eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستند دعوت 🌹شهید علی خلیلی🌹 مستند شهید امر به معروف و نهی از منکر شهید علی خلیلی 🔸️قسمت اول 📺 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستند دعوت 🌹شهید علی خلیلی🌹 مستند شهید امر به معروف و نهی از منکر شهید علی خلیلی 🔸️قسمت دوم 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستند دعوت 🌹شهید علی خلیلی🌹 مستند شهید امر به معروف و نهی از منکر شهید علی خلیلی 🔸️قسمت سوم 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌿 : قرار گذاشتیم باهم بریم زیارت (ع)…😍 بعد از چند روز من کارام هماهنگ شد و بلیط هم گرفتم اما فقط یه دونه!☝🏻 بیشتر پول نداشتم😕 و قرار بود پیش عده ای از رفقا که اردو میرفتن بریم و فقط بلیط رفت و برگشت از خودمون باشه. بهش() گفتم: هماهنگه شب راه آهن باش.🙂بچه های فلان جا که قرار بود باهاشون بریم شب حرکت میکنن. منم بلیط برا همون موقع گرفتم… شب زنگ زد بهم گفت کجایی!؟ یه ربع دیگه قطار حرکت می کنه. گفتم: من گیر کردم تو برو من خودمو می رسونم…😣 مثل اینکه فهمیده بود تو راه که راضی شدم اون بره خودم نرم…😢 حالا در هر صورت صبح رسیده بودن مشهد. دم غروب بود که یکی از بچه های اون اردو زنگ زدو گفت: این رفیقت تا رسیدیم رفت حرم هنوزم نیومده! گفتم پیداش کن نگران شدم :( سر نماز دیده بودنش تو که گفته بود تا فلانی نیاد من نمیام بیرون حرم! از خواستم…🤲🏻💔 تهران مضطرب بودم فکر کردم گم شده و… گوشیم📱 زنگ خورد یکی از بچه های تهرانپارس بود گفت: بلیط رفت و برگشت دارم هوایی دوتا! 😌 اونی که قرار بود بیاد نمیاد تو اگه میای بیا… (مهمون من)😍 دو سه ساعت بعد حرم دیدمش از حال داشت میرفت تقریبا دو روز بود غذا نخورده بود😬؛ تا منو دید بغلم کرد و گفت: ما بی معرفت نیستیم دمت گرم (ع)… از خوشحالی و حالی که داشت گریه م گرفت😭 احساس کردم اصلا نمیشناسمش…🥀 بعضی وقتا میگم ای کاش بود…💫 ❤️ 💞 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبه ی شهید علی خلیلی مدتی قبل از شهادت... 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌷بخشی از نامه شهید علی خلیلی به امام خامنه ای ✉️👇 آقاجان! به خدا درد هایی که می کشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمی کند. مگر خودتان بار ها علت قیام امام حسین (ع) امر به معروف و نهی از منکر تشریح نفرمودید؟ مگر خودتان بار ها نفرمودید بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟ یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند حرف شما را نمی فهمند؟ یعنی شما انقدر بین ما غریب هستید؟ ✍️ 🌹شهیدی که غریبانه در راه دفاع از ناموس به شهادت رسید🌹 💟 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: تا نباشی، گام هایت در طریق جبهه استوار نمی گردد و اهل ولایت کسی است که با قدرت ایمان بر غلبه کند. " " 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
‍" هدایتگری شهید همـــــت " از زبان یک استاد دانشگاه ❉ یه شب خواب بودم که تو خواب دیدم دارن در میزنن . در رو که باز کردم دیدم شهید همت با یه موتور تریل جلو در خونه وایساده و میگه سوار شو بریم . ❉ ازش پرسیدم، کجا؟ گفت یه نفر به کمک ما احتیاج داره . سوار شدم و رفتیم . سرعتش زیاد نبود طوری که بتونم آدرس خیابون هارو خوب ببینم . وقتی رسیدیم از خواب پریدم. از چند نفر پرسیم که تعبیر این خواب چیه گفتن خوب معلومه باید بری به اون آدرس ببینی کی به کمکت احتیاج داره . ❉ هر جوری بود خودمو به اون آدرس رسوندم . در زدم . دررو که باز کردن دیدم یه پسر جوون اومد جلوی در . نه من اونو میشناختم نه اون منو . ❉ گفت بفرمایید چیکار دارید . ازش پرسیم که با شهید همت کاری داشته ؟ یهو زد زیر گریه . 😭 ❉ گفت چند وقته میخوام خودکشی کنم . دیروز داشتم تو خیابون راه می رفتم و به این فکر میکردم که چه جوری خودم رو خلاص کنم که یه دفعه چشمم افتاد به یه تابلو که روش نوشته شده بود اتوبان شهید همت. ❉ گفتم میگن شماها زنده اید اگه درسته یه نفر رو بفرستید سراغم که من از خودکشی منصرف بشم و الان شما اومدید اینجا و میگید که از طرف شهید همت اومدید... ※✫※✫※✫※✫※ : ❉ اگر خداوند بوسیله تو یک نفر را کند برای تو بهتر است از دنیا و هر آنچه در آن است. 📚 بحارالانوار، ج2، ص2 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
نام :حسین نام خانوادگی : معزغلامی فرزند : علی اکبر تاریخ تولد :1373/1/6 محل تولد : همدان لقب : سیدمجتبی شغل : دانشجوی دانشگاه امام حسین(علیه السلام) ویژگی های شهید : شهید به شدت مهربان و با محبت بودندایشان نسبت به امر به معروف و نهی از منکر حساس بودند ؛ شیوه ایشان هم شیوه ی محبت و رفاقت بود و از این طریق سبک اخلاق اسلامی و معارف اهل بیت "علیهم السلام" را ترویج می دادند . تاریخ اعزام : ۱۳۹۵/۱۱/۲۸پ. محل شهادت : سوریه_حماه تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۱/۴ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ نوشته‌ای از مادر شهید : راستشو بخوای تا لحظه ی اخری که پروازت بپره امیدوار بودم ماموریتت کنسل بشه . یک ماهی بود تو برزخ و اضطراب بودیم تا مشخص بشه کی قراره بری. صبح اون روز پنجشنبه ،زودتر از همیشه از خوابی که مدتها بود درست نداشتی بیدار شدی،کولتو که با هم بسته بودیم چک کردی،چند باری بیرون رفتی و با دوستات خداحافظی کردی،دیشبش رفته بودی خرید،کیسه نجات خریده بودی،همه ی نشانه هایی که باید میدادی دادی که این سفره آخره...اما من نمیخواستم بپذیرم..نمیتونستم . موقع رفتن نذاشتی حتی تا پایین پله ها و دم در باهات بیایم .کولتو رو کتفت انداختی،سنگین بود ،قیافت درهم شد،نگرانت شدم که با این درد کتف مجروحت ،چطوری میخوای اسلحه دست بگیری ؟ دوباره گفتم عین دفعه های قبل از پسش برمیای. بغض همه ی وجودمو گرفته بودی اما گفته بودی گریه نکنم. گریه نکردم سست نشه پات. گریه نکردم با خیال راحت بری. از راه پله که پیچیدی درو بستم و رفتم تو اتاقت،از پشت پنجره دیدم که رفتی ،تو ماشین میلاد،دوستت نشستی و رفتی ." من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود" باورم نمیشه بی تو چجوری زنده ام؟ چجوری زنده ایم؟ چجوری نفس میکشیم وقتی نفسمون نیست ؟ جز اینه که خودت مواظبمونی ؟! 🍃ولادت: ۶ فروردین ۱۳۷۳ 🍂شهادت: ۴ فروردین ۱۳۹۶/سوریه 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهل‌ماندن‌نبود... نفس‌اماره‌اش‌رازمین‌زد وشدعلی‌اکبرِزینب(س)💔 🌱 🌙 🥀 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
شهید مدافع حرم کربلایی 🌹 🌹 که در جریان فتنه ۸۸ مجروح میشود، بعد از حضور در عراق و سوریه در اش می نویسد: ❊⇠در کفنم یک سربند یاحسین(ع) و تربت کربلا قرار بدهید.تا می توانید برای ظهور حضرت حجت(عج) دعا کنید که بهترین دعاهاست. ‍ ‍ ‍ ‌ ❊⇠هم به خانواده و هم به دوستانم بگویم که در بدترین شرایط اجتماعی، اقتصادی و… پیرو ولایت فقیه باشید.امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید خون شهدا پایمال شود... 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
1_3135717.mp3
13.76M
: خوشبختی یعنی تو زندگیت امام زمان داری... 🎤با نوای: شهید مدافع حرم ، 🕊 👌 صلوات🌸 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
💠بعضیام اینطور سفره میندازنو عید میگیرن☝️☝️ تنها داشتند که آن هم فدایی حضرت زینب(س) شد♥️ 📎پدر و مادر 🌺 سر مزار فرزندشان🌸 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
روز اول بود که همه ورودی های دانشگاه امام حسین(ع) دور هم جمع شده بودیم ، دوری از خانواده و محیط جدید باعث شده بود اضطراب و استرس تو چشمای اکثر بچه ها نمایان بشه. نگاهم که به چشمای حسین افتاد یه آرامش خاصی دیدم. هیچ استرسی نداشت. از همون روز اول قدمشو محکم برداشته بود. بعد از اتمام مراسمات که لباس سبز پاسداری رو به همه دانشجوها تقدیم کردن ؛ حسین سریع سمت چپ لباس ، روی سینه اش پارچه ی کوچیکی نصب کرد ، روش نوشته بود (السلام علیک یا شبیب الخضیب). دائم ذکر میگفت ؛ آرامشی که داشت فراموش نشدنی بود....🍃 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🔻 🔹تو گیرو دار جنگ، من گلوله از گونه ام رد شد و افتادم. بچه های گردانش فکر کرده بودن سید مجتبی(شهید معزغلامی) افتاده و داشتن از خط میرفتن. 🔸سیدمجتبی منو انداخت رو دوشش و از بلندی به سختی آورد پایین. هرچی بهش گفتم منو نیار گوش نکرد. تا یجایی منو آورد پایین که بچه ها به دادم برسن. من دیگه داشتم از شدت درد و خونریزی از هوش میرفتم ولی میدیدم مجتبی با عصبانیت و جدیت داره میدوه سمت نیروهاش، میشنیدم تشر میزنه که برگردین سر موقعیتاتون. باورم نمیشد یه بچه بیست ساله باشه... 🔹بعد جراحیم به هوش که اومدم فهمیدم در نهایت سختی و ناباوری ایشون جاده خان طومان(به خلسه) رو آزاد کردن و با این رشادتش که هرگز جایی ثبت نشد، مقدمات آزادی حلب فراهم شد. پ ن: سید مجتبی اسم جهادی شهید بوده است. 🌷 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
💔 سوریه که بود پیام داد گفت خواب عجیبی دیدم بعد از اینکه کلی اصرار کردم خوابش رو تعریف کرد. گفت خواب دیدم وضع خراب بود و هوا سرد داشتم با پوتین نماز📿میخوندم یکی اومد شروع کرد به حرف زدن و گفت نمازت قبول نیست و منم به شک‌افتادم 😞بعد از چند دقیقه تو خواب دیدم که یه خانم چادری اومد جلو و گفت پسرم ازت قبوله خداخیرتون بده ان شاءالله☺️ تا به خودم اومدم فهمیدم رو دیدم و از خواب پریدم😭 مدافع‌حرم 🌹 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴ فروردین ماه مدافع حرم شهید سعید خواجه صالحانی گرامی باد . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
کپی وصیت نامه شهید سعید خواجه صالحانی که از طرف مادر شهید هدیه گرفتیم فضا سازی حسینیه شهرک توسط بسیج خواهران در برنامه مشترک پایگاه خواهران و برادران نشست بصیرتی پایگاه صدیقه کبری (س) حوزه 17 حضرت خدیجه(س) بمناسبت چهل سالگی بسیج 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani