فرازی از #وصیتنامه #شهید_اکبر_ملکشاهی :
خدایا مرا به عنوان کوچکترین سرباز در صف جان برکفان امام زمان علیه السلام قرار بده،
وشما را به خدا و به اولیای خدا قسم میدهم که پشتیبان ولایت فقیه باشید.
و شما فرزندانم را به انجام فرایض دینی و قرار داشتن در راه راست و در خط ولایت فقیه سفارش می کنم. و با طلب حلالیت نمودن از همه به خصوص خانواده و فامیل و بستگان و حتی آشنایان و بعد با اعلام حلال کردن همه کسان.و در پایان با کلمه ( الاحقر الاحقرین ) آخرین متن دست نویس خود را به پایان رسانده .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_اکبر_ملکشاهی
💠به عنوان نیروی بسیجی در جبهههای دفاع مقدس حضور فعالی داشتند که در این دوران بالغ بر 50 ماه را به دفاع از کشور و ارزشهای نظام در آن مقطع زمانی پرداختند.
🔰خصوصيات اخلاقي شهيد از زبان همسر:
🎋تمام كساني كه با اكبر آشنايي داشتند ميگويند او مدل سال 57 مانده بود.
🏝ذرهاي به دنيا دلبستگي نداشت مثل جوانان اول انقلاب بود.
🌴خيلي ساكت و كم حرف بود.
🌼خندههايش حالت تبسم داشت.
🌺در عين حال خيلي احساساتي بود.
🌷ميگفت به من دل نبند من آدمي نيستم تا كهولت سن با هم باشيم.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#اطلاع_نگاشت
#سالروز_شهادت
#مدافع_حرم
#شهید_اکبر_ملکشاهی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#پست_ویژه
#مکتب_سرنوشتساز
کانال #محتوای_روایتگری تا سالروز شهادت #سردار_دلها ، روزانه محتواهایی در باب ترویج #مکتب_سرنوشتساز سردار شهید #حاج_قاسم_سلیمانی در اختیار شما راویان ، مبلغان و همه فعالان عرصه جهاد و شهادت خواهد گذاشت .
#بسته_دوم 👇
اثر موسسه مطاف عشق
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#اطلاع_نگاشت
#قهرمان_شکست_استکبار
اینفوگرافی ویژگیهای #شهید_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#پست_ویژه
#مکتب_سرنوشتساز
#تأملی_بر_وصایای_سردار
در نوشتار پیشِ رو، وصیت نامه درس آموز و غنی سردار دلها، حاج قاسم سلیمانی به همراه دسته بندی موضوعی ارائه شده است.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
وصیتنامه.pptx
2.6M
#ببینید
نسخه پاورپوینت #وصیتنامه #سردار_دلها #حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کلام_امام
📚 حماسه امام سجاد(ع)
🔻#امام_خامنهای :
مقطع ۳۴ ساله امامت حضرت #امام_سجاد (ع) که از عصر عاشورا آ؛غاز شد بخش مهمی از تاریخ ۲۵۰ ساله حیات ظلمستیزانه ائمه معصومین(ع) از پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) است. روش و هدایت حضرت زینالعابدین(ع) در دوران اختناقآمیز بنیامیه موجب شد تا جمعیت اندک و ضریه دیده تشیع و نیروهای انقلابی آن در مدت زمان کوتاهی در کمتر از یک قرن به جمعیتی انبوه تبدیل شوند و کار به جایی برسد که کمتر از ۴۰ سال بعد از شهادت آن حضرت، جریان قوی و فراگیر تشیع به سرنگونی حکومت بنیامیه ختم شود.
🔻معرفی کتاب حماسه امام سجاد(ع) :
«حماسه امام سجاد(ع)» حاوی تحلیلهای محققانه حضرت آیتالله خامنهای درباره سیره سیاسی امام سجاد(ع) است. این کتاب حاصل سخنرانیهای متعدد معظمله است که با موضوع بررسی سیره امام چهار شیعیان در سالهای ۱۳۵۲، ۱۳۶۵ و ۱۳۶۱ ایراد شده است. امید که حرکت سیاسی ایشان از سوی عموم جامعه اسلامی به درستی درک شود.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۹ آذر ماه #سالروز بازگشت پیکر مطهر #شهید_محمدجواد_تندگویان پس از ۱۱سال اسارت گرامی باد . 🥀
🗓 ولادت :۲۶ خرداد ۱۳۲۹(تهران، محله خانی آباد)
👈 دیپلم در سال ۱۳۴۶
👈 دانشجوی دوره کارشناسی مهندسی پالایش دانشکده نفت آبادان در سال ۱۳۴۷
👈 از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشجویان
👈 از مبارزان سیاسی در دوران ستمشاهی پهلوی
👈 دانش آموخته مهندسی پالایش در سال ۱۳۵۱
👈 خدمت سربازی در پالایشگاه تهران، آبادان و پشتیبانی منطقه ۲ شیراز
👈 ازدواج در شهریور ۱۳۵۲ 👈 دارای ۴ فرزند
👈 دستگیری توسط ساواک در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۵۲ به علت توزیع اطلاعیه های حضرت امام
👈 آزادی از زندان در آبان ۱۳۵۳
👈 اشتغال در شرکت بوتانگاز
👈 مدیر تولید شرکت پارس توشیبا (پارس خزر) سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶
👈 گذارندن مقطع کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی در مدرسه عالی مدیریت تحت نظارت دانشگاه هاروارد تا ۱۳۵۷
👈 مدیر شرکت پارس خزر تا آذر ۱۳۵۸
👈 نماینده قائممقام وزیر نفت در آبادان و تأسیسات نفتی جنوب کشور + عضو اصلی کمیسیون پاکسازی در اداره نفت آبادان
👈 سرپرست شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب از تیر ۱۳۵۹
👈 وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران در دولت شهید #محمدعلی_رجایی
🗓 اسارت۹ آبان ۱۳۵۹(خوزستان، جاده آبادان-ماهشهر)
🗓 تاریخ شهادت : نامعلوم (احتمالاً سال ۱۳۶۸)
(زیر شکنجه در زندان های مخفی عراق)
🗓 شناسایی، انتقال و تشییع ۲۷ آذر ۱۳۷۰
👈 بیش از ۱۱ سال اسیر و جاویدالاثر
📍 مزار :تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها)، مرقد شهدای هفتم تیر، در جوار مزار شهیدان رجایی و باهنر
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_محمدجواد_تندگویان
✍محمدجواد تندگویان در روز ۲۶ خرداد سال ۱۳۲۹ هجری شمسی در خانوادهای سنتی در محله خانیآباد در جنوب تهران به دنیا آمد. او تنها فرزند خانوادهاش بود. تحصیل وی در دبیرستان مصادف با واقعه پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ بود. در سال ۱۳۵۴ برای ادامهٔ تحصیل دانشکدهٔ نفت آبادان را برگزید. او ضمن تحصیل، با انجمن اسلامی دانشکده نیز همکاری داشت.
👈پس از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه و طی دوره آموزش نظام وظیفه، جهت خدمت در پالایشگاه نفت تهران مشغول به کار شد. در این دوران شرکت در فعالیتهای سیاسی منجر به دستگیری او به وسیلهٔ ساواک گردید. پس از آزادی از پالایشگاه تهران اخراج شد و در شرکت بوتان و سپس در شرکت صنعتی پارس توشیبا (پارس خزر کنونی) مشغول به کار شد.
🔆وی در سال ۱۳۵۷ مدرک کارشناسی ارشد مدیریت را از مرکز مطالعات مدیریت ایران دریافت کرد. مبارزه سیاسی او نیز تا پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ ادامه یافت.
🔆شهيد تندگویان پس از پیروزی انقلاب به وزارت نفت دعوت شد. به دلیل مشکلات فراوان در جنوب و به ویژه در آبادان، وی به عنوان نمایندهٔ وزیر نفت در مناطق جنوب به آبادان اعزام شد. چندی بعد به سمت مدیر شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب منصوب شد. فعالیت در این سمت تا زمان نخست وزیری محمدعلی رجایی ادامه داشت.
🔆اقدامات او در ارتباط با ایجاد آرامش در مراکز صنعتی جنوب، مدیریت فعالیتهای صنعتی، و راهاندازی پروژههای نفتی باعث شد محمدعلی رجایی، نخست وزیر وقت، در ۱۰ مهر ۱۳۵۹ او را به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی کند.
مهندس شهيد تندگویان در نهم آبان ۱۳۵۹ - درحالیکه حدوداً یک ماه از دوره وزارتش گذشته بود- برای بازدید از پالایشگاه نفت آبادان عازم منطقه بود که در جادهٔ ماهشهر-آبادان به همراه معاون و دیگر همراهانش به اسارت نیروهای ارتش رژیم بعث عراق درآمد و به زندانهای اسیران ایرانی در عراق منتقل شد. به نقل از برخی اسیران، وی تا مدتها زنده بوده و حتی از شکست حصر آبادان (مهر ۱۳۶۰) و آزادسازی خرمشهر (خرداد ۱۳۶۱) آگاهی یافته بود. اما از چگونگی وضعیت اسارت و نحوه درگذشت او در اردوگاههای اسرا اطلاعات دقیقی در دست نیست.
☘سرانجام پس از پایان گرفتن جنگ و تبادل اسرا و کشته شدگان میان دو طرف، پیکر محمدجواد تندگویان که در اثر شکنجه در عراق به شهادت رسيده بود، به کشور بازگردانده و در ۲۵ آذر ۱۳۷۰ در ایران به خاک سپرده شد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمدجواد_تندگویان
از خاطرات یک آزاده از زندان صدام:
به خاطر آنكه قاب عكس صدام را شكسته بودم، مرا به گودالی كه هشتاد و یك پله از زمین فاصله داشت، بردند. آنجا شبیه یك مرغدانی بود.
وقتی مرا در سلولم حبس كردند، از بس كوچك بود، میبایست به حالت خمیده در آن قرار میگرفتم. آن سلول درست به اندازه ابعاد یك میز تحریر بود. شب فرا رسید و كلیههایم از شدت سرما به درد آمده بود. به هر طریق كه بود، شب را به صبح رساندم. تحملم تمام شده بود. با پا محكم به در سلول كوبیدم. نگهبان كه فارسی بلد بود، گفت: چیه؟ چرا داد میزنی؟ گفتم: یا مرا بكشید یا از اینجا بیرون بیاورید كه كلیهام درد میكند. اگر دوایی هست برایم بیاورید! دارم میمیرم. او در سلول را باز كرد و چند متر جلوتر در یك محوطه بازتر كشاند و گفت: همین جا بمان تا برگردم.
در آنجا متوجه یك پیرمرد ناتوان شدم. او در حالی كه سكوت كرده بود، به چشمانم زل زد. بیمقدمه پرسید: ایرانی هستی؟ جوابش را ندادم. دوباره تكرار كرد. گفتم: آره، چه كار داری؟ پرسید: مرا میشناسی؟ گفتم: نه از كجا بشناسم؟ گفت: اگر ایرانی باشی، حتما مرا میشناسی. گفتم: اتفاقا ایرانیام؛ ولی تو را نمیشناسم. پرسید: وزیر نفت ایران كیست؟ گفتم: نمیدانم. گفت: نام محمد جواد تندگویان را نشنیدهای؟
گفتم: آری، شنیدهام. پرسید: كجاست؟ گفتم: احتمالاً شهید شده. سری تكان داد و گفت: تندگویان شهید نشده و كاش شهید میشد.
دیگر همه چیز را فهمیدم. بغض گلویم را گرفته بود. فقط نگاهش میكردم. نگاه به بدنی كه از بس با اتوی داغ به آن كشیده بودند، مثل دیگ سیاه شده بود...،
گفتم: اگر پیامی داری بهم بگو. گفت: این سیاه چال، طبقه زیرین پادگان هوانیروز الرشید است...
گفت: ... پیــــــــــام من مرزداری از وطن است... صبوری من است. نگذارید وطن به دست نااهلان بیفتد. نگذارید دشمن به خاك ما تعرض كند. استقامت، تنها راه نجات ملت ماست. بگذارید كشته شویم، اسیر شویم؛ ولی سرافرازی ملت به اسارت نیفتد. گفتم: به خدا قسم... پیامت را به ایرانیان میرسانم. خم شدم دستش را ببوسم كه نگذاشت...
✅منبع : راوی: عیسی عبدی، رجوع کنید به کتاب ساعت به وقت بغداد، ج1، ص89 – 86.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#اطلاع_نگاشت
#سالروز_شهادت
🔻 اینفوگرافی #زندگینامه #شهید_محمد_جواد_تندگویان
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۹ آذر ماه #سالروز_شهادت #شهدای_مدافع_حرم
#شهید_فرامرز_رضازاده
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی
#شهید_اسماعیل_خانزاده
#شهید_عبدالحسین_یوسفیان
#شهید_امیر_لطفی
#شهید_سجاد_عفتی
#شهید_عباسعلی_علیزاده
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی
#شهید_اسماعیل_کریمی
#شهید_امیر_سیاوشی
#شهید_محمدرضا_فخیمی
#شهید_محمود_شفیعی
گرامی باد . 🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_محمدحسین_علیخانی
شهید محمدحسین علیخانی در هفدهم بهمن ماه سال 1349 مصاف با عید قربان درمحله جوانشیر شهر کرمانشاه متولد شد .زمان جنگ تحمیلی، اوایل نوجوانی ایشان بود که با رضایت پدر و مادرش به جبهه رفت و از همان زمان خودسازی خودشان را شروع کردند.
شهید علیخانی برای رفتارش ، خودش را در محضر خدا می دانست و سعه صدر روز به روز در ایشان بالاتر می رفت.
نقل از مادر شهید : حسین فرزند دوم من بود که در روز عید قربان به دنیا آمد و به همین خاطر اسم او را محمد حسین گذاشتیم . موقع به دنیا آمدنش خواب دیدم که هدیه ای به من داده شد؛ از آقایی که این هدیه را به من داد، پرسیدم این هدیه از جانب کیست؟ او در پاسخ گفت: از طرف حضرت علی (ع)؛ پرسیدم شما که هستید، فرمود : من امام زمان هستمو این فرزند امانتی است که در آینده از شما پس گرفته خواهد شد؛ این چنین بود که فهمیدم فرزندم روزی شهید خواهد شد، لذا همیشه منتظر شهادتش بودم
شهید علیخانی در عملیات یگان های رزمی علیه تکفیری ها شرکت می کرد .او حتی به مردم سوریه که از ترس داعش فرار کرده و در نزدیکی مقر رزمندگان سپاه اسلام پناه میگرفتند، به صورت ناشناس کمک میکرد و سعی داشت به آن ها مواد غذایی برساند.
و در پانزدهم شهریورماه سال ۱۳۹۵ در عملیات حلب با زبان روزه و درحالی که ذکر یا حسین را بر لب داشتند به شهادت رسیدند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شهید_عبدالمهدی_کاظم
🌷همسرم میگفت دوست دارم ریحانه ولایتی بار بیاید. عبدالمهدی عاشق رهبری بود. هر زمان چهره ایشان را نگاه میکرد دست بر سینه میگذاشت و میگفت:جان ناقابلی دارم، فدای رهبر عزیزم.
سفارش کرد که میخواهم بچهها را زینبوار بزرگ کنید. اِن شاءالله حجابشان زینبی باشد. رفتارشان زهرایی باشد. نمونه باشند.یک بار ریحانه تب کرد یک هفته تمام تب داشت. خوب نمیشد. به بیمارستان بردم و دارو دادم، تبش پایین نمیآمد. نگران بودم تشنج نکند. نمیدانستم چه کار کنم.
عبدالمهدی قبلتر به من گفته بود که کمک خواستی به حضرت زهرا (س) متوسل شو و من را صدا کن. توسل کردم و زیارت عاشورا خواندم. سلام آخر را که دادم، به حضرت زهرا (س) گفتم: امروز پنجشنبه است و من میدانم همه شهدا امروز در محضر ارباب جمع هستند. گفتم به عبدالمهدی بگویند اگر برای دخترش اتفاقی بیفتد نگوید که من نتوانستم از بچهاش نگهداری کنم. آنها امانت هستند دست من.
رفتم بالای سر ریحانه ناگهان بوی عطری در خانه پیچید. عطری که هر لحظه زیاد و زیادتر میشد. ناگهان من صدای عبدالمهدی را شنیدم. گفت همسرم بخواب من بالای سر ریحانه هستم. خوابیدم وقتی بلند شدم دیدم ریحانه تبش پایین آمده و از من آب میخواهد. حس کردم که عبدالمهدی در کنارم است. حسش میکردم. همه حرفهایم را با عبدالمهدی زدم.
او به قولش عمل کرده بود.آمده بود تا کمکم کند، بحق فرمودهاند که شهدا عند ربهم یرزقونند. بعد از آن شب تا مدتها هر کسی وارد خانه میشد متوجه آن بوی خوش میشد.لباس ریحانه بوی این عطر را گرفته بود.
#همسر_شهید
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_اسماعیل_خانزاده
شهید خانزاده در کارش خیلی جدی بود اما غیر از آن با همکاران و سربازان و در خانه خیلی اهل شوخی کردن بود. آن قدر برخوردش خوب بود که در مهمانی های فامیلی اگر کاری برایش پیش می آمد و نمی توانست شرکت کند همه سراغش را می گرفتند و می گفتند: چون اسماعیل نبود خوش نگذشت. وقتی شهید خانزاده بود همه می خندیدند. یادم هست شش ماه قبل از شهادتش منزل یکی از دوستانمان که همکار شوهرم هم بود مهمان بودیم. به آنها با شوخی و خنده سفارش می کرد که بعد از شهادتش چه بکنند. از بس شوخی می کرد دوستانش می گفتند تو شهادتت جدی باشد ما هر کاری بخواهیم می کنیم. می گفت بیایید همه تان با من عکس بیندازید، بعد از شهادتم خواستید بنر بزنید یا در پروفایل هایتان عکس مشترک با من بگذارید و به همه بگویید با اسماعیل عکس دارم، داشته باشید.
جالب است وقتی تابوت اسماعیل را آوردند خانه، پرچم روی تابوت برعکس زده شده بود و همین موجب خنده دیگران شد. دوستانش می گفتند: اسماعیل تا اینجا هم با ما شوخی می کنی و می خواهی ما را بخندانی.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شهید_عبدالحسین_یوسفیان در 15 تیر ماه سال 1365 در یک خانواده مذهبی ومحب اهل بیت دیده به جهان گشودند. #شهید یوسفیان در سال 1385 وارد #سپاه_پاسداران انقلاب اسلامی می شوند.
شهید یوسفیان جمعی گردان 104 امام حسین(علیه السلام) و لشکر عملیاتی 14 امام حسین (علیه السلام) هستند.هدف ایشان از ورود به سپاه پاسداران حفظ دستاورد های انقلاب اسلامی می باشد.
شهید یوسفیان در سال 1388 ازدواج می کند و در سال 1392 صاحب فرزندی از جانب خداوند می شود که نام او با نام حضرت زینب (سلام الله) اجیل شده است.شهید یوسفیان دارای ایمان قوی و محکمی بودند. #ولایتمداری و صبر عبدالحسین زبان زد بود.
عبدالحسین در تاریخ 17 آبان ماه سال 1394 به سوریه اعزام می شود و سرانجام پس از تلاش های بسیار و مجاهدانه در تاریخ 29آذر ماه سال1394 در حلب سوریه به درجه رفیع #شهادت نائل آمدند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 از آخرین صحبت های مدافع حرم شهید عبدالحسین یوسفیان
📝وصایای شهید/ #حجاب
#شهید_عبدالحسین_یوسفیان در تاریخ ۲۹ آذر ۹۴ در دفاع از حریم #حضرت_زینب (س) در سوریه به فیض شهادت نائل آمد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani