تاریخ امانتدار فریاد هَل مِن ناصِرِ حسین علیه السلام است و فطرت، گنجینهدار آن. از آن پس، کدام دلی است که با یاد او نتپد؟ مردگان را رها کن، سخن از زندگانِ عشق می گویم.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۱۱۹
🔰@revayateashorai
اگر نبود باب توبهای که خداوند با خون حسین میان زمین و آسمان گشوده است، آدم نیز دِهشَت زده و رها شده و سرگردان در این برهوت گمگشتگی وا می ماند.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۵۲
🔰@revayateashorai
این سیاره سرگردانِ حُر است که در مدار کهکشانیاش با شمس وجود حسین اِقتران مییابد و لاجرم جاذبه عشق، او را به مدار یار میکشاند.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۵۶
🔰@revayateashorai
خدایا چگونه ممکن است که تو این باب رحمت خاص را تنها بر آنان گشوده باشی؟ که در شب هشتم ذیالحجه سال شصتم هجری مخاطب امام بودند و دیگران را از این دعوت محروم ساخته باشی؟
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۴۵
🔰@revayateashorai
یاران شتاب کنید، قافله در راه است. میگویند که گنهکاران را نمیپذیرند؟ آری گنهکاران را در این قافله راهی نیست... اما پشیمانان را میپذیرند.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۵۱
🔰@revayateashorai
یاران! سخن از اهل فسق و بندگان لذت نیست سخن از آنان است که اسلام آورده اند اما در جست و جوی حقیقت ایمان نیستند.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۲۵
آنان که به مقصد رسیده اند میگویند میان ما و شما تنها همین خون فاصله است؛ تا سدرة المنتهی را با پای عقل آمدهای، اما از این پس جاذبه جنون تو را خواهد برد.طی این مرحله دیگر با پای اراده مَیسور نیست؛ بال میخواهد، و بال را به عباس میدهند که دستانش را در راه خدا قربان کرد.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۱۲۶
این حسین است که عرَصات غایی خلافت تکوینی انسان را تا آن جا پیموده است که دیگر جز جان میان او و مقصود فاصله نیست.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۱۲۶
مردانگی و وفای انسان نیز به تمامی ظهور یافت و آن قامت مردانه عباس بن علی با دستان بریده بر شریعه فرات، آیتی است که روح از این منزلگاه نیز گذشته است و عجیب آن است که آن باطن چگونه در این ظاهر جلوه می کند؟
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۱۲۶
سدرة المنتهی مرزدار قلمرو فرشتگانِ عقل است، عقلِ بی اختیار. اما قلمرو آل کسا، ساحت امانت داری و اختیار است و جبرائیل را آنجا بار نمی دهند که هیچ، بال می سوزانند.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۱۲۵
هر انسانی را لیلة القدری هست که در آن ناگزیر از انتخاب میشود و حُرّ را نیز، شب قدری این چنین پیش آمد و عُمَر سعد را نیز ...من و تو را هم پیش خواهد آمد، اگر باب یا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم هنوز گشوده است، چرا آن باب دیگر باز نباشد که لَعَنَ الله أُمَّةً سَمِعَت بِذلِكَ فَرَضِيَت بِه؟
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۵۸
🔰@revayateashorai
آه یاران! اگر در این دنیای وارونه رسم مردانگی این است که سر بریده مردان را در تشت طلا نهند و به روسپیان هدیه کنند، بگذار این چنین باشد.
این دنیا و این سر ما!
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص۲۶
🔰@revayateashorai
سدرة المنتهی مرزدار قلمرو فرشتگانِ عقل است، عقلِ بی اختیار. اما قلمرو آل کسا، ساحت امانت داری و اختیار است و جبرائیل را آنجا بار نمی دهند که هیچ، بال می سوزانند.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۱۲۵
🔰@revayateashorai
مردانگی و وفای انسان نیز به تمامی ظهور یافت و آن قامت مردانه عباس بن علی با دستان بریده بر شریعه فرات، آیتی است که روح از این منزل گاه نیز گذشته است و عجیب آن است که آن باطن چگونه در این ظاهر جلوه می کند؟
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۱۲۶
🔰@revayateashorai
مردانگی و وفا را کجا میتوان آزمود، جز در میدان جنگ، آن جا که راه همچون صراط از بطنِ هاویه آتش میگذرد؟ دین دار آن است که در کشاکش بلا دین دار بماند، وگرنه، در هنگام راحت و فراغت و صلح و سِلم، چه بسیارند اهل دین.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#فتح_خون، ص ۱۱۳
🔰@revayateashorai