آنها پاسخ داد. آن مرد به فکر طرح پرسش جدید افتاد، امام سجاد علیه السلام فرمودند: مکتوب فى الانجیل: لاتطلبوا علم ما لاتعلمون ولما عملتم بما علمتم فان العالم اذا لم یعمل به لم یزده من الله الا بعدا ثم قال: علیک بالقرآن فان الله خلق الجنة بیده لبنة من ذهب ولبنة من فضة و جعل ملاطها المسک و ترابها الزعفران و حصاها اللؤلؤ و جعل درجاتها على قدر آیات القرآن فمن قرءالقرآن قال له اقرء وارق و من دخل منهم الجنة لم یکن احد فى الجنة اعلى درجة منه ما خلا النبیین والصدیقین؛[۲۴] در انجیل آمده است: تا به آموخته هاى پیشین خود عمل نکرده اید، دانش جدید مطلبید (زیرا معلوم مى شود علم را براى عمل نمى خواهید و) علمى که براى عمل نباشد عامل دورى از خداست. آنگاه فرمود: خداوند بهشت را با دست خود، خشتى از طلا و خشتى و از نقره آفرید و ملات آن را مشک و خاک آن را زعفران و ریگ آن را لؤلؤ قرار داد و درجات بهشت را به اندازه آیات قرآن قرار داد. پس کسى که (در دنیا) قرآن خواند، خداوند به او مى فرماید: بخوان و بالا برو و کسى که از آنان (اهل قرآن) وارد بهشت شد، هیچ کس در درجه بهشت از او برتر نخواهد بود، مگر پیامبران و صدیقان.
حفص مى گوید: حضرت موسى بن جعفر علیه السلام به مردى فرمودند: اتحب البقاء فى الدنیا؛ آیا بقاى در دنیا را دوست مى دارى؟ آن شخص که از تربیت شدگان مکتب امامت بود، عرض کرد: آرى. آن حضرت پرسیدند: چرا؟ عرض کرد: براى آن که به قرائت سوره محبوب خود، (قل هو الله احد) بپردازم.
امام کاظم علیه السلام پس از لحظه اى سکوت فرمودند: یا حفص! من مات من اولیائنا و شیعتنا ولم یحسن القرآن علم فى قبره لیرفع الله به من درجته فان درجات الجنة على قدر آیات القرآن یقال له: اقراء وارق. فیقراء ثم یرقى؛ اگر از شیعیان ما، کسى قرآن را به خوبى فرانگرفته باشد (چون به حقیقت آن ایمان دارد) در جهان برزخ، قرآن به او تعلیم داده مى شود تا خداى سبحان با معرفت قرآن بر درجات او بیفزاید؛ زیرا درجات قرآن به اندازه آیات قرآن است. به قارى گفته مى شود: بخوان و بالا برو. او نیز مى خواند و بالا مى رود.
در جهان برزخ زمینه اى براى تکامل عملى نیست، تا انسان با انجام کارى واجب یا مستحب به کمال برتر عملى برسد ولى راه تکامل علمى باز است؛ نظیر آنچه در رؤیا براى روح معلوم مى شود و براى آگاهى به آن حرکت فراگیرى از قبیل کوششهاى بدنى در زمان بیدارى راه ندارد و بسیارى از علوم و معارف دین در آنجا براى انسانها روشن و مشهود خواهد شد و چون عدد درجات بهشت به عدد آیات نورانى قرآن کریم است، براى ترفیع
درجات شیعیان، ابتدا از تعلیم قرآن بهره مند خواهند شد و سپس با فرمان اقراء وارق مى خوانند و در درجات بهشت صعود مى کنند.
صعود در درجات بهشت پاداش قرائت در عالم آخرت نیست؛ زیرا در عالم برزخ، تکلیف و
عمل مکلفانه که جزا را به همراه داشته باشد نیست، بلکه صعود بهشتیان در درجات بهشت، همان ظهور انس با قرآن در دنیاست.
