eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
۳فروردین‌ماه ، گرامی باد . 🥀 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
علی یزدانی می‌گفت: "مادرم ساکم رو بست و به زور دستم داد و گفت: یاالله برو ! گفتم: مادر، اجازه بده درسم رو بخونم. گفت: راه بیفت، راه بیفت، اونجا به تو بیشتر نیاز دارند". گاهی دوستان به شوخی می‌گفتند: «علی آقا تو چرا مجروح نمیشی؟!» با لبخندی زیبا پاسخ میداد: «بابا ما که مثل شما نیستیم.☺️ می‌گفت که، ما رو به زور فرستادند؛ هروقت هم شلوغ بازار میشه، ما سرمون رو پناه می‌گیریم.😉» در حالی که همه می‌دونستند در حین عملیات، علی یک رزمنده خستگی‌ناپذیر بود.👌 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
اسلام هیچ ضربه ای بالاتر از بی خیالی امتش نخورده است! رفقا! گوشه نشینید کنار نرید پای کار وایستید تنها راه سعادت پیروی از ائمه ست در سایه ولایت فقیه! 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۳فروردین‌ماه ، گرامی باد . 🥀 🌷تاریخ تولد: ۱۳۵۷/۰۶/۰۲ 🌷محل تولد: اردبیل 🌷 وضعیت تاهل: متاهل ۲ فرزند 🌷تاريخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۱/۰۳ 🌷محل شهادت : تکریت صلاح الدین عراق 🌷 مزار شهید: گلزار شهدای یافت آباد تهران 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
شهید مهندس علی یزدانی در دوم شهریور سال 1357 مصادف با20 رمضان المبارک ۱۳۹۸ در شهر اردبیل و در خانواده ای متدین و محب اهل بیت علیهم السلام به دنیا آمد. پدرش چون در شب های قدر متولد شد نامش را علی گذاشت تا همیشه زیر سایه ی ائمه اطهار بزرگ شود و علی وار زندگی کند. علی فرزند هفتم خانواده بود. دوران کودکی را در اردبیل شهرستان سرعین گذراند و در شش سالگی به تهران آمدند و در محله فلاح مقدم ساکن شدند. دوران تحصیل خود را در محله فلاح گذراند در کنار بازیگوشی زیادی که داشت یکی از فرزندان باهوش خانواده و مدرسه بحساب می امد. در کنار تحصیل علم در بسیج مساجد و هیأت مذهبی شرکت میکرد وهمین مسئله باعث پخته تر شدن و فهمیده ترشدن او می شد. بعد از گرفتن دیپلم درسال1376وارد خدمت سربازی شد .نیمی از خدمت را در پادگان امام رضا (ع)در شهرکازرون سپری کرد . علی در حین خدمت به درس خواندن مشغول شدوبا پشتکاری که داشت در کنکورموفق به قبولی در رشته مهندسی صنایع دانشگاه زاهدان شد.علی در دوران خدمت به خودسازی واهتمام به عبادات و انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات مشغول بود و دوستانش به همین علت اورا بعنوان پیش نماز خود انتخاب کرده بودند.لقبی که به اوداده بودند و اورا به این لقب میشناختند علی غفیله بود. دانشگاه رادر استان سیستان و بلوچستان و در شهر زاهدان در رشته مهندسی صنایع گرایش تحلیل سیستم ها به پایان برد. در دوران دانشگاه علاوه بر تحصیل ،در فعالیت های فرهنگی مسجد علی بن ابیطالب (ع)زاهدان و بسیج دانشجویی دانشگاه حضورتاثيرگذاري داشت وباروحيه انقلابي و اخلاق و منش اسلامي باعث جذب جوانان دانشجو به اسلام و انقلاب شد.شهیدعلی علاوه بر تحصیل علم و فعالیتهایی که داشت برای گذراندن خرج تحصیل ،در کنار مسجد علی بن ابیطالب (ع)مغازه ای اجاره کرد و در ان به کارهای فرهنگی می پرداخت . در همان دوران بود که مسجد علی بن ابیطالب(ع)توسط عوامل ضد انقلاب بمب گذاری شد و مغازه و همه مايملك شهید علی از بین رفت . ولی توکل بالای او باعث میشد که هیچ وقت ناامید نشود. در خلال تحصیل ودر تهران کانون فرهنگي را با همکاری یکی از بهترین دوستانش پایه گذاری کردندوبه دلیل علاقه ی خاصی که به شهید همت داشتند نام کانون را شهید همت گذاشتند. کار اصلی این کانون پرورش نوجوانان و هدايت آنها در مسيراسلام ،اهل بيت و انقلاب وباروري استعدادهای علمی آنان بود. این جوانان اکنون هر کدام فارغ التحصیل دانشگاههای کشور وافرادي متدين،هياتي وانقلابي بوده و در جایگاه خود فرد مفیدی بحساب می آیند. دوران دانشگاه با تمام فراز و نشیبها يش در سال 81 به پایان رسید شهید علی بعد از 4 سال دوباره راهی تهران شد تا بتواند با آموخته های خود به اهداف مقدسش نزدیک تر شود . بعد از دانشگاه ادامه خدمت خود را به پایان رساند و در سال 83 با جذب در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حضور داوطلبانه در نیروی قدس سپاه که یکی از پر مخاطره ترین رده هاست عمق اعتقاد و ارادت خود رابه آرمانهای انقلاب نشان داد ودريكي ازتخصصي ترين و موثرترين فعاليتها اشتغال داشت.. شهيدعلي طی ده سالی که در این نیرو مشغول خدمت به اسلام و انقلاب بود هر چه در توان داشت درطبق اخلاص می گذاشت تا بتواند فرد مفیدی براي نظام اسلامي باشد.در این دوران شهید علی نه تنها از آموخته های دانشگاهی خود استفاده میکرد بلکه در هر زمینه ای که فکر میکرد برای ادامه وتحقق اهداف خود نیاز است وارد میشدو علم آن را می آموخت .آنچه ازاو وخدماتش در این نیرو درذهن همكارانش باقيمانده روی باز،شوخ طبعی،سختکوشی و پرکاری ایشان است . شهید علی در سال 85 بايكي ازسادات ذريه حضرت زهرا(س)عقد کرده ودر سال 87 زندگی مشترک خود را آغازنمود. علاقه شهید به ائمه اطهار مخصوصاً مادر سادات حضرت زهرا (س)بقدری زیاد بود که شاید به جرات بگویيم یکی از دلایل اصلی ازدواجش نزدیک تر شدن به حضرت زهرا(س)بود. خودش میگفت روزولادت حضرت زهرا (س)در کربلا از امام حسین (ع)خواستم که داماد حضرت زهرا(س) شوم تا اینگونه با جرات تمام بگویم مادرم زهراست.بعد از همان زيارت کربلا چند ماه بعد به خواستگاری آمد و شد داماد حضرت زهرا(س).بعد از ازدواج فعالیتهای شهید چه درزمینه کاری و چه در زمینه بسیج وكانون نه تنهاکمتر نشد بلکه با همراهی همسرش بیشتر از قبل شد . کانون همت بعد از مدتی علاوه برجنبه علمی به جنبه فرهنگی نيز پرداخت .بنابر خواسته شهید علی و موافقت دوستان ،دیگر وقت آن بود که این نوجوانان وجوانان علاوه بر تحصیل علم به تحصیل معرفت نيزبپردازند و کانون همت تبدیل شد به هیئت مکتب الشهدا .هیئتی که هر هفته چهارشنبه ها برگزار میشد وهمچنان هم با یاد شهید و حضورشهید هرهفته برگزار میشود. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
ما در مقابل هر مهاجمی برای دفاع از کشور واسلام عزیز ایستاده ایم. بسم الله الرحمن الرحیم شهادت برایم از عسل شیرین تر است. حضرت قاسم (ع) اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له واشهد ان محمد عبده ورسوله (ص) الذی خلق الموت ولا حیاه لیکم احسن عملا قرآن کریم. اوست خدایی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید صحنه پیکار حق و باطل که کدامین شما نیکوکارتر است برادران به جبهه بشتابید که امروز سنگرهای نبرد رزمندگان اسلام در جبهه تنها محل جنگ با کفار بعثی نیست بلکه محل عبادت و رازونیازهای عاشقانه آنان در دل شبهای تاریک نیز می باشد وچه زیباست به جبهه آمدن وجان خود را فدای حقیقت کردن برای یاری کردن اسلام تنها شعار کافی نیست بلکه باید جهاد نمود. آری از خیل دلاوران گسستن نتوان،با روح خدا عهد شکستن نتوان،این است پیام یاران شهید،جنگ است برادران نشستن نتوان. جبهه دنیای دیگری است در جبهه خاک ترخون گرفته و خون مثل آفتاب میتابد. د ردنیای این سوی جبهه کسانی هستند که به دنبال رفاه و راحتی یا داشتن عمری نرسیده ودر جبهه انسانها در جستجوی خدا وحقیقتند و برای فدا شدن میروند . تفاوت زندگی روزمره وزندگی در جبهه به قدر تفاوت از خود تا خداست و اما شما بسیجیان سنگر داخلی شما پایگاه بسیج است آنرا ترک نکنید چرا که منافقین از حضور شما در چنین مکانی وحشت دارند وهمیشه پیرو خط امام باشید که راه سعادت و نجات در خط امام میباشد و مطیع امام باشید هر خطی جز خط امام خمینی دوری کنید. خواهرانم هر گاه توانستند جسد بی سر مرا به روستا بیاورند شما زینب وار رسالت زینبی را که همان رسالت پیام بعد از خون میباشد بر دوش بکشید و حجاب راحفظ نمایید که : حجاب مشتی کوبنده تر از خون بر قلب دشمنان اسلام است همانگونه که بهترین زینت مرد مرگ در راه خداست ،بهترین زینت زن حفظ حجاب است.مدتی است که قفس تن برایم تنگ شده و دنیا تنگ تر از آن. اکنون که بسوی معبودم پرواز میکنم یک آرزو بدلم مانده و آن زیارت مرقد سید الشهدا (ع) است و کربلا نیز از سرزمینهای آزمون است صد میدان عشق به پای غیرت ... باید نور دیده شد تا به یوم عاشورا به نظاره جانبازی عشاق بی تاب نشست و شهباز خیال را باید بر نخلستانهای جاور علقمه پراند تا جوشش خون جان برکفان را به چشم دل و دیده سر تماشا کرد وحسین (ع) همه رموز هستی در دل فراخ خویش جای داده وبه یمن دلاوریهای سپاهیان اسلام شیعیان او امروز و فردا و فرداهایی دیگر سر بر دیوار خانه محقر فاطمه (س) مینهند تا سروش خدائی این عصاره حیات و تجسم عینی اراده خدا را بشنوند و هم آواز با قافله کربلا با او و اصحاب وفادارش تا گودال قتلگاه ودر نهایت وصل به معبود به پرواز درآیند دوست دارم در این قافله سالار این فوج عظیم باشم که چون مولایم بی پروا بروم وشهید بشوم دوست دارم قفس تن را رها بسازم و با خون خود وضو بسازم تا بر سجاده خون نماز عشق بخوانم خوش دارم از رزم آورانی باشم که پیکارشان گشاینده درهای فتح است از حماسه سازانی که فاتحان دشتهای تصمیم وقله های اراده اند از شاگردانی که ظرایف و لطافت و رمز و رموز زندگی را که علت بقیه مکتب است از جای جای تاریخ بیرون کشیدند و نصب العین خویش ساختند از عارفانی باشم که بر محور عشق حسین (ع) جان از هر چه غیر خداست خالی کردند وطبق اخلاص را بر بالای سر نگاه داشتند و با بازوان توانمند خویش بیرق دلاور عاشورا را برافراشته نگاه داشتند. ای حسین(ع)- ای خون خدا - آمده ام تا به انصارت بپیوندم از تجار ماده پرست که نام مقدس انقلاب اسلامی را فدای مصالح شخصی و اغراض پست مادی خود میکنند گریزانم از کسانیکه با خون شهیدان تجارت میکنند متنفرم. ای حسین(ع)- ای خون خدا - امروز نیز تو را تقدیس میکنم اما تقدیسی عمیقتر و پر شور تر که تا اعماق وجودم و تا آسمان روحم به تو عشق میورزد و تو را میخواهد و تورا میجوید دلشکسته ام واحساس میکنم که جز تو و راه تو داروئی دیگر تسکین بخش قلب سوزانم نیست. خدایا- تو را شکر میکنم که مارا از ترائی (فرهنگ)غنی برخوردار کردی – هنگام شهادت به حسین (ع) مینگرم ،هنگام غم و درد به علی (ع) مینگرم و یک تاریخ دردو غم و شهادت پشتوانه جانبازی من است میدانم که راه علی را حسین وار باید رفت ،میدانم که خدای علی و حسین (ع) ما را هادی خواهد بود ودردو غم مارا خواهد شناخت واستشهاد مارا استقبال خواهد کرد. یا مهدی(عج)- قبولم گر کنی بر پاسداری همین است آرزویم جاودانی بود دستم تهی با روی خسته نفهمیدم چه کردم در گذشته 💐الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین💐 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani