eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹عبدالحسین امینی نجفی مشهور به علامه امینی (متولد: ۱۳۲۰ هجری قمری در سراب واقع در آذربایجان، وفات: ۲۸ ربیع‌الثانی ۱۳۹۰ هجری قمری، ۱۲ تیر ۱۳۴۹ شمسی در تهران، مزار در نجف اشرف) ✍ مرحوم علامه امینی از پیروان مکتب علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، شخصیتی است که حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را ادامه دهنده راه ناتمام شیخ فضل الله می دانست و با تمام وجود از ایشان حمایت می کرد؛ همانطور که در کتاب «شُهَداءُ الفَضیلَة» از مرجع شهید شیخ فضل الله، با عنوان «شیخ الاسلام والمسلمین، درفش دانش و دین» یاد نمود، پس از قیام ۱۵ خرداد نیز جمله مهم «الخمینی ذخیرة الله للشیعة» را در وصف امام راحل سید روح الله، بیان کرد. محمدرضا حکیمی در کتاب «حماسه غدیر» می آورد: من نظریه ذخیرة الله للشیعة وی را که در تیرماه ۱۳۴۲ شمسی اظهار کرده بود، در «آوای روزها» آورده ام.او معتقد به تأیید «روح خدا» بود 📗 معرفی کتاب شُهَداءُ الفَضیلَة، (یعنی: شهیدان فضیلت) نویسنده: علامه عبدالحسین امینی(ره) موضوع: زندگی‌نامه عالمان شهید شیعه زبان: عربی مجموعه: یک جلد ✍ ترجمه فارسی اثر تحت عنوان: شهیدان راه فضیلت مترجم: جلال الدین فارسی ناشر : روزبه، 1363. تعداد صفحه: 560 این کتاب حاوی شرح حال ۱۳۰ تن از عالمانی است که صریحاً در راه مبانی اسلامی و فضائل اجتماعی شهید شده‌اند، یا آنان که ضمناً و به نوعی، از باب داشتن چنین موضعی، به شهادت رسیده‌اند. گروه عمده‌ای از نامبردگان در کتاب، کسانی‌اند که در خصوص تشیع و ولای علی و آل علی علیه السلام شهید شده‌اند. علامه امینی در این اثر، بخصوص از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه، که خود را از مریدان و پیروان مکتب او می دانسته با اوصافی کم نظیر، یاد می کند/ امینی، شهدای عالمان شیعه را از قرن ۴ق. به بعد آورده است از این رو که علمای سه قرن قبل از آن، شرح حالشان در کتابها و فرهنگهای بسیاری گردآوری شده است. مؤلف، به عنوان «ذیل» شرح حال برخی از شهیدان مشهور شیعه را که از شخصیتها و فاضلان بوده‌اند ولی به عنوان عالم شهرت نداشته‌اند نیز با ملاحظه اهمیت آنها آورده است. 🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۲ تیرماه گرامی باد . ⚘ 🕊شهید علی قمی کردی ، قائم مقام لشکر ویژه شهداء در سال ۱۳۳۹در شهر مقدس قم بدنیا آمد و بیست و چهار سال بعد در کردستان به درجه ی رفیع شهادت رسید . 🌷 تلاش خانواده اش برای یافتن وصیت نامه 🕊شهید به نتیجه نرسید تا این که 🕊شهید محمود کاوه در خواب شهید قمی را می بیند و🕊 علی به او می گوید که وصیت نامه ام در میان یکی از کتابهایم قرار دارد و نام کتاب را نیز به شهید کاوه می گوید و 🕊شهید کاوه به منزل او در پیشوای ورامین می رود و وصیت نامه ای را که در زیر می خوانید در میان اوراق همان کتاب می یابد .🌷 وصیت نامه 🕊شهید علی قمی کردی (فرمانده عملیات و قائم مقام تیپ ویژه شهدا کردستان)💌 از کلیه ی رزمندگان کردستان که با جیره خواران شرق و غرب می رزمند ، تقاضا دارم که با مردم ، رئوف و مهربان باشند و همچون الگویشان ⚘امام ⚘با مردم محروم برخورد داشته باشند🌷 از کلیه برادرانی که مدتی در منطقه کردستان بوده اند و تجربه ای کسب کرده اند تقاضامندم که همچون 🕊شهید بروجردی ها⚘ و 🕊شهید کاظمی ها ⚘که چون کوه در کردستان با تمام کمبود ها و نارسایی ها و سختی ها و مشکلات ساختند و تا آخرین نفسهایشان در این منطقه محروم ماندند و شهید شدند تا از بین بردن آخرین نفر ضد انقلاب در منطقه، بمانند و خدمت به این منطقه محروم بنمایند و مردم را از یوغ ستم این جنایت پیشگان آزاد نمایند .🌷 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
💠فردی با تقوا، مؤمن، شجاع و فروتن بود اهل توکل و توسل بود و همواره به اهل بیت توسل جست. و به معصومین (ع) ارادت می ورزید اهل نوافل و تهجد و شب بیداری بود. مادرش می گوید:(علی همیشه در انبار کاه گلی می خوابید هر چه به او اسرار می کردم که در اتاق بخوابد، قبول نمی کرد و می گفت : تن را نباید به جای نرم و راحت عادت داد. 💠یک شب رفتم سراغش و دیدم چراغ گرد سوز روشن است و او به نماز شب ایستاده است یک بار هم هنگام نماز شب روی سجاده به خواب رفته بود و چراغ دود کرده بود و او از حال رفته بود که سریع او را بیرون آوردند و پس از چند دقیقه حالش جا آمد. 💠او مصداق بارز آیه (اشداء علی الکفار و رحماء بینهم) بود و به افراد مؤمن و متعهد علاقه داشت و از افراد بی قید و لاابالی بی زاری می جست. عاشق امام بود و با تمام وجود خود را مرید او می دانست. 💠به مناجات (شعبانیه) و (دعای کمیل) علاقه وافر داشت و همواره فرازهایی از آنها را از حفظ زمزمه می کرد. به اصل (امر به معروف و نهی از منکر) عمل می کرد. روزی یکی از زنان همسایه، با حجاب نامناسب به منزل ما آمد، علی خیلی ناراحت شد و از من می خواست که به او تذکر دهم گفتم که من خجالت می کشم ، خودش جلو رفت و با زبان ملایم و مؤدبانه در حالی که چشمش را به زمین دوخته بود به آن زن تذکر داد. ✍به روایت مادربزرگوارشهید 📎قائم‌مقام لشگر ویژهٔ شهدا 🌷 ولادت : ۱۳۳۹ قم شهادت : ۱۳۶۳/۴/۱۲ محور نقده _ مهاباد 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
shohada22363139843052.jpg
4K
🌷 روحاني شهيد سيد محمد هاشم اميني شوراب سفلي ☀️ تولد: ۱- ۱۰- ۱۳۴۱ 🥀 شهادت: ۱۲ تير ۱۳۶۵ 🔸 سمت: تخريب چي 🌺 محل شهادت: مهران كربلاي يك 💐 گلزار مطهر: بهشت رضا 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌷 شهيد سيد هاشم اميني شوراب سفلي 🌕 سید هاشم امینی، در سال ۱۳۴۱، در قریهٔ شوراب سفلی از توابع شهرستان فریمان در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. در کودکی همراه خانواده‌اش به مشهد نقل‌ مکان کردند. به پدر و مادرش احترام می‌گذاشت و از آن‌ها حرف‌شنوی داشت. 🌕 دورهٔ ابتدایی را با موفقیت سپری کرد و همواره شاگرد ممتازی بود و مورد تشویق معلمانش قرار می‌گرفت، از هوش و استعداد فوق‌العاده‌ای برخوردار بود. 🌕 بعد از اتمام دوره ابتدایی به تشویق عمویش، که از روحانیون سرشناس بود، به حوزهٔ علمیه روی آورد. مدت سه سال در کوی طلاب به فراگیری دروس مقدماتی حوزه مشغول شد، و بعد به مدرسهٔ موسوی نژاد رفت. 🌕 در فراگیری دروس اشتیاق فراوانی از خود نشان می‌داد، به خاطر هوش و ذکاوت فراوانی که داشت، خیلی زود به جرگهٔ اساتید حوزوی پیوست و در کنار فراگیری دروس حوزوی، دروس مقدماتی را تدریس می‌کرد. 🌕 به نماز اول وقت اهمیت می‌داد، و خانواده را نیز به خواندن نماز اول وقت تشویق می‌کرد، نسبت به پرداخت خمس نیز مقید بود. 🌕 علاقه ویژه‌ای به قرآن داشت.، در دعاهای کمیل، توسل، ندبه و زیارت امین‌الله شرکت می‌کرد. و به اهل‌بیت (ع) علاقه داشت. 🔸 حضور در مبارزات سیاسی 🌕 در دوران اوج‌گیری انقلاب اسلامی، با تمام وجود بر ضد رژیم و عناصر مزدورش تلاش می‌کرد. به پخش اعلامیه می‌پرداخت. در رساندن پیام‌های حیات‌بخش حضرت امام، سر از پا نمی‌شناخت، در جلسات سخنرانی، به افشای چهرهٔ منحوس رژیم طاغوت می‌پرداخت، در تظاهرات شرکت می‌کرد و در راه‌اندازی راه‌پیمایی نقش اساسی داشت، به امام خمینی (ره) علاقه و ارادتی خاص داشت. 