eitaa logo
روایتگـــــــر
319 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
29 فایل
روایتگر 👈کانالی متفاوت در موضوعات کمتر دیده شده در زمینه های مختلف فرهنگی، مذهبی، سیاسی، شهدایی و... 🌹ما را به دیگران هم معرفی کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام و عرض تسلیت ایام... متاسفانه به دلیل یک اتفاق غیر منتظر (فوت یکی از اقوام نزدیک) ، عرضه انيميشن ریونج با کمی تاخیر در روز ٢٠ ام همین ماه انجام خواهد شد، پیشاپیش از همه عزیزانی که با صبر خود ما را یاری می‌دهند سپاسگذاریم. لطفا برای شادی همه رفتگان به‌خصوص مرحومه مغفوره از خواندن فاتحه و صلوات، فراموش نشود 🌹🌹... خدا لعنت کند وارد کنندگان و تایید کنندگان سرطانِ واکسن کرونا را که هزاران کشته بی گناه را طی سالیان اخیر بر دست ملت رنج کشیده گذاشتند و هرگز پاسخگو نبودند ....
روایتگـــــــر
با سلام و عرض تسلیت ایام... متاسفانه به دلیل یک اتفاق غیر منتظر (فوت یکی از اقوام نزدیک) ، عرضه اني
پیام معنادار فرهاد عظیما، تولید کننده پویانمایی‌های خلیج فارس ۱ و ۲ و بازی رایانه ای و پویانمایی ریونج در مورد عوارض واکسن‌های کرونا
❤️۱۱ مرداد ۱۴۰۲، صد و چهاردهمین سالگرد شهادت مظلومانه‌ی شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری رحمة‌الله علیه، گرامی ‌و جاوید باد. 🕊شادی روح پاکش، حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم. eitaa.com/revaayatgar
💐❤️۱۱ مرداد ۱۴۰۲، صد و چهاردهمین سالگرد شهادت مظلومانه‌ی عالم مجاهد، شهید شیخ فضل الله نوری رحمة‌الله‌علیه 💔🖤روضه قتلگاه شيخ فضل الله نوري ...جالب این جاست كه وقتی محاكمه صورت می گرفت، در بیرون مشغول آماده سازی جایگاه اعدام وی بودند. هنگامی كه می‌خواستند او را برای اعدام ببرند، اجازه‌ی خواندن نماز عصر را به وی ندادند و ایشان را به سوی جایگاه اعدام راهنمایی كردند. وقتی به در نظیمه رسید، رو به آسمان كرد و گفت: افوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد، و حدود یک ساعت و نیم به غروب روز سیزده رجب ۱۳۲۷ قمری(روز ولادت حضرت امیرالمومنین) باقی بود. وقتی به پایه ی دار نزدیک شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و مهرهای خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او به دست دشمنانش بیفتد و برای او پرونده سازی كنند. پس از آن عصا و عبایش را به میان جمعیت انداخت و روی چهارپایه رفت و قریب ده دقیقه برای مردم صحبت كرد و فرمود: خدایا، تو خودت شاهد باش كه من آنچه را كه باید بگویم به این مردم گفتم خدایا تو خودت شاهد باش كه من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد كردم، گفتند قوطی سیگارش بود. خدایا تو خودت شاهد باش كه در این دم آخر باز هم به این مردم می گویم كه مؤسس این اساس لامذهبین هستند كه مردم را فریب داده اند، این اساس مخالف اسلام است. محاكمه ی من و شما مردم بماند پیش پیغمبر محمد بن عبدالله(صل الله علیه و آله وسلم). آن گاه عمامه  را از سر برداشته و فرمود: از سر من این عمامه را برداشتند، از سر همه بر خواهند داشت. در آستانه ی اعدام یكی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این مشروطه را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او در جواب فرمود: دیشب رسول خدا را در خواب دیدم، فرمودند:  فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم كرد طناب دار به گردن وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بی جان وی برفراز دار باقی مانده بود. دسته موزیک شروع به نواختن كرد و مردم از جمله پسر شیخ كف می زدند و شادی می كردند. و چه بی احترامی هایی كه به بدن بی جان شیخ نكردند. پس از این که آقا، جان به جان آفرین تسلیم کرد، دسته موزیک نظمیه پای دار آمد و همان جا وسط حلقه شروع کرد به زدن. مجاهدین با تفنگهایشان همین طور می رقصیدند. شنیدم که بعضی ها می گفتند: "شیخ فضله به درک رفت!" از بالای ایوان نظمیه یک کسی فریاد کشید و به مردم گفت: "همچنین دست بزنید که صدایش توی سفارت به گوشش برسه!" یعنی به گوش محمدعلی شاه. در اثر تلاطم و طوفان که دائماً پیکر را بالای دار تکان می داد، یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و بدن پاک او به زمین افتاد! پیکر شیخ شهید را آوردند توی حیاط نظمیه، همه می خواستند خود را به بدن او برسانند؛ دورش را گرفتند؛ آن قدر با قنداقه تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهنش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد. هر که هرچه در دست داشت می زد؛ آنهایی که دستشان نمی رسید، تف می انداختند. یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین، مرد تنومند و چهارشانه ای بود، وارد حیاط نظمیه شد. جلو آمد و بالای بدن بی جان شهید ایستاد، این بی حیا هنوز نرسیده، جلوی همه دکمه های شلوارش را بازکرد و روبروی این همه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا.... سپس یک مردی با لباس مشکی وارد شد، عصا به دست، مقابل سر آقا ایستاد؛ با عصار چادر نماز را از روی آقا پس زد و همین طور که تماشا می کرد به ترکی فحش نثار آقا می کرد. این شخص شارژدافر از سفارت عثمانی بود؛ او هم رفت! 👈انتقال مخفیانه پیکر پاک شهید به قم  خانواده ی وی، پیکر شیخ را مخفیانه به منزل بردند و در اتاقی در حالی كه غسل و كفن شده بود گذاشتند و آن را تیغه كردند و برای این كه كسی بویی نبرد مراسمی ظاهری گرفتند و جنازه ای غیر واقعی را در قبرستان دفن كردند و صورت قبری برای آن ساختند. پس از هیجده ماه كه مردم كم كم با خبر شده بودند، می آمدند و پشت دیوار فاتحه می خواندند و می رفتند. احتمال خطر از هر سو می رفت. دختر شيخ فضل الله نقل مي كند: دیشب مرحوم آقا را خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود، ولی من در همان عالم خواب گریه می کردم، آقا به من گفت: "گریه نکن، همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش مرا از قبر دربیاورند، تا درنیاورده اند زود آن را به قم بفرست." پیکر مطهر شیخ را بعد از ۱۸ ماه بدون آن كه كم‌ترین آسیبی دیده باشد از آن اتاق در آورده و مخفیانه به قم انتقال دادند. سپس در مقبره ای كه قبلاً در صحن مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها تدارک دیده بود، دفن كردند. ✅قبر نورانی و پاک این مرجع شهید شیعه، در یکی از حجره های صحن اصلی حرم حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها (صحن امام رضا علیه‌السلام) واقع شده است. 🌹شادی روح پاکش، حمد و سوره و صلواتی قرائت کنید. eitaa.com/revaayatgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام حضرت امام خمینی، به مناسبت سالگرد شهادت شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری. eitaa.com/revaayatgar