۱۲ آبان ماه , #سالروز_شهادت #طلبه_شهید #مقتدا_رضاخانی گرامی باد. 🥀
#زندگینامه
دوم فروردین 1340 در روستای دنبلید از توابع شهرستان ساوجبلاغ به دنیا آمد. پدرش محمد ولی ، خیاط بود و مادرش لیلا نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح1) پرداخت. سال 1361 ازدواج کرد و به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. دوازدهم آبان 1362، در پنجوین عراق به شهادت رسید. پیکر مطهرش بعد از هشت سال به میهن بازگشت و در زادگاهش به خاک سپرده شد.
#وصیتنامه
#شهید_مقتدا_رضاخانی
" آنکه در راه خدا کشته میشوند مرده مپندارید بلکه زندگانند و نزد پروردگار خویش روزی میخوردند "
خدایا این آرزویم بود و به آرزویم رسیدم و آن شهید شدن بود شکر خدا را میکنم که یک توجهی به من کرد و دل مرا نشکست ، این را همه ما میدانم مردن حق است و همه ما از این دنیای مادیات و هیچ و پوچ خواهیم رفت و موقعیکه باران رحمت بر ما روان است چرا از این نعمات الهی بهره ور نشویم .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیام مقام معظم رهبری
به خانواده شهید فهمیده
🔹 رهبر معظم انقلاب اسلامی به
مناسبت چهلمین سالگرد شهادت #شهید_محمدحسین_فهمیده پیامی به خانواده این شهید ارسال کردند.
منبع:صداوسیما
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۲آبانماه ، #سالروز_شهادت پاسدار #مدافع_حرم #شهید_محمدحسین_عزیزآبادی گرامی باد . 🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#اطلاع_نگاشت
#زندگینامه
#محمد_حسین_عزیزآبادی
سروان «محمد حسین عزیزآبادی» یکی دیگر از رزمندگان مدافع حرم حضرت زینب(سلام الله علیها ) در سوریه به شهادت رسید.
در ادامه درگیریها و مبارزات نیروهای تروریستی و تکفیری با مدافعان حرم حضرت زینب(سلام الله علیها ) در سوریه یکی دیگر از مدافعان حرم ایرانی که برای مأموریت مستشاری در این کشور حاضر بود، به خیل شهدا پیوست. سروان «محمدحسین عزیزآبادی» تیپ مستقل زرهی ۲۱ امام رضا(علیه السلام) نیشابور در سوریه به فیض شهادت نائل آمد.
این شهید دلاور در حین ماموریت مستشاری در استان حلب در شمال سوریه شهید شد. از این شهید والامقام، دو پسر و یک دختر به یادگار مانده است.
پیکر این شهید صبح روز گذشته شانزدهم آبان ماه با حضور مردم نیشابور و خانوادههای معظم شهدا و جانبازان از مسجد صاحبالزمان(عجل الله تعالیالفرج الشریف) به سمت مسجد جامع نیشابور در مسیر خیابان امام خمینی(علیه السلام) در این شهر تشییع شد و نماز شهید به امامت حجتالاسلام غلامرضا شرعی در مسجد جامع نیشابور اقامه شد.
پس از آن پیکر شهید جهت خاکسپاری به زادگاهش شهر عشق آباد انتقال یافت و در بقعه امامزاده شهر عشق آباد به خاک سپرده شد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیت_نامه ی مدافع حرم حضرت زینب (س)
سروان پاسدار #شهید_محمدحسین_عزیزآبادی :
فرزندان عزیزم ، پدر ، مادر ، خواهر ، برادر و همسر گرامی ، همیشه از دعای خیرتان بنده را فراموش نکنید . و به شما توصیه می کنم که تقوای الهی را پیشه کنید و نماز اول وقت را تا حد توان فراموش نکنید و در کارهایتان خدای متعال را در نظر بگیرید و اگر از بنده ی حقیر کوتاهی سرزده است ، به بزرگواری خودتان ببخشید و عفو نمایید . و اگر کسی حقی بر گردن بنده دارد ، گذشت کند و برای فرج آقا حجه ابن الحسن دعا کنید که ان شاا... ظهور کند و جهان را پر از عدل و داد نماید و برای بنده گریه نکنید که دشمنان شاد بشوند و اگر جنازه ای داشتم در وطنم دفن کنید ، پشتیبان ولایت فقیه باشید که به مملکت آسیبی نرسد . والسلام
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
تابلو حجمی بسیار زیبا از حرم حضرت زینب ( سلام الله علیها )
یادبود پنجمین سالگرد شهادت #شهید_محمدحسین_عزیزآبادی به همراه #سردار_دلها #حاج_قاسم_سلیمانی
راهش پر رهرو ...
#شهدای_مدافع_حرم
#ماکت_شهدا
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۲آبان ماه، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_محمد_جمالی گرامی باد .🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
شهید محمد جمالی در دی ماه 1342 در خانواده ای اصیل و نجیب و مذهبی در روستای پا قلعه از توابع شهر بابک استان کرمان دیده به جهان گشود. در سن 2 سالگی پدر خود را از دست داد. ولی با این حال در طول زندگی پر فروغش هیچگاه صراط مستقیم الهی را فراموش نکرد. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان پاقلعه سپری کرد؛ ولی برای ادامه تحصیل در دوران راهنمایی و دبیرستان مجبور به عزیمت به شهرستان رفسنجان شد. وی برای ادامه تحصیل خود مجبور بود از همان اوائل سن نوجوانی کار کند تا بتواند خرج تحصیل خود را فراهم نماید، دوران تحصیل دبیرستان وی مصادف با قیام مردم ایران علیه طاغوت و نظام آمریکایی شاه شده بود و او در این قیام حضور فعال داشت.
محمد از آغاز دوران دفاع مقدس تا آخرین روزهای جنگ در مناطق مختلف جنوب و شرق در سمت های مختلفی فرماندهی در عملیات از جمله طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، والفجر8 و... خدمتگذار رزمندگان لشگر همیشه پیروز ثارالله بود و چندین بار مجروح گردید.
در عملیات کربلای5 دچار موج گرفتگی شدید شده بودند که مجبور شدند به عقب برگردند. محمد در اواخر دوران جنگ برای دیدن دوره دافوس به تهران آمد. همچنین بعد از جنگ تحمیلی فرصت یافت تا تحصیلات عالی خود را در رشته مدیریت ادامه دهد و در ضمن ادامه تحصیل به خدمت در لشگر 41 ثارالله (معاونت عملیات لشگر41 ثارالله) پرداخت.
سردار محمد جمالی هیچ گاه در زندگی آرام و قرار نداشت و هر جا که احساس می کرد وجودش برای کاری مفید می باشد از جان خود مایه می گذاشت و هیچ چیز (خانه ، زندگی ، همسر ، فرزندان و...) مانع تلاش وی در صحنه های مختلف نمی شد.
لذا در سال72 آن زمانی که اشرار و قاچاقچیان در منطقه سیرجان و توابع آن آسایش و امنیت را از مردم گرفته بودند؛ پیشنهاد سمت فرماندهی اطلاعات عملیات تیپ دوم صاحب الزمان(عج) به ایشان داده شد و ایشان برای مبارزه با اشرار این پیشنهاد را از جان و دل پذیرفت و در مدت چهار سالی که در این سمت قرار داشت با تلاش های بی دریغ خود موفق شد با دیگر همرزمان خود عملیات گوناگون و موفقیت آمیزی علیه اشرار انجام دهند و تعداد بسیاری از آنان را به هلاکت برسانند و امنیت و آرامش را به منطقه و زندگی مردم برگردانند.
سردار جمالی بعد از بازنشستگی مسئول مبارزه با قاچاق کالا و ارز استانداری گردید و همزمان در دانشگاه امام حسین (ع) مشغول تدریس به دانشجویان در رشته جغرافیا و نقشه خوانی بود.
از خصوصیات مهم شهید جمالی این بود که در هر سمت ، پست و مقامی که قرار می گرفت دچار غفلت و غرور نمی شد و همیشه یاد محبوب را در دل زنده نگه می داشت و همیشه در زندگی خود فرمایشات حضرت مولا علی(ع) در نهج البلاغه را در مورد پستی و بی اهمیتی دنیا و یاد مرگ را مرور می کرد و آنها را سر مشق زندگی خود قرار می داد و حتی به دیگران هم مخصوصاً به خانواده خود انتقال می داد و به همین خاطر هیچ چیز از پول و ثروت و جاه و مقام و... نتوانست او را فریب دهد و رها کردن آنها برایش خیلی آسان بود.
بنابراین در سال92 وقتی به او پیشنهاد حضور در سوریه شد، بسیار خوشحال شد و به راحتی از مسئولیت ها دل کند و برای کمک به مدافعان حرم راهی سوریه شد. تا اینکه در 12 آبان همان سال به آرزوی دیرینه خود رسید.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوسه #سردار_دلها بر پای #شهید_محمد_جمالی
او اولین شهید مدافع حرم استان کرمان در سال ۹۲ بود.
حاج قاسم برای مراسم تدفین ایشان ، به کرمان آمد و خودش کار را به دست گرفت.
به من گفت: بیا با هم داخل قبر برویم و این شهید عزیز را داخل قبر بگذاریم.
نمیدانید موقع انجام کارهای تدفین شهید جمالی، سردار دل ها چطور اشک میریخت .....
من گریه میکردم، خسته میشدم و اشکم تمام میشد،
اما هقهق حاجقاسم تمامی نداشت.
من دوباره با دیدن اشکهای او، به گریه میافتادم .....
کارها که تمام شد، حاج قاسم انگشترش را درآورد و گفت:
"این را بگذار زیر زبان شهید. بعد هم تربت خاص کربلا را که همراه داشت، در قبر گذاشت. آخر کار هم، خم شد و پای شهید جمالی را بوسید و گفت: برای سپاسگزاری از طرف مردم و رزمندگان اسلام پایت را بوسه میزنم .
🔹راوی: سردار حسنی سعدی
🕊فیلم لحظه ی تدفین شهید جمالی را
با حضور سردار دل ها نشان می دهد.
#سردار_شهید_حاج_محمد_جمالی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🌼سخنرانی شهید سردار سلیمانی در چهلمین روز درگذشت شهید جمالی
✍سردار سرلشکر حاج” قاسم سلیمانی” ۲۰ آذرماه سال ۹۲ در آیین چهلمین روز شهادت سردار شهید محمد جمالی پاقلعه مدافع حرم حضرت زینب (س) در گلزار شهدای شهر کرمانبه شخصیت والای اعتقادی شهید جمالی اشاره و خاطرنشان کرد: خداوند در قرآن میفرماید، گمان نبرید کسانی که در راه خدا کشته میشوند، مردگان هستند و این یک حقیقتی است که فقط شهید آن را میفهمد و میتواند، درک کند و خداوند این وعده را به شهید داده است که البته این یک انتخاب دوطرفه است که هم از طرف انسان آزاده و هم از طرف خداوند انتخاب شده است.
وی ادامه داد: سردار شهید جمالی با شهادت خود استان و شهر کرمان را معطر کرد و در میان جوانان و دوستان رزمنده شوری ایجاد کرد که دعا می کنیم خداوند ما را در پیمودن راه شهیدان و البته شهید جمالی ثابت قدم بدارد.
سلیمانی گفت: در شهادت ۲ بعد خیلی مهم وجود دارد و آن نوع رفتن و زمان شهادت است که فضیلتهای یکسانی برای آنها لحاظ نمیشود به عنوان مثال در شهادت امام حسین (ع) و یاران ایشان شیوه و نوع شهادت عالم خلقت را تکان داد و تاثیر ابدی برای همگان بر جای گذاشت وشهادت سردار جمالی هم به تأسی از امام حسین (ع) همراه با معرفت و بصیرت بود.
#شهید_سلیمانی
#شهید_جمالی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#اطلاع_نگاشت
#شهید_محمد_جمالی
محمد جمالی فرزند حسین در روستای پاقلعه شهربابک در تاریخ 10/10/42 در خانواده ای کشاورز پا به دنیا گذاشت ودر دو سالگی پدر را از دست داد. دوران ابتدایی را در روستای زادگاهش گذراند ودوران راهنمایی ودوسال ابتدا دوران دبیرستان را با مهاجرت خانواده به شهرستان رفسنجان در این شهر سپری کرد.
جنگ تحمیلی و احساس وظیفه و ادای دین وی را از کلاس درس و مدرسه به جبهه های دفاع مقدس کشاند و تا پایان جنگ در جبهه های جنگ حضور فعال داشت و بعد از پایان جنگ تا مقطع کارشناسی در رشته مدیریت دولتی ادامه تحصیل داد.
از حضور در سالهای جنگ و جانفشانی ها مختلف در میادین دفاع از کیان دین و کشور یادگاریهای در جسم و جانش به جای ماند و با حضور در جبهه دفاع از حرم آل ا... و حریم امنیت کشور و رسیدن به لقاء ا...، التیامی در تمامی زخمهای جسمی و روحیش بوجود آمد.
شهید «محمد جمالی» سرانجام در تاریخ 12 آبان 1392 در شهر دمشق سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
از وی سه فرزند (2 دختر ویک پسر ) به یادگار مانده است.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
روایتگری سردارحسنی.mp3
48.04M
#بشنوید
💠#روایتگری سردار حسنی
مدیر گلزار مطهر شهدای کرمان
درباره #شهید_جمالی و یاران شهیدش
و فرمانده شان «#حاج_قاسم »
#گلزار_مطهر_شهدای_کرمان
#رادیو_گلزار
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
#سیره_شهدا
#لقمه_حلال
#سردار_شهید_حاج_محمد_جمالی
در دهه هفتاد که تحت فرماندهی
شهید حاج قاسم سلیمانی مأمور پاکسازی جنوب شرق کشور از اشرارمسلح بود ، شب و روز نمیشناخت و از جان مایه می گذاشت .
در یکی از این مأموریت ها، دیداری با رییس باند قاچاقچیان داشت که در جریان این دیدار ، آن قاچاقچی خبره به حاج محمد میگوید :
اجازه بده بار ترانزیتی ما که هر ماه یکبار از پاکستان به جنوب شرق ایران میرسد ، از این منطقه عبور کند و شتر دیدی ندیدی ، در قبال این کمک ماهی چهل میلیون تومان از ما دریافت کن ....
حاج محمد در پاسخش میگوید :
از مال حرام به من پیشنهاد میدهی ، میخواهی زندگی مرا به آتش بکشی ؟!
آن جا بود که همرزمان حاج محمد بعد از شهادتش میگفتند :
حاج محمد اگر میخواست میتوانست خانه ای بسازد ، خشتی از نقره و خشتی از طلا داشته باشد اما به کم دنیا بسنده کرد .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🌸 #کلام_امام | سرآغاز برکات الهی
🔻 #امام_خامنهای :
ولادت #پیغمبر سرآغاز همهی برکاتی است که خدای متعال برای بشریت مقدر فرموده است. ما که اسلام را وسیلهی سعادت بشر و راه نجات انسان میدانیم، این موهبت الهی مترتب بر وجود مبارک پیغمبر است که در ماه ربیع اتفاق افتاد.»
۱۳۹۱/۱۱/۱۰
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🌸 #کلام_امام
چهار هزار شاگرد در شرایط اختناق
🔻 #امام_خامنهای : غالباً تصوّر میشود که #امام_صادق علیهالسّلام بر روى یک منبر مىنشست و چهار هزار نفر جمع میشدند. اما اینجورى نبوده. چهار هزار نفر در طول عمر طولانىِ امام بتدریج خدمتشان رسیدهاند. اینجور نبود که خلفا اجازه میدادند که امام بنشیند و حرف بزند. عمر امام یک عمر آرام و راحت نبوده است.
منبع:کتاب همرزمان حسین علیهالسلام
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
33.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #ببینید | دوران کودکی پیامبر(ص) به روایت رهبر انقلاب
🔻 در روز ولادت با سعادت #پیامبر عظیم الشان اسلام #حضرت_محمد مصطفی صلوات الله نماهنگ «جان شیرین» را که روایت دوران کودکی پیامبر(ص) به روایت رهبر انقلاب است ، مشاهده کنید . سخنانی که از رهبر انقلاب در این نماهنگ استفاده شده است، مربوط به خطبه های نماز جمعه در اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۰ است.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
سخنان حضرت آیتالله خامنهای که در این نماهنگ میبینید:
* ذکر نام مقدس نبیاکرم صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم و شرح گوشههایی از زندگی آن بزرگوار انصافاً کم است و چهره نورانی آن درّةالتاج آفرینش و آن گوهر یگانه عالم وجود برای بسیاری از افراد، آنچنان که شایسته است، روشن نیست - نه تاریخ زندگی آن بزرگوار، نه اخلاق آن بزرگوار، نه رفتار فردی و سیاسی آن بزرگوار - بنده قصد داشتم که در ایام آخر صفر، به قدر گنجایش وقت و توفیق خودِ این حقیر، در یک خطبه نسبت به آن بزرگوار مطالبی عرض کنم؛ اما ترسیدم که تراکم مطالب باز موجب شود که این ابراز ارادتِ لازم و واجب فوت شود و به تأخیر افتد؛ لذا امروز قصد دارم که در این خطبه راجع به آن وجود مقدّس صحبت کنم.
نبی مکرم اسلام جدای از خصوصیات معنوی و نورانیت و اتّصال به غیب و آن مراتب و درجاتی که امثال بنده از فهمیدن آنها هم حتّی قاصر هستیم، از لحاظ شخصیت انسانی و بشری، یک انسان فوقالعاده، طراز اول و بینظیر است. شما درباره امیرالمؤمنین مطالب زیادی شنیدهاید. همین قدر کافی است عرض شود که هنر بزرگ امیرالمؤمنین این بود که شاگرد و دنبالهرو پیامبر بود. یک شخصیت عظیم، با ظرفیت بینهایت و با خلق و رفتار و کردار بینظیر، در صدر سلسلهی انبیا و اولیا قرار گرفته است و ما مسلمانان موظّف شدهایم که به آن بزرگوار اقتدا کنیم؛ که فرمود: «ولکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة». ما باید به پیامبر اقتدا و تأسی کنیم. نه فقط در چند رکعت نماز خواندن که در رفتارمان، در گفتارمان، در معاشرت و در معاملهمان هم باید به او اقتدا کنیم. پس باید او را بشناسیم.
خدای متعال شخصیت روحی و اخلاقی آن بزرگوار را در ظرفی تربیت کرد و به وجود آورد که بتواند آن بار عظیم امانت را بر دوش حمل کند. یک نگاه اجمالی به زندگی پیامبر اکرم در دوران کودکی بیندازیم. پدر آن بزرگوار، بنابر روایتی قبل از ولادتش، و بنا بر روایتی دیگر چند ماه بعد از ولادتش از دنیا میرود و آن حضرت پدر را نمیبیند. به رسم خاندانهای شریف و اصیل آن روز عربستان که فرزندان خودشان را به زنان پاکدامن و دارای اصالت و نجابت میسپردند تا آنها را در صحرا و در میان قبایل عربی پرورش دهند، این کودک عزیزِ چراغ خانواده را به یک زن اصیل نجیب به نام حلیمه سعدیّه - که از قبیله بنی سعد بود - سپردند. او هم پیامبر را در میان قبیله خود برد و در حدود شش سال آن کودک عزیز و آن درّ گرانبها را نگهداشت؛ به او شیر داد و او را تربیت کرد. لذا پیامبر در صحرا پرورش پیدا کرد. گاهی این کودک را نزد مادرش - جناب آمنه - میآورد و ایشان او را میدید و سپس باز برمیگرداند. بعد از شش سال که این کودک از لحاظ جسمی و روحی پرورش بسیار ممتازی پیدا کرده بود - جسماً قوی، زیبا، چالاک، کارآمد؛ از لحاظ روحی هم متین، صبور، خوش اخلاق، خوش رفتار و با دید باز، که لازمه زندگی در همان شرایط است - به مادر و به خانواده برگردانده شد. مادر این کودک را برداشت و با خود به یثرب برد؛ برای اینکه قبر جناب عبداللَّه را - که در آن جا از دنیا رفت و در همان جا هم دفن شد - زیارت کنند. بعدها که پیامبر به مدینه تشریف بردند و از آنجا عبور کردند، فرمودند قبر پدر من در این خانه است و من یادم است که برای زیارت قبر پدرم، با مادرم به این جا آمدیم. در برگشتن، در محلی به نام ابواء، مادر هم از دنیا رفت و این کودک از پدر و مادر - هر دو - یتیم شد. به این ترتیب، ظرفیت روحی این کودک که در آینده باید دنیایی را در ظرفیت وجودی و اخلاقی خود تربیت کند و پیش ببرد، روزبهروز افزایش پیدا کرد. امایمن او را به مدینه آورد و به دست عبدالمطلب داد. عبدالمطلب مثل جان شیرین از این کودک پذیرایی و پرستاری میکرد. در شعری عبدالمطلب میگوید که من برای او مثل مادرم. این پیرمرد حدود صدساله - که رئیس قریش و بسیار شریف و عزیز بود - آنچنان این کودک را مورد مهر و محبت قرار داد که عقده کم محبتی در این کودک مطلقاً به وجود نیاید و نیامد. شگفتآور این است که این نوجوان، سختیهای دوری از پدر و مادر را تحمل میکند، برای اینکه ظرفیت و آمادگی او افزایش پیدا کند؛ اما یک سرسوزن حقارتی که احتمالاً ممکن است برای بعضی از کودکانِ اینطوری پیش بیاید، برای او بهوجود نمیآید. عبدالمطلب آنچنان او را عزیز و گرامی میداشت که مایه تعجب همه میشد. در کتابهای تاریخ و حدیث آمده است که در کنار کعبه برای عبدالمطلب فرش و مسندی پهن میکردند و او آنجا مینشست و پسران او و جوانان بنیهاشم با عزّت و احترام دور او جمع میشدند. وقتی عبدالمطلب نبود یا در داخل کعبه بود، این کودک میرفت روی این مسند مینشست. عبدالمطلب که میآمد، جوانان بنیهاشم به این کودک میگفتند بلند شو، جای پدر است. اما عبدالمطلب میگفت نه، جای او همانجاست و باید آنجا بنشیند.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
آن وقت خودش کنار مینشست و این کودک عزیز و شریف و گرامی را در آن محل نگاه میداشت. هشت ساله بود که عبدالمطلب هم از دنیا رفت. روایت دارد که دم مرگ، عبدالمطلب از ابیطالب - پسر بسیار شریف و بزرگوار خودش - بیعت گرفت و گفت که این کودک را به تو میسپارم؛ باید مثل من از او حمایت کنی. ابوطالب هم قبول کرد و او را به خانه خودش برد و مثل جان گرامی او را مورد پذیرایی قرار داد. ابوطالب و همسرش - شیرزن عرب؛ یعنی فاطمه بنتاسد؛ مادر امیرالمؤمنین - تقریباً چهل سال مثل پدر و مادر، این انسان والا را مورد حمایت و کمک خود قرار دادند. نبیاکرم در چنین شرایطی دوران کودکی و نوجوانی خود را گذارند.
خصال اخلاقی والا، شخصیت انسانیِ عزیز، صبر و تحمّل فراوان، آشنا با دردها و رنجهایی که ممکن است برای یک انسان در کودکی پیش بیاید، شخصیت در هم تنیده عظیم و عمیقی را در این کودک زمینهسازی کرد. در همان دوران کودکی، به اختیار و انتخاب خود، شبانی گوسفندان ابوطالب را به عهده گرفت و مشغول شبانی شد. اینها عوامل مکمّل شخصیت است. به انتخاب خود او، در همان دوران کودکی با جناب ابیطالب به سفر تجارت رفت. بتدریج این سفرهای تجارت تکرار شد، تا به دوره جوانی و دوره ازدواج با جناب خدیجه و به دوران چهل سالگی - که دوران پیامبری است - رسید.
بیانات در خطبههای نمازجمعه تهران - ۱۳۷۹/۰۲/۲۳
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
پروردگارا ما را از امت پیغمبر قرار بده.mp3
381.6K
🎙بشنوید
#امام_خامنهای : پروردگارا زیارت چهرهی پیامبر در قیامت را نصیب ما بفرما
▪️او را به معنای واقعی کلمه اسوه ما قرار بده...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani