دستم ‌نميرسدبہ بلنداے چيدنت بايدبسنده‌ ڪردبہ روياے ‌ديدنت من جَلدِبام خانہ ے خودمانده‌ام‌ و‌تو هفت‌ آسمان ‌كم‌ است ‌براے پریدنت #حاج_قاسم #روایت_عشق #روزتون_شهدایی ┈┄┅═✾🌸✾═┅┄┈ @Revayateeshg

#شهید_سید_محمد_صادق_قاضوی #زندگی‌نامه‌شهدا #روایت_عشق شهادت: شلمچه - ۱۳۶۶/۱۰/۱۹ مزار: گلزار شهدای بهشت زهرا {س} قطعه ۴۰ / ردیف ۳۱ / شماره ۲۳ شهید قاضوی در چند سالی که به تحصیل علوم دینی پرداخت از نظر پیشرفت علمی زبان زد خاص وعام گردید، و با توجه به این که از شهریه مختصر حوزه استفاده می نمود اما درپرداخت خمس مال خود دقت فراوان داشت یکی از خصلت های نیک شهید احترام به پدر ومادر بود که در فرصت های پیش آمده در مقابل والدین به زمین می نشست و پای پدر وومادر را می بوسید.  🌷 📜بخشی از وصیت نامه شهید: خداوند این جهان را جلسهٔ امتحانی برای ما قرار داده لکن اکثریت مردم، فراموش کرده‌اند و جهان مادی را مقصود می‌شمرند و تمام همُّ و غمشان برای این دنیا است حال آن که فقط یک روز آخرت به اندازهٔ عمر این دنیاست پس چه زیان بزرگی می‌کنیم که آخرت جاویدان و همیشگی را به دنیای دو روزه بلکه یک روزه می‌ فروشیم.🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┈┄┅═~𖥸~═┅┄┈ @Revayateeshg

آموزشی ها رو برده بود روی یه ساختمان بلند، گفته بود: بپرید پایین! اول خودش پریده بود. چند نفر پشت سرش با اکراه پریده بودند که پاهاشون ناقص شده بود. بقیه هم نپریده بودند. آمدم دیدم ازش شاکی اند. کشیدمش یه گوشه و گفتم: اینا رو بهت ندادیم که بکشی، دادیم آموزش بدی! خیلی جدی گفت: جبهه آدم جسور می خواد. اگه توی آموزش بمونه؛ توی عملیات کم می آره. شما بسپارشون به من. دفعه بعد که آمدم سر کشی، دیدم با همه شون رفیق شده. اونا هم دارن سبقت می گیرند. برای پریدن. #شهید_علی_چیت_سازیان🌹 #خاطرات‌شهدا🌿 #روایت_عشق🌼 @Revayateeshg

🔸احترام به والدین🔸 ✍🏻مادر شهید روایت می‌کند: ذکریا همیشه در سلام‌کردن به کوچک و بزرگ سبقت می‌گرفت و همه‌ی خانواده شیفته‌ی این اخلاق او بودند. خوش‌خنده بود و تبسّم از لبانش محو نمی‌شد. هر زمانی که ازخواب بیدارش می‌کردم، تا چشمانش را باز می‌کرد، لبخندی به من می‌زد و سلام می‌داد؛ هیچ‌وقت عصبانی نمی‌شد. از کودکی تا زمانی که ازدواج کرد، سعی می‌کرد از لحاظ مالی، خانواده‌اش را درک کند؛ مثلا اگر دوست داشت اردوی مشهد برود و ما هزینه‌اش را نداشتیم، اعتراضی نمی‌کرد و با دوستانش همراه نمی‌شد؛ ذکریا در همه‌ شرایط احترام من و پدرش را حفظ می‌کرد‌. #شهیدزکریاشیری #روایت_عشق #شهیدانه ⊱┈──╌♥️╌──┈⊰ @Revayateeshg

کنارش ایستاده بودم شنیدم که می گفت: "صلی الله علیک یا صاحب الزمان" بهش گفتم چرا الان به امام زمان(عج) سلام دادی؟! گفت: شاید این وزش باد و نسیم، سلام منو به امام زمانم(عج) برساند. 🧡 #شهیدابومھدی‌المھندس #روایت_عشق ⊱┈──╌♥️╌──┈⊰ @Revayateeshg

#امام‌علی‌علیه‌السلام #روایت_عشق #حدیث وقتی دو مومن دستان یکدیگر را از سر محبت میفشارند، گناهانشان مانند برگ درختان می‌ریزد. 📙 کافی ج۲ ص۱۸۴ ⊱┈──╌♥️╌──┈⊰ @Revayateeshg

#دعای‌سلامتی‌امام‌زمان🌹 #قرارهرشبمون🧡 #روایت_عشق 🌸 بسم‌الله....🌼 اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً، حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا🤲🏻🌺 @Revayateeshg

#حجاب ٺـوسٺ‌ڪه‌ٺمام‌اھداف دشمن‌رابھ‌هم‌مے‌ریزد... هزاران‌شبڪھ‌ماهواره‌اۍ شعـار‌هـاے‌آزادۍو.... ٺمامـۍ‌براۍ‌عفٺ‌وحیاۍ‌ٺوسٺ از‌چادرمشڪۍ‌ٺو دشمن‌بھ‌هـراس‌افٺاده‌اسٺ زیرا‌بـھ‌دسٺ‌ٺوشیـر‌مردان‌آماده‌ۍ جـھاد‌پرورش‌مـۍیابند‎‌‌‌‌‌‌. ┈┄┅═✾🌸✾═┅┄┈ @Revayateeshg

#شهیدانه 🌷

همسر شهید مدافع امنیت #شهید_دانیال_رضازاده در اولین جشن سالگرد ازدواج‌شون .... 💔 #عاشقانه‌های‌شهدا #روایت_عشق ⊱┈──╌🌱╌──┈⊰ @Revayateeshg

آنچنان جای تو خالیست صدا می پیچد.... 💔 #حاج_قاسم #روایت_عشق #شبتون_شهدایی -----•••🕊•••----- @Revayateeshg