eitaa logo
【روایتگر】
338 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
24 فایل
روایتگر 👈کانالی متفاوت در موضوعات کمتر دیده شده در زمینه های مختلف فرهنگی، مذهبی، سیاسی، شهدایی و... 🌹ما را به دیگران هم معرفی کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانستن زمان ظهور حضرت امام‌زمان علیه‌السلام با استفاده از علم جفر ... eitaa.com/revaayatgar
14.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیامدهای فتنه زنگزور کمتر از جدایی بحرین از ایران نیست. اهداف و علل دور جدید تحرکات باکو با تحریک رژیم صهیونسیتی و ترکیه برای اشغال استان سیونیک ارمنستان و اجرای فتنه انگلیسی دالان تورانی ناتو. eitaa.com/revaayatgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمین چمن فوتبالی که، مسجد‌الاقصی و مسجد قبة‌الصخره از اون به خوبی نمایانه. eitaa.com/revaayatgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در بین‌الطلوعین ظهوریم. مرحوم شیخ علی خسروی. 👈این سخنرانی برای چند سال قبل است. شادی روحش، حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم. eitaa.com/revaayatgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم حاج شیخ علی خسروی: «مطمئن باشید که پرچم را حضرت آیت‌الله‌العظمی السید علی خامنه‌ای حفظه‌الله‌تعالی، به دست مبارکش، تقدیم حضرت حجت‌بن‌الحسن‌العسکری خواهد نمود.» شادی روحش؛ حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم. eitaa.com/revaayatgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢ما منتظر ظهور حضرت حجّت‌ عليه‌السّلام هستيم! نه منتظر آمدن ایشان غيبت در اصطلاح عامیانه در مورد کسی به کار می‌رود که در مکانی یا میان جمعیتی حضور ندارد و در جای دیگر است. مثلاً دانش آموزی که در کلاس درس حضور ندارد غائب است ، یعنی هر جای دیگری است به جز این کلاس. آیا در مورد امام زمان عليه‌السّلام هم همین گونه است!؟ یعنی وقتی می‌گوييم ایشان غائب است، بین ما نیست و در جای دیگری حضور دارد!؟ قطعاً خیر. مگر می‌شود امام معصوم ، که به قول حضرت امام صادق عليه‌السّلام ، عالم در ید قدرت او به مانند گردویی است که می‌تواند از هر طرف بر آن تصرّف کند ، غيبتش مانند غيبت دانش آموزی باشد که در کلاس درس حضور ندارد!؟ در دعای ندبه می‌خوانيم: فدايت شوم! ای غائبی که غائب از ما نيستی ، فدايت شوم! ای دور از مایی که از ما دور نيستی. بنفسی أنت ، من مغيب لم يخل منا ، بنفسی أنت ، من نازح ما نزح عنا. پس این غيبت ، به معنای نبودن نيست! بلکه به معنای نديدن هم نيست! غيبت حضرت ، به اين معناست که ايشان در بين ماست ، ما را می‌بیند و می‌شناسد ، ما هم ايشان را می‌بینیم ، ولی نمی‌شناسیم. 