🌕 روحانی شهید؛ سید هاشم امینی با شروع جنگ تحمیلی، با لبیک به ‌فرمان امام، درس و بحث را رها کرد و به جبهه‌های حق علیه باطل شتافت. 🌕 او احساس مسئولیت کرد و جبهه را بر همه‌چیز ترجیح داد، و در جبهه‌های مختلف از غرب تا جنوب، حضوری مستمر داشت. 🔸 نیروی رزمی- تبلیغی 🌕 مدت چهار سال به‌عنوان روحانی رزمی- تبلیغی در جبهه بود، هنگام عملیات، لباس بسیجی می‌پوشید و به‌عنوان یک بسیجی در کارهای رزمی انجام ‌وظیفه می‌کرد، و در مواقع دیگر به تبلیغ و ارشاد رزمندگان اسلام می‌پرداخت. 🌕 گاهی در طول روز هشت جلسه سخنرانی در قرارگاه‌ها و سنگرهای مختلف داشت، تمام‌وقت خود را صرف این کار می‌کرد، در عملیات مختلفی شرکت داشت، در عملیات میمک مجروح و شیمیایی شد. 🌕 روحانی شهید؛ سیدهاشم امینی از هوش و استعداد فوق‌العاده‌ای برخوردار بود، اطرافیان به او می‌گفتند: «درس حوزه را ادامه بدهید تا در آینده خدمات بهتری به جامعه انجام بدهید.» می‌گفت: «در حال حاضر، انقلاب اسلامی به خدمت و خون نیاز دارد تا به درس و مدرسه.» 🌕 هر وقت خانواده‌اش اصرار می‌کردند که چند روزی بیشتر در خانه بماند، و در مرخصی باشد، می‌گفت: باید بروم چون امام تنها می‌ماند.» 🔸 آغاز زندگی مشترک 🌕 در ۲۰ سالگی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج سه فرزند است. کمتر از یک ماه از ازدواجش گذشته بود که عازم جبهه شد. حتی هنگام تولد فرزندش در خانه نبود. 🌕 در کارهای خانه، مثل طبخ غذا، شستن ظروف و لباس، کمک می‌کرد. همواره بر تربیت صحیح و دینی فرزندانش تأکید می‌کرد. 🔸 زاهد شب و شیر روز 🌕 روحانی شهید؛ سیدهاشم امینی در تنهایی و خلوت به نیایش می‌پرداخت، هم‌سنگرانش نقل می‌کنند: «سید محمد هاشم، نیمه‌های شب ناپدید می‌شد، دریکی از شب‌ها، او را به‌صورت پنهانی تعقیب کردیم، متوجه شدیم که گودالی مانند قبر کنده است و نیمه‌های شب درون آن قبر می‌رود و به یاد قبر و قیامت با خدای خود راز و نیاز می‌کند، و اشک می‌ریزد.» 🌕 والدینش او را بسیار دوست داشتند. از او به‌عنوان فرشته‌ای تعبیر می‌کنند که چند صباحی به‌صورت امانت به آن‌ها داده‌ شده و سپس به‌سوی خدا بازگشته است. 🌕 سید هاشم امینی در ۱۲ تیر ۱۳۶۵ در منطقهٔ مهران به علت انفجار مین به شهادت رسید. 🌷 پیکر پاک این روحانی شهید؛ بعد از تشییع، در بهشت رضا مشهد به خاک سپرده شد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🖋 شهید سید هاشم امینی در وصیت‌نامه‌ی خود می‌نویسد: «ای خالق من! چقدر شرمنده‌ام که تو مرا برای تکامل که فقط از راه عبودیت و بندگی میسر است، خلق کردی و من سیر قهقرایی را پیمودم. 🖋 تو همیشه برای من زمینه‌ی عمل صالح و خیر آماده کردی ولی من در جهت عکس از آن استفاده کردم. 🖋 خدای من! خیلی سعی کردم که بنده خوبی برای تو باشم، ولی نفس اماره، شهوات، وابستگی‌ها و شیطان سر راهم سبز شدند. 🖋 با کمک تو توانستم خیلی از آن‌ها را از بین ببرم به جز نفس اماره، و چه دشمنی که زندگی‌ام را تباه ساخته مرا پیش تو و بندگانت شرمنده‌ام کرد. 🖋 ای شهادت! تو چقدر نعمت خوبی هستی! تو آن شربت بسیار گوارایی که عاشقان آن را مشتاقانه سر می‌کشند، تو زیباترین نوع مرگ هستی، تو التیام بخش همه رنج‌ها و دردهایی، تو مدرک قبولی ومدال افتخاری. 🖋 ای شهادت! چقدر مشتاق توام چون که تو گذرنامه‌ی لقاء اللهی تو برگه‌ی عبور از دنیا و تعلقات آن هستی و ای شهادت، می‌دانی چرا این قدر مشتاق تو هستم، چون که تو می‌توانی مرا از خجالت و شرمندگی در مقابل شهیدان برهانی. 🖋 خدایا! به حق اولیائت، این نعمت را نصیبم گردان. 🖋 ای ملت حزب‌الله که به فرموده امام، الهی شده‌اید، ان‌شاء الله مسئله‌ی جبهه و جنگ را که امروز اصلی‌ترین و مهمترین مسئله روز است از یاد نبرید، چه در جبهه و چه در پشت جبهه، اسلام را تقویت کنید. حضور خود را در تمامی صحنه‌های انقلاب حفظ کنید.» 📜 وصیت‌نامه‌ای دیگر بسم الله الرحمن الرحیم 🖋 «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» (فجر/ ۲۷و۲۸) 🖋 ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بردوست به هوای سر کویش پر و بالی بزنم 🖋 این جانب سید محمد هاشم امینی، فرزند سید محمد رضا، شماره شناسنامه ۳۲۱ گواهی می دهم به وحدانیت خدای احد لا شریک و گواهی می دهم به حقانیت نبوت و معاد و حساب و قیامت و امامت و این چند کلمه وصیت نامه را من‌باب ضرورت می‌نویسم. 🖋 گرچه بنده قبلاً وصیت نامه نوشته‌ام و در خانه موجود است و در دفترچه خاطرات جبهه که در بین کتابهایم موجود می باشد، مطالب لازمه را نوشته‌ام، اما به‌عنوان این که مسائل جدیدی پیش آمده است؛ چند مطلب اضافه می کنم: 1⃣ اینجانب حدود ۱۵ روز نماز قضا و حدود ۳ ماه روزه قضا دارم. 2⃣ از آن بیست هزار تومان پول که گرو خانه بود، خمس بدهکارم، [آن را] پرداخت نمایید و حدود هزار تومان هم برای ردّ مظالم بدهید و ضمناً ۲ ماه هم کفاره روزه برای من بدهید ودر رابطه با بقیه مسائل هر جور که خودتان صلاح می دانید [عمل کنید]. 3⃣ فرزندم محمد صادق را انشاء الله به مدرسه علمیه بفرستید که جای خالی پدرش را پر کند و فرزند آینده‌ام اگر پسر بود، نامش را سید محمد حامد بگذارید، اگر هم دختر بود، حمیده بگذارید که یادآور دوست شهیدم سید محمد حامد باشد. 4⃣ کتابهایم را به یکی از مدارس علمیه اهدا نمایید، دیگر فکر نمی کنم مسئله خاصی باشد. 5⃣ همه را امر به صبر و تقوا و یاد خدا می کنم و از همه، بخصوص پدر و مادر و برادران و خواهران و عموی بزرگوار و زن‌عموی گرامی‌ام و بخصوص همسرم، که شاید نتوانستم همسر شایسته ای برایش باشم- حلالیت می‌طلبم؛ ولی همه این ها به خاطر خدا بوده است و موقیعت کشور و جنگ چنین اقتضا می کرده است. 6⃣ از همسرم می‌خواهم که در تربیت فرزندانم تلاش بیشتری نماید، از همه اقوام و خویشان و دوستان حلالیت می‌طلبم و از همه التماس دعا دارم، ضمناً مدفن من بهشت رضا باشد. التماس دعا. 🔸 هر کسی که وصیت نامه مرا می خواند و می شنود، هرگاه که به حرم حضرت رضا-علیه السلام- مشرف شد، اگر لطف کند و یک زیارت امین الله بخواند، خیلی خوشحال خواهم شد. از همه التماس دعا دارم. والسلام. سید محمد هاشم امینی 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌷 خاطراتي از شهيد سيد محمد هاشم اميني شواراب سفلی 🎤 راوی: ماشاء الله سالار پور 🔰 لحظه و نحوه شهادت 🌀 دو روز بعد از عملیات کربلای یک که منجر به آزاد سازی مجدد شهر مهران شد، قرار بود من به همراه تعدادی از برادران تخریب جهت پاکسازی منطقه برویم. 🌀 آقای امینی که مسئول عقیدتی تخریب بود نیز اصرار کرد که به همراه ما برای پاکسازی بیاید، من اجازه ندادم، بعد از رفتن ما ایشان موافقت آقای یوسفی را می گیرد و با بچه های تخریب جهت پاکسازی به میدان مین می رود و در طی چند ساعت تعداد زیادی از انواع و اقسام مین های عراقی را خنثی می کند و بعد با مینی که به صورت تله ای کاشته شده برخورد و مین عمل می کند و ایشان به درجه رفیع شهادت می رسد. 🌀 وقتی ما از خط با یکسری غنائم به طرف سنگر اجتماعی مان در عقبه نزدیک شدیم، متوجه شدیم که بر خلاف غروب روزهای قبلی سر و صدای و گریه و شیون زیادی از داخل سنگر می آید، تعجب کردیم که چه قضیه ای پیش آمده که بچه ها اینطور ناله و بی تابی می کنند. ـ در حالی که ما خوشحال بودیم که توانسته ایم یکی از نفر برهای فرمانده عراقی را با خودمان به غنیمت بیاوریم، سئوال کردیم. گفتند: حاج آقای امینی در میدان مین به درجه رفیع شهادت نائل آمده است، آن شب بچه های تخریب مراسم باشکوهی را به یاد ایشان برقرار کردیم. 🔰 حالات معنوی قبل از شهادت 🌀 عملیات کربلای یک در منطقه مهران بود، بچه ها برای عملیات آماده و عازم خط شده بودند نوار کاستی از مداح اهل البیت، حاج آقای آهنگران در رابطه با حضرت قاسم گوش برادران را نوازش می داد که متن شعرش این بود: ( قاسم رزمنده ام دل ز دنیا کنده ام ) مرحوم شهید امینی نشسته بود در عقب تویوتا و همین طور با خودش زمزمه می کردند و اشک می ریختند دقت کردم دیدم ایشان شعر را بر عکس می خواند: هاشم دل خسته ام دل ز دنیا بسته ام، به گمانم این بزرگوار در همین عملیات به شهادت رسیدند با اینکه دل از دنیا کنده بود. 🔰 عشق به جهاد 🌀 در یگان دو روحانی داشتیم که بسیار خوب و فعال بودند که هنگام عملیاتها با بچه های تخریب وارد عملیاتها می شد.، یکی از آنها حاج آقای واعظی بود و دیگر آقای امینی که به خاطر حساسیت کار تخریب به عنوان روحانی آموزش با بچه های تخریب کار می کرد، و علاوه بر آن در بحث نماز جماعت و مراسم ادعیه شرکت فعال داشت. 🌀 یک روز در اهواز آقای امینی به خانواده اش تلفن زد در آنجا از صحبتهایش متوجه شدم که خداوند بچه ای به ایشان عطاء کرده و اسم او را محمد صادق گذاشتند، بعد از این تلفن من با خود گفتم الان ایشان درخواست مرخصی می کند تا به دیدن خانم و فرزندش که تازه به دنیا آمده برود. ولی ایشان این کار را نکرد تا آخر آموزش ماند و حتی بعد از آن هم به مرخصی نرفت. 🌀 یک شب ساعت ۱۰ الی ۱۱ شب بود که دیدم که ایشان متکایی را به بالا و پایین می اندازد و آن را در بغل می گیرد و با صدای بلند محمد صادق، محمد صادق می گوید. من گفتم: حاج آقا از این کار دست بردار و به دیدن فرزندت برو.، ولی باز هم او برای دیدن فرزندش نرفت و جلوی نفس خود را گرفت. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیه‌السلام): 🔰همه کارهای ائمه در جهت تشکیل حکومت اسلامی بود 🔹ائمّه از لحظه‌‏ى وفات رسول‏‌اللّه‏ تا سال ٢۶٠ درصدد بودند که حکومت الهى را در جامعه‌‏ى اسلامى به ‏وجود بیاورند؛ این، اصلِ مدّعا است... آینده‏‌هاى میان‏‌مدّت و بلندمدّت و در مواردى هم نزدیک‏‌مدّت وجود داشت. همه‏‌ى کارهاى ائمّه (علیهم‏ السّلام) یعنى درس، حدیث، علم، کلام، محاجّه با خصوم علمى، با خصوم سیاسى، تبعید، حمایت از یک گروه و ردّ یک گروه، در این خط است. ۱۳۶۵/۰۴/۲۸ 🔗 مطالعه متن کامل بیانات: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45992 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | معنای مبارزه سیاسی در زندگی ائمه 🔺گزیده‌ای از بیانات آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم کنگره امام رضا(ع) در سال ۱۳۶۵ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅آمدن (ع) به خراسان، امید شیعیان را زنده کرد ✍رهبر انقلاب: بعد از حرکت حضرت رضا به ‌طرف ایران و آمدن به خراسان، یکى از اتّفاقاتى که افتاد همین [نفوذ ائمه] بود که شاید در محاسبات امام هشتم (ع) وجود داشته؛ چون قبل از آن، شیعه تَک‌وتوک همه‌ جا بودند امّا بی‌ارتباطِ به هم، ناامید، بدون اینکه هیچ چشم‌‌اندازى داشته باشند؛ سلطه‌‌ى حکومت خلفا هم که همه‌ جا بود. ۱۳۸۲/۲/۲۰ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