حفص مى گوید: فما رایت احدا اشد خوفا على نفسه من موسى بن جعفر علیهماالسلام ولا ارجأ الناس منه و کانت قرائته حزنا فاذا قرء فکانه یخاطب انسانا؛[۲۵] در خوف و رجا کسى را همتاى موسى بن جعفر علیه السلام نیافتم و قرائت او با حزن آمیخته بود هنگامى که قرآن را قرائت مى کرد گویا با کسى سخن مى گفت و این ویژگى تلاوت متدبرانه است که قارى متدبر خود را گاهى مخاطب خداوند مى یابد.
نحوه فراگیرى قرآن در میان اصحاب پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم بدین گونه تبیین شده است: کانوا یاخذون من رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم عشر آیات. فلا یاخذون فى العشر الاخرى حتى یعلموا ما فى هذه من العلم والعمل؛[۲۶] آنان ده آیه از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرامى گرفتند و تا بر علم و عمل به آن واقف نمى گشتند، آیات بعدى را فرانمى گرفتند.
۷- درجه اى از نبوت
امیرالمؤمنین علیه السلام مى فرماید: من قرء القرآن فکانما ادرجت النبوة بین جنبیه الا انه یوحى الیه[۲۷] آن کس که قرآن را قرائت کند، گویا نبوت در جان او ادراج شده است، گرچه او وحیى دریافت نمى کند. قرائت قرآن شرایط خاصى دارد که با رعایت آنها چنین آثارى مترتب خواهد شد؛ چنانکه قرائت در آیاتى مانند (قرء باسم ربک الذى خلق) و (اقرء و ربک الاءکرم) [۲۸] نیز خواندن صرف نیست.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نیز مى فرماید: من قرء ثلث القرآن فکانما اوتى ثلث النبوة و من قرء ثلثى القرآن فکانما اوتى ثلثى النبوة و من قرء القرآن کله فکانما اوتى تمام النبوة ثم یقال له: اقرء وارق بکل آیة درجة. فیرقى فى الجنة بکل آیة درجة حتى یبلغ ما معه من القرآن ثم یقال له: اقبض فیقبض... فاذا فى یده الیمنى الخلد و فى الاخرى النعیم.[۲۹]
پس از صعود مؤمن در درجات بهشت حکم جاودانگى در بهشت را در دست راست خود و نعم الهى را در دست چپ خود مى یابد و از این رو در دعاى وضو مى گوییم: اللهم اعطنى کتابى بیمینى و الخلد فى الجنان بیسارى... .[۳۰]
۸- عامل نورانیت
ابوذر رضوان الله علیه از رسول اکرم صلى الله علیه و آله درخواسست نصیحت کرد. آن حضرت فرمودند: تو را به تقواى الهى که سرآمد همه امور است سفارش مى کنم.. ابوذر گفت: بیش از این مرا نصیحت کنید. آن حضرت فرمودند: بر تو باد به تلاوت قرآن و کثرت یاد خد؛ زیرا تلاوت قرآن، عامل یاد تو در ملکوت و مایه نورانى شدن تو در زمین است: اوصیک بتقوى الله فانه راس الامر کله. قلت: زدنى. قال: علیک بتلاوة القرآن و ذکر الله کثیرا فانه ذکر لک فى السماء و نور لک فى الارض.
معرفی کتاب آب هرگز نمیمیرد
حمید حسام در کتاب آب هرگز نمیمیرد به بیان تاریخ شفاهی دفاع مقدس میپردازد و این کار را در خلال روایت خاطرات یکی از فرماندهان لشکر 32 انصارالحسین، میرزامحمد سلگی، انجام میدهد.
حمید حسام روایت خود را از بدو تولد میرزامحمد سلگی آغاز میکند تا مخاطب را بیشتر با شرایط زندگی او، خانواده و اندیشههایش آشنا کند. حاج میرزا در کودکی برای کمک به پدرش تحصیل را رها میکند و به کشاورزی روی میآورد و پیشهی پدر را دنبال میکند. او در نوجوانی برای زندگی بهتر همراه با برادر بزرگترش برای کار راهی تهران میشود و با دنیایی جدید آشنا میشود. در فصلهای پیش از آغاز جنگ ما با خانوادهی این شخصیت آشنایی پیدا میکنیم و عکسهایی هم که در پایان هر فصل دربارهی شخصیتها و مکانها وجود دارد به جذابیت و اعتبار روایت میافزاید.
قبل از انقلاب 57 میرزا محمد سلگی راهی سربازی میشود و پایان سربازی میرزای جوان همزمان با انقلاب و آغاز جنگ میشود اما او میدان جنگ را ترک نمیکند. کتاب آب هرگز نمیمیرد تنها روایت زندگی یک فرد نیست بلکه مرور مشاهدات این فرد از جنگها، استراتژیهای جنگی و سرنوشت سایر همرزمان میرزامحمد سلگی است که در فصلهای گوناگون کتاب با آنها آشنا میشویم.
افتخارات و جوایز کتاب آب هرگز نمیمیرد:
در بهمن ماه سال 1395 و در مراسم ششمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت متن تقریط رهبر انقلاب از این کتاب منتشر شد. از طرف دیگر، کتاب آب هرگز نمیمیرد در سال 1394 جایزهی جشنوارهی جلال آل احمد را برای حمید حسام به ارمغان آورد؛ بنابراین، این کتاب هم ارزش ادبی و هم ارزش معنوی و انقلابی را یک جا دارد.
جملات برگزیدهی کتاب آب هرگز نمیمیرد:
- در جوابشان میگفتم: «من جوانیام را به پای جبهه گذاشتهام. اگر تمام خانوادهام یکی یکی در این راه قربانی شوند، دست از آرمانهای امام برنمیدارم و اگر به غیر از پاهایم هر دو دستم قطع شود باز به جبهه میروم و مثل یک گونی سنگری مقابل تیر و ترکشهای شماها میخوابم.»
- برای من جبهه به تمام معنا کربلا بود. اگر به نیروهایم از صبر و پایداری میگفتم، عمیقاً بر این باور بودم که باید در همه چیز به سیدالشهدا تأسی کنم لذا وقتی خبر مجروحیت پسر 6 ماههام را بر اثر بمباران شنیدم، حتی به نزدیکترین دوستانم یا برادرانم که در گردان با من بودند نگفتم و این حادثه را امتحان الهی دانستم و برای همسرم که طی شش ماه برادر و پدرش را از دست داده بود، از خداوند صبر زینبی خواستم.
در بخشی از کتاب آب هرگز نمیمیرد میخوانیم:
چشمم باز شد، دور و برم چند پرستار دیدم. یکی از آنها شورت پارچهای آورد که با کمک او و بقیه بپوشم، ملحفه را کنار زدند، دیدم پا ندارم.
روبروی اتاق، فرمانده لشکر حاج علی شادمانی ایستاده بود و داشت گریه میکرد.
هرچه فکر کردم کجا بودم و چه اتفاقی افتاده چیزی به یاد نیاوردم. بیمارستان در بانه بود. اما امکاناتی برای درمان نداشت. چند مسکن و سرم تزریق کردند چشمانم کمی سو گرفت، هنوز دانههای اشک را روی صورت فرمانده لشکر میدیدم که دست توی موهایم میکشید و دلداریم میداد.
در بیمارستان همان پوست نیمبند پای چپ را با قیچی کندند و هر دو پا مثل هم از زیر زانو قطع شدند و استخوانها از بالای زانوهای هر دو پا تا کشاله ران شکسته و پر از ترکش ریز.
ظرف یک ساعت اتاقی که بستری بودم از همرزمان پر شد. آمده بودند که خون بدهند، علی چیت سازیان پیشقدم شد و اولین کیسه خون را او داد و چند نفری که گروه خونشان میخورد خون دادند.
چشم در چشم علی چیت سازیان داشتم، اگر میدانستم این آخرین بار است که او را میبینم، هرگز چشمانم را نمیبستم اما از اینکه خون شیرمردی مثل علی چیت سازیان در رگهایم جاری میشد احساس خوبی داشتم. خیلی زود خبر مجروحیتم تا قرارگاه نجف رفت. فرمانده سابق لشکر ما حاج مهدی کیانی معاون قرارگاه نجف شده بود اما قبل از آمدن او از هوش رفتم.
@book_nahadazal
جرج ﺟﺮﺩﺍﻕ ﻣﺴﯿﺤﯽ 200 ﺑﺎﺭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺧﻮﺩ ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻫﻤﺎﯾﺶ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ
،ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ
ﮐﺘﺎﺏ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﺎﺳﺖ .
ﺟﺮﺝ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ
ﺍﺳﺖ؟ﺩﻭﺳﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﮔﻔﺖ 1400: ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺣﺪﻭﺩﺍ،ﻧﻮﺷﺘﻪ
ﺷﺪﻩ . ﺟﺮﺝ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻄﺎﻟﺐ 1400ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺑﻪ
ﭼﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ،ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺮﻭﯾﯽ ﺍﯾﻦ
ﻫﺪﯾﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﺩﻡ .
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺑﯽ ﺣﻮﺻﻠﮕﯽ ﮐﺘﺎﺏ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼغه ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺯﺩﻡ ﻭ
ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮔﺬﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ .
ﯾﮏ ﻣﻄﻠﺒﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﮐﻪ ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﮐﺮﺩ : ( ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﻭﻟﯿﻪ
ﻫﻤﻪ ﮐﺎﯾﻨﺎﺕ ﻭ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ . )
ﺟﺮﺝ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﺍﻫﻤﯿﺘﯽ ﻧﺪﺍﺩﻡ ﻭﮐﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺳﺮﺍﻏﺶ ﻧﺮﻓﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺴﯽ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ
ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ، ﺟﺪﯾﺪﺗﺮﯾﻦ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﻠﻤﯽ ﺧﻮﺩ
ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ .
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺍنشمندﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻋﻠﻤﯽ ﺍﺵ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ
ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻋﻠﻤﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﻩ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻫﻤﻪ
ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺭﺍ ﺁﺏ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﺪ .
ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻥ ﺟﻤﻠﻪ
ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻓﻮﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺁﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ
ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺁﻥ ﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺗﺎﺳﻒ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ
ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻏﺎﻓﻞ ﺑﻮﺩﻡ ..
ﻫﺮﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪﻡ ﻧﮕﺮﺷﻬﺎ ﻭ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻓﻘﻬﺎﯼ
ﺟﺪﯾﺪﯼ ﺍﺯ ﻋﻠﻮﻡ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﻣﯿﺸﺪ .
ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮﺵ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪ 200 ﺑﺎﺭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ
ﺭﺍﺑﺨﻮﺍند...
ﭘﺸﺖ ﺟﻠﺪ ﻛﺘﺎﺏ ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ ﻣﺴﻴﺤﻰ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ :
O'Ali,
If I say you're superior to Jesus Christ, my religion
cannot accept it!
If I say he's superior to you, my conscience won't
accept it!
I don't say you're God!
...So, tell us yourself, o'Ali:
Who are you !?
" ﺍﻯ ﻋﻠﻰ !
ﺍﮔﺮ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺢ ﺑﺎﻻﺗﺮﻯ ،
ﺩﻳﻨﻢ ﻧﻤﻰ ﭘﺬﻳﺮﺩ . !
ﺍﮔﺮ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ ،
ﻭﺟﺪﺍﻧﻢ ﻧﻤﻰ ﭘﺬﻳﺮﺩ . !
ﻧﻤﻰ ﮔﻮﻳﻢ ﺗﻮ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺘﻰ ... !
ﭘﺲ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﮕﻮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺍﻯ ﻋﻠﻰ :
ﺗﻮ ﻛﻴﺴتي ؟ !
جرج جرداق کتاب ارزشمند «امام علی، صدای عدالت انسانی» را در پنج جلد نوشت و خود هیچ یک از کتاب هایش را به اندازه این کتاب، دلچسب و دلپذیر نمی دانست. او در این کتاب در وصف حضرت علی(ع) نوشته است: «ای روزگار کاش می توانستی همه قدرت هایت را، و ای طبیعت، کاش می توانستی همه استعدادهایت را در خلق یک انسان بزرگ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع می کردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر می دادی.»
💎کتابخانه مفید
🌹@book_nahadazal
بصیرت:
کتاب علی از زبان علی از دقیقترین و خواندنیترین زندگینامهها درباره امیرالمؤمنین علیه السلام است که نویسنده با استفاده از منابع دستاول و مطمئن شیعه و اهل سنت به نگارش آن پرداخته است.
امیرالمومنین(ع) از هر نظر بی نظیر است. در اولیا، اوصیا و بزرگان کسی را جز ایشان سراغ نداریم که خودش زندگی را از ابتدا تا انتها بیان کرده باشد.
کتاب علی از زبان علی دربردارنده گزارش های تاریخی و روایی براساس سیر طبیعی گفتارهای اجتماعی و سیاسی است و نه عهده دار بیان معارف عمیق توحیدی.در واقع این کتاب از اول تا آخر از کلام حضرت علی(ع) است و پاورقی جزئی دارد. این کتاب از ۱۰ فصل دوران مکه, دوران مدینه, دوران خلفا, دوران خلافت, دوران جنگ جمل, دوران جنگ صفین, دوران حکمیت, دوران جنگ نهروان, دوران غارت ها و دوران شهادت تشکیل شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
وقتی رسول خدا صلیالله علیه و آله به مدینه آمدند و مسجد مدینه را بنا نهادند، جمعی از مهاجران در اطراف مسجد خانههایی ساختند و برای سهولت رفتوآمد به مسجد، دری از خانة خویش به مسجد باز کردند. چندی به این گونه گذشت تا اینکه دستور الهی نازل شد که همة این درها مسدود شود؛ اما تنها خانهای که از این دستور مستثنا بود، خانة من بود. این استثنا بر یاران رسول خدا صلیالله علیه و آله سنگین آمد.
در توضیح این مسئله رسول خدا صلیالله علیه و آله دست مرا گرفتند و فرمودند: موسی از خدا خواست که مسجد او به دست هارون تطهیر شود. من نیز از خدا خواستهام که مسجد مرا به دست تو و نسل تو تطهیر کند…
پس از این اقدامات رسول خدا صلیالله علیه و آله به اصحاب خویش چنین توضیح دادند: «من به میل و خواست خویش ورودی خانههای شما را به مسجد نبستم و به خواست خودم اجازة باز بودن در خانة علی را صادر نکردم. این هردو دستور از جانب خداوند بود. (به نقل از کتب اهل سنت نظیر مجمع الزوائد (اثر هیثمی)، مناقب (اثر ابن مغازلی) و کنزالعمال (اثر متقی هندی) (ص ۶۳)
کتابخانه شما
💎کتابخانه مفید
@book_nahadaza
🔆 متن شبهه: رهبر انقلاب مشغول مطالعه کتاب الفاحشه تالیف یاسر الحبیب میباشد.
🔆 پاسخ شبهه:
1⃣ اخیرا با اهداف شوم و تفرقه انگیز ، تصویری جعلی از رهبر عزیز انقلاب در حال قرائت کتاب ضاله یاسرالحبیب منتسب به جریان تشیع لندنی در حال انتشار است. کتابی با محتوای اهانت به عایشه.
2⃣ تصویر مذکور جعلی است و تصویر واقعی مربوط به بازدید رهبرانقلاب از نمایشگاه کتاب در اردیبهشت ۹۴ میباشد.
3⃣ نویسنده این کتاب طلبه ای به نام یاسرالحبیب صاحب شبکه های ماهواره است که در کارنامه خود با سیدمجتبی شیرازی سابقه اهانت و فحاشی علیه رهبرانقلاب و مراجعی بزرگی همچون آیت الله بهجت و اهانت به مقدسات اهل تسنن داشته و چندسال قبل در خیابان های لندن علیه عایشه جشن و کارناوال شیعه راه انداخته بود.
4⃣ بعد از این اتفاقات مشکوک بود که رهبر عزیزانقلاب در پاسخ به استفتائی حکیمانه فرمودند: " اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام زنی به همسر پیامبر اسلام [عایشه] #حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سید الانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمد(ص) -می شود"
5⃣ البته روی دیگر این سکه و اقدام نابخردانه و ناشیانه مخالفان وحدت، اعتراف به عظمت و محبوبیت رهبرعزیز انقلاب است. بنازم به اندیشه اش ( اَللّهم احفَظه لَنا)
🖌 #محمد_صادق_سلطانزاده_بشرویه
👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
💎کتابخانه مفید
@book_nahadazal
کتابخانه و رسانه مفید (سواد رسانه)
کتاب امام علی صوت عدالت انسانی
نوشته جرج جرداق ترجمه استاد خسروشاهی
هدایت شده از ذوالفقار حیدر
🔆 پاسخی اجمالی به شبهات وشایعات :
درشبهات دینی که مطرح میشه، نکته مهمی که باید توجه کرد، اینه که، مبنای فکر افراد ضددین که شبهات رو مطرح میکنن، این هست که، فقط ظاهر، مادیت و جسم رو نگاه میکنن و کاری به باطن،
معنویت و روح ندارن و به دنبال اون، فقط به دنیا توجه دارن و کاری به آخرت ندارن. درحالیکه در اسلام اصل بر روح، معنویت و آخرت هست، وقتی شبهههای این افراد رو نگاه میکنیم کاملا این نکات مشهوده...
1⃣ شبهه اول
دیدی ضریح تا دیروز شفا میداد، الان تعطیلش کردن
🔆پاسخ شبهه:
همونطور که میبینید به ظاهر و ماده فقط توجه دارن، ضریح آهنی رو عامل شفا میدونن، درحالیکه امام معصوم، که زنده هست و مارو میبینه و ما بخاطر زیارت اون بزرگواران میریم حرم، خود امام رو عامل شفا میدونیم، نه ضریحش
نکته بعدی، شفا رو فقط در درمان بیماریهای ظاهری میدونن. درحالیکه شفا، علاوه بر این، یک معنای بلند معنوی داره و یک تفضل معنوی از امام معصوم است. همچنین تعطیل شدن حرم رو تعطیل شدن دین و زیارت و توجه به اهل بیت میدونن، بازهم توجه به ظاهر
2⃣ شبهه دوم
دیدید با تعطیل شدن مساجد و نمازجمعهها و بیکارشدن آخوندا، هیچ اتفاقی نیفتاد، ولی با تعطیلی بیمارستانها و پزشکا، زندگی همه بخطر میفتاد، حالا کدومشون مهمن. این آخوندا چیکار کردن برامون؟ اختراعی کردن؟ چه کار مثبتی کردن؟
🔆پاسخ شبهه: فارغ از اینکه این شبهه اطلاعات غلطی داره میده و مساجد تعطیل نشده و اخوندا بیکار نشدن و دارن جهادی کار میکنن مشکل مردمو حل میکنن
حالا فرضا اطلاعات این شبهه صحیح باشه و مساجد تعطیل شده، کار آخوندا تعطیل شده. میگن چه اتفاقی افتاده؟
بازهم فقط به ظاهر و دنیا توجه شده، از مسجد انتظار دارن بیماری رو درمان کنن، یا مثلا درآمدزایی مالی داشته باشه و بالاخره یک جوری به دنیای افراد رو بصورت خیلی محسوس و ملموس آباد کنه، درحاليکه مسجد اصلا برای مسائل مادی نیست، که البته تاثیر داره ولی اصل کارکرد مسجد برای معنویت است و از دیدگاه اسلام و انسانهای دیندار، اصل بر معنویت و توجه به روح هستش.
روحانی رو با پزشک مقایسه میکنن، روحانی اسمش معلومه، با روح سروکار داره، نه باجسم. کاری به این ندارم که عملکرد برخی از روحانیها بد بوده و باعث بدنام شدن این قشر شده. ولی روحانی برای سلامت روح ما، و حرکت ما به سمت آخرت و ابدیت هست، کارش اگر از پزشکان حساستر و مهمتر نباشه، کمتر نیست. اصلا رسالت پیامبران در دنیا، برای دنیا نبوده، اگرچه به دنیای مردم هم توجه داشتن. ولی پیامبران و امامان اومدن که توجه به آخرت بدن و به سمت ابدیت هدایت کنن
بله بیمارستان تعطیل بشه، مردم میمیرن، خیلی بیمارستان مهم هست، ولی مقایسه مسجد و بیمارستان یک قیاس مع الفارق هست. هر دومهم هستن و وجود هرکدوم منافاتی با وجود دیگری نداره، هرکدوم کارکرد خودشون رو داره، بیمارستان برای درمان بیماری جسمی هست و مسجد و حرم برای مسائل روحی که از نظر دیدگاه دینی مهمتره. کسی که فقط به دنیا و ماده توجه داره، معلومه نمیفهمه تاثیر اماکن مقدس برای چیه. البته اگر تعطیلی اماکن مقدس طولانی بشه، اثرات مخربی که برجای میگذاره رو درجامعه مشاهده خواهیم کرد. کما اینکه در ماه محرم و ماه مبارک رمضان، تاثیر اجتماعیش رو میبینیم و به شدت جرم و جنایت کم میشه، چون این دوماه تاثیر زیادی در انسانسازی داره. پس تعطیل شدن مساجد و حرمها بیتاثیر نیست. اثرش رو بعدا نشون میده
3⃣ شبهه سوم
مگه روزه گرفتن برای این نیست که حال فقرارو درک کنید؟ بجای روزه گرفتن به چندتا فقیر کمک کن، با روزه تو هیچ فقیری سیر نمیشه
🔆 پاسخ شبهه: بازهم به ظاهر و بعد دنیایی روزه توجه شده. روزه رو فقط در نخوردن و گرسنگی کشیدن میدونن و از تاثیرات عمیق روحی و معنوی روزه غافل هستن. همچنین اینکه امر خداست و لازم الاجراست رو کاری ندارن.شما در دعاهای اهل بیت هم نگاه کنید، میبینید که محور غالب دعاها معنویت و آخرت هست، حتی برخی دعاها که برای حل مشکلات مادی و دنیوی سفارش شده، آخرش دوباره به آخرت میپردازه. مثلا دعای حرز آسان امام جواد که قبلا گذاشتیم برای رفع بلا، اولش میگه خدایا شرور رو از من دور کن، اخرش میگه در قیامت هم منو نجات بده.
✅ به هرحال دیدگاهی که فقط ماده و دنیارو توجه میکنه، مسائل معنوی رو خرافه میدونه. و هرچیزی که به روح، معنویت و آخرت مربوط باشه رو محکوم میکنه و مسائل خرافی و غیر عقلانی بحساب میاره. پس لازمه در شبهات به این نکات توجه کنیم تا به راحتی اعتقاداتمون سست نشه.
👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
👈ازقرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
پاسخ به شبهات دانشگاهی
در ایتا و سروش👇
@pasokh_nahadazal