👈نکته کلیدی اینجا است که غيبت امام زمان به معنای حاضر نبودن نيست ، بلکه به معنای پوشيده بودن از نگاه ديگران است. خداوند در آيه ۵۸ سوره يوسف می‌فرماید: برادران يوسف به مصر آمدند ، و بر او وارد شدند ، او آنان را شناخت ، ولی آنها او را نشناختند. لذا امام زمان هم مانند حضرت يوسف ما را می‌بیند و می‌شناسد ولی ما او را می‌بینیم ولی نمی‌شناسیم. امام عصر در روایات به خاطر پوشيده بودن از نگاه مردم ، به حضرت يوسف تشبیه شده‌اند. حضرت امام صادق‌ عليه‌السّلام: در صاحب اين امر سنّت هایی از انبياء وجود دارد... امّا سنّت او از يوسف ، پنهان بودن است. خداوند بين او و مردم حجابی قرار می‌دهد ، به گونه ای که مردم او را می‌بینند ولی نمی‌شناسند. کمال الدّين،ج۲،باب۳۳،ح۴۶،ص۲۸ 👈بنابراين درباره حضرت مهدی عليه‌السّلام غيبت به ۲ گونه روی می‌دهد: آن بزرگوار در مواردی از ديدگان پنهان است و در مواردی دیگر ديده می‌شود ، ولی شناخته نمی‌گردد. امّا در هر حال ، در ميان مردم حضور دارد. حضرت امیرالمؤمنین عليه‌السّلام: سوگند به خدای علی ، حجّت خدا در ميان مردم هست و در راه‌ها (کوچه و بازار) گام بر می‌دارد ، به خانه های آنها سر می‌زند ، در شرق و غرب زمين رفت و آمد می‌کند ، گفتار مردم را می‌شنود و بر آنها سلام می‌کند ، می‌بیند و دیده نمی‌شود تا وقت معيّن و وعده الهی. الغيبه نعمانی،باب۱۰،ح۳،ص۱۴۶ اين ديده نشدن در روايت فوق ، ظاهراً عدم شناخت است ، چرا که حضرت‌امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمودند: در راهها (کوچه و بازار) گام بر می‌دارد... يکی از نوّاب خاص امام عصر هم می‌فرمايند: امام مهدی عليه‌السّلام هر سال در حج ، حضور می‌یابد. مردم را می‌بیند و آنها را می‌شناسد و مردم او را می‌بینند ولی نمی‌شناسند. بحار الانوار،ج۵۲،ص۱۵۲ در واقع ما به همراه عدم شناخت ، ايشان را نمی‌بینيم و يا می‌بينيم و نمی‌شناسيم ، ولی امام دوازدهم هم ما را می‌بیند و هم می‌شناسد. در بعضی روایات آمده است: وقتی امام زمان ظهور کنند ، مردم می‌گویند: عجب! این آقا در مجلس ما آمده بود. این آقا را در کوچه و خیابان دیده بودیم!!! خلائق انگشت به دهان می‌مانند که ما اين آقا را نه يک بار ، بلکه بارها دیده ايم!!! حجةالاسلام‌والمسلمین رضا محمدی شاهرودی، محقق و کارشناس دینی: آن طور که از مفهوم غیبت امام زمان عليه‌السّلام بر می‌آید ، غیبت آن حضرت به معنای غیبت جسمی آن حضرت نیست ، بلکه به مفهوم غیبت شخصیت و شناخته نشدن ایشان است. بارها روی تو دیدم ، ولی نشـناختم لاله از باغ رُخت چيدم ، ولی نشناختم کعبه را کردم بهانه ، تا بگردم دور تو آمـدم دور تو گردیدم ، ولی نشناختم ----------------------------------------------------- عـمریست که از حضور او جا مانديم در غربت سـرد خويش تنها مانديم او مـنتـظِر است تا که مـا برگـرديم مائيـم که در غـيبت کبری مانديم 🤲خدايا به حق حضرت زينب سلام‌الله‌عليها ، در فرج و ظهور حضرت محمد‌بن‌الحسن‌العسکری علیه‌السلام تعجيل فرما و دوران غم‌بار غيبت را به پايان برسان. ✍روایتگر 📚منابع: برداشت آزاد از کتابهای: نگين آفرينش پدري مهربان برای همه هيچکس به من نگفت (هر ۳ کتاب از بنياد فرهنگی مهدی موعود عليه السّلام ، وابسته به مرکز تخصصی مهدويّت حوزه علميّه قم است ، و ۲ کتاب آخر برای گروه کودک و نوجوان تهیه شده) eitaa.com/revaayatgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥استاد حسن عباسی: ما منتظر ظهور حضرت حجت عليه‌السّلام هستیم ، نه آمدن ایشان. ⏰فیلم، برای حدود ۱۲ سال پیش است. روایتگر
مابسیجیا...! حقوق‌نجومۍ‌نداریم🙂؛) ولــــۍ‌غیـرت‌‌نـجــومی‌داریــم🌎! @Modafeane_Haraam @Modafeane_Haraam @Modafeane_Haraam پاتوق‌یه‌مشت‌بسیجیِ‌ساندیس‌خور🥤😌 😁☝️🏾 یھ‌عده‌بسیجی‌هشتـادۍ‌روبـیڪارونـابودکردن‌😐🔥 @Modafeane_Haraam @Modafeane_Haraam مگه‌میشه‌بچه‌شیعه‌باشۍ‌واینجانباشے؟🤭 🤣😂
زیباست حتماً ببینید ...❤️
۲۷ شهریور، روز بزرگ‌داشت استاد شهریار گرامی باد. eitaa.com/revaayatgar
همیشه با وضو بود میز کارش هم رو به قبله بود یا موقع مونتاژ می رفت وضو می گرفت و می آمد. ✅ یکبار به شوخی گفتم آقا مرتضی! وسواس شدی؟ گفت نه! کار کردن برای شهدا یک حریمی دارد. راجع به جنگ بایستی درست وارد شد. ماشه دوربین را میخواهی بچکانی قبلش یک سری مقدمات دارد..‌. خادم الشهدا شهید مرتضی آوینی
آشنایی با شهید یوسف داورپناه. eitaa.com/revaayatgar 👇
زندگی‌نامه شهید یوسف داور پناه یوسف‌ در ۱۵ تیر ۱۳۴۴ در کرمان چشم به جهان گشود. او مقطع دبستان را با موفقیت به پایان رساند. سپس وارد مقطع متوسطه شد و تحصیلات خود را تا پایه سوم رشته برق ادامه داد. وی پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران در آمد. پس از ایجاد اغتشاش از سوی گروهک‌های منافقین و ضدانقلاب در غرب کشور داوطلبانه به منطقه کردستان رفت و با پیوستن به گروه ضربت سپاه پاسداران پیرانشهر، به مبارزه با منافقین و ضدانقلاب پرداخت. سرانجام در ۵ شهریور ۱۳۶۲ حزب منحله دموکرات با هجوم به منزل شهید وی را به اسارت گرفتند و پس از شکنجه فراوان او را به شهادت رساندند و پیکر مطهر این شهید بزرگوار را مثله کرده به مادرش برگرداندند. خصوصیات اخلاقی او یوسف حجاب را همانند خون‌ شهید می‌دانست. رعایت حجاب و‌ حفظ آن از ‌سفارش‌های این شهید بود؛ وی معتقد بود حجاب همانند خون شهید با ارزش بوده و دشمن به دنبال این است که حجاب نباشد. اگر حجاب نباشد بی عفتی زیاد شده و ‌جوانان منحرف می‌شوند. یوسف من کمتر غذا می‌خورد و به دیگران کمک می‌کرد. حتی لباس نو خود را به افراد فقیر می‌داد و محله محرومی را شناسایی کرده بود و ‌همواره به آنان رسیدگی می‌کرد. همواره حرف‌های امام را محور فعالیت‌های خود قرار می‌داد؛ ولایت‌پذیر بود چنانکه دموکرات‌ها از او خواستند به امام و انقلاب توهین کند تا آزاد شود اما این ذلت را قبول نکرد. او تاکید داشت که اگر حلال و‌ حرام رعایت نشود، خون شهدا گریبان‌گیر خواهد شد. یوسف به همراه خواهرش برای لبیک گفتن به فرمان امام خمینی (ره) قبل از انقلاب وارد عرصه مبارزه شد و پس از شروع جنگ تحمیلی نیز همانند دیگر جوانان به میدان جنگ حق علیه باطل رفت. پایبندی به مسایل اعتقادی و شجاعت از ویژگی‌های یوسف بود. یوسف در کنار نترس بودن، بیان زیبایی داشت و صحبت خود را با حدیثی از اهل بیت علیهم‌السلام یا آیه قرآن شروع می‌کرد. جزئيات شهادت شهيد دارپناه مادر شهید یوسف داورپناه درباره جزئیات شهادت یوسف می‌گوید: من مظلوم‌ترین مادر شهید هستم، منافقین من و فرزندانم را اسیر کردند، من تنها مادر شهیدی هستم که بچه ام را جلویم سر بریدند، شکم بچه‌ام را پاره کردند و جگرش را در آوردند. با ساتور بدن فرزندم را قطعه قطعه کردند و من ۲۴ ساعت با این بدن تنها ماندم و خودم با دستم قبر کندم و کفن کردم و دفن کردم. یوسف بعد از انقلاب وارد سپاه شد، جنگ که شروع شد دائماً به منطقه کردستان رفت و آمد داشت. چند بار به شدت مجروح شده بود. خوب یادم هست، در همین ماه مبارک رمضان از طرف سپاه آمدند و گفتند که یوسف‌ات زخمی شده و حالا در بیمارستان امام تبریز بستری است. افطار نکرده راهی تبریز شدم، در بیمارستان چشمم از دور یوسف را شناخت، مادر قربانش بشود، چوب زیر دستش گذاشته و در میان تعداد زیادی از مجروحین ایستاده بود. از دور صدایش زده و خود را دوان دوان به آغوشش رساندم، صدای شیون و زاری‌ام بیمارستان را به هم زد، همه داشتند ما را نگاه می‌کردند، مادری که مدت‌هاست پسر دلبندش را ندیده و یوسفی که مجروح در آغوش مادرش آرام گرفته.. یوسف گفت: مادر! تو را به خدا آرام باش! گریه نکن، من را از آغوشت بیرون بکش؛ بچه‌ها با دیدنت یاد مادرشان می‌افتند و دلشان می‌گیرد… رنگ به رخسار نداشت. بعد از چند روز از بیمارستان مرخص‌اش کردیم و آمدیم خانه در روستای کوتاجوق. در منطقه همه او را می‌شناختند، ضد انقلاب و دمکرات کینه عجیبی از یوسف در سینه داشتند، چندین نفر از سرکرده‌هایشان را غافل‌گیر و در بند کرده بود. ادامه دارد ... eitaa.com/revaayatgar
شب خوابید! گفته بود برای نماز بیدارش کنم. نیم ساعتی به اذان مانده بود که بیدار شدم، دیدم دمکرات‌ها روی دیوارهای خانه با چراغ به یک دیگر علامت می‌دهند، پدرش را بیدار کردم، گفتم دمکرات‌ها بیرون خانه هستند. گفت: آن ها هیچ‌کاری نمی‌توانند بکنند، آقا یوسف بیدار شد، گفت مامان چه خبره؟ گفتم چیزی نیست، نگاهی به ساعت کرد و برای نماز وضو گرفت، رکعت اول نمازش را خوانده بود که دمکرات‌ها وارد خانه شدند، همه جا را گرفتند، یوسف بدون توجه به آن‌ها نمازش را خواند و تمام کرد. اسلحه را به سمت من گرفتند، گفتند: لامصب! تو هم حزب اللهی هستی؟ یوسف تفنگ را از پیشانیم کشید و گفت: شما برای گرفتن من آمده‌اید، پس با مادرم کاری نداشته باشد، می‌خواستند یوسف را ببرند. یوسف گفت: مرا از پشت بام ببرید! گفتند: میترسی که از نگاه‌های مردم روستا شرم‌سار باشی؟ گفت: میترسم که زنان روستا مرا ببیند و هراس دل‌هایشان را فرا بگیرد و فکر کنند که شما به منطقه مسلط شدید. گفتند: تو نماز میخوانی؟ برای رهبرت است؟ این نماز برای خدا نیست و این عبادت‌ها قبول نیست. گفت: نام رهبرم را به زبان نیاور، من برای رهبری می‌جنگم که یک ملت در نماز به او اقتدا می‌کنند، در این حال یکی از زنان دمکرات با قنداق تفنگ ضربه محکمی به دهان یوسف زد که غرق در خون شد، خلاصه یوسفم را بردند… صبح که شد پیغام آوردند که یوسف را شهید کرده‌ایم، پدر و مادرش برای تحویل جنازه به مقر حزب بیایند. پدرش با شنیدن این خبر همان جا دق کرد و جان سپرد. تدفین شهید من و برادرش به آن سوی رودخانه رفتیم، یوسف را همان جایی که سپاه چندی از اعضای ضدانقلاب را به هلاکت رسانده بود، شهید کرده بودند، بدن یوسفم تکه تکه شده بود، انگشت‌هایش، جگرش، اعضا و جوارحش… گفتند: اجازه نداری از اینجا خارجش کنی، همین جا دفنش کن… در حالی که اعضای ضدانقلاب به صورت مسلح بالای کوه ایستاده بودند، با دست‌هایم زمین را کندم، تکه تکه یوسفم را در قبر گذاشتم، یک مهر کربلا در دستم بود، خرد کرده و روی تکه‌های جسدش پاشیدم… با فریاد لااله الا الله، الله اکبر و خمینی رهبر دفنش کردم، با دست‌های خودم، خدایا! تو خودت شاهد هستی که بالای سرش خانومی با چادر سیاه ایستاده بود و به من می‌گفت که آرام باش و بگو لا اله الله… امروز با گذشت سال‌ها مزارش در منطقه به امام‌زاده معروف شده است، مردم منطقه از دعا در مزارش حاجت‌های زیادی گرفته‌اند، قبر یوسف و پیکر تکه‌تکه‌اش امروز محبوب و آرام‌بخش مردم منطقه است. 🕊 شادی روح پاکش، حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم. eitaa.com/revaayatgar
مادر بزرگوار شهید یوسف داورپناه eitaa.com/revaayatgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️آیا سادات چهارشنبه‌ها خُل می‌شن!؟ 🗣استاد مطوری. eitaa.com/revaayatgar
🔴۲۸ شهریور سالروز عروج ملکوتی زنده یاد ابوالفضل سپهر ابوالفضل سپهر را شاعری می‌شناسند که با زبان ساده، بی آلایش و بی تکلف خود دغدغه‌های مربوط به حوزه دفاع مقدس و شهید و شهادت را با آن چهره متواضع، روح متعهد و انقلابی و احساسات رقیق بیان می‌نمود، شاعری که در قطعات خود مظلومیت شهدا و خانواده‌های شهدا و جانبازان را به تصویر می‌کشید و سرانجام در سن ۳۱ سالگی در ۲۸ شهریور ۸۳ جاودانه شد شادی روح بلندش صلوات هنگام جنگ دادیم صدها هزار دارا  شد کوچه‌های ایران مشکین ز اشک سارا  سارا لباس پوشید، با جبهه‌ها عجین شد  در فکه و شلمچه، دارا به روی مین شد چندین هزار دارا، بسته به سر، سربند یا تکه تکه گشتند یا که اسیر و در بند دوخته هزار سارا چشمی به حلقه‌ی در  از یک طرف و دیگر چشمی به خون دل، تر  سارا سؤال می‌کرد، دارا کجاست اکنون؟ دیدند شعله‌ها را در سنگرش به مجنون  در آن زمانه رفتند، صدها هزار دارا  در این زمانه گشتند ده‌ها هزار دارا دارای آن زمانه بی سر درون کرخه  سارای این زمانه در کوچه با دوچرخه  در آن زمانه سارا با جبهه‌ها عجین شد  در این زمانه ناگه،‌ چادر لباس جین شد با خون و چنگ و دندان، دشمن ز خانه راندیم اما به ماهواره تا خانه‌اش کشاندیم  جای شهید اسم خواننده روی دیوار  آن‌ها به جبهه رفتند، اینها شدند طلبکار شاعر: مرحوم ابوالفضل سپهر 💠کانال یازهــــــــرا | رسانه حجـــــــــاب @yaazahra_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا