❤️۷ اسفند ۱۴۰۲، چهلمین سال‌روز شهادت معاون دوم فرماندهی لشکر ۳۱ عاشورا، سردار شهید مرتضی یاغچیان، در عملیات آبی-خاکی خیبر و در منطقه‌ی جزیره‌ی مجنون، گرامی باد. 💔بی‌سیم‌چی‌اش می‌گفت: «مرتضی در اثر اصابت ترکش، یک دستش قطع‌شده بود، اما برای اینکه ما نترسیم به روی خودش نیاورد و آرام گفت: "نمی‌توانم فرکانس بی‌سیم را عوض کنم، دشمن روی خط ما آمده است." فرکانس را عوض کردم، اما آویزان بودن دستش چیزی نبود که ما نتوانیم نبینیم.» 💔شهادت مرتضی یاغچیان را با بی‌سیم به آقا مهدی باکری خبر دادند. اندوه از دست‌دادن یاغچیان، در چهره‌ی مهدی به گونه‌ای نمایان شد که همه رزمندگانی که در آنجا حضور داشتند، بر این باورند که حتی بعد از شنیدن خبر شهادت حمید باکری هم، ایشان به این اندازه ناراحت نشده بود. 💐پیکر پاک این سردار شهید، تا سال ۱۳۷۵ مفقود بود، و پس از تفحص، در وادی رحمت شهر تبریز به خاک سپرده شد. 🕊شادی روح پاکش، حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم. eitaa.com/revaayatgar

این روزها که تنور تبلیغات انتخابات مجلس خیلی داغه، هر بار که این جملات حضرت امیرالمؤمنین رو می‌خونم، برای مظلومیت مقتدرترین فرد عالم بغضم می‌گیره. دنیا، یه علی به عاشقانش بدهکاره😭: «ای مردم! با این لباسی که بر تن دارم، و این مرکبی که بر آن سوار هستم، داخل شهر شما شدم. پس اگر من از شهرتان خارج شدم، و به غیر از چیزهایی که با آن وارد شدم، چیز دیگری برداشتم، پس بدانید من از خیانت‌کاران هستم!» ❤️ألسلام علیك یا إمام الائمه، یا امیرالمؤمنین. eitaa.com/revaayatgar

🔴 مجلس و مستضعفین 🔻کوشکی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در #ثریا: 🔹وقتی نگاه تحقیر و منت بر مردم کنار گذاشته شود آن مجلس خادم ولی نعمتان خود خواهد بود. 🔹نمایندگان باید خدمت به مردم را وظیفه بدانند. چند نفر از آن‌ها این نگاه را دارند؟ 🔹چرا آن نماینده‌ای که به فرهنگیان این کشور با تحقیر رفتار کرد باید تایید صلاحیت می‌شد؟ 🔹آن نماینده‌ای که با خودرو چند میلیاردی به میان محروم‌ترین مردم می‌رود می‌خواهد چه چیزی را به رخ بکشد؟ 🔹کسانی که درد فقر را نچشیده باشند نباید در جمهوری اسلامی به قدرت و نمایندگی برسند. @pas_kouchehaie_enghelab

#ارسالی مخاطبین ارجمند | سپاس از لطف بسیار همراهان عزیز، عذرخواهیم که نمی‌تونیم به تمام پیام‌ها پاسخ بدیم. روابط‌عمومی دفتر #مهدی_عسگری🇮🇷 کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات مجلس از حوزه انتخابیه…؟! ➕ پی‌نوشت: با توجه به #مخالفت هیأت نظارت استان البرز با حضور مهدی عسگری در حوزه انتخابیه کرج، فردیس و اشتهارد (درخواستی که مبتنی بر متن صریح #قانون و پس از #تایید_صلاحیت در موعد مقرر ارائه گردید) و پیگیری موضوع از طریق #شورای_نگهبان، همچنان با گذشت پنج روز از زمان تبلیغات انتخابات، حوزه انتخابیه نهایی مشخص نیست! برای‌همراهی‌در ایتا کلیک‌برلینک‌زیر👇🏼 https://eitaa.com/joinchat/4093771807Cd2615e7861

👇👇👇

📣📣🚨🚨🚨سریعتر دست بجنبانیم چرا که فرصتی نمانده.....🧐🧐🧐 سلام و احترام و عرض تبریک عید بزرگِ ولادت با سعادت صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف بر آزادگان عالم مبارک باد ❤️🌹 متأسفانه باخبر شدیم جناب آقای مهدی عسگری نماینده ی مردم شریف البرز ، هنوز حوزه انتخابی شان مشخص نشده ، ایشان بعد از تایید صلاحیت ، طبق مراحل قانونی درخواست تغییر حوزه انتخابی از تهران به حوزه البرز را دادند ، که بعد از گذشت حدود یک ماه از این درخواست و پیگیری های لازم ، هیئت اجرایی استان البرز از پذیرفتن ایشان سرباز میزند و❌❌ احتمال قوی تا چهارشنبه شب که ساعت پایان تبلیغات است این وضع ادامه خواهد داشت!! 👈👈👈در چهارسال گذشته به خوبی شاهد عملکرد قوی ایشان در مجلس بودیم و ایشان با هزینه کرد از خود و موقعیت خود، خار چشم دشمنان خارجی و شبکه ی نفوذ داخلی شدند! ازین رو با کمک بازوهای پنهان خود در تحقق تغییر حوزه انتخابی خلل ایجاد کرده اند تا فرصت کاملا از دست رود. ایشان با از دست رفتن فرصت، از حضور در لیستها محروم شدند، و با ادامه ی این روند فرصت تبلیغات را هم کاملا از دست خواهند داد . امروز وظیفه ی تک تک ماست از این نماینده و نامزد انقلابی و مخلص و مجاهد به معنای واقعی، اعلام حمایت کنیم حتما به شماره ی زیر پیامک زده یا تماس بگیرید👇(اولویت با پیامک است) شماره اقای رضایی مسئول هیئت نظارت استان البرز

09197845690

(بزنید روی شماره کپی میشه) هر چه سریعتر، اعتراض خود را به گوش مسؤلان مربوطه رسانده و با فشار عمومی بر هیئت اجرایی البرز ،خواستار تعیین تکلیف حوزه انتخابی ایشان شویم! 🗣بزرگواران توجه داشته باشید: ایشان جز معدود، علمداران گفتمان تمدن اسلامی در مجلس بوده اند و فقدان ایشان در مجلس میتواند خسارتهای جبران ناپذیری در مسیر ایجاد تمدن اسلامی، بدنبال داشته باشد. 📣📣📣لذا هرچه سریعتر طی اقدامی #جهادی در تمام گروهها و کانالها و صفحات اجتماعی و پیام رسانهای فعال دیگری که دارید #نشر_حداکثری دهید . و حمایت کنید با پیامک و تماس حداکثری تصاویر پیامک خود را نیز در فضای مجازی منتشر کنید تا به مطالبه گری کمک کند✅ #مجلس_تمدن_ساز #انتخابات ✔️گوشه ای از عملکرد ایشان را ببینید 👇 1⃣ https://eitaa.com/mahdiasgari133/2220 2⃣ https://eitaa.com/mahdiasgari133/2600 3⃣ https://eitaa.com/mahdiasgari133/3113 ✍ #تمدن_نوین_اسلامی

🌹 ۸ اسفند ۱۴۰۲، سی و هفتمین سالگرد شهادت سردار جانباز شهید حاج حسین خرازی گرامی باد. ✋سلام بر علمدار خمینی eitaa.com/revaayatgar

😔😭 حاج حسین خرازی نشست ترک موتورم، بین راه، به یک نفربر برخوردیم که در آتش می‌سوخت. فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می‌سوزد؛ من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده‌خدا با بقیه همراه شدیم. گونی سنگرها را برمی‌داشتیم و از همان دو سه متری، می‌پاشیدیم روی آتش. جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با اینکه داشت می‌سوخت، اصلاً ضجه و ناله نمی‌زد و همین موضوع پدر همه‌ی ما را درآورده بود! بلند بلند فریاد می‌زد: خدایا... الان پاهام داره می‌سوزه! می خوام اون ور ثابت قدمم کنی خدایا! الان سینه‌ام داره می‌سوزه، این سوزش به سوزش سینه‌ی حضرت زهرا(س) نمی‌رسه... خدایا! الان دست‌هام سوخت، می‌خوام تو اون دنیا دست‌هام رو طرف تو دراز کنم... نمی‌خوام دست‌هام گناهکار باشه! خدایا! صورتم داره می‌سوزه! این سوزش برای امام زمانه، برای #ولایته اولین بار حضرت زهرا اینطوری برای ولایت سوخت! آتش که به سرش رسید، گفت: خدایا! دیگه طاقت ندارم، دیگه نمی‌تونم، دارم تموم می‌کنم. خدایا! خودت شاهد باش! خودت شهادت بده آخ نگفتم، آن لحظه که جمجمه‌اش ترکید من دوست داشتم خاک گونی‌ها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت. حال حسین آقا(سردار شهید حاج حسین خرازی) از همه بدتر بود. دو زانویش را بغل کرده بود و های‌های گریه می‌کرد و می‌گفت: ما جواب اینا را چه جوری بدیم!؟ما فرمانده ایناییم!؟ اینا کجا و ما کجا!؟ اون دنیا خدا ما رو نگه نمی‌داره بگه جواب اینا رو چی می‌دی!؟ زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم. تمام مسیر پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه‌ من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیس شد. 🕊شادی ارواح طیبه شهدا صلوات eitaa.com/revaayatgar

❤️ ۸ اسفند ۱۴۰۲، سی و هفتمین سالگرد شهادت سردار جانباز شهید حاج حسین خرازی گرامی باد ✅ تدبیری عجیب و جالب از سردار شهید حاج حسین خرازی در عملیات آزادسازی خرمشهر «الی بیت‌المقدس» شهید خرازی با نیروهایش آماده‌ی حمله به خرمشهر شد. یک دفعه حدود ۵۱ عراقی از خاکریز بیرون آمدند و خودشان را تسلیم کردند. آن‌ها از نظر روانی به هم ریخته بودند، چون فرمانده‌شان روی مین رفته و آسیب دیده بود. همین مسأله ترس بعثی‌ها را بیش‌تر کرده بود. رزمنده‌ها تصمیم گرفتند این تعداد اسیر را به عقب بفرستند که شهید خرازی مانع شد و درخواست مترجم کرد. شهید خرازی به مترجم گفت: از عراقی‌ها بپرس در آن طرف چه خبر است؟ یکی از عراقی‌ها با اشاره به روحیه خراب هم‌رزمانش گفت: افسران استخبارات به ما گفتند اگر تسلیم شوید، سربازان خمینی همه‌ی شما را اعدام می‌کنند. شهید خرازی یک قرآن کوچک در جیبش داشت. آن را در آورد و دست افسر عراقی داد و گفت: این قرآن ضامن میان ما و شماست، به این قرآن قسم می‌خورم، به شما امنیت می‌دهم و همه شما را آزاد می‌کنم. بروید به دوستان خود بگویید اگر تسلیم شوید تحت این قرآن همه‌ی شما سالم به تهران می‌روید. در غیر این صورت با شما می‌جنگیم تا کشته شوید. (در آن زمان تعداد نیروهای عراقی بیش از ۵۱ هزار نفر و مهمات عراق چند برابر ایران بود، در حالی که فقط حدود ۳۰۰۰ رزمنده‌ی ایرانی در میدان حضور داشتند). آن‌ها رفتند و بعد از ۲۰ دقیقه صدای هیاهو بلند شد. بچه‌ها کنجکاو شدند و رفتند دیدند که گروه زیادی از عراقی‌ها بدون سلاح در حالی که دست‌های خود را بلند کرده‌اند، به سمت ایرانی‌ها می‌آیند و شعار تسلیم سر می‌دهند. شهید خرازی با قرارگاه تماس گرفت و گفت: عراقی‌ها تسلیم شدند. بعد از مدت کوتاهی سردار شهید حاج احمد کاظمی از محور دیگری با قرارگاه تماس گرفت و گفت: عراقی‌ها تسلیم شدند. شهید صیاد به محسن رضایی گفت: آن‌ها اشتباه می‌کنند! نکند عراق دارد ما را فریب می‌دهد! در تماس بعدی احمد کاظمی درخواست اتوبوس برای انتقال اسرا به عقب کرد. به همین خاطر صیاد شیرازی با هلیکوپتر به بالای منطقه رفت تا از صحت صحبت‌های این ۲ فرمانده مطمئن شود. همان جا با محسن رضایی تماس گرفت و گفت: از ۲ سمت خرمشهر عراقی‌ها در حال خارج شدن و تسلیم شدن هستند و خرازی درست گفته است. 🌹شادی روح پاک سردار جانباز شهید حاج حسین خرازی حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم. eitaa.com/revaayatgar

🔰 لوح | بصیرت خرازی 🔻رهبر انقلاب: شهید خرازى به رفقایش گفته بود:«من اهمیت نمى‌دهم درباره‌ ما چه مى‌گویند؛ من مى‌خواهم دل ولایت را راضى کنم.» او مى‌دانست که آن دل آگاه و بصیر، فقط به ایران، به جماران، به تهران و به مجموعه‌ی یک ملت نمى‌اندیشد؛ به دنیاى اسلام مى‌اندیشد و در وراى دنیاى اسلام، به بشریت. عزیزان من! این بصیرت چگونه حاصل مى‌شود؟ بر اثر گذشتن از خود؛ همین یک کلمه‌ آسان، اما در عمل، آن‌قدر مشکل که اکثر انسان‌ها در همین دو قدم این یک کلمه، درجا زده و مانده‌اند! ۱۳۸۰/۸/۹ #بازنشر به‌مناسبت سالروز شهادت سردار حاج حسین خرازی 💻 Farsi.khamenei.ir