agha 59-4-13 khotbe 1.mp3
21.73M
🎙 🎤 صوت بخشی از بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در خطبه اول نماز جمعه تهران 🗓 ۱۳ تیر ۱۳۵۹ ✅ در جامعه ما مسأله حجاب يك ضرورت اسلامى و انقلابى است نه يك اجبار دولتى و قانونى؛ 👈 هر كسى كه به انقلاب پايبند است بايد عصمت و طهارت فضاى جامعه را حفظ بكند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
agha 59-4-13 khotbe2.mp3
10.18M
🎙 🎤 صوت بخشی از بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در خطبه دوم نماز جمعه تهران 🗓 ۱۳ تیر ۱۳۵۹ ✅ در يك جامعه اسلامى شرط اول ايمان است و شرط دوم تخصص، 👈 اول بايد مؤمن به انقلاب اسلامى باشد و اين شرط ايمان در همه قشرها و طبقات و همه كادرهاى اجرایی هست 👈 منتها هر چه مسؤوليت ها بالاتر مى رود شرط ايمان لازمتر مى شود. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌷روایتی از طلبه ی شهید احمد امینی بمناسبت سالروز ولادت امام رضا علیه السلام 📌ولادت 1342 تهران 📌شهادت 1362 والفجر4 📌طلبه حوزه علمیه جهانگیرخان قم 📌محل دفن بهشت زهرا (س) قطعه 44 🖍عاشق زیارت امام رضا (ع) بود، تابستان که می شد یه کاروان راه می انداخت بچه های حوزه را می برد مشهد ، کل تابستان را آنجا بودند و درس می خواندند. منم که بخاطر فصل تعطیلی مدارس کسی توی خونه نمی توانست تحملم کند به اصرار پدرم همراه عمو احمد راهی مشهد می شدم. مسجد گوهرشاد را خیلی دوست داشت هر زمانی که نبود باید پی اش را در مسجد گوهر شاد می گرفتیم. صبحانه که می خورد می رفت مسجد گوهر شاد شروع می کرد به درس خواندن تا اذان ظهر. آخرین دفعه ای که رفتیم مشهد عمو احمد خیلی فرق کرده بود از جبهه برگشته بود و حال خوبی داشت، در حرم ساعت ها کنار ضریح امام رضا می ایستاد و التماس می کرد که توفیق شهادت نصیبش شود زیارت مان که تمام شد تو مسیر برگشت از حرم می رفت در گوش خادمان حرم یواشکی می گفت: دعا کنید شهید بشم اصلا ول کن نبود از حرم که میزدیم بیرون نوبت فروشنده های اطراف حرم می رسید حتی به فروشنده‌های اطراف حرم می‌گفت که برایش دعا کنند تا شهید شود. بعد از شهادتش تو دستنوشته هایش دیدم که نوشته بود توفیق شهادت را از همان سفر مشهد از امام رضا علیه السلام گرفته است. 🔰راوی: سعید امینی(برادرزاده شهید) 📖منبع: کتاب هجرت از حجره 🖌نویسنده مسعود مختاری انتشارات بنیاد حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس استان قم 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۳ تیرماه، سردار رشید اسلام جهادگر نستوه و جهادگر گرامی باد. ⚘ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
جهاد سازندگی در طول فعالیت خود در دهه‌ 60، به یک نهاد مردمی و به تعبیری یک دولت روستایی و مردمی تبدیل شده بود. بخش عمده‌ای از عمران و آبادانی روستاها، حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستاییان در آن دوران، به‌دست نیرو‌های جهاد سازندگی صورت می‌گرفت. از این حیث پرداختن به جهاد سازندگی اهمیت دارد سردار شهید عبدالله حسینی یکی از جوانانی که در این محیط رشد کرد و در همین محیط هم به شهادت رسیده است  سالروز شهادت سردار شهید سید عبدالله حسینی است و در این راستا، مروری بر زندگی سراسر تلاش، ایثار، عشق و فداکاری این سردار شهید داریم سردار شهید سید عبدالله حسینی 4 شهریور 1328 در شهر فرادنبه از توابع شهرستان بروجن در استان چهارمحال و بختیاری متولد شد سید عبدالله که در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود این نوزاد بزرگ و بزرگ‌تر شد، دوران کودکی‌اش را پشت سر گذاشت به تحصیلات پرداخت، وارد شغل و حرفه ساختمانی شد، در قبل از انقلاب از نیروهای فعال و ارزشی بود هم‌زمان با شروع انقلاب اسلامی در بسیج مردمی محل، علیه ستمگری‌های نظام منحوس پهلوی نقش مؤثری داشت و ساماندهی راهپیمایی‌ها و تظاهرات علیه رژیم طاغوت غالباً بر عهده این شهید بزرگوار بود  پس از تشکیل نهاد مقدس جهاد سازندگی در سال 1358 به جمع جهادگران پیوست و با توجه به سوابق کاری در کمیته عمران جهاد استان (معاونت عمران فعلی) مشغول به کار گردید و پس از مدت کوتاهی مسئولیت این بخش را در جهاد استان بر عهده گرفت  با شروع جنگ تحمیلی برای یاری‌رساندن به رزمندگان دلیر اسلام راهی جبهه‌ها گردید تمام قله های سربه فلک کشیده و مردم زحمت کشیده کردستان، خطه‌های خونرنگ جنوب، خاطره ی رشادتها و ایثارگریهای این شهید بزرگوار را در سینه خود به خاطر داشته و دارند  مسیریابی جاده بزرگ سیدالشهدا در جزایر مجنون  یکی از کارهای مهم این سردار سازندگی بود که بسیاری انجام آن را غیرممکن می‌دانستند به دلیل همین رشادت‌ها به‌عنوان فرمانده گردان پشتیبانی مهندسی رزمی و فرمانده گردان قمر بنی‌هاشم (ع) استان چهارمحال و بختیاری برگزیده شد سرانجام در 13 تیر 1364 در منطقه اورامانای مریوان هنگام انفجار دینامیت براثر ریزش کوه و پرتاب شدن در آب به آرزوی دیرین خود که شهادت بود رسید. پیکر این جهادگر خستگی ناپذیر را پس از تشییع باشکوهی در گلزار شهدا زادگاهش به خاک سپردند به هرچه فکر کنی و دل خوش کنی به مقام خداشناسی و روحانیت نمی رسد، پس نباید به تجملات دنیا شادمان باشی.  هرگاه به گوشه ای از تجملات زندگی مغرور شدی چنان فکر کن که اگر در مقام بالاتری بودی این قسمت برایت پوچ بود... "سردار شهید سید عبدالله حسینی " 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
42.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹روایتی از زندگی،ابعاد شخصیتی و ناگفته های "سردار شهید سید عبدالله حسینی" 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۳ تیرماه گرامی بلد . ⚘ ولادت : ۱۳۳۸/۱۱/۱ تهران شهادت : ۱۳۶۵/۴/۱۳ محورقلاویزان_مهران ، عملیات کربلای۱ 📎فرازی از وصیتـنامهٔ شهـید 🔰ننگ و نفرین و خواری ابدی برای دشمنان دون‌صفت و اهریمنی‌منش که ظالمانه با این اسلام و انقلاب و رهبر و امت در قعر شقاوت در ستیز است.   🔰حرف چندانی ندارم فقط پیروی از امام امت که پیروی از ائمه و پیامبر و خداست را سرلوحه همه امور قرار دهید و محکم و مستحکم بر پشت سر او لحظه ای دست از مبارزه و استقامت برندارید.   خوشرویی، جذابیت، صفای باطن، اخلاص و توکل به خدا بود. به گفته همرزمانش، جایی که او بود غم و اندوه بیرون می رفت. او در روحیه دادن به رزمندگان نقش به سزایی داشت. از شجاعت بالایی برخوردار بود. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🔹شب دوم عملیات والفجر هشت، به همراه گردان حبیب برای شکستن خط دشمن به سمت جنوب فاو حرکت کردیم. جلوتر از ما گردان عمار در حال پیشروی بود. در همان حال دیدم که رضا پا به پای گردان عمار جلو آمد. موقع شروع حمله روی خاکریز ایستاده بود و خطاب به نیروهای گردان عمار فریاد می‌زد «به سمت راست پیش روی کنید، سریع شروع کنید.»   🔸ساعت ده و نیم شب، نیروهای لشگر ۲۷با فریاد‌های «الله اکبر» دستواره به دشمن هجوم بردند و تانک‌هایش را یکی پس از دیگری منهدم کردند.   🔹به دنبال گردان عمار، گردان حبیب هم به محل درگیری وارد شد. درست در محل درگیری نیروهای گردان عمار و محل تجمع وسیع نیروهای زرهی دشمن، حاج رضا برای این که به نیروها روحیه بدهد، بالای خاکریز ایستاد و در حالی که تیرهای رگباری دشمن از کنارش می‌گذشت و ترکش‌های فراوانی اطرافش به زمین می‌خورد، بی واهمه فریاد می‌زد «بچه‌ها.... برسید... برید جلو... بزنید درب داغانشان کنید.» 🔸دو سه روز قبل از شهادت حاج رضا، مسئول بهداری لشکر ۲۷ ، ممقانی به شهادت رسید. می‌دانستم که این دو از سال‌های ۵۸_۵۹ یعنی از مریوان با هم بودند و دوستی دیرینه‌ای دارند. آن روز قرار شد خبر شهادت ممقانی را به سید برسانم. وقتی رسیدم خط، دیدم خوابیده.   🔹با این که بدنش ضعیف و نحیف بود اما خیلی پر کار بود. بعضی وقت‌ها دو سه روز بی‌خوابی می‌کشید و اصلا نمی‌خوابید. برای همین وقتی می‌خوابید بچه‌ها صدایش نمی‌کردند.   🔸نشستم کنارش، ناگهان از خواب پرید. مرا که دید، شروع کرد به گریه کردن. بغلم کرد و گفت: «آره مجتبی یکی از قدیمی‌ترین رفقامان هم بالاخره رفت ولی ما هنوز زنده‌ایم.» بعد سرش را و دست‌هایش به آسمان بلند کرد و فریادی کشید که ۵۰ متر آن طرف‌تر هم اگر صدای گلوله نبود به وضوح شنیده می‌شد. «خدایا خسته شدم پس چرا مرا نمی‌بری؟»   🔹گفتم: «رضا این حرف‌ها چیه»؟ این همه بچه‌ها رفتند، مگر ما دنبال چیز دیگری بودیم؟ شهادت ممقانی هم داغش کم نیست و تو حالا داری به این داغ نمک می‌زنی؟ اما او حرف خودش را زد و دعای خودش را کرد. 📎قائم‌مقام لشگر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) 🌷 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌷شهید دستواره، از ارادت و دلدادگی خود نسبت به می‌گوید: ⚘ 🌴سید محمدرضا دستواره هستم و طبق اطلاعات شناسنامه ای، سال ۱۳۳۸ در محلۀ علی‌آباد تهران یا همان "گود" به دنیا آمدم. تا اخذ دیپلم متوسطه ادامه تحصیل دادم و بعد هم وارد مبارزات_سیاسی شدم. روز چهارم آبان ۱۳۵۷ در حال توزیع اعلامیه های امام توسط مأمورین ساواک بازداشت شدم و بعد از چند ساعت بازداشت، آزادم کردند. 🌻بعد از پیروزی انقلاب در ۱۲ آبان سال ۵۸ وارد سپاه شدم و از دی ماه همان سال به مناطق آشوب زده غرب کشور اعزام شدم که این مقطع، نقطه عطف زندگی من است. چون در این مأموریت با حاج احمد متوسلیان آشنا شدم. 🌸 همان طور که بارها و در همه جا گفته ام، من از یک محیط فاسد بلند شده ام. اگر انقلاب نبود، سرنوشت من معلوم نبود چه می شد. حتی وقتی توی سپاه آمدم، باز سرنوشت من معلوم نبود، چون امکان داشت آدمی بشوم که سپاهی‌گری را به عنوان یک شغل انتخاب کرده باشم و یک اسلحه روی دوش خود بیندازم و پُست بدهم و سر برج بروم و حقوق‌ام را بگیرم. 🍀من نمی خواهم از بُت بسازم؛ اما آدمی به اسم بر سر راه من قرار گرفت و وسیله ای شد تا من این جوری که الآن هستم بشوم و نخواهم به سپاهی‌گری به چشم یک شغل نگاه کنم. . او مرا بار آورده! همه چیز را او به من آموخته. این حرف شعار نیست. والله حرف قلب من است، ولو این که پایبندی به این مطلب، به اخراج من از سپاه منجر شود! 📸عکس: تیر ۱۳۶۱ - در کنار 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا