eitaa logo
مجموعه ادبی روایتخانه
688 دنبال‌کننده
727 عکس
88 ویدیو
5 فایل
خانه داستان نویسان انقلاب اسلامی www.revayatkhane.ir ارتباط با ادمین👇 @Revayat_khaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸روایتخانه به روایت بهزاد دانشگر و اهالی‌اش ❄️1. زمستان است... ✍️بهزاد دانشگر : فرض کنیم شما جوانی مذهبی بوده‌اید در روزگار منتهی به دهۀ هفتاد در شهر اصفهان. اگر مثل یک جوان مذهبی و انقلابی می‌خواستید فضای سالمی داشته باشید که در آن هم به ذوق و استعداد ادبیتان اهمیت داده شود و هم به باورهای دینی و انقلابیتان احترام گذاشته شود، به سختی می‌افتادید. ❄️غربت و سخت‌بودن کار ادبی برای بچه مذهبی ها یکی از مهم‌ترین دردها و دغدغه‌های آن روزگار من بود. منی که مجبور بودم در تنهایی و خلوت خودم ذره‌ذره و به هر مشکلی بود با خواندن و نوشتن‌های خام‌دستانه نویسندگی را تمرین کنم. کاش می‌شد جلسه ای یا جمعی راه می‌افتاد از جوان‌هایی که می‌خواهند به نحوی جدی به ادبیات بپردازند و نویسندگی را تمرین کنند؛ اما دوست دارند به باورهایشان هم احترام گذاشته شود و تحت فشار قرار نگیرند. ❄️سال 1380 یک گروه فرهنگی در اصفهان با هدف توانمندسازی جوانان نخبۀ فرهنگی شهر اصفهان برنامه‌ای متفاوت برگزار کرد به نام حدیث راه عشق. پیشنهاد شد به تعدادی از این افراد هم نویسندگی آموخته شود... ادامه دارد 🔰مجموعه ادبی روایتخانه 🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
✅ درست بنویسیم : ‼️«چنان که» و «چنانچه» را نباید در معنای یکدیگر به کار برد. «چنان که» حرف ربط مرکب است و هم معنا با «به طوری که» و «همان طور که»، اما «چنانچه» جانشین «اگر» است و معنای شرطی دارد. کاربرد صحیح این دو کلمه را در جمله زیر می توان دید: «چنانچه سخن اشراقی ها را بپذیریم، اتکای مطلق بر برهان خطاست؛ چنان که اتکای محض بر شهود نیز پذیرفتنی نیست.» 📒بابایی، رضا(1398). بهتر بنویسیم. قم: ادیان. صص 95و 96. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه 🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
📘قابیل فراموش نمی‌شود ✍️زهرا امینی 📚نشر جمکران 🔸 آنجایی که هرچه از خدا می‌خواهی همان می‌شود، این دنیا نیست. ما آمده‌ایم که بزرگ شویم و شکل بگیریم و درست انتخاب کنیم. گاهی دست تقدیر تو را مقابل همه چیزهایی که ازشان متنفری قرار می‌دهد و آن وقت متوجه می‌شوی داری بزرگ می‌شوی و آن وقت می‌فهمی چقدر محبوبی. 🔸 قابیل فراموش نمی‌شود روایت‌گر داستان مینای شانزده ساله است. دختری که هر طور دلش خواهد زندگی می‌کند و افتادن در مسیری طولانی، زندگی‌اش را دگرگون می‌کند. مینا تغییرات را پس می‌زند. با تفکر و دید خودش همه‌چیز را نگاه می‌کند و می‌سنجد و با لجبازی تمام هر چهارچوبی را رد می‌کند؛ اما ... این بار زندگی شخصیت داستان را یک هلو تغییر می‌دهد و راهی که به یک ایوان طلایی ختم می‌شود. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه 🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 صدای نویسنده ✂️ برشی کوتاه از داستان آب نبات تلخ 📚 منتشر شده درکتاب داستان های سپید ✍️ زهره فصیحی 🔰مجموعه ادبی روایتخانه 🔰 🌐www.revayatkhane.ir🌐 👉 @revayat